شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
57761
نام: تشنه
شهر: اصفهان
تاریخ: 9/10/2008 9:31:00 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم
امام علی (ع) در نهج البلاغه جمله ای دارد در تعریف زهد که دیگر بهتر از این نمی شود گفت. می فرماید: زهد در دو جمله قرآن بیان شده (یعنی زهد این خشکه مقدس بازی ها نیست .زهد به روح انسان مربوط است) آنجا که می فرماید: «لکی لا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتیکم». اینکه برسید به این مرحله که اگر دنیایی که دارید از شما گرفته شود غم زده نشوید و اگر چیزی ندارید و دنیا یک دفعه به شما رو بیاورد شادی زده نشوید...(از کتاب سیری در سیره نبوی،از شهید مطهری با کمی تصرف و تلخیص)
دوستان گرامی! قرار بود هر روز تفسیر و توضیح مختصری از یک آیه از کلام خدا در صفحه حرف دل نگاشته شود.ولی بنده فقط روز اول مطالب دوستان رو مشاهده کردم. یا کم سعادتی از بنده بوده و موفق به مشاهده پیام های دوستان نشده ام یا ...
57760
نام: سارای منتظر
شهر: مشهدالرضا
تاریخ: 9/10/2008 9:07:44 PM
کاربر مهمان
  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.


حيف امشب مصطفي تنها شده
هم نوا با ناله ي زهرا شده
*******************************

بهترين يارش زدستش مي رود
هستيش امشب زدستش مي رود

**************************

اي خديجه قلب زهرا خسته شد


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
57759
نام: حسین
شهر: تهران
تاریخ: 9/10/2008 7:35:44 PM
کاربر مهمان
  باسلام خدمت شمادوست عزیز
وقتتون رونمیگیرم فقط میخواستم بگم هممون راهی سفرطولانی هستیم سفری که چیزی نمیخوادفقط و فقط ۳متر
پارچه میخواد قبل رفتن یادتون باشه حق کسی رو باخودتون نبرید به آشناها بگوییدنمیخواد واسطون یه کامیون گل بگیرن نمیخواد ۷روز فامیل رو دور هم جمع کنند به اون هابگویید اون طرف به تعدادکامیون بهانمیدن برادرم وخواهرم واجبات و مستحباتتون روباخودتون ببرید اون طرف تحویلتون میگیرن تادلت بخواد
راستی یادم رفت بگم خواستیدثبت نام کنیدبه رئیس کاروان مراجعه کنید(حضرت عزرائیل)
منم دعا کنید .خدانگهدار
57758
نام: بماند
شهر: شوش دانيال
تاریخ: 9/10/2008 6:59:05 PM
کاربر مهمان
  وجدانا خدايي باشيم
57757
نام: مریم
شهر: انتطار بهار و باران
تاریخ: 9/10/2008 6:50:56 PM
کاربر مهمان
  به نام خدا

سلام مهربون

امروز فقط سکوت می کنم.
خدایا...
57756
نام: صـــادق
شهر: قــــم المقدسه
تاریخ: 9/10/2008 6:34:55 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهداءوالصدیقین

..
...
تقسيم‌بندي انسان‌ها از ديدگاه دكتر شريعتي

1- آنهايي كه وقتي هستند، هستند وقتي كه نيستند هم نيستند. حضور عمده آدم‌ها مبتني بر فيزيك است. تنها با لمس ابعاد جسماني آنهاست كه قابل فهم مي‌شوند . بنابراين اينان تنها هويت جسمي دارند.
2- آناني كه وقتي هستند، نيستند وقتي كه نيستند هم نيستند (مردگاني متحرك در جهان، خود فروختگاني كه هويتشان را به ازاي چيزي فاني واگذاشته‌اند. بي‌شخصيت‌اند و بي‌اعتبار، هرگز به چشم نمي‌آيند، مرده و زنده‌شان يكي است).
3- آنهايي كه وقتي هستند، هستند وقتي كه نيستند هم هستند (آدم‌هاي معتبر و باشخصيت، كساني كه در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثير خود را مي‌گذارند كساني كه همواره در خاطر ما مي‌مانند، دوستشان داريم و برايشان ارزش قائليم).
4- آنهايي كه وقتي هستند، نيستند وقتي كه نيستند، هستند (شگفت‌انگيز‌ترين آدم‌ها. در زمان بودنشان چنان قدرتمند و باشكوهند كه ما نمي‌توانيم حضورشان را دريابيم اما وقتي كه از پيش ما مي‌روند نرم‌نرم و آهسته آهسته درك مي‌كنيم . باز مي‌شناسيم، مي‌فهميم كه آنان چه بودند. چه مي‌گفتند و چه مي‌خواستند. ما هميشه عاشق اين آدم‌ها هستيم. هزار حرف داريم برايشان اما وقتي در برابرشان قرار مي‌گيريم، گويي قفل بر زبانمان مي‌زنند. اختيار از ما سلب مي‌شود. سكوت مي‌كنيم و غرق در حضور آنان مست مي‌شويم و درست در زماني كه مي‌روند يادمان مي‌آيد كه چه حرف‌ها داشتيم و نگفتيم. شايد تعداد اينها در زندگي هر كدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.

.............
ومن الله توفیق.
57755
نام: صــادق
شهر: قــــم المقدسه
تاریخ: 9/10/2008 5:56:29 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهداءوالصدیقین


سلام علیکم جمیعا

خوب هستین

قبــول باشه

.

حضرت ابراهيم (ع) تا مهمان بر سر سفره اش نمى نشست غذا نمى خورد. يك روز پيرمردى را پيدا كرد و از او خواست كه امروز به منزل او برود و با هم غذا بخورند. پيرمرد دعوت ابراهيم (ع) را قبول كرد و به خانه آن حضرت آمد.

ابراهيم (ع) فرمود سفره گستردند و چون اول بايد ميزبان دست به طعام دراز كند، حضرت خليل بسم الله الرحمن الرحيم گفت و دست به طعام دراز كرد، اما آن پيرمرد بدون اين كه نام خدا را ببرد، شروع به خوردن طعام نمود.

ابراهيم فهميد كه پيرمرد كافر است، روى خود را ترش كرد؛ يعنى اگر از اول مى دانستم كافر هستى دعوتت نمى كردم. پيرمرد هم غذا نخورد. بر شتر خود سوار شده و به مقصد خود روانه شد.

خطاب رسيد: اى ابراهيم! بهترين نعمتها كه جان است به اين پير گبر دادم و صد سال است او را با آن كه كافر است روزى مى دهم، تو يك لقمه نان را از او دريغ داشتى؟ برو و او را بياور و از او عذر بخواه تا با تو غذا بخورد. اى ابراهيم! بسيار زشت و قبيح است كه انسان رفتارى كند كه مهمان غذا نخورده از سر سفره رنجيده برخيزد و برود.

ابراهيم (ع) به دنبال آن پير گبر رفت و از او عذر خواهى كرد و گفت: بيا برويم، من گرسنه ام تا تو نيايى غذا نمى خورم، مى خواهى بسم الله بگو مى خواهى نگو. پيرمرد پرسيد: تو اول مرا راندى، چه باعث شد كه آمدى و مرا بدين حال به منزل آوردى و عذر خواهى مى كنى؟

ابراهيم (ع) گفت: خداى تعالى مرا عتاب كرد و درباره تو فرمود: من صد سال است او را روزى داده ام و باز مى دهم، تو يك ساعت تحمل او را نداشتى و او را رنجانيدى؟ برو او را راضى كن و از او عذر بخواه و او را به منزل بياور و از او توقع بسم الله گفتن نداشته باش.

پيرمرد اشكش جارى شد و گفت: عجب! آيا خدا اينگونه با من معامله مى كند؟! اى ابراهيم دينت را بر من عرضه كن. آن پيرمرد توبه كرد و خداپرست و موحد شد.
..
..
الهم عجل لولیک الفــرج
دعا.
57754
نام: معصومه
شهر: همدان
تاریخ: 9/10/2008 5:19:57 PM
کاربر مهمان
  سلام سلام بازم سلام:ببخشید ببخشید ایمان خانم تازه واردم دیگه بازم ببخشید ولی خیلی مطلب هاتون جالبه.از(چه فرقی هیکنه) هم خیلی مرصی که به یادم بودی.ایمان جون من مثل شما حرفای قشنگ بلد نیستم فقط یه چیزی بگم اگه آدم خوبی نمیخواین باشی سعی کنین آدم بدی هم نباشین تا وقتی اسمتون اومد همه ازتون به بدی یاد کنن .دوستان منو هم تو ختم صلوات و ختم قرآن بی نصیب نذارین...التماس دعابه قول دوستان قبل از اینکه اولین لقمه افطارو بخورین معصومه رو تودعاهاتون فراموش نکنید . باشه باشه بگین باشه دیگه ....
57753
نام: سارای منتظر
شهر: مشهدالرضا
تاریخ: 9/10/2008 4:42:29 PM
کاربر مهمان
  اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.


سلام
خدایا خودم و به تو
سپردم پس کمکم کن
دوستان عباداتتون
قبول باشه
و
التماس دعا

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

57752
نام: .
شهر: .
تاریخ: 9/10/2008 4:13:34 PM
کاربر مهمان
  يكي از دوستان مي گفت: در بهشت زهرا ديدم بادكنك مي فروشند. با خودم گفتم: قبرستان و بادكنك؟ جالبتر آن بود كه ديدم روي بادكنك ها نوشته اند: يس، الرحمن،... نتوانستم صبر كنم و رفتم جلو و موضوع را جويا شدم. گفتند: اين سوره ها را خوانده ايم و فوت كرده ايم به بادكنك ها. مي خرند و مي برند و سر قبر باز مي كنند و فوت را نثار مرحوم مي كنند)
وقتي شنيدم خنديدم و خنديدم و بعد شروع كردم به گريه كردن...
جاي قرآن در جامعه اسلامي اين ست؟ ارزش كتاب مقدس امتي اين است؟
جاي دارد در سهمگين روز قيامتي پيامم آور خوبي ها محمد مصطفي(ص) دست شكوه بلند كند به پيشگاه منزل القرآن و اين چنين شكوه كند: يارب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا (پروردگارا قوم من اين قرآن را مهجور نگه داشتند.)
<<ابتدا <قبلی 5782 5781 5780 5779 5778 5777 5776 5775 5774 5773 5772 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved