بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

راويان اين اشعار از حفاظ و دانشمندان حديث

راويان اين اشعار از حفاظ عبارتند از:

1 - حافظ ابو عبدالله مرزبانى محمد بن عمران خراسانى "درگذشته 378 ه.ق" در كتاب "مرقاه الشعر" از محمد بن حسين ازحفص از محمد بن هارون از قاسم بن حسن از يحيى بن عبدالحميد از قيس بن ربيع از ابو هارون عبدى از ابو سعيد خدرى روايت نمود كه:

چون به غدير خم رسيديم پيامبر گرامى منادى را امر نمود، مردم را به نماز بخواند،سپس دست على را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عادمن عاداه. در اين هنگام حسان بن ثابت اجازه خواست تا در باره على شعرى بگويد. حضرت هم اجازه دادند بعد حسان شعر خود را شروع كرد:

يناديهم يوم الغدير نبيهم تا آخر اشعار

2 - حافظ خركوشى ابو سعيد "درگذشته 4.6 ه.ق" - كه شرح حالش در ترجمه الغدير ج 1 ص 178 گذشت - در كتاب "شرف المصطفى" اين اشعار را نقل ميكند. 3 - حافظ ابن مردويه اصفهانى "درگذشته 41. ه.ق" - كه شرح حالش در ترجمه الغدير ج 1 ص 178 گذشت، از ابو سعيد خدرى روايت ميكند كه حسان بن ثابت به رسول خدا "ص" عرض ميكند، به من اجازه ميدهى اشعارى "در باره غدير خم" به سرايم.؟ حضرت اجازه فرمودند كه به ميمنت و بركت الهى بگو، حسان سرود: يناديهم يوم الغدير نبيهم

تا آخر اشعار و همچنين، اين اشعار را از ابن عباس نقل ميكند چنانكه در جلد 2 ص 117 ترجمه الغدير گذشت.

4- حافظ ابو نعيم اصفهانى "درگذشته 43. ه.ق" - كه شرح حالش در ج 1 ص 18. ترجمه الغدير گذشت - اين اشعار را در كتاب خود "ما نزل من القرآن فى على" به سند و متنيكه در ج 2 ص 118 ترجمه الغدير گذشت چنين روايت ميكند كه حسان گفت:

يا رسول الله اجازه فرما تا در باره على اشعارى بسرايم حضرت فرمودند كه به ميمنت و بركت بسراى. حسان برخاست و گفت: اى بزرگان قريش من به پيروى از سخنان پيامبر خدا "ص" در باره ولايت على اشعار خود را شروع ميكنم...

5- حافظ ابو سعيد سجستانى "درگذشته 477 ه.ق" - كه احوالش در ج 1 ص 184 ترجمه الغديرگذشت - اشعار مذكور را در كتاب "الولايه" به سند و متنى كه در ج 2 ص 12.-119 ترجمه الغدير گذشت نقل ميكند.

6- اخطب خطبا، خوارزمى مالكى "درگذشته 568 ه.ق" - كه شرح حالش در شعراى قرن ششم خواهد آمد - اشعار مذكور را در كتاب "مقتل الامام السبط الشهيد" و در كتاب "مناقب" ص 8. به سند و متنيكه در ج 2 ص 12. ترجمه الغدير گذشت نقل ميكند.

7- حافظ ابوالفتح نظنزى - كه شرح حالش در ج 1 ص 188 ترجمه الغدير گذشت - چهار بيت اول اشعار را در كتاب "الخصايص العلويه على سائر البريه" از حسن بن احمد مهرى، از احمد بن عبدالله ابن احمد، از محمد بن احمد بن على، از ابن ابى شيبه محمد بن عثمان، از حمانى، از ابن الربيع، از ابى هارون عبدى از ابى سعيد خدرى به لفظيكه ابى نعيم اصفهانى نقل كرده، روايت نموده است

8- ابو المظفر، نوه حافظ ابن جوزى حنفى "درگذشته 654 ه.ق" - كه شرح حالش درج 1 ص 196-195 ترجمه الغدير گذشت اشعار را در "تذكره خواص الامه" ص 2. نقل نموده است.

9- صدر الحفاظ، گنجى شافعى "درگذشته 658 ه.ق" - كه شرح حالش در ج 1 ص 196 ترجمه الغدير گذشت - در كتاب "كفايه الطالب" ص 17، اشعار را به لفظ ابو نعيم روايت نموده.

1.- شيخ الاسلام، صدرالدين حموينى "درگذشته 722 ه.ق" كه شرح حالش در ج 1 ص 2.. ترجمه الغدير گذشت - اشعار را در كتاب "فرائد السمطين" در باب 12 از شيخ تاج الدين ابوطالب على بن الحب بن عثمان الخازن، از برهان الدين ناصر ابن ابى المكارم المطرزى، از اخطب خوارزم بسند و متنى كه او ذكر كرده نقل ميکند.

11- حافظ جمال الدين محمد بن يوسف زرندى شمس الدين حنفى "درگذشته حدود 757 ه.ق" - كه شرح حالش در ج 1 ص 2.3 ترجمه الغدير گذشت - اشعار را در كتاب "نظم درر السمطين" نقل ميكند.

12- حافظ جلال الدين سيوطى، "درگذشته 911 ه.ق" - كه شرح حالش در ج 1 ص 214 ترجمه الغدير گذشت - اشعار را در "رساله الازدهار فيما عقده الشعرا من الاشعار" از تذكره شيخ تاج الدين ابن مكتوم حنفى، درگذشته 749 ه.ق" نقل ميكند.

راويان اين اشعار از بزرگان شيعه

1- ابو عبدالله محمد بن احمد المفجع "درگذشته 227 ه.ق" اشعار را در شرح قصيده خود كه به "الاشباه" معروفست، از عبدالله بن محمد بن عايشه قرشى، از مبارك، از عبدالله بن ابو سلمان، از طا، از جابر بن عبدالله روايت كند كه: رسول خدا "ص" در غدير خم، زير درختان عظيمى فرود آمد. روز گرمى بود. بعضى مجبور بودند از لباس سايبانى بسازند، و بعضى ديگر لباس خود را تر نموده به سر ميگذاشتند تا از شدت گرما بكاهند، در اين هنگام بود كه رسول اكرم "ص" بپاخاست و فرمود:

اى گروه مردم آيا من به مومنان از خودشان سزاوارتر نيستم و زنان من ام المومنين نيستند؟ گفتيم: چنين است اى رسول خدا سپس دست على را گرفت و بلند كرد و فرمود: شما را به شهادت ميگيرم كه: " من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه من عاداه " و اين سخن را سه بار تكرار فرمود.

عمر بعد از شنيدن كلام رسول خدا "ص" گفت: اى اباالحسن "كنيه حضرت على "ع" است" بر تو گوارا باد كه اكنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن مومن شدى سپس شخصى از ميان جمعيت برخاست و از رسول خدا "ص" اجازه خواست كه اشعارى در باره على بسرايد. حضرت فرمود:

اى حسان بگو و حسان چنين سرود: يناديهم يوم الغدير نبيهم... تا آخر اشعار كه ترجمه اش گذشت.

2- ابوجعفر محمد بن جرير بن رستم بن يزيد طبرى، قصيده حسان را در "المسترشد" به اسنادش از يحيى حمانى، از قيس، از عبدى، از ابى سعيد به لفظيكه ابو نعيم اصفهانى نقل كرده روايت نموده فقط بيت سوم چنين است:

 

الهك مولانا و انت ولينا

و لا تجدن منا لك اليوم عاصيا

 

خداى تو مولاى ماست و تو "پيامبر" ولى مائى.

و امروز، هيچيك از ما را نمى يابى كه بر تو عصيان كند.

3 - استاد بزرگ ما، ابوجعفر صدوق محمد بن بابويه قمى، "درگذشته 381 ه.ق" قصيده حسان را در كتاب "امالى ص 343 به سند و متنى كه مرزبانى نقل كرده، روايت ميكند. 4 - شريف رضى "درگذشته 4.6 ه.ق" گرد آورنده نهج البلاغه، قصيده را در "خصايص الائمه" نقل ميكند.

5 - معلم امت اسلامى، استاد بزرگوار، شيخ مفيد "درگذشته 413 ه.ق" در كتاب الفصول المختاره ج 1 ص 87 قصيده حسان را ذكر نموده و اضافه ميكند يكى از موارديكه دلالت بر صحت قول شيعه دارد كه پيامبر اكرم در غدير خم از كلمه مولا امامت و رهبرى امت را اراده فرموده، شعر حسان است. روايت چنين آمده:

هنگاميكه رسول خدا "ص" على را در روز غدير به امامت نصب نمود، و سخنانى در باره على فرمود، حسان از حضرت اجازه خواست تا در اين باره شعرى بسرايد و چنين سرود: يناديهم يوم الغدير نبيهم... تا آخر ابيات

پس از تمام شدن شعر حضرت فرمودند: لا تزال يا حسان مويدا بروح القدس ما نصرتنا بلسانك "

تا آن زمان كه ما را، با زبان خود يارى ميكنى، از تاييدات روح القدس بهرمند گردى.

پس اگر مقصود پيغمبر از مولا امامت نبود، اولا حسان را براى اين شعرش تمجيد نمى كرد و ثانيا بايد او را متوجه ميكرد كه مقصود من از مولا امامت نيست، چرا خلاف مقصود من شعر گفتى "در حاليكه حضرت چنين نفرمود".

و همچنين شيخ مفيد در رساله اى كه در معناى مولى تاليف كرده، شعر حسان را نقل نموده و سپس ميگويد: شعرحسان در اين باره مشهور است، او شاعر دربار رسول خداست و كسى است كه پيغمبر جمله" لا تزال مويدا بروح القدس ما نصرتنا بلسانك " را در باره او فرموده است و اين كلام، صريح در اقرار به امامت على "ع" است كه از كلام رسول اكرم "ص" در روز غديراستفاده شده و بهيچوجه تاويل نمى پذيرد و حمل آن به معناى غيرحقيقى هم جائز نيست. و نيز، شعر حسان را در كتابهاى "النصره لسيد العتره فى حرب البصره" و "الارشاد" ص 64-31 با لفظى نزديك به نقل ابو نعيم اصفهانى روايت كرده است.

6- شريف مرتضى "= علم الهدى" درگذشته 436 ه.ق" قصيده را در شرح بائيه سيد حميرى نقل ميكند.

7- ابوالفتح كراجكى "درگذشته 449 ه.ق" در ص 123 "كنزالفوايد" قصيده حسان را نقل و سپس كلامى دارد كه خلاصه اش اينست:

شعر حسان به سرعت منتشر و كاروانيان به همراه خود به اطراف بردند، اين شعر متضمن اقرار به امامت امير مومنان و رياست او بر جمله مردمان است، هنگاميكه در حضور پيامبر "ص" اين شعر را سرود حضرت او راتصديق فرموده دعايش نمود كه: لا تزال يا حسان مويدا ما نصرتنا بلسانك.

8- شيخ عبيدالله بن عبدالله سدابادى شعر حسان را در "المنقع" در بحث امامت روايت نموده است.

9- شيخ الطائفه، ابو جعفر طوسى، "درگذشته 46.. ه.ق" در "تلخيص الشافى" اشعار را نقل ميكند.

1.- مفسر بزرگوار، ابوالفتوح خزاعى رازى، كه از استادان روايتى ابن شهر آشوب "درگذشته 588 ه.ق" است در ج 2 س 192 تفسير خود شعر حسان را با لفظى قريب به نقل ابو نعيم اصفهانى روايت نموده به اضافه اين بيت.

 

فخص بها دون البريه كلها

عليا و سماه الوزير المواخيا

 

امامت و رهبرى امت را مخصوص على دانست و او را وزير برادر خود خواند.

11 - استاد بزرگوار، ابو على شهيد - كه شرح حالش در كتاب ما "شهدا الفضيله" ص 37 آمده - شعر حسان را در "روضه الواعظين" ص 9. روايت نموده است.

12 - ابوعلى فضل بن حسن طبرسى، اشعار مزبور را در "اعلام الورى" ص 81 روايت نموده.

13- ابن شهر آشوب سروى "درگذشته 588 ه.ق" در ج 3 ص 35 كتاب "المناقب" اشعار را نقل كرده است

14- ابو زكريا، يحيى بن حسن حلى مشهور به - ابن بطريق - اشعار مزبور را در "الخصايص" ص 37 از طريق ابو نعيم اصفهانى روايت نموده اند.

15- سيد هبه الدين اشعار را در كتاب خطى خود "المجموع الرائق" نقل نموده.

16- سرور ما، رضى الدين على بن طاوس "درگذشته 664 ه.ق" در ص 35 "الطرائف" اشعار را ذكر فرموده است.

17- بها الدين ابوالحسن اربلى "درگذشته 692 در ص 94 "كشف الغمه" نقل نمود.

18- عماد الدين حسن طبرى در "الكامل البهائى" ص 152 و 217 شعر حسان را نقل كرده است.

19 - شيخ يوسف بن ابى حاتم شامى، اشعار مزبور را در دو موضع از كتابش "الدر النظيم" ذكر كرده است.

2. - شيخ على بياضى عاملى در كتاب "الصراط المستقيم" شعر حسان را نقل كرده.

21 - قاضى نور الله مرعشى شهيد "كه به سال 1.19 ه.ق به شهادت رسيد" - كه شرح حالش در "شهدا الفضيله" ص 171 آمده - اشعار حسان را در "مجالس المومنين" ص 21 ذكر نموده است.

22 - محقق بزرگوار محسن كاشانى "فيض كاشانى" "درگذشته 1.91 ه - ق" اشعار حسان را در "علم اليقين" ص 142 از كتاب "التهاب نيران الاحزان" به لفظى نزديك به لفظ سليم بن قيس هلالى تابعى نقل ميكند كه:

پيامبر گرامى، روز غدير به مسلمانان ندا كرد و گفت:

جبرئيل، از جانب حق اين حكم آورد، كه تو معصومى و نبايد سستى كنى.

آنچه خدا نازل فرموده به مردم ابلاغ كن، و از دشمنان هيچ باكى نداشته باش.

پيامبر براى تبليغ امر خدا در حاليكه دست على را بلند كرده بود بپاخاست و با صداى بلند اعلان كرد:

و فرمود: مولا و ولى شما كيست؟

و آنان بدون چشم پوشى گفتند: خداى تو مولاى ماست و تو ولى مائى و از ما، هيچگونه عصيانى در اين زمينه نخواهى ديد.

پيغمبر اكرم به على فرمود: برخيز كه تو بعد از من پيشوا و هادى اين خلقى.

پس، هر كه من مولاى اويم، على مولاى اوست و بر شماست كه به راستى پيرو او باشيد.

در اينهنگام دعا كرد و گفت: خداوندا دوستدار دوستان على باش و دشمن دشمنانش

و اى پروردگار آنكه پيشواى هدايتها و زداينده تاريكيها را يارى كرد ياريش فرما

23- شيخ ابراهيم قطيفى، شعر حسان را به لفظى كه ملامحسن فيض كاشانى نقل كرده، در كتاب "الفرقه الناجيه" روايت نموده است.

24- سيد هاشم بحرانى، "درگذشته 11.7 ه.ق" در ص 87 "غايه المرام" اشعار را نقل نموده است.

25- علامه مجلسى "درگذشته 1111 ه.ق" در ج9 ص 234 و 259 كتاب "بحارالانوار" اشعار مزبور را نقل كرده است.

26- اسناد ما، بحرانى صاحب كتاب "الحدايق" "درگذشته 1186 ه.ق" در ج 2 ص 18 كشكول خود، اشعار رانقل نموده است. و ما بهمين مقدار اكتفا ميكنيم و الا افراد ديگرى هستند كه اين اشعار را روايت نموده اند.

next page

fehrest page

back page

 
 
 

 

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved