بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 
 

 
next page

fehrest page

back page

حرف "فاء"

447- فضل بن احمد لولوى كه ابو الشيخ گفته است: او از اسماعيل بن عمرو احاديث زيادى را مى ساخته و حديث مى كرده است و لذا ابو اسحاق و ابو احمد و مشايخ مااتفاق بر ترك حديثش كرده و گفته اند كه او كذاب است.

448- فضل بن جبار كذاب است.

449- فضل بن سكين ابو العباس قطعى سندى، كه ابن معين گفته است: او دروغگو است و خدا لعنت كند كسى را كه بخواهد از او چيز بزرگ و يا كوچكى بنويسد، مگر آنكه نداند و او را نشناسد.

450- فضل بن سهل اسفراينى دمشق حلبى شريف، متوفى در سال 548 ه كه او را متهم به كذاب كرده اند.شيخ شيوخ اسماعيل بن ابى سعد گفته است: ابو محمد مقرى پيشم بوده كه جناب آقاى حلبى وارد شد شروع كرد ابو محمد را ستودن و گفت: از فضائلش اين است كه مردى مالى به من داد من آن را به او دادم ولى او قبول نكرد وقتى كه برخاست ابو محمد گفت: بخدا قسم پيشم چيزى نياورد و نمى دانم چه مى گويد و الحمد لله كه نگفت پيشم وديعه اى از ناحيه كسى است.

451- فضل بن شهاب، كه يحيى گفته است او كذاب است.

452- فضل بن عيسى، كذاب است.

453- فضل بن محمد عطارباهلى، كذاب و حديث ساز بوده احاديثى را وضع مى كرده و به متن ها مى افزوده است.

454- فهد بن عوف ابو ربيعه، كه گفته شده در سال 219 ه فوت كرده و ابن المدينى گفته است او كذاب است.

455- فيض بن وثيق كه در سال 224 ه وارد بغداد شده، كذاب و خبيث بوده است.

حرف "قاف"

456- قاسم بن ابراهيم ملطى، كه در سال 323 ه وارد موصل شده كذاب و تهمت زننده و حديث ساز بوده ومطالب عجيب و غريبى آورده است.

457- قاسم بن ابى سفيان، محمد ابو القاسم معمرى، متوفى در سال 228 ه خبيث و كذاب بوده است.

458- قاسم بن عبد الله بن عمر بن حفص بن عاصم بن عمر خطاب مدنى، كذاب و حديث ساز بوده است.

459- قاسم بن محمد بن عبد الله الفرغانى، حديث ساز فاحشى بوده اس.

460- قطن بن صالح دمشقى، كذاب است.

حرف "كاف"

461- كادح بن رحمه، كذاب است.

462- كثير بن زيد اسلمى، كه شافعى گفته است: او ركنى در كذب بوده است و ابن حبان گفته است: از براى او از پدرش از جدش نسخه ساخته شده اى است.

463- كثير بن سليم بن هاشم ايلى، حديث مى ساخته است.

464- كثير بن عبد الله بن عمر و مزنى، ركنى از اركان دروغ بوده و احمد حديثش را دور انداخته و ابن عدى گفته است: عموم چيزهائى كه روايت كرده مورد پيروى قرار نگرفته است.

465- كثير بن مروان ابو محمد شامى، كذاب و ناكس بوده در حديثش دروغ مى گفته و لذا به آن احتجاج نمى شود كرد.

466- كلثوم بن جوشن قيشرى، از ثقات و افراد مورد اعتماد مطالب نادرست روايت مى كرده كه بدانها احتجاج نمى شود كرد.

حرف "لام"

467- لاحق بن حسين ابو عمرو "بن عمر" مقدسى، متوفى در سال 484 ه ادريسى در باره اش گفته است: او كذاب و تهمت زننده و از ناحيه ثقات حديث ساز بوده و روايات مرسل را مسند مى كرده و از كسانى كه از آنها چيزى نشنيده بوده حديث مى كرده و نسخه هائى براى مردمى كه اسامى شان در زمره راويان حديث، شناخته نشده ساخته است مثل: طرغال وطربال و كركدن و شعبوب و امثال اينها و در عصرما مانند او در كذب و وقاحت با كمى درايت كسى را نديده و نمى شناسيم و با خطش برايم بيش از پنجاه جزء از حديثش را نوشته است و البته يادداشت احاديثش براى اين بوده كه ساختگى ها و اسناد مراسيل و مقطوعاتش را بدانيم و با اين حال ديديم كه بعد از مفارقت با ما و خارج شدن از سمرقند احاديث را ساخته است.

حرف "ميم"

468- مامون بن احمد سلمى هروى، دجال و حديث ساز بوده مطالب نادرست و فضيحت آورى روايت كرده است.

469- مبارك بن فاخر ابو الكرم الدباس از بزرگان ائمه لغت و ادب كه در سال 500 ه وفات كرده و داراى تاليفاتى است.ابن ناصر، او را رمى به كذب و تزوير در روايت كرده و گفته است كه او چيزى را كه نشنيده بوده ادعا مى كرده است.

470- مبشر بن عبيد حمصى، كذاب و حديث سازاست.

471- مجاشع بن عمر و، دروغگو بوده و ابن معين گفته است:او را يكى از دروغ گويان يافتم.

472- مجاعه بن ثابت خراسانى، نزيل بغداد، كذاب و ناكس است.

473- محمد بن ابان رازى، دجال و كذاب و حديث ساز بوده و خوب هم نمى توانست بسازد.

474- محمد بن ابراهيم سعدى فريانى، حديث ساز بوده است.

475- محمد بن ابراهيم شامى، ابو عبد الله زاهد كذاب و معتاد در حديث سازى بوده است عموم احاديثش غير محفوظ و غير قابل روايت است، مگر به جهت عبرت گرفتن، ولى او از زهاد بوده است.

476- محمد بن ابراهيم طيالسى، كه تا سال 313 ه زندگى مى كرده آدم بد و دجال و حديث ساز بوده و شكى در حديث دزديش نيست.

477- محمد بن ابى نوح ابو عبد الله، غلام خزاعه، كذاب و متروك الحديث است و احاديث نادرست روايت مى كند.

478- محمد بن احمد بن ابراهيم بن محبر كتبى، متوفى در سال 778 ه كذاب و مزور بوده است.

479- محمد بن احمد، ابو الطيب رسعنى، كذاب ساز است كه ابو عروبه گفته است: در ميان دروغگويان دروغگ وتر از او نديدم.

480- محمد بن احمد بن اسماعيل ابو بكر قزوينى كه ابن نجار گفته است: جماعتى را ديدم كه او را رمى به كذب و مذمتش مى كرده اند به ما رسيده، كه او در سال 614 ه فوت كرده است.

481- محمد بن احمد بن حامد قاضى حلب، متوفى در سال 482 ه كه عبد الوهاب انماطى او را تكذيب كرده است.

482- محمد بن حسين اهوازى، كذاب است.

483- محمد بن احمد بن حمدان عنبرى ابو حزام، حديث ساز بوده است.

484- محمد بن احمد بن سهيل "سهل" ابو الحسن باهلى از كسانى بوده كه از لحاظ سند و متن حديث مى ساخته و حديث هاى ضعاف را مى دزديده و به افراد مورد اعتماد مى چسبانده است.

485- محمد بن احمد بن عبد الله عامرى مصرى، متوفى در سال 343 ه دروغ مى گفته و نسخه ساختگى داشته است.

486- محمد بن احمد بن محروم ابو الحسن مصرى، متوفى در سال 330 ه دروغ مى گفته است.

487- محمد بن احمد نحاس عطار، شيخ متاخر و كذاب است.

488- محمد بن احمد بن هارون ابو بكر زيوندى شافعى، متوفى در سال355 ه استاد ابى عبد الله حاكم، متهم به حديث سازى است كه حاكم گفته است: از احاديث نادرست زيادش و روايتش از مردمى كه شناخته شده نيستند، مثل: ابى الملوك، حجازى واحمد بن عمر زنجانى بر من عرضه داشت.و اتفاقا روزى بر ابى محمد عبد الله بن احمد ثقفى مزكى وارد شدم او حديثى با سندهاى نادرست از حجاج ابن يوسف بر من عرضه داشت، كه شنيدم ابن جندب از رسول خدا آورده است: " هر كس كه خدا برايش خير بخواهد او را فقيه در دين مى كند " گفتم: اين باطل است چون تو از فرزندان حجاج بودى ابو بكر شافعى براى خوشايندت اين حديث را ساخته است.

حاكم مى گويد: دو باره در جائى با هم اجتماع كرديم به من گفت: آمده ام تا حديثم را بر تو عرضه بدارم، گفتم: از ابى الملوك و احمد بن عمر چيزى نگو كه بنظرم هنوز خدا آنها را نيافريده است.او گفت: خدا را خدا را در من كه آنها سرمايه ام هستند آنگاه به او گفتم: " اصلت را برايم آشكار كن، و ديگر در اين باره با من سخن مگو " اما گويا كه به او گفته بودم:در آنچه كه آغاز كردى اضافه كن و لذابر آن افزود.

489- محمد بن اسحاق ابو بكر مدينى، متوفى در سال 150 ه صاحب سيره مشهور كه هشام بن عروه گفته است: او خبيث و دشمن خدا و دروغ گو است و مالك پيشواى مالكيها گفته است: او كذاب و دجال است.

490- محمد بن اسحاق بلخى، متوفى در سال 244 ه يكى از حفاظ بوده، ولى دروغ مى گفته و از پيش خود احاديث نادرستى مى ساخته و براى كلمات، سند درست مى كرده است.

491- محمدبن اسحاق عكاشى، كذاب و حديث ساز بوده است.

492- محمد بن اسحاق ابو عبد الله ضبى "صينى" متوفى در سال 236 ه كذاب و متروك الحديث بوده است.

493- محمد بن اسعد حكيمى ابو المظفر، واعظ و فقيه حنفى ها، نزيل دمشق، متوفى در سال 567 ه كه در دينش سست و قمارباز، كم مروت و كذاب بوده است.

494- محمد بن اسماعيل ابو الحسين رازى، تعليم دهنده كتابت، متوفى بعد از سال 350 ه كه حافظ ابو القاسم طبرى او را در روايتش از موسى بن نصر،

تكذيب كره است.

495- محمدبن اسماعيل وساسى بصرى، حديث ساز بوده است.

496- محمد بن اسماعيل عوام، دروغ مى گفته و در شنيده ها تزوير مى كرده است.

497- محمد بن ايوب رقى، به نام مالك، حديث مي ساخته است.

498- محمد بن ايوب بن سويد رملي، حديث ساز بوده و در كتابهاى پدرش، مطالب ساختگى زيادى داخل كرده و حاكم و ابونعيم گفته اند: او از پدرش احاديث ساختگى روايت كرده است.

499- محمد بن تميم فاريابى، كذاب و خبيث و حديث ساز است.حافظ سرى گفته است: محمد بن تميم واحمد جويبارى و محمد بن عكاشه، بيش از ده هزار حديث شاخته اند.

500- محمد بن حاتم مروزى ابو عبد الله سمين، متوفى در سال 236 ه كه يحيى بن معين گفته است: اوكذاب است و به نام مدينى حديث دروغ ساخته است.

501- محمد بن حاتم كشى كذاب است.

502- محمد بن حجاج واسطى لخمى ابو ابراهيم نزيل بغداد، متوفى در سال 181 ه كذاب، خبيث، حديث سازو نسيان در حديث داشته است.

503- محمد بن حسان كوفى خزاز، كه ابو حاتم گفته است: او كذاب است.

504- محمد بن حسان اموى كه ابن جوزى گفته است: او كذاب است.

505- محمد بن حسان سمتى كه يحيى بن معين، گفته است: او كذاب و آدم بدى است كه او را در مسجد الحرام ديدم دروغ مى گفته است.

506- محمد بن حسن بن ابى يزيد همدانى كوفى، كذاب و متروك الحديث است.

507- محمد بن حسن شيبانى، مصاحب ابى حنيفه، متوفى در سال 189 ه كه يحيى بن معين و احمد گفته اند كه او كذاب است.

508- محمد بن حسن اهوازى، كپسول دروغ، كذاب و حديث دزد بوده وبه نام شيوخ حديث مى ساخته و در سال 418 فوت است.

509- محمد بن حسن، كه ذهبى گفته است: شايد او همان نقاش و صاحب تفسير بوده كه كذاب و ياآخر دجال ها است.

510- محمد بن حسن بن زباله مخزومى ابو الحسن مدنى، كه پيش از دويست مرده است، كذاب و متروك الحديث، سست روايت، به حديث سازى نسبت داده شده است.

511- محمد بن حسن ابو بكر دعاء اصم قطايعى، متوفى در سال 320 ه از افراد مورد اعتماد، مطالب ساختگى روايت مى كرده است و بنظر ذهبى، او واضع كتاب " الحيده " است كه متفرد در روايت آنست.

512- محمد بن حسن "ابو الحسن" بن كوثر ابو بحر البر بهارى، متوفى در سال 362 ه، كذاب بوده است.

513- محمد بن حسن "حسين" ابو عبد الرحمن سلمى نيشابورى، حديث ساز بوده و بنفع صوفيه، احاديثى ساخته و كتاب بزرگى مشتمل برصد كتاب نوشته است.

514- محمد بن حسين بن ابراهيم ابو بكر وراق، معروف به ابن خفاف، در سال 618 ه فوت كرده كه خطيب، در تاريخش جلد 2 صفحه 250 گفته است، شك ندارم كه او حديث ها را بهم مخلوط كرده و بنام ثقات آنها را مى ساخته است.و اسمها ونسبهاى عجيبى براى كسانى كه از انها حديث مى كرده، مى ساخته است.و پيش من، از آن مطالب نادرست، مقدارى موجود است.و من بعضى از آنها را برهبه الله بن حسن طبرى، عرضه داشتم.و او كتابم را پاره كرد و تعجب مى كرد كه چگونه از او شنيده ام.

ابن خفاف برايم نقل كرد كه: يكبار بازار " باب الطاق " را آتش گرفت و از كتابهايم در حدود هزار و هشتاد جلد، كه همه آنها سماعى بوده سوخت.

515- محمد بن حسين شاشى، مرك كذابى است.

516- محمد بن حسين مقدسى، حديث ساز بوده، او چنانكه گذشت خود را ملحق كننده ناميده است.

516- محمد بن حسين ابو بكر قطان بلخى.متوفى در سال 306 ه.كه ابن ناحيه او را تكذيب كرده است.

517- محمد بن حسين بن عمران ابو عمر، حديث مى ساخته است.

518- محمد بن حميد ابو عبد الله رازى، متوفى در سال 248 ه كه يكى از حفاظ و از ظرفهاى دانش بوده، كذاب و حديث دزد و مخلوط كننده سندها، با متن است.او حديثها را اخد مى كرده، آنگاه بعضى را با بعضى ديگر، مى آميخته و احاديثش، هر روز زياد مى شده است.

اسدى گفته است: كسى را در دروغگوئى، حاذق تر از دو نفر: سليمان بن شاذ كونى، و محمد بن حميدرازى، نديدم.

و جزرى گفته است: كسى را جرى تر از او به خدا نديدم، و فضلك رازى گفته است: پيش من از ابن حميد پنجاه هزار حديث است كه حتى يك حرف آنرا براى كسى نقل نكردم.

519- محمد بن خالد واسطى طحان.مرد بد و دروغ گوئى بوده است.

520- محمد بن خليد حنفى كرمانى، اخبار را دگرگون و روايات بى سند را سند دار مى كرده است.

521- محمد بن خليل ذهلى، حديث مى شاخته است.

522- محمد بن داب المدينى، كذاب است.

523- محمد بن داود بن دينار فارسى، دروغگو و حديث ساز بوده است.

524- محمد بن ززام، كذاب است.

525- محمد بن زكريا خصيب، حديث مى ساخته است.

526- محمد بن زياد جزرى حنفى، حديث مى ساخته است.

527- محمد بن زياد اليشكرى، كذاب و حديث ساز و كور و خبيث بوده است.و يحيى بن معين گفته است.در بغداد مردمى، حديث ساز و دروغ گو بوده اند كه از آن جمله محمد بن زياد، است كه حديث مى ساخته و ترجمان دروغ بوده است.

528- محمد بن زياده طحان، حديث مى ساخته واحاديثش دروغ بوده است.

529- محمد بن سعيد معروف به مصلوب شامى، كذاب بوده و عمدا حديث مى ساخته است.كه نسائى او را، از دروغگويان چهار گانه معروف كه به نام رسول خدا حديث مى ساخته اند به حساب آورده است.و عبد الله بن احمد بن سواده گفته است: اسمش را بر بيشتر از صد اسم، دگرگون نموده اند و من همه آنها را در كتاب جمع كرده ام. 530- محمد بن سعيد ازرق، كذاب و حديث ساز است.

531- محمد بن سعيد مروزى بورقى، متوفى در سال 318 ه يكى از سازندگان حديث، و دروغگويان است.و بغير حديثى كه ساحته است نيز حديث كرده است.

خطيب گفته است: او به نام افراد مورد اعتماد، احاديث نادرستى كه از شمارش بيرون است ساخته است.و بد ترين آنها روايتى است كه از بعضى از مشايخش نقل كرده است.

532- محمد بن سليم بغدادى، در حديث، دروغ مى گفته است.

533- محمد بن سليمان بن ابى فاطمه، كذاب و حديث ساز است.

534- محمد بن سليمان بن دبير، كه بنام ثقات، حديث مى ساخته است و ابن حبان گفته است: او حديث مى دزديده وحديث مى ساخته است.

535- محمد بن سليمان بن زبان، او شيخى در بصره بوده و گفته شده كه حديث مى ساخته است.

536- محمد بن سليمان بن هشام ابو جعفر خزاز، معروف به: " ابن بنت مطر وراق " كه در سال 265 ه فوت كرده، او را بطور كلى تضعيف كرده اند.ابن حبان گفته است: به هيچ وجه با گفته اش احتجاج نمى شود كرد.و ابن عدى گفته است: حديث را واصل مى كرده و مى دزديده است.و ذهبى دركتابش جلد 3 صفحه 68 براى او، دروغ هائى شمرده است.و خطيب، در تاريخش جلد 5 صفحه 297 و ابن جوزى و ذهبى، بعضى از روايات ساخته را، از او دانسته اند.

537- محمد بن سنان قزاز بصرى، نزيل بغداد، كه ابو داود و ديگران، او را تكذيب كرده اند.

538- محمد بن سهل ابو عبد الله عطار، حديث مى ساخته است.

539- محمد بن شجاع ابو عبد الله بن ثلجى حنفى، متوفى در سال 266 ه كه در زمانش، فقيه عراق بوده، كذاب است.و در موضوع تشبيه، حديث ساخته.و در ابطال حديث از رسول خدا، و ردش، به خاطر يارى كردن ابى حنيفه ورايش حيله كرده است.

540- محمد بن ضوبن صلصال ابو جعفر كوفى، كذاب و شارب الخمر بوده است.

541- محمد بن عبد عامر سمرقندى، متوفى در حدود سيصد، كذاب و معروف به وضع حديث است.او احاديث نادرست، روايت مى كرده.و حديث مى دزديده.و آن را روايت مى كرده.و از ضغفاء و درغگويان در روايت كردن از ثقات به باطل، پيروى مى نموده.و بالاخره دروغش آشكار گرديد.

542- محمد بن عبده قاضى بصرى، متوفى در سال 313 ه كذاب، متروك-الحديث، ناچيز و آفت بوده است.

543- محمد بن عبد الرحمن بن بجير، متوفى در سال 292 ه كذاب و متروك الحديث بوده، از افراد مورد اعتماد و مالك مطالب نادرست و غير صحيح روايت مى كرده است.

544- محمد بن عبد الرحمن بيلمانى، از پدرش نسخه اى، مشتمل بر دويست حديث كه همه آنها ساختگى بوده، حديث كرده است.

545- محمد بن عبد الرحمن ابو جابر بياضى مدنى، كذاب و متروك الحديث است.

546- محمد بن عبد الرحمن قشيرى، كذاب و متروك الحديث بوده، دروغ مى گفته.و حديث مى ساخته است.

547- محمد بن عبد الرحمن بن غزوان، مشهور به ابن قراد، كذاب و حديث ساز، بوده و از ثقات مردم مطالب نادرست روايت كرده و با وقاحت، از مالك و شريك و ضمام بن اسماعيل، در باره حوادث و بلايا، حديث كرده است.

548- محمد بن عبد العزيز جارودى عبادانى حافظ، دروغ گوئى بوده است.

549- محمد بن عبد القادر ابو الحسن بن سماك واعظ، متوفى در سال 502 ه كذاب است و روايت از او جائز نيست.

550- محمد بن عبدالله بن سبره ابو بكر مدنى، متوفى در سال 162 ه كذاب و حديث ساز و ناكس بوده، حديث مى ساخته ودروغ مى گفته و در مدينه طيبه فتوا مى داده و پيش او هفتاد هزار حديث، در باره حلال و حرام، وجود داشته است.

551- محمد بن عبد الله بن ابراهيم بن ثابت ابو بكر اشنانى، كذاب و دجال و حديث ساز، بوده است وگاهى حديثى كه نيكو نبوده.نهايت آنكه، خدا داناتر است.سندهاى صحيحى، از بعضى كتابها مى گرفته، آنگاه اين بلاها را، با آنها تركيب مى كرده است.

552- محمد بن عبد الله بن زياد ابو سلمه، كذاب است.

553- محمد بن عبد الله بن علاثه حرانى قاضى، متوفى در سال 167 ه از افراد مورد اعتماد، حديث مى ساخته ومعضلاتى نقل مى كرده است كه روايت از او چنانكه ابن حبان گفته است.روا نيست.

554- محمد بن عبد الله بن مطلب ابو الفضل شيبانى كوفى، متوفى در سال 387 ه وضاع و دجال و كذاب است.و به نفع رافضى ها، حديث مى ساخته است.

و در صفحه 147 اللئالى به نقل از ابى الغنائم، امده است كه او كذاب و حديث ساز است.آنگاه سيوطى گفته است: او موصوفين به حفظ است، در صورتى كه اين از شگفت انگيزترين چيزها است و خدا داناتر است.

555- محمد بن عبد الله بن حبابه بغدادى بزار، متوفى در سال 435 ه كه ابن برهان، گفته است: ابن شيخ كذاب است. 556- محمد بن عبد الملك ابو عبد الله ضرير انصارى مدنى، كذاب و حديث ساز است.احمد در باره اش گفته: او كذاب است.از اين رو حديثش را سوزانده ايم.

557- محمد بن عبد الواحد ابو عمر زاهد، غلام ثعلب، متوفى در سال 345 ه كه خطيب در باره اش گفته است: او چنان بود كه اگر مرغى مى پريد، مى گفت:

ثعلب از ابن اعرابى ما حديث كرده، آنگاه چيزى در اين باره مى گفت.و اما از لحاظ حديث، جميع شيوخ ما را ديدم كه حديث او را توثيق و تصديق مى كردند و رئيس الروسا، به من گفت: بسيارى از احاديث ابو عمر كه مورد استنكار قرار گرفته و در كتب اهل علم، دروغ شمرده شده ديده ام.براى او كتابى است به نام " غرائب- الحديث "كه آن را بر اساس مسند احمد نوشته و چه نيكو نوشته است.و نيز داراى جزوه اى است كه در آن جميع احاديث كه در فضائل معاويه روايت شده، گرد آورده است.و هر كدام از اشراف و كتاب را كه احاديث را بر آنها قرائت مى كرده ابتدا، از اين جزوه آغاز مى نموده و آنها را نسبت به آن معاف نمى داشته است.

ابن نجار گفته است: ابو عمر زاهد، جزوه اى در فضائل معاويه تهيه كرده كه اكثر مطالبش نادرست و ساختگى است.

امينى مى گويد: ابن نجار، در رايش، راه انصاف نپيموده، بلكه درست همان است كه فيروز آبادى در " سفر السعاده " اش وعجلونى در " كشف الخفاء آورده اند كه: هيچ حديث صحيحى در فضيلت معاويه نيامده است.و از اين جزوه "ابو عمر" خواننده محترم، ارزش گفتار خطيب را كه گفته است: " و اما از لحاظ حديث پس ديديم.." مى يابد كه چگونه شيوخ ما، مردى را كه چنين جزوه اى در باره معاويه تهيه كرده است، توثيق و تصديق مى كنند؟!.

558- محمد بن حسن بن عثمان بن حسن قاضى نصيبى بغداد، ابوالحسن، متوفى در سال 406 ه كذاب است.و به نفع شيعه مطالب نادرست روايت كرده و احاديث ساخته است.و ابو الفتح مصرى گفته است: من در بغداد، براى كسانيكه گفته مى شده دروغ گو هستند چيزى ننوشتم، جز براى چهار نفر كه يكى از آنها " نصيبى " بوده است.و ابو عبد الله صيمرى گفته است: او در روايت ضعيف و در شهادت، عدل بوده است.

559- محمد بن عثمان بن ابى شيبه، متوفى در سال 297 ه كه عبد الله بن اسامه كلبى و ابراهيم بن اسحاق صفوان و داود بن يحيى و عبد الرحمن بن يوسف ابن خراش و محمد بن عبد الله حضرمى و عبد الله بن احمد بن حنيل و جعفر بن محمد ابن ابى عثمان طياليسى و عبد الله بن ابراهيم بن قتيبه و محمد بن احمد عدوى و جعفر ابن هذيل گفته اند: او كذاب و حديث ساز بوده كه حديث سازيش، آشكار بوده و چيزهائى را به مردمى نسبت مى داده كه معلوم بوده از آنها نيست.

560- محمد بن عثيم، كذاب و متروك الحديث است و نبايد حديثش را نوشت.

561- محمد بن عكاشه كرمانى، دروغ گو و حديث ساز بوده.و مطالب نادرست، روايت مى كرده و زياد گريه مى كرده، چنانكه هر گاه حرف مى زده گريسته است و از حافظ سرى نقل شده كه مى گفت: احمد جويبارى و محمد تميم و محمد ابن عكاشه، به نام رسول خدا بيش از ده هزار حديث ساخته اند و قرطبى در " التذكار " صفحه 155 او را از افراديكه قربه الى الله، حديث مى ساخته اند تا مردى را به اعمال نيك دعوت كنند بشمار آورده است.

562- محمد بن على بن موسى ابو بكرسلمى دمشقى، متوفى در سال 460 ه دروغ مى گفته و به نام شيوخ، حديث مى ساخته است.

563- محمد بن على بن ودعان، متوفى در سال494 ه صاحب " اربعين ودعانيه " ساختگى كه " سلفى " گفته است: هنگامى كه آنرا ورق زدم، اين حقيقت برايم آشكار گرديد كه در آن، درهم آميزى بزرگى وجود دارد كه دلالت بر كذب او و مخلوط كردن سندها كه از عمويش و يا از زيد بن رفاعه دزديده است مى كند.

564- محمد بن على بن يحيى سمرقندى، متوفى در سال 359 ه كذاب بوده و به نام ثقات، رواياتى كه نقل نكرده بودند مى ساخته و از كسانيكه دركشان نكرده بوده روايت مى كرده است.

565- محمد بن عمر بن فضل جعفى، متوفى در سال 361 ه كذاب بوده است.

566- محمد بن عيسى بن رفاعه اندلسى، متوفى در سال 337 ه كذاب و حديث ساز بوده است.

567- محمد بن عيسى بن عيسى بن تميم، كذاب و حديثش نادرست و بى ارزش بوده است.

568- محمد بن فرات كوفى، "در اللئالى بجاى كوفى كرمانى آمده كه تصحيف شده است" ابو على تميمى، شيخى بود در بغداد، ولى اصلا اهل كوفه بوده، دروغ مى گفته و از محارب روايات موضوعه نقل مى كرده است.

569- محمد بن فرخان "در اللئالى فرغانى بجاى فرخان آمده كه تصحيف شده است" ابن روزبه، غلام متوكل ابو طيب دورى سامرائى الاصل مقيم بغداد، متوفى كمى بعد از 359 ه كه خطيب، در تاريخش جلد 3 صفحه 168 حديث نادرستى نقل كرد و آنگاه افزود: بعيد نيست، كه ساخته ابن فرخان باشد كه داراى احاديث نادرست زيادى است كه با سندهاى آشكار از شيوخ مورد اعتمادنقل كرده است.و در ميزان الاعتدال آمده است كه: براى او خبر دروغى در " موضوعات " ابن جوزى است.و در لسان الميزان جلد 5 صفحه 340 آمده است كه ابن نجار گفته است: او متهم به ساختن حديث است.و سيوطى گفته است: او حديث مى ساخته است.

570- محمد بن فضل بن عطيه مروزى، متوفى در سال 180 ه كذاب و حديث ساز است.

571- محمد بن فضل يعقربى واعظ، كذاب و در هم آميزى احاديثش آشكار شده و در سال 617 فوت كرده است.

572- محمد بن قاسم ابو بكر بلخى، حديث مى ساخته است.

573- محمد بن قاسم ابو جعفر طالقانى، كذاب و خبيث و از مرحبه است.او بنفع مذهبش حديث مى ساخته است.

574- محمد بن مجيب ثقفى زرگر كوفى، ساكن بغداد، كذاب و دشمن خدا و نسيان در حديث داشته است.

575- محمد بن مجيب ابوهمام قرشى كذاب و نسيان در حديث داشته است.

576- محمد بن محرم كذاب است.

577- محمد بن محصن اسدى، مورد اعتماد نيست و متروك الحديث و كذاب و حديث ساز است.

578- محمد بن محمد جرجانى وكيل ابو الحسين نضله، متوفى در سال 368 يا 378 ه او حافظ و امام است.كه مطالب نادرست.از شيوخ گمنام روايت كرده كه كسى از آنها پيروى نكرده.و آنها را مورد انكار قرار داده و تكذيبش نموده اند و ابو سعيد نقاش، قسم خورده كه او حديث ساز بوده است.

579- محمد بن محمد بن عبد الرحمن ابو الفتح خشاب ثعلبى، كه به او در دروغ گوئى و تخيلات و وضع حديث مثل زده شدو او شراب خوار بوده است.ابراهيم بن عربى، در باره اش گفته است: " پدرش وصيت كرده بوده كه او چوب بتراشد، نتوانست و دروغ تراش در آمد ".

580- محمد بن معمر محدث ابوالبقاء، كه ابن مبارك خفاف گفته است: در سال 542 ه فوت كرده ثقه نبوده بلكه كذاب و حديث ساز بوده اسمهاى مردم را در جزوه هائى مى ساخته، آنگاه مى رفته و آنها را بر مردم قرائت مى كرده است.

581- محمد بن محمد ابو بكر واسطى باغندى حافظ معمر، متوفى در سال 312 ه مخلوط كننده احاديث و خبيث در تدليس بوده و ابراهيم اصفهانى گفته است: او كذاب است.

582- محمد بن مروان، معروف به سدى صغير، مصاحب كلبى، كذاب و غير ثقه و حديث ساز بوده كه حتما نبايد حديثش نوشته شود.

583- محمد بن مزيد "مرثد" ابو بكر خزاعى، معروف به ابن ابى الازهرنحوى، متوفى در سال 325 ه دروغ گوى بدى كه خطيب در مسندش گفته است: او كذاب است.

584- محمد بن مستنير ابوعلى نحوى، معروف به قطر، متوفى در سال 206 ه كه ابن سكيت گفته است: از او مطلب زيادى نوشتم، و قتيكه معلوم شد، او در لغت دروغ گو است، چيزى از آن نقل نكردم.

585- محمد بن مسلمه واسطى، متوفى در سال 282 ه متهم به حديث ساختگى باطلى است كه رجالش همه مورد اعتمادند، مگر خود او.

286- محمد بن معاويه ابو على نيشابورى، متوفى در سال 229 ه كذاب است، در مكه، حديث مى ساخته واحاديث دروغ زيادى كه اصل نداشته، براى مردم نقل كرده است.

587- محمدبن منده بن ابى الهيثم اصفهانى، نزيل رى، كذاب و دروغ گو بوده است

588- محمد بن منذر تابعى است.

589- محمد بن منصور بن جيكان ابو عبد الله قشيرى، كذاب است.

590- محمد بن مهاجر ابو عبد الله طالقانى، برادر حنيف قاضى، متوفى در سال 264 ه وضاع و كذاب است.و به نام افراد مورد اعتماد، حديث مى ساخته كه صالح اسدى، گفته است: او دروغ گوترين مخلوق خدا است.از مردى حديث مى كرد كه پيش از سى سال از تولدش مرده بودند، من او را از پنجاه سال پيش به دروغ مى شناسم.

591- محمد بن مهلب حرانى، حديث مى ساخته است.

592- محمد بن موسى بن ابى نعيم واسطى، كذاب و خبيث است.

593- محمد بن نعيم نصيبى، كذاب است.

594- محمد بن نمير فاريابى، كه او را " بيلمانى " در زمره حديث سازان، بشمار آورده است.

595- محمد بن هارون هاشمى، معروف به ابن بريه، نيسان در حديث داشته و متهم بوضع است.

596- محمد بن وليد قلانسى بغدادى، كذاب و حديث ساز است.

597- محمد بن وليد قرطبى، متوفى در سال309 ه هلاك شده و حديث- ساز است.

598- محمد بن وليد اليشكرى كه او همان محمد بن عمر بن وليد است كه ازدى او را تكذيب كرده است.

599- محمد بن يحيى بن رزين مصيصى، دجال و حديث ساز است.

600- محمد بن يزيدمستملى ابو بكر طرطوسى، حديث دزد است و در آن كم و زياد مى كند و حديث مى سازد.

601- محمد بن يزيد معدنى، كذاب و خبيث است.

602- محمد بن يزيد عابد حديث ساخته اى، در فضيلت معاويه ذكر كرده كه همان آفت او است.

603- محمد بن يوسف ابو بكر رقى حافظ، متوفى بعد از 382 ه كذاب است و بر طبرانى حديث وضع كرده است.

604- محمد بن يوسف بن يعقوب رازى، شيخ دجال و كذاب است و حديث و قرائت و نسخه مى ساخته و در قرآن چيز هائى وضع كرده است كه دار طقنى گفته است:در حدود شصت نسخه قرائت كه اصل نداشته و احاديث كه ضبط شده نبوده ساخته است او پيش از سيصد وارد بغداد گرديد.

605- محمد بن يونس كديمى قريشى، يكى از زبرگان حفاظ بصره كه در سال 286 ه فوت كرده، كذاب و حديث بر پيغمبر و ثقات مى ساخته، و ابن حبان گفته است: او پيش از هزار حديث ساخته است.

606- محمش نيشابورى، حديث مى ساخته است.

607- محمود بن على طوارى "طرازى"، كذاب بوده و در سنه ششصد مى زيسته است.

608- مروان بن سالم دمشقى غلام بنى اميه، كذاب و حديث ساز بوده، هيچكدام از احاديثش مورد پيروى ثقات نيست.

609- مروان بن شجاع حرانى اموى، حجت نيست، مقلوبات را از افراد مورد اعتماد نقل ميكند.

610- مروان بن عثمان بن ابى سعيد ذرقى، كذاب است.

611- مطهر بن سليمان ابو بكر معدل فقيه، متوفى در سال 343 كذاب است.

612- معاويه بن حلبى، حديث مى ساخته است.

613- معلى بن صبيح موصلى، كه ابن عمار گفته است: او از عبادت كنندگان موصل بوده، حديث مى ساخته و دروغ مى گفته است.

614- معلى بن هلال بن سويد طحان كوفى عابد، كذاب است و ازمعروفين به دروغ است و حديث مى ساخته است و احمد گفته است: تمام احاديثش ساختگى است.

615- مقاتل بن سليمان بلخى، متوفى در سال 150 ه كذاب و دجال و حديث ساز است.كه نسائى او را از دروغگويان معروف كه برسول خدا حديث مى ساخته به شمار آورده است، او به ابى جعفر منصور مى گفته: بنگر چه حديثى را در باره ات دوست مى دارى كه برايت حديث كنم و به مهدى گفته است: اگر بخواهى احاديثى براى تو درباره عباس وضع كنم؟ او در جواب گفت: حاجتى در آن نيست.

616- منذر بن زياد "يزيد" طائى، كذاب و متروك الحديث است.

617- منصور بن عبد الله هروى ابو على خالدى ذهلى، متوفى در سال 401 ه كه ابو سعيد ادريسى گفته است: او كذاب است.

618- منصور بن مجاهد، حديث مى ساخته است.

619- منصور بن موفق، حديث مى ساخته است.

620- مهدى بن هلال ابو عبد الله بصرى، كذاب و صاحب بدعت است و حديث مى ساخته و عموم چيزهائى كه روايت مى كرده مورد پيروى قرار نگرفته است.

621- مهلب بن ابى صفره ظالم بن سراق ازدى، متوفى در سال 83 ه مكنى به ابو سعيد عيبى جز دروغ نداشته است و در باره اش گفته شده: هماره دروغ مى گفته است و او والى خراسان بوده و پنج سال در آن ولايت داشته است.ابن قتيبه در " المعارف " صفحه 175 چنين گفته: ولى ابو عمر صاحب " الاستيعاب" گفته است:

او ثقه است و كسى كه اورا با دروغ عيب گرفته وجهى ندارد، زيرا او در جنگ با خوارج احتياج به دروغ گفتن داشته و آنان روى خشم و كينه او را به دروغ نسبت داده اند.

امينى مى گويد: جناب ابو عمر، دروغ گفتن مهلب را با اين بيانش تثبيت كرده، نهايت آنكه آن را بخاطر نيازى كه در جنگ داشته تجويز كرده است و اين همان راى معاويه است فتح اين باب كرده است!!

622- مهلب بن عثمان، كذاب است.

623- موسى ابتى، در زمره حديث سازان ياد شده است.

624- موسى بن ابراهيم مروزى، كذاب است.

625- موسى بن عبد الرحمن ثقفى صنعانى، دجال و وضاع است.و كتابى در تفسير ساخته است.

626- موسى بن محمد ابو طاهر دمياطى بلقاوى مقدسى واعظ، كذاب و حديث ساز بوده وبه نام افراد مورد اعتماد مطالب نادرست مى ساخته است

627- موسى بن مطير، كذاب و متروك الحديث است.

628- مسيره بن عبد ربه فارسى بصرى، كذاب و حديث ساز است و در فضيلت قزوين چهل حديث ساخته است، و ابو ذرعه گفته است كه او مى گفته: من دراين كار نظر خير دارم.و محمد بن عيسى بن طباع، گفته است كه به مسيره گفتم: اين احاديث را از كجا آورده اى كسيكه چنين قرائت كند، برايش چنين خواهد بود؟ در جواب گفت: آنها را به خاطر تر غيب مردم به آن، ساخته ام!!

و گروهى او را به زهد توصيف كرده اند.

629- مسيره بن عبيد، كذاب است.

 

next page

fehrest page

back page

 

 
 

 

 
 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved