شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
57801
نام: صـــادق
شهر: قــــم المقدسه
تاریخ: 9/11/2008 2:24:25 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهداء والصدیقین

سلام علیکم


چقدر ایمان خوب است!

چه بد می کنند آن ها که می کوشند انسان را از ایمان محروم کنند.

چه ستمکار مردمی هستند این به ظاهر دوستداران بشر!

دروغ می گویند.

اگر ایمان نباشد زندگی تکیه گاهش چه باشد؟

اگر عشق نباشد چه آتشی زندگی را گرم کند؟

اگر نیایش و پرستش نباشد زندگی را به چه کار شایسته ای صرف توان کرد؟

اگر انتظار مسیحی، قائمی، موعودی در دل ها نباشد، ماندن برای چیست؟

و اگر میعادی نباشد، رفتن چرا؟

اگر دیداری نباشد، دیدن را چه سود؟



(دیده را فایده آنست که دلبر بیند گر نبیند چه بود فایده بینایی را)


دکتر علی شریعتی

........

شاید مرا دیگر نشناسی ، شاید مرا به یاد نیاوری . اما تو را خوب می شناسم . ما همسایه ی شما بودیم و شما همسایه ی ما و همه مان همسایه ی خدا .
یادم می آید گاهی وقت ها می رفتی و زیر بال فرشته ها قایم می شدی و من همه ی آسمان را دنبالت می گشتم ؛ تو می خندیدی و من پشت خنده ها پیدایت می كردم .
خوب یادم هست كه آن روزها عاشق آفتاب بودی . توی دستت همیشه قاچی از خورشید بود . نور از لای انگشت های نازكت می چكید. راه كه می رفتی ردّی از روشنی روی كهكشان می ماند.
یادت می آید؟ گاهی شیطنت می كردیم و می رفتیم سراغ شیطان. تو گلی بهشتی به سمتش پرت می كردی و او كفرش در می آمد. اما زورش به ما نمی رسید. فقط می گفت: همین كه پایتان به زمین برسد، می دانم چطور از راه به درتان كنم.
تو ، شلوغ بودی. آرام و قرار نداشتی. آسمان را روی سرت می گذاشتی و شب تا صبح از این ستاره به آن ستاره می پریدی و صبح كه می شد در آغوش نور به خواب می رفتی.
اما همیشه خواب زمین را می دیدی. آرزویی رویاهای تو را قلقلك می داد. دلت می خواست به دنیا بیایی و همیشه این را به خدا می گفتی و آن قدر گفتی و گفتی تا خدا به دنیایت آورد. من هم همین كار را كردم. بچه های دیگر هم؛ ما به دنیا آمدیم و همه چیز تمام شد.
تو اسم مرا از یاد بردی و من اسم تو را، ما دیگر نه همسایه ی هم بودیم و نه همسایه ی خدا. ما گم شدیم و خدا را گم كردیم ...
دوست من، همبازی بهشتی ام!‌ نمی دانی چقدر دلم برایت تنگ شده. هنوز آخرین جمله خدا توی گوشم زنگ می زند:‌ از قلب كوچك تو تا من یك راه مستقیم است. اگر گم شدی از این راه بیا.

بلند شو. از دلت شروع كن
...

اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم

التماس دعا
57800
نام: سلام
شهر: تهران
تاریخ: 9/11/2008 2:19:53 PM
کاربر مهمان
  با سلام خدمت همه دوستان اهل دل والتماس دعا در این ایام- امیدوارم ما را از دعا های خیرتان بی بهره نکنید

لطف کنیدهزار صلوات نیز به نام اینجانب ثبت بفرمایید
57799
نام: گمنام
شهر: یک وجب اون طرف تر
تاریخ: 9/11/2008 2:10:32 PM
کاربر مهمان
  به نام خدا
امیدوارم حالتون خوب باشه.
چه جمعه هاکه یک به یک غروب شد نیومدی.
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیومدی.
خلیل آتشین سخن کمر به دوش بت شکن خدای ما خدای مادوباره سنگ وچوب شد نیومدی.
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه ولی برای بعضی ها چه خوب شدنیومدی.
اللهم عجل لولیک الفرج
57798
نام: روشنک
شهر: کاش مدینه قاضله بود
تاریخ: 9/11/2008 1:58:19 PM
کاربر مهمان
  به نا م یگانه ضمیر مجهولی که زیباترین صفتش تنهاییست


الها!
نمیخوام اونی بشم که میخوام
میخوام اونی بشم که تو میخوام

ضعیف تر از اونم که بتونم حتی بدون رضات کاری رو که تو دوست داری کنم

پس کمکم
کمک کن به اونی که تنها سرمایه اش و تنخا چیزی که میتونه ازش با اتکا به خودش حرف بزنه:

خواستن توه!
با تو بودن!
با تو ماندن!

میبینی چقدر ضعیفم حتی برای
رسیدن به تو
جلب رضایت تو
خوشحال کردن تو
بازهم به خودت احتیاج دارم

تنها نذار این بنده ضعیفتو

اونقدر ضعیفه که گاهی یادشه میره بنده ضعیف توه!


. . . . .

والله که جز خودت نمیخواهم!

* * * * *
(کاش عاشق بودم)
* * * * *
اهل دلیها!

محتاج دعاهای آسمونیتونم!
پس کی میرسم؟
57797
نام: پروانه
شهر: تهران
تاریخ: 9/11/2008 1:51:35 PM
کاربر مهمان
  برام دعا کنید - دل شکستم
57796
نام: تشنه
شهر: اصفهان
تاریخ: 9/11/2008 1:31:30 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم
علامت اهل حق و اهل عدل این است که از تذکرات و انتقادات پروا ندارند.
انتقاد کننده باید دو شرط اساسی داشته باشد: حسن نیت و حسن تشخیص
هیچ شخصی و مقامی بالاتر از این نیست که مورد انتقاد قرار بگیرد.
می گویند بزرگترین دشمنان بشر ، احساسات و نفس اماره اوست هیچ دشمنی به پای این دشمن نمیرسد چون این دشمن می تواند در مرکز تدبیر و بینش انسان اختلالی به وجود آورد.
این جمله ها را از یکی از کتاب های شهید مطهری انتخاب کردم( فکر می کنم حکمت ها و اندرزها بود. )
در یکی از کتاب های استاد خوندم که : پیامبر (ص) وقتی کسی در حضورشون از کس دیگه ای بد می گفت پیامبر تا وقبی که به مصالح جامعه اسلامی لطمه ای وارد نمی شد با اینکه بدون تحقیق به حرف اون شخص ترتیب اثر نمی داد ولی بهش نمی گفت دروغ می گی. حتی اگر بعدا معلوم می شد که اون شخص گزارش اشتباهی داده و اصحاب از پیامبر می خواستند که اون فرد را به خاطر تهمت نا روا مجازات کنند ایشان می فرمودند شاید برای او سوء تفاهمی پیش آمده. اشتباه برداشت کرده. شاید قصد بدی نداشته.
البته من کوچکتر از اونی هستم که بخوام تذکری بدم ولی از نوشته اون دوست عزیز هم می شه طور دیگه ای برداشت کرد . با توجه به اینکه این دوست تازه وارددر نوشته های قبلی شون از ایمان گرامی خیلی هم تعریف کردند. به نظر من حقیر این طور رسید که ایشون قبل از نوشتن جملشون خواستن بگن که نمی تونن مثل دوستان عزیزی مثل ایمان گرامی قشنگ بنویسند و مطالبشون رو خیلی ساده می نویسند و اصلا مخاطب اون جمله شخص خاصی از اهالی حرف دل نبوده. اگه یه بار دیگه مطلبی رو که نوشتن بخونید می بینید می شه این طور برداشت کرد.
حرف دلیهای گرامی!
امیدوارم این سوء تفاهم با گذشت و بخشش بزرگترا و دقت بیشتر کوچکترا حل بشه و کدورتی باقی نمونه. نکنه با حرفهای ما یه دل دیگه هم بشکنه. حیفه تو این ماه عزیز بین یاران قلعه ناراحتی پیش بیاد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
تینای عزیز از تبریز واقعا با حرفات ما رو بردی حرف امام رضا(ع) خدا خیرت بده. راستش خیلی دلم می خواد مثل کبوترای حرم همیشه اونجا بودم. دلم خیلی تنگ شده.
التماس دعای خیر از همه عزیزان
57795
نام: صـــادق
شهر: قــــم المقدسه
تاریخ: 9/11/2008 1:10:44 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهداءوالصدیقین

ســلام علیــکم جــمیعا دوستان خوب قلعه

خـــوب هستین انشاءالله.

شــهاب کجایی من شمارتو گم کردم.یه ای دی هم ازت داشتم آف گذاشتم ولی جوابی نیومده... امروز میخواستم بیام تهران ببینمت که هنوز موفق به پیدا کردنت نشدم... با همه اره با ما هم اره.!
...

هیچ کس مرگ را باور نمی کند..اگر باور می کردیم رفتارمان هم تغییر می کرد

وقتی انسان مردن رایاد بگیرد زندگی کردن را هم یاد می گیرد.

همه می دانیم که دیر یا زود می میریم و ما انسانها از یک جهت بر تمام گیاهان و حیوانات زیبا برتری داریم‚ تا وقتی بتوانیم به همدیگر عشق داشته باشیم و این احساس عشق یادمان بماند‚بعد از مرگ هم جای دوری نمی رویم.تمام عشقی که تو خلق کرده باشی همین جا میماند.خاطرات تو همین جا می ماند.توی قلب همه آدمهایی که موقع زندگیت رویشان اثر گذاشته ای زنده خواهی ماند.مرگ پایان زندگی است‚نه پایان رابطه ها.

مهم ترین چیز در زندگی این است که یاد بگیری چطوربه مردم عشق بدهی وچطور بگذاری عشق به طرفت بیاید. اگر یکدیگر را دوست نداشته باشید می میرید.

می دانی بوداییها چه می گویند؟ می گویند به هیچ چیز نچسب‚ برای اینکه هیچ چیز ماندنی نیست.

آدم ها به غدا احتیاج دارند ولی بستنی شکلاتی می خواهند.آدم باید با خودش صادق باشد.هیچ کس به آخرین مدل ماشین اسپرت یا بزرگترین خانه نیاز ندارد‚ از این چیزها هیچ رضایتی هم بدست نمی آید. می دانی رضایت واقعی در چیست؟ در اینکه از هر چه داری به دیگران بدهی‚ منظور پول نیست‚منظور وقت است. توی بیمارستانها و آسایشگاه ها آنقدر آدمهای پیر هستند که فقط کمی مصاحبت می خواهند.

اگر می خواهی برای آدمهای طبقه بالا پز بدهی زحمت نکش.آنها همیشه به نظر حقارت نگاهت میکنند.اگر می خواهی برای زیر دستهایت پز بدهی باز هم زحمت نکش چون فقط حسودیشان را تحریک میکنی این شخصیت کاذب ما را به جایی نمی رساند.کارهایی را بکن که از قلبت می آید.وقتی این طور بودی احساس نارضایتی می کنی‚حسودی نمی کنی‚چشمت دنبال مال دیگران نیست.

آدم باید فرهنگ خودش را خلق کند.بزرگترین عیبی که ما انسانها داریم کوته نظریمان است.هیچ نمیدانیم چه میتوانیم باشیم.باید به استعدادها و تواناییهایمان نگاه کنیم وخودمان را به سمت آنچه میتوانیم باشیم ببریم. ولی وقتی اطراف آدم پر باشد از انسانهایی که می گویند:"می خواهیم سریع به پول برسیم‚نتیجه اش این میشود که یک عده کم همه چیز خواهند داشت.مشکل ما این است که ما قبول نداریم همه مثل هم هستیم.همه ما از یک جا متولد میشویم و عاقبت همه ما مرگ است. پس چه فرقی میتوانیم داشته باشیم؟

هیچ کس مرگ را باور نمی کند.اگر باور می کردیم رفتارمان هم تغییر می کرد


...
اللهم عجل لولیک الفرج.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

57794
نام: الهه
شهر: ...
تاریخ: 9/11/2008 12:57:47 PM
کاربر مهمان
  عادت کرده ایم برای هر چیزی مقدمه داشته باشد.حتی برای گفتن یک سلام ویک لبخند هم دنبال مقدمه هستیم .و اصل را فراموش می کنیم ......بیایید بدون مقدمه با خدا دوست شویم با او حرف بزنیم و بهش سلام کنیم .آنوقت خواهیم دید که چه ساده و راحت میشه تا آسمان بالا رفت و شاید بالاتر....پس از امروز بیایید این دوستی ساده رو تجربه کنیم.یا من فعله لطیف
57793
نام: سبكبار
شهر: يه كوشه دنيا
تاریخ: 9/11/2008 12:57:25 PM
کاربر مهمان
  خشنودي مهدي صاحب الزمان عج صلواتي بفرست
57792
نام: محمد
شهر: تبریز
تاریخ: 9/11/2008 12:20:20 PM
کاربر مهمان
  سلام
من تازه وارده این مجموعه شدم.شماها باهم ه طوری ارتباط دارین و باهم حرف میزنید. یا فقط همینجا مینویسید؟
<<ابتدا <قبلی 5786 5785 5784 5783 5782 5781 5780 5779 5778 5777 5776 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved