احترام انتساب به حضرت زهرا (س)
اگر چه اكثر فرزندان حضرت فاطمه عليهاالسلام طبق قانون وراثت، انسانهاى شريف و بزرگوار و خدمتگزارند و در ميدان علم و عمل به كمالات عالى نائل مىگردند و تاريخ پرافتخار شيعه نشان مىدهد كه اين عزيزان پرچم زعامت و رهبرى و مرجعيت را در اعصارى در اختيار داشته و دارند، ولى در برابر آنان ساداتى كه در اثر تأثر از محيط و دوستان و همنشينان نامناسب ره به بيراه رفته و نام و قداست فرزندى فاطمه عليهاالسلام را در اذهان عمومى مخدوش ساختهاند كم نيستند.
در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه: آيا آن دسته سادات و فرزندان فاطمه كه مسير انحراف و فساد و بدمستى را بر مسير اجداد طاهرينشان بگمارند، در اين صورت آنان نيز كيفر و آتش جهنم نخواهند ديد؟!اگر جواب مثبت باشد و چنين تفكر غلط بر جامعه حاكم گردد كه اينگونه افراد منحرف با سادات پاكسرشت و پرهيزگار در پيشگاه خدا تفاوتى ندارند، عدل الهى و صراحت صدها آيهى قرآنى و احاديث اهلبيت عليهمالسلام را ناديده گرفتهايم، زيرا قرآن و سنّت و سيره، همگى حاكى از تقدّم پرهيزگاران و پاداش اهل عمل و كيفر و عذاب منحرفان است و سيد و غير سيد و عرب و عجم و... تفاوتى ندارند.
قرآن مجيد هركسى را با عملش مىسنجد، (لنا اعمالنا و لكم اعمالكم) و هر شخصى را در گرو اعمالشان مىشناسد. (كل امرء بما كسب رهين. كل نفس بما كسبت رهينة). و به زن و مرد و صاحب هر نژادى پاداش يكسان عطا مىكند. (من عمل صالحا من ذكر او انثى...) و متخلفان را عادلانه به كيفر مىرساند و هيچ تبعيض و روابط موهوم در ميان نخواهد بود. (من يعمل سوءاً يجزبه و لايجد له من دون الله وليّا و لانصيرا) و فقط اصل اساسى در پيشگاه خدا بر مبناى تقوا استوار است. (ان اكرمكم عنداللَّه اتقيكم) و هيچگونه قوم و خويشى با پيامبران بدون عمل صالح كارساز نخواهد بود و در اين رابطه، پسر پيامبر الواالعزم از صف بندگان الهى رانده مىشود و ارتباط او با پدرش منفصل مىگردد (يا نوح انه ليس من اهلك، انّه عمل غير صالح) و عموى پيامبر خدا مورد نفرين و لعنت پروردگار عالم قرار مىگيرد. (تبت يدا ابىلهب و تبّ...) آرى هرچه انسان به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و فاطمه عليهاالسلام و شخصيتهاى الهى نزديكتر باشد، به همان نسبت تكليف و مسئوليتش سنگينتر خواهد بود و بر همين اساس پروردگار عالم بر زنان پيامبر هشدار داده و مىفرمايد: اگر شما خلافى را مرتكب شويد، دو كيفر خواهيد ديد، يكى در سزاى اعمال، ديگرى به جهت اينكه دامن رسول خدا را لكهدار كردهايد. (يا نساء النبى من يأت منكنّ بفاحشة مبيّنة يضاعف لها العذاب ضعفين...)
يادآورى اين نكته ضرورى است، كه آيات قرآن مجيد در هر مورد نازل شود و شأن نزول آن هرچه باشد، در تكليف و دستورات آن، همگان يكسانند. بنابراين از اين آيات نتيجه مىگيريم كه سادات و فرزندان صالح حضرت فاطمه بسيار گرامى بوده، ولى آن دسته افرادى كه از نسبت و نسب خود سوءاستفاده كنند، مثل ساير مردم در پيشگاه خدا كيفر خواهند ديد. هشدار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به بنىهاشم در كوه صفا
از امام صادق و امام باقر عليهماالسلام در دو حديث جداگانه آمده است:
لما فتح رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله مكه قام على الصفا فقال: يا بنىهاشم! يا بنى عبدالمطلب! انى رسولاللَّه اليكم، و انى شفيق عليكم و ان لى عملى و لى رجل منكم عمله، لاتقولوا: ان محمداً منا و سندخل مدخله، فلا واللَّه ما اوليائى منكم و لامن غيركم الا الممتقون. الا فلا اعرفكم تأتونى يوم القيامة تحملون الدنيا على رقابكم و يأتى الناس، يحملون الآخرة، الا و انى قد اعذرت اليكم فيما بينى و بينكم، و ان لى عملى و لكم عملكم.
رسول خدا پس از تسلط بر شهر مكه خويشاوندان خويش را از بنىهاشم و بنىعبدالمطلب در كوه صفا جمع كرد و خطاب به آنان فرمود: من پيامبر خدا هستم در ميان شما و به شما دلسوزم و از روى دلسوزى مىگويم كه عمل من براى خودم و عمل شما براى خودتان خواهد بود. چنين تصور (غلط) نكنيد كه بگوييد: محمد از ما است و ما هم با او خواهيم بود. سوگند به خدا من از شما جز پرهيزگاران را نمىگزينم، و چنانچه در فرداى قيامت شماها با گناه و ديگران با عمل صالح بيايند، اصلاً شماها را نخواهم شناخت. بدانيد كه من با اين سخنان اتمام حجت نموده و گفتنيها را گفتم. من در گرو اعمالم و شما نيز در گرو اعمالتان خواهيد بود.
چنانچه توجه مىفرماييد اين حديث، تمام خيالهاى خام برخى تصورات غلط را مردود مىشناسد و سادات و بنىهاشم و بنىعبدالمطلب را در صورتى كه عمل صالح نداشته باشند، نفى مىكند و ارتباط و پيوند قرابتى را منفصل مىداند.
در اين رابطه حضرت امام سجاد عليهالسلام مىفرمايند: راى نيكوكاران بنىهاشم دو پاداش و گناهكارانشان نيز دو كيفر و عذاب خواهند نمود. (لمحسننا كفلان من الاجر و لمسيئنا ضعفان من العذاب)
و در دو حديث جداگانه از امام صادق و امام رضا عليهاالسلام سؤال نمودند: اينكه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودهاند: «آتش بر فرزندان فاطمه عليهاالسلام حرام است» چگونه است؟حضرات در جواب فرمودند: مراد از اين حديث فرزندان بلاواسطه فاطمهاند و آنان حسن و حسن و زينب و امكلثوم عليهمالسلام مىباشند. (نعم عنى بذلك الحسن والحسين و زينب و امكلثوم. المعتقون من النّار هم ولد بطنها...) غير از فرزندان بلاواسطه فاطمه، كه آن هم فرزندان بىنظير و پرهيزگارترين افرادند، بقيه سادات با ديگران تفاوتى ندارند و هركس به سزاى اعمالش خواهد رسيد.تفكّرات موهوم زيدالنّار
در زمان ولايتعهدى حضرت امام رضا عليهالسلام، برادرش زيد در مدينه بر ضدّ خليفهى عباسى (مأمون) قيام كرده و عدهاى را كشته و خانههايى را به آتش كشيده و جمعى را به اسارت گرفت و به زيدالنّار موسوم شد. مأمون سپاهى را به آن شهر اعزام نموده و سرانجام زيد را شكست داده و دستگير نمودند.
محاكمه زيد به امام رضا واگذار شد، حضرت او را شديداً توبيخ كرده و فرمود: اى زيد! حديث معروف پيامبر خدا كه «فرزندان فاطمه عليهاالسلام در آتش نمىسوزند» تو را فريب ندهد، اين حديث مخصوص حسن و حسين عليهمالسلام و فرزندان بلاواسطه فاطمه عليهاالسلام است اگر بنا باشد كه موسى بن جعفر عليهالسلام با عمل صالح به بهشت رود و تو با گناه، نتيجهاش اين است كه فضيلت تو از پدر معصومت بيشتر باشد. اين را بدان كه تو آن وقت از ما اهلبيت هستى كه مطيع خدا باشى و چنانچه چنين نباشى از ما نيستى.
چنانچه در اين حديث آمده است، زيد به نسبت خود افتخار مىكرد (يقول نحن نحن و يفتخر عليهم) و چنين تصور مىنمود كه او با داشتن خلاف باز هم اهل بهشت است، و امام رضا اين توهم غلط را محكوم نموده و صريحاً فرمود: با اين ويژگى اهل بهشت نيستى، حتّى پيوند ارتباطى زيد را به اطاعت خدا و عمل صالح مشروط كرد. بنابراين آن گروه افرادى كه خود را به فاطمه عليهاالسلام نسبت مىدهند و در عمل، خلاف آن حركت مىكنند، بدون ترديد مثل ساير مردم كيفر و عذاب متناسب خواهند ديد.