بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه192

خداوندی که رئوف و رحیم و مهربان‌تر از مادر است، چگونه به آتش عذاب می‌کند؟ و چرا برای گناه در عمر کوتاه عذاب ابدی می‌کند؟

این سؤال به چند جنبه‌ی متفاوت اشاره دارد که جهت روشن شدن مبحث باید به نکات متفاوتی اشاره نمود که در ذیل برخی از آنها به صورت خلاصه ایفاد می‌گردد:
الف – رأفت و رحمت الهی ناقض علم، حکمت و عدل نمی‌گردد؛
ب – عذاب الهی نیز ناقض رحمت الهی نمی‌باشد؛
ج – خداوند رحمان و رحیم عذاب نمی‌کند، بلکه ظالمین هستند که خودشان را معذب می‌کنند؛
د – عذاب جهنم با وسایل بیرونی نیست، بلکه تجسم اعمالی است که در انسان اثر گذاشته است.
ﻫ – دوام عذاب به خاطر دوام مجرم بر کفر، شرک و ظلم دوام تأثیر است و «خلود» برای همگان نیست.

توضیح:
الف – رأفت و رحمت الهی هیچ گاه منافاتی با علم، حکمت و عدل او پیدا نمی‌کند [این اسم‌ها و نشانه‌ها همه معرف یک ذات مقدس هستند]. پس اگر چنان چه مشهود است، بر اساس حکمت هیچ کاری بی‌نتیجه نیست، یکی کردن نتایج به مثابه‌ی نفی حکمت از یک سو و نفی عدل از سوی دیگر خواهد بود. پس حتماً باید هر فعلی منتج به پاداش یا عقاب گردد. معنای رأفت و رحمت الهی این نیست که «هر کس هر کاری کرد، کرد – خدا رئوف و مهربان است».
ب – عذاب الهی ناقض رأفت و رحمت او نیز نیست. اگر مادر دلسوزی فرزندش را دوست داشته باشد و برای او محیط امن و پر از نعمات را فراهم کند، اما فرزند از او دور شود و خود را به فلاکت و هلاکت بیاندازد که محبت مادری زیر سؤال نمی‌رود. پس اگر کسی عالماً و عامداً رحمت خدا را پس بزند و از دایره‌ی رحمت خارج گردد، با دست خود، خودش را به نقمت انداخته است. هر چند که در عین عذابی که به خود تحمیل کرده نیز مورد رحمت خداست. چرا که به طور قطع اگر قرار باشد صرفاً بر اساس عدل حکم گردد، باید عذاب شدیدتری را متحمل شود. مضاف بر این این عذاب برای کسانی که محکوم به جاودانگی در جهنم (خلود) نیستند، پاک کننده است.
همین که انسان با اولین مخالفت، معصیت یا انکار و دشمنی خود هلاک و معذب نمی‌گردد و به او فرصت داده می‌شود تا پس از سقوط از زمین بلند شود و قامت راست کند، باشد که ایمان بیاورد، خود بهترین نشان رأفت و رحمت دائمی خداوند به همگان است:

«وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤاخِذُهُمْ بِما كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلاً» (الکهف، 58)
ترجمه: پروردگارت آمرزگار رحيم است، اگر آنان را به اعمالى كه كرده‏اند مؤاخذه مى‏كرد، در عذابشان تعجيل مى‏كرد (چنين نيست) بلكه موعدى دارند كه هرگز در قبال آن گريزگاهى نيابند.

ج – ذهن گمان می‌کند که عالم آخرت مثل دنیاست و هر کاری با اسباب بیرونی انجام می‌پذیرد. لذا تصور می‌کند که خدا جهنمی درست کرده که مملو از آتش و مأموران شکنجه است و بهشتی درست کرده که مملو از باغ، بستان، حور و سایر لذایذ است. سپس یک عده را به جهنم می‌اندازد و یک عده را به بهشت می‌برد. در صورتی که چنین نیست، یا دست کم جهنم چنین نیست، بلکه در جهنم آن چه که به شکل عذاب ظهور و بروز دارد، همان حقیقت و واقعیت اعمال است که ظاهر می‌شود. لذا می‌فرماید، خدا رحمت را بر خود واجب کرده است، اما برخی خودشان به خود ضرر می‌زنند:

«قُلْ لِمَنْ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلى‏ نَفسِهِ الرَّحمَةَ لَيَجمَعَنَّكُم إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُون‏» (الأنعام، 12)
ترجمه: بگو: آنچه در آسمان و زمين است از آن كيست؟ بگو: از آن خداست كه رحمت را بر خود واجب كرده است. البته روز قيامت [كه‏] در آن شك نيست شما را گرد آورد. كسانى كه ايمان نمى‏آورند بر خويشتن زيان مى‏زنند.

در بهشت نیز چنین است، منتهی خداوند کریم از روی فضلش اضافه بر آن نیز می‌دهد:

«لِيُوَفِّيَهُم أُجُورَهُم وَ يَزيدَهُم مِن فَضلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ» (فاطر، 30)
ترجمه: تا [خدا] پاداش ايشان را تمام بدهد و از فضل خود بر ايشان بيفزايد كه او بخشايشگر شكر پذير است.

پس این انسان است که خود را معذب می‌کند و عذاب نیز حقیقت اعمال خودشان است. و نمی‌توان گفت که قوانین خلقت، اعم از علت و معلول یا تأثیر و تأثر و ... همه ملغی گردد تا ظالم معذب نشود. به عنوال مثال می‌فرماید: آنان که مال یتیم می‌خورند، آتش به شکم‌هایشان می‌ریزند. (النساء، 10) - آنان که غیبت می‌کنند، مانند این است که گوشت برادر مرده‌ی خود را می‌خورند. (الحجرات، 12) – آنان که در دنیا چشم بصیرت خود را بر آیات خدا می‌بندند، در آخرت کور محشور می‌شوند (الإسراء:72) - و همین‌طور است سایر معاصی. لذا چنان چه در عالم ماده شاهدیم که آن چه می‌نوشیم و می‌خوریم، گوشت و خون خودمان می‌شود و قلب و مغزمان نیز با همین خون و پی کار می‌کند، حقیقت آن معاصی که آتش یا زقوم یا ... هستند نیز جان و شاکله ما را می‌سازد. لذا می‌فرماید: کسی از بیرون کبریتی نمی‌زند، بلکه آتش جهنم همین انسان‌های گناهکار هستند و آتش از جانشان زبانه می‌کشد، نه این که از جای دیگری بر آنها عرضه شودد:

«وَ أَمَّا القَاسِطُونَ فَكاَنُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» (الجنّ، 15)
ترجمه: و اما منحرفين براى دوزخ هيزم خواهند بود.

«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتي‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ» (البقره، 24)
ترجمه: (اگر مدعی هستید که قرآن کلام بشر است، سوره‌ای مثلش بیاورید) و اگر نكرديد و هرگز نخواهيد كرد پس از آتشى كه هيزمش مردم و سنگ است و براى كافران مهيا شده بترسيد.

ﻫ – اقامت همیشگی (خلود) در جهنم و استمرار و دوام عذاب نیز برای تمامی اهل جهنم نیست. بسیاری از‌ آنان پاک شده و وارد بهشت می‌گردند، بلکه مخصوص «کفار و مشرکین» است که با اصرار و لجاجت و عنادشان، دیگر هیچ اثری از انسانیت در خود باقی نگذاشته‌اند.
ائمه‌ی کفر و ظلم، تمام عمر خود را ظلم کردند و اگر عمرشان صد برابر هم می‌شد به راهشان ادامه می‌دادند و اگر پس از مرگ نیز دوباره به دنیا می‌آمدند، همان راه را می‌رفتند، چرا که دیگر شاکله‌ی آنها کفر و ظلم شده است. و بیان شد که «حیات» منقطع نمی‌گردد. بلکه «حیات» آخرت در امتداد حیات دنیا دوام دارد و تفاوتش برون ریختن اسرار و تجلی حقیقت امور و افعال است. لذا این آتشی که تمامی عمر بر وجودشان احاطه داشته، در آخرت نیز ادامه خواهد داشت و آخری ندارد.
وانگهی توجه شود که به نظر ما حیات دنیا عمری کوتاه است و معصیت نیز هر چه که باشد گذراست. ما نه از اثر معصیت خود در قید حیات‌مان اطلاعی داریم و نه به آثار آن که تا قیام قیامت دوام دارد علم داریم. پس معصیت خدا، فعلی نیست که در زمان محدودی به صورت فعلی کوچک انجام گرفته باشد، بلکه آثار آن چه در زمان حیات و چه پس از آن گسترده و مداوم است. آیا اگر به جای ترور حضرت علی (ع) از او اطاعت و تبعیت می‌کردند، حیات بشریت تغییر نمی‌یافت و زندگی به بهشتی زمینی مبدل نمی‌گردید؟!
پس، وجود کافر، مشرک و ظالم یک پارچه آتش است و همین وجود در آخرت حقیقت خود را نشان می‌دهد و شخص معذب می‌شود و از انسانیت چیزی در او نمانده که پس از ذوب تصفیه، پاک و تطهیر گردد. لذا خلود پیدا می‌کند.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved