شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
136001
نام: علی
شهر: بهبهان
تاریخ: 5/9/2016 10:20:59 PM
کاربر مهمان
  سلام ازهمه میخوام که واسم دعا کنید خدا منو ببخشه آخه رویی ندارم که برگردم
136000
نام: مهدى
شهر: مشهد مقدس
تاریخ: 5/9/2016 8:58:02 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت مردم شريف مسلمان من ام روز نا خواسته يك گناه انجام دادم خدا مي داند پشيمانم وخدا را شكر كه زود از كرده ام پشيمانم وشما براى من گنه كار دعا كنيد كه خداوند منان از كناه ان من بگزد

التماس دعا
135999
نام: علیرضا
شهر: مشهد مقدس
تاریخ: 5/9/2016 6:17:58 PM
کاربر مهمان
  سلام سید عزیزم در روزگار نبودن تو و همکارانت با چنگ و دندان به جنگ دشمنان ظاهر و پنهان می رویم برایمان دعا کن!
135998
نام: مسافر سرگردان
شهر: اسلام
تاریخ: 5/9/2016 3:45:47 PM
کاربر مهمان
  سلام
طرحمو بخاطر راهی که اسمشو اقتصادی مقاومتی گذاشته بودند، فرستادم سایت رهبری...طرحی برای تحول در کشاورزی..نظام جامع انفورماتیک کشاورزی ولی دریغ یک نگاه!
135997
نام: ذکیه ثنا
شهر: کابل
تاریخ: 5/9/2016 2:47:01 PM
کاربر مهمان
  سلام بر جناب مدیر صاحب سایت
من یه خواهیش دارم از تون جناب مدیر صاحب لطفا پیام هر روز در همون روز درسایت بگذارید لطفااااااااااا من باس یه پیام سه روز منتظر میمونم تا در سایت مگذارید و شاید همه دوستان منتطر بمونن متشکرم از از جناب شما مدیر صاحب گرامی
سلام فاطمه عزیزم برگرد تره خدا برگرد عزیزم همه امیدم و همه کسم تویی و خادم حضرت زهرا جان و تنهایی تنهایی تنهایی جان بیا دوباره برگرد عزیزم تنها شماها هستید که میتونم راحت حرف دلم را بگویم بر تون لطفاااا برگرد عزیزم فقط در روز یه پیام بگذار و نگذار از دوریت درد بکشم عزیزممممممممممممممممممممم تره خدا برگرد من منتظرممممممممم همین حالا دارم اشک میریزم برگرد لطفااااااااااااااااااااااا
135996
نام: عاشقان ولایت
شهر: کهنوج
تاریخ: 5/9/2016 2:44:05 PM
کاربر مهمان
  من اگ بین الحرمین نبینم میمیرم...
از همه دوستان میخوام دعا کنند نیمه شعبان تو جمع چند میلیونی جمکران باشم از همه میخوام اگه میتونند بیاند.
135995
نام: سید
شهر: بهبهان
تاریخ: 5/9/2016 1:53:05 PM
کاربر مهمان
  خدا
شاهد فاطمه خواهر من وقتی ماجراتو خوندم چون کسی پیشم بود نتونستم گریه
کنم ولی به خدا دلم سوخت خدا رو به پهلوی شکسته مادرم زهرا قسم میدم که
مشکلتو حل کنه از عموم که شهید شد هم میخوام.خداوندا قسمت میدم به سر بریده
امام حسین مشکل خواهرمو حل کن به خدا دختر این مشکلو داشته باشه خیلی سخته
فکرشم منو عذاب میده
135994
نام: فاطمه
شهر: بماند
تاریخ: 5/9/2016 1:25:12 PM
کاربر مهمان
  دلم خیلی تنگ شده برای اون روزا ... روزای صاف و صادق بودن روزایی که دعای توسل میخوندن افتخار به مذهبی بودن بود دلم تنگه برای روزایی که هیچ وقت درکشون نکردم .دلم یه کمی گریه می خواد تو بغل خدااا.کاش یه کمی از صفای وجود شهدا در من بود فقط یه کمی.........
135993
نام: جواد
شهر: تهران
تاریخ: 5/9/2016 1:12:44 PM
کاربر مهمان
  تكليف يك بازنشسته در دور دوم اشتغال بكار چيست مدتيست وقتم تلف مي شود و احساس بي اثري مي كنم نمي دانم مامور و معذورم يا مسئول و مختار براي كار موثركردن بجگم يا منتظر بمانم
135992
نام: ستیلا هوشیار
شهر: مشهد
تاریخ: 5/9/2016 12:22:24 PM
کاربر مهمان
  به مناسبت اولین سالگرد رحلت پدر نازنینم
زبان حالی ست برای شادی روح ایشون و التیام قلبم.
پدری که در کودکی یتیم شد و پدر و مادر رو از دست دادند

می کنم آغاز با نام خدا
او که هم مقصد بوَد هم رهنما
جسم آدم آفریده او ز خاک
پس، دمیده در درونش ،روح پاک
بهر آدم، جفت زیبا آفرید
همدهمی ،مانند حوّا آفرید
زین دو شد آغاز نسل هر بشر
عده ای خوب و گروهی سوی شرّ
کار خوبان مهربانی هست و بس
کی ز خوب آزار دیده؟ هیچ کس
بهترین ها ،شد ز خوبان،انتخاب
ناب ناب اند، ناب ناب اند، نابِ ناب
هر کسی، از این دو گوهر،داشته
هر کسی بابا و مادر داشته
بعضی اما رفته اند از دست ما
گوییا انگار رفته هست ما

"هر که را این سایه ها روی سر است
زنده در پیشش پدر هم مادر است
قدرشان باید بداند بیشمار
قبل از آن کز او نیاید هیچ کار"

شانه ای خواهم که بگذارم سرم
بغض را خالی کند چشم ترم
شرح حالی گویم از هجر پدر
او که پیش ما نمی باشد دگر
شِمّه‌ای از شرح حالی بیشمار
از پدر، از "حاج حسنِ هوشیار"
در گلویم ناله پشت ناله هست
داغ بر دل همچو داغ لاله هست
گوش خواهم تا که فریادی کنم
بعد یکسال از پدر یادی کنم....
زنده شد اکنون اگر نامی از او
می پذیرد قلبم آرامی از او
هشت ساله بوده او گشته یتیم
روی دوش او مصیبت ها عظیم
"مادر او پرکشید از این جهان
داده او از دست بابا همزمان"
هر که داده مادر و بابا ز دست
گر چه شد تنها، خدا همراه هست
لطفهای بیکران دارد خدا
نیست غافل لحظه ای از حال ما....
با توکل عازم این راه شد
آشنا با همسرش،همراه شد
زندگی را با فراز و با نشیب
بود اگر کم یا زیاد او را نصیب
از تلاش و کوشش او غافل نشد
در پی ِاندیشه ی باطل نشد
زنده دل بود او ،اگر چه که خموش
دوستدار رقص بود و جنب و جوش
روزها بگذشت و ماه و فصل و سال
رفته رفته عمر شد رو به زوال
از بهار عمر زائل شد نشان
مدتی بگذشت در فصل خزان
تا که شد رنجور و بیمار او، دو سال
خانه پر شد از غم و رنج و ملال...
"شب کنار بستر ش خوابیده ام
همچو شمعی آب شد، من دیده ام
گفتگو میکرد با من گاه گاه
مدتی میشد به من محو نگاه
گفت تو هستی شبیه مادرم
در تو بینم مادرم ، ای دخترم"
سال آخر می نشست بیرون در
چشم میگرداند سوی رهگذر
"آری ، این دنیا گذرگاهی بوَد
عمر ما کوتاه ، چون آهی بوَد
رفت از دنیا، بلی،تاج سرم
همدم من هست اکنون مادرم
از خدا خواهم سلامت داردش
ایمن از رنج و مصیبت داردش
باشد او در عمر با عزّت، مدام
سایه‌ی او بر سر ما مستدام...
<<ابتدا <قبلی 13606 13605 13604 13603 13602 13601 13600 13599 13598 13597 13596 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved