ش (تش
(کاشمر): چرا در حالی که ما شیعیان برای اثبات ولایت و امامت به کتب
اهل سنت استناد میکنیم (مثل کتاب الغدیر)، احکامشان را که در همان
کتابها مندرج است را قبول نمیکنیم؟
استناد به یک مطلب مندرج در یک کتاب و یا
یک سخن شخص، به مثابهی قبول داشتن تمامی آن کتاب یا تمامی سخنان آن
شخص نمیباشد. این یک اصل کلی و همگانی است و منحصر به مباحث اسلامی یا
تشیع و تسنن نیز نمیباشد. به عنوان مثال: اگر بیان و استناد شد که
وزیر امور خارجه آمریکا نیز خود اقرار نمود که دولتش در کودتای 28
مرداد و یا فتنههای دیگر در امور داخلی ایران دخالت نموده است، به
مثابهی آن نیست که پس دیگر هر چه وزیر امور خارجهی آمریکا گفت، صحت
داشته و مورد قبول است.
استناد به کتاب مقدس و یا مستندات مورد قبول یا رجال و شخصیتهای مورد
تأیید و احترام طرف مقابل در یک بحث، به لحاظ جایگاه والای آن کتاب،
سند یا شخص در دیدگاه طرف مقابل است و نه طرف استناد کننده. به عنوان
مثال اگر استناد شد که حدیث غدیر خم و یا احادیث و روایات مربوط به
توسل و شفاعت ... و بسیاری از موارد اختلاف در کتب مستند شما به نشانی
فلان کتاب و فلان صفحه درج شده است، یعنی اگر شما پیرو این کتاب هستید
و یا مندرجات آن را صد در صد قبول دارید و یا حرف فلان شخص را حجت
میدانید، پس باید این حدیث را هم قبول کنید، نه این که چون این حدیث
در فلان کتاب درج شده است و ما به آن استناد میکنیم، پس ما همهی
مندرجات آن کتاب را قبول داریم.
دقت شود که استناد به کتاب، سند یا گفتهی شخص معتبر و مورد قبول طرف
مقابل، یا در نقد و رد به کار میرود و یا در تأیید. به عنوان مثال:
مدعی میشوید که کشیشهای کلیسای آلمان، در عین مقدس مأبی، کودکان را
مورد تجاوز قرار میدادند! اگر طرف مقابل این ادعا را تکذیب کرد، شما
به اقرارهای کشیش یا واتیکان یا اخبار و ... که مورد قبول و تأیید طرف
مقابل است استناد میکنید و این دلیل نمیشود که کار او یا همهی
حرفهای او را تأیید میکنید.
و یا در جنبهی تأیید، اگر مدعی شدید که پیامبر اکرم (ص) در روز غدیر
خم جانشینان خود از حضرت علی تا حضرت مهدی علیهمالسلام را معرفی کرده
است و یک نفر اهل سنت که اطلاعی ندارد منکر شد، سند از کتاب مورد قبولش
میآورید و میگویید: آیا این کتاب و این شخص را قبول داری یا نه؟ او
میگوید: بله. مثلاً صحاح سته از کتب منبع و مقدس ما اهل سنت است. سپس
شما استناد میکنید که حدیث غدیر خم در این کتاب مورد قبول شما درج شده
است. حال آیا چون به سند استناد کردیم، یعنی هر چه در آن کتاب است مورد
قبول ماست؟!
و معمولاً سند تأییدی، از مشترکات است و نه از اختلافات. یعنی سند
میآورید که آن چه من مدعی هستم و قبول دارم را شما نیز در فلان کتاب
تأیید کردهاید و چون آن کتاب مورد قبول شماست، پس در این نقل با هم
مشترک هستیم و شما نباید تکذیب کنید، مگر آن که بگویید آن کتاب را قبول
ندارید. حال این استناد تأییدی چه دلیلی میشود که موارد اختلاف نیز
مورد تأیید قرار گیرد؟
x-shobhhe.com |