نظام سرمایهداری غرب در سیاستهای جمعیتی خود دوگانه عمل میکند
سركار
خانم دكتر شكيبا محبيتبار پزشك، پژوهشگر و
داراي دكتراي تخصصي راديوتراپي انكولوژي از دانشگاه علوم پزشكي
شهيد بهشتي است. با او كه اكنون مدير سلامت خانواده در مركز
امور زنان و خانواده و نيز كارشناس كميته بهداشت شوراي فرهنگي
- اجتماعي زنان است، پيرامون سياستهاي جمعيتي در ايران و غرب
سخن گفتيم. به عنوان سوال نخست، به نظر شما ميتوان الگويي از خانواده مطلوب به دست داد؟ و آيا تلاشهايي كه در اين زمينه شده تا چه حد متاثر از انگارههاي اعتقادي و فرهنگي است؟ انسان اولین تجربههای عاطفی و اجتماعی و انسانی خود را در خانواده کسب می کند و خانواده جایگاه اصلی پرورش و تربیت در نظام تربیتی دینی و ملی ماست. مهارتهای همکاری، مشارکت، رقابت سالم از خودگذشتگی و مسئولیتپذیری و عدالت مفاهیمی هستند که یک کودک آنها را در محیط امن و آرام باید به خوبی تجربه نماید تا زیربنای شکلگیری شخصیتش در بزرگسالی گردد. بهترین شرایط برای ایجاد و تقویت این مهارتها محیط خانواده و در کنار خواهر و برادر همسن و سال کودک است شرایطی که تحت حمایت و نظارت مستقیم پدر و مادر که بهترین مربیان تربیتی برای کودکان هستند، ایجاد میشود. در این محیط امن اضطرابِ جدایی، مغایرتهای فرهنگی نامطلوب، سردرگمی در برابر دخالتهای تربیتی بزرگسالان متعدد برای کودک وجود ندارد. فردي كه تکفرزند بوده و در یک خانواده سه نفری در طول سالهای کودکی و نوجوانی یگانه مطالبهگر خواستههای خود از پدر و مادرش بوده و هرگز تجربهای از مسئولیت و محبت خواهرانه یا برادرانه، شراکت تا مراقبت از کوچکتر را نداشته است. قطعأ در بزرگسالی در عرصههای مختلف تعاملات اجتماعی و انسانی فردی خودمحور خواهد بود که تحمل تعارضات و مشکلات برای وی آسان نخواهد بود، خصوصأ در زندگی مشترک که اساس تداوم آن، سازگاری است. نظر به این نکات الگوی مطلوب خانواده، الگویی است که در آن فرد ارتباطات و تعاملات سازنده را در یک محیط تربیتی مناسب تجربه کند تا حضوری رشدیافته و سالم در اجتماع و زندگی خانوادگی خود داشته باشد. انگارههای اعتقادی در طراحی این الگو نقش بسیار مهمی دارند. همانگونه که در زندگی اهل بیت علیهمالسلام و احادیث مشهود است فرزندآوری و فرزندپروری از عوامل تعالی معنوی و تکامل شخصیتی و پیشرفت مادی و اجتماعی برشمرده شده است و فرد بهواسطه پرورش فرزندان خود مأجور خواهد بود. در اسلام نوع نگاه به خانواده و فرزند و تربیت او، مجاهدت و عبادت و مایه تقرب إلی الله است. با یک رصد کلی برای هر پژوهندهای روشن خواهد شد که نظام سرمایهداری غرب در سیاستهای جمعیتی خود دوگانه عمل میکند. در بسیاری از کشورهای غربی و اسرائیل نه تنها از سیاستهای کنترل جمعیت و الگوی خانواده کمجمعیت خبری نیست، به عکس سیاستهای تشویقی بسیار زیادی برای فرزندآوری اعمال میشود و خانوادههای پرجمعیت برتر و خوشبختتر معرفی میشوند. ما باید براساس اصول و انگارههای اعتقادی و تربیتی اسلام و با توجه به مصالح مقطعی و درازمدت کشورمان الگوی تنظیم خانواده و کنترل جمعیتمان را طراحی کنیم و با فرهنگسازی صحیح براساس این طراحی پیش برویم و در این راه میتوانیم از تجربیات جهانی در راستای هدف طراحی شده خودمان استفاده نماییم. آیا موفقیت کشور ما در مقوله کنترل جمعیت به موفقیت دولتها و سیاستهای آنان نسبت داده میشود یا اینکه میتوان بخش مهمی از این موفقیت را وابسته به انتخاب خانوادهها دانست که تحت تأثیر حاکمیت فرهنگ مدرنیته و موازنههای معیشتی نسبت به کنترل جمعیت اقدام میکنند؟ سیاستهای دولت و به تبع آن برنامهها و اقدامات دولتها میتواند در درازمدت منجر به فرهنگسازی در جامعه شود که در کشور ما این اتفاق بعد از اعمال شدید برنامههای کنترل جمعیت از سال 1368 صورت گرفت و به سرعت و به شدت پیگیری شد. در واقع ما برای حل یک مشکل مقطعی در آن زمان چنان تبلیغ کردیم که نتیجه فرهنگی این سیاست این شد که فرزند کمتر به ارزش و فرزند بیشتر به ضدارزش تبدیل شد. البته وقتی حاکمیت فرهنگ مدرنیته که به دنبال توسعه در یک جامعه صورت می گیرد ناخودآگاه افراد آن جامعه میل به تعداد فرزند کمتر پیدا میکنند. اما این قضیه در کشور ما با شتاب خیلی زیاد و نامطلوبی و بدون رصد اتفاق افتاد و به قول فرمایش رهبر انقلاب یک اشتباه بزرگ رخ داد. تا آنجا که الان در سرشماریها و نظرسنجیها پسند غالب تعداد قابل توجهی از خانوادهها تکفرزندی است و متأسفانه تعدادی هم اصلأ نمیخواهند بچهدار شوند. فرهنگ غرب در این زمینه خودش را به ما تحمیل کرده است و در نظام ارزشی زوجهای جوان تأثیر کرده است. تفکر رفاهطلبی لذتجویی، فردگرایی باعث تغییر دیدگاه درباره فرزندآوری شده است امروزه فرزند مزاحم راحتی و آسایش تلقی میشود. اصلاح این نگاه نیاز به کار جدی و عمیقی برای فرهنگسازی دارد. آیا میتوان به مدلی بومی که بر اساس آموزه های دینی و باورهای فرهنگی شکل گرفته است، دست یافت؟ نقش نهادهای سیاستگزار نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص سیاستهای جمعیتی را چگونه ارزیابی میکنید؟ ما باید مدل بومی کنترل جمعیت کشور را براساس آموزههای اسلامی و در بستر فرهنگی مردم با نگاهی آینده نگرانه تنظیم نماییم. ما در آیندهای نهچندان دور یعنی 30-20 سال آینده به دلیل کنترل غلط جمعیت فعلی با مشکل کاهش نیروی مولد و کار، پیری جمعیت، هزینههای گزاف مراقبت از سالمندان روبرو خواهیم شد. باید الان که در فاز پنجره جمعیتی هستیم و فرصت جبران داریم به سرعت سیاستگزاری و وارد مرحله اجرای برنامه و اقدام شویم و نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد عالی سیاستگزاری، رصد و پایش، بسیار مهم و خطیر است. به نظر شما، رابطه میان مسائلی از قبیل سلامت، بهداشت، آسیبهای اجتماعی ـ رفتاری با مسئله جمعیت چگونه تبیین میشود؟ ایجاد و گسترش شبکههای ارائهدهنده خدمات سلامت و بهداشت توسط دولتها و به کارگیری تواناییهای مردمی در این امر از ملزومات داشتن یک جمعیت سالم و بانشاط است. در کشور ما بحمدالله بعد از انقلاب شبکه خدماترسان بهداشت در دورترین مناطق کشور ایجاد شده و درحال ارائه خدمات به مردم است و کشور از این نظر با مشکلی روبرو نیست و حتی به عکس در برخی نقاط به دلیل تعداد کم افراد خدمات گیرنده مثل مادران باردار و شیرده و کودکان، از تمام ظرفیت این شبکه استفاده نمیشود. اکنون یکی از مقولات نوپدید در سیستم بهداشتی کشور بحث سلامت روانی است. تکفرزندی و تنهایی ناشی از آن برای کودکان، اوقات فراغت بیش از اندازه مادران تکفرزند یا فاقد فرزند در خانه، حساسیت و وابستگی بیش از حد والدین به تکفرزند خود و فشارهای روانی ناشی از آن، عدم وجود پیوندهای مستحکم عاطفی و اجتماعی و عدم وجود شور و نشاط در خانوادههای فاقد فرزند هم از مقولههای تهدیدکنندۀ سلامت روان این خانوادههاست. تحقیقات روانشناسی جدید نشان میدهد خانوادههایی که از بُعد خانوار مناسبی برخوردار هستند و در آن افراد نقش های خانوادگی و عاطفی بیشتری ایفا میکنند احساس نشاط و خوشبختی بیشتری میکنند. تجربیات در تمام دنیا نشان میدهد وقتی جامعهای به سمت کاهش نرخ باروری رفت، -آن هم در حد7/1 که ما در آن هستیم- بازگرداندن آن به نرخ بالاتر کار سختی است و نیاز به فرهنگسازی بلندمدت و وسیع دارد. قریب به یقین میتوان گفت که این جامعه هرگز دچار رشد بیرویه جمعیت که باعث مشکلات اجتماعی و بهداشتی شود، نخواهد شد. بنابراین در کشور باید با زمانبندی مناسب، به کارگیری امکانات و تواناییهای مادی و معنوی و با آسایش مستمر جمعیتی، هوشمندانه وضعیت فعلی جمعیت کشور را سازماندهی کرد تا در آینده با چالش جدی روبرو نشویم و راه پیشرفت و تعالی کشور و ایجاد زندگی با کیفیت و پرنشاط ملت ایران را بپیماییم. |