گزارشی بر فیلم «بهاییان در حیاط خلوت »
در حياط خلوت بيت العدل و آئين دروغين بهائي چه ميگذرد ؟!
دو نفر فيلم ساز مستند یهودی به نام هاي آصف شفير و نعيما پيريتز ( Naama Pyritz & Asaf Shafir) با الهام گيري از تشکيلات بسته و اسرار آميز بهائيت فيلم مستندي تحت عنوان بهائيان در همسايگي يا حيات خلوت من( Bahais in my backyard )ساخته اند .که در بيست و سومين فستيوال بين المللي فيلمهاي مستند که در تابستان سال جاري در اسرائيل برگزار گرديد به نمايش در آمد و سر و صداي فراوان به پا کرد...
آصف شفير تهيه کننده فيلم سالها در منزلي در کنار تپه اي در حاشيه کوه کرمل در شهر حيفا که در روبروي آن، سه ساختمان عظيم سفيد رنگ مربوط به تشکيلات جهاني بهائيت احداث شده است زندگي مي کرده و همواره مايل به کسب اطلاع از درون اين ساختمانها و کشف اسرار دروني آنها بوده است.زماني که وي شاهد احداث ساختمانهاي عظيمي در طبقات زير زميني اين تپه بوده مصمم ميگردد با همکاري دوستش نعيما به اين اسرار پي ببرد.
تلاش اين دو نفر براي کشف اسرار دروني ساختمانهاي بهائيت ، منجر به تهيه اين فيلم مستند شده است.
در اين فيلم با اشاره به بعضي جملات منقول از رهبران بهائي شامل وحدت اديان و انسانها(وحدت عالم انساني) ، تلاش براي صلح جهاني ، نفي جنگ و بکارگيري اسلحه، عدم دخالت در کار حکومت و سياست و امثال آن ، به کشف عملکرد و شيوه رفتاري بهائيان مي پردازد.
اولين سؤال براي او زماني پيش مي آيد که وي متوجه مي شود که اين ساختمانها و تشکيلات ،يک مجموعه قلعه گونه داراي زير زمين و سازه هاي ضد حملات اتمي مي باشد که بنظر نمي رسد يک محل روحاني متعلق به يک تشکيلات ديني باشد.
در ادامه اين تحقيقات اين دو نفر بارها به عنوان توريست به بازديد باغ هاي بهائي که در روي اين تپه احداث شده مي روند تا بلکه راهي به درون ساختمانها بيابند ولي هر بار مأيوس تر از گذشته بر ميگردند.
2- اين دو نفر متوجه اختلافات دروني بهائيت نيز مي گردند و با نوه محمد علي افندي برادر عباس عبدالبهاء که جانشين واقعي عباس بود ولي به همراه اعضاي خانواده اش توسط عباس مطرود گرديدند مصاحبه مي کند. اين خانم مسن که "نگار "نام دارد هم اکنون به عنوان يک بهائي منتقد تشکيلات بيت العدل بهائيت در شهر حيفا زندگي مي کند و اين تشکيلات گسترده را نماينده و معرف يک نظام ديني که داعيه صلح و برادري دارد نمي داند.
ادامه اين تحقيقات منجر به کشف ارتباط ميان تشکيلات بهائيان انگليس با "ديويد کلي" ناظر تسليحات کشتار جمعي سازمان ملل در عراق مي گردد.
وي که عضو سازمان مخفي M16 انگليس بوده توسط خانمي به نام تد پترسون که يک بهائي و مترجم زبان عربي و وابسته به سازمان سيا بوده است ،بهائي مي گردد .
خانم پترسون بارها به عنوان مترجم زبان عربي به همراه ديويد کلي به عراق سفر مي کرده است.
گزارش همين آقاي ديويد کلي، وسيله اي براي توجيه آمريکا و انگليس براي حمله به کشور مسلمان عراق گرديده که آثار سوء آن در نسل کشي ده ها هزارمسلمان و غير مسلمان و تخريب و غارت اموال و خسارات جبران ناپذير و جناياتي عظيم بوده که هنوز هم ادامه دارد و تا قرن ها اثرات مخرب آن پا برجا خواهد بود.
تهيه کننده فيلم با اين سؤال بزرگ روبرو مي گردد که اگر بهائيان موظف به عدم دخالت در سياست هستند چرا افرادي نظير ديويد کلي و پترسون در مهمترين جريان سياسي نظامي جهان معاصر يعني حمله آمريکا و انگليس به کشور مسلمان عراق داراي نقش کليدي و تعيين کننده هستند؟!
جالب اينجاست که بعد از حمله نظامي به عراق مشاهده خود کشي اسرار آميز ديويدکلي در حاشيه شهر لندن هستيم و در اين ميان نتيجه تحقيقات پليس از محفل ملي بهائيان انگليس که ديويد از اعضاي آن بوده است نيز به اطلاع عموم مردم نمي رسد و اين دو نفر هرگز موفق به ملاقات و مصاحبه با خانم پترسون هم نمي گردند!
بالاخره اين دو نفر با متوسل شدن به بعضي بهائيان و با ارائه علاقمندي خود به بهائي شدن موفق مي گردند به بعضي از طبقات زيرزميني بيت العدل در تپه هاي شهر حيفا راه يابند ولي براي ورود به بعضي از طبقات کاملاً سري ومحرمانه آن هرگز موفق نمي شوند و سؤال بزرگ همچنان باقي است ولي به اين نتيجه مي رسند که بهائيت يک تشکيلات سري و مخفي سياسي- نظامي- جاسوسي با پوشش مذهبي و ديني ظاهر فريب مي باشد .
