سیاسی/شبهه115

واقعیت، تاریخی بسیاردردناک و اسف‌بار است که نه شرح آن در این مجال کوتاه ممکن است و نه حتی اشاره به سرفصل‌های اصلی آن و مهم‌تر از آن متأسفانه بسیاری از حقایق این واقعیت‌های تلخ، هنوز در پرده‌ی ابهام مانده است. به ویژه آن که شاید با توجه به فضاسازی‌ها، پس از بیان، مورد باور نباشد.

اجمالاً جوانان بدانند که موضوع «خاتمی و تروریسم»، سابقه‌ی دیرینه‌ای دارد.

در دهه‌ی اول انقلاب، وضعیت امنیتی ایران بسیار آشفته بود، شاید آشفته‌تر از سوریه فعلی. از یک سو جنگ داخلی با گروهک‌های مسلح – از سوی جنگ تحمیلی عراق بر ایران و از سویی دیگر، گسترش روزافزون دامنه‌ی تروریسم و ترور شخصیت‌های سیاسی و مذهبی و حتی مردم عادی، که اگر بخواهیم فقط نام شخصیت‌هایی چون: شهید دکتر بهشتی، شهید مطهری، شهدای محراب، شهید دکتر مفتح، شهید دکتر باهنر، شهید رجایی و ... را فقط لیست کنیم، بیش از صد اسم شناخته شده می‌شوند.

اما، با رهبری ولایی حضرت امام (ره) و اعتقاد و عشق مردم به اسلام، انقلاب و ایشان، نه تنها این جنگ‌ها و ترورها نتیجه نداد، بلکه تمامی گروهک‌های تروریستی مجبور به فرار از ایران و پناه گرفتن در آغوش اربابانشان شدند. لذا به ویژه پس از انفجار دفتر ریاست جمهوری، جوّ ترور فروکش کرد.

پس از هشت سال دوره‌ی ریاست جمهوری آقای هاشمی، آقای خاتمی با جریان‌سازی‌های قابل تأملی به ریاست جمهوری رسید. هنوز چند صبایی نگذشته بود که «لاجوردی»، دادستان اسبق و رییس زندان اوین ترور شد و چندی پس از او نیز «سرلشگر صیاد شیرازی» ترور شد. یعنی دو شخصیتی که در مهار و نابودی گروهک‌های تروریستی، بیشترین نقش را ایفا کردند. مدتی نگذشته بود که ماجرای «ترورهای زنجیره‌ای» پیش آمد که فضاسازی آن در محکوم کردن جناح راست به این ترورها، بسیار شدیدتر از قربانیان این ترور بود که شخصیت‌های معروفی نبودند که هدف ترور قرار گیرند ... و بالاخره ماجرای کوی دانشگاه و ترور «حجاریان» مغز متفکر جناح اصلاحات پیش آمد که در اذهان عمومی به یک سناریو از پیش طراحی شده بیشتر شبیه بود که در اجرای نمایشی آن، خطاهای پیش‌بینی نشده نیز پیش آمده بود.

این حوادث متصل شد با ارتباطات مکرر و حتی حضوری خاتمی (پس از پایان دو دوره ریاست جمهوری) با «بنیاد سوروس» که طراح و مجری انقلاب‌های مخملین بود و ختم شد به نقش‌آفرینی وی در فتنه‌ 88 و آن چه که پیش‌آمد.

در زمان خاتمی، از سوی زنجیره‌ی اصلاحات، بسیار سعی شد که اولاً فضای ایران تروریستی معرفی شود و ثانیاً مستقیماً یا تلویحاً جناح راست متهم شود و ثالثاً جناح مخالف خاتمی و به اصطلاح اصلاحات، تروریست معرفی شوند(؟!) و حال آن که این جناح، همیشه از سوی جناح تندرو (که اکنون خود را لیبرال می‌خوانند) و نیز روحانیون مبارز (کروبی، لاری، محتشمی، خاتمی، خویینی‌ها و ...)، به جناح لیبرال متهم می‌شدند.

اینک، پس از بازگشت آقای روحانی از نیویورک، یک عده برای استقبال به پیشواز او رفتند [که خود جای تأمل دارد، چرا که اصلاً چنین حرکتی در دأب مردم ما نیست و سابقه ندارد و ثانیاً اگر قرار باشد پیشوازی باشد، لابد اگر چند میلیون نفر نروند، چند صد هزار نفر می‌روند] و متقابلاً یک عده نیز به عنوان اعتراض به سیاست‌ها و برخی از عملکردهای ایشان در آن سفر که مطلوب نبود، در فرودگاه جمع شدند [که این حرکت نیز جای تأمل دارد] و برخی گفتند که تعدادی از این عده‌ی معترض، حرکت‌ها ناشایستی نیز انجام داده‌اند.

اما خاتمی به میدان آمد و در محکوم کردن این حرکت‌ها، خبر از «تهدید ترور» داد و در فضاسازی جوّ تروریستی در ایران، برای برخی از رسانه‌های داخلی و خارجی، خوراک تبلیغاتی ساخت.

با توجه به مسموم بودن این جوّسازی و نیز نگرانی طبیعی از انجام هر گونه عملیات تروریستی، به وِیژه علیه چهره‌های فتنه‌ی 88 (حتی موسوی و کروبی) – چهره‌های اصلاح‌طلب ... و تکرار سناریوی سوخته در متهم کردن جناح‌های دیگر، مسئولین و کارشناسان حساس شده‌اند که اگر خاتمی احتمال ترورهای سازماندهی شده می‌دهد، لابد اطلاعاتی دارد که حتماً باید در اختیار مراجع ذیربط و از جمله وزارت اطلاعات قرار دهد و اگر اطلاعاتی ندارد و همین‌طور شعار داده است و حضور چند نفر معترض را آغازی برای ترور خوانده است، باید بیشتر پاسخگو باشد که چرا جوّ امنیت عمومی را مشوش می‌کند، به ویژه وقتی موضوع (سوژه) ترور احتمالی، به رییس جمهور فعلی کشور مربوط می‌شود؟!

پیشنهاد می‌گردد به ویژه نوجوانان و جوانان عزیز، حتماً دو مطلب ذیل را با دقت مطالعه نمایند.

مرتبط:

■ حجت الاسلام سالک: تروری رخ دهد مسئولیتش با خاتمی است

■ هشدار نویسنده کتاب "بازی ترور": خاتمی راست می‌گوید، مراقب ترورهای سازماندهی شده جدید باشید

منبع:x-Shobhe