شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
135771
نام: احمد کردی
شهر: بروجرد
تاریخ: 4/11/2016 10:04:16 PM
کاربر مهمان
  خاطره ای زیبا از شهید صیاد شیرازی.
خیلی دوست داشتم این خاطره رو زودتر از اینها به گوش همه برسونم اما یا موقعیتش پیش نیومده یا امکانش فراهم نبوده.
حدود ساعت 11 و نیم صبح در جنگل های آلباتان که یکی از مناطق صعب العبور در ارتفاعات کردستان میباشد، با یک دستگاه خودرو تویوتا کندلروز به تنهایی در حال رانندگی. به سمت مقر تیپ 57 حضرت ابالفضل(ع) بودم، که ناگاه گرد و غبار عظیمی در شانه جاده موجب توقف من شد، پس از نشستن گرد و غبار متوجه شدم که یک دستگاه هلیکوپتر چند نفر از برادران ارتشی را پس از رصد خودروی بنده (که با پلاک سپاه پاسداران بود) پیاده کرد، سپس با سرعت زیادی به سمت من دویدند و با درخواست اینکه آنها را به مقرشان در ارتفاعات برسانم سوار شدند، پس از تعارف های زیاد بالاخره یکنفر جلو سوار شد و دو نفر دیگر هم عقب کابین سوار شدند!
پس از صحبت های فی مابین متوجه شدم که هلی برد با توجه به اینکه مقر مورد نظر در تیررس دشمن بوده، نمیتوانسته به آنجا پرواز کند، بعداز اینکه از آینه چندبار آن چهره معصوم را دیدم، مرا شدیدأ به فکر فرو برد، مخصوصا با وجود اینکه جلوی خودرو هم سوار نشد!
در طول مسیر متوجه شدم که ایشان سپهبد علی صیاد شیرازی است، به محض اینکه متوجه شخصیت ایشان شدم خودرو را متوقف کردم و با ایشان روبوسی کرده و سعی داشتم خودم به عقب خودرو بروم و ایشان بیایند جلو. اما ایشان قبول نکردند،
تارسیدن به مقصد محو بزرگواری و سخاوت ایشان شدم، مقصود از رفتن به مقر، دیدار با سربازان و سرکشی از ایشان بود، وقتی به مقر رسیدیم بعداز خداحافظی دیدم که سریعا مشغول وضو گرفتن، جهت اقامه نماز شدن،
این یکی از خاطراتی بود که با این شهید بزرگوار داشتم و موجب افتخار و سربلندی این حقیر است که سعادت رویارویی با این سردار و به قدر ناچیزی خدمت کوچکی به ایشان نمودم.
135770
نام: سید میلاد حسینی نژاد
شهر: قائمشهر
تاریخ: 4/11/2016 9:56:02 PM
کاربر مهمان
  بهترین سایت مذهبی که همیشه از مطالب و کلیپ هاش استفاده میکنم و خیلی هدفمند و با برنامه ریزی است…ممنون
135769
نام: معصومه
شهر: قزوین
تاریخ: 4/11/2016 9:24:52 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان عزیز من تازه به این سایت اومد وازتون ی خواهشی دارم ازتون میخوام که برای استادم که در بستر بیماری هستن دعا کنیداز دوستانی که اهل مشهد مقدس یا حرم حضرت معصوه هستن می خوام که اختصاصی دعا کنن.تشکر
135768
نام: خادم حضرت زهرا
شهر: تبریز
تاریخ: 4/11/2016 2:04:12 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت مدیریت محترم سایت و دوستان عزیز شهادت امام هادی و خدمتتون تسلیت میگم

سلام به فاطمه ی عزیزم خوبی؟کجایی از سال جدید دیگه نیستی دلم برات تنگ شده هر روز میام پیامها رو میخونم و میرم ولی نیستی دلم نمخواد چیزی بنویسم .کجایی نگرانتم اگه تونستی یه پیام بذار .پیام قبلیمو خوندی چی نوشته بودم؟ارزو می کنم تو سال جدید سرت به کار خیر مشغول باشه .فدات یه خبری از خودت بده منتظرم.در پناه خدا

سلام به دوستان عزیز قدیمی و جدید .خواهر خوبم ذکیه ثنا خوبی امیدوارم هیچ غمی تو زندگیتون نباشه هم شما و هم همه ی دوستان حرف دلی عزیز در پناه خدا شاد و سلامت باشن .التماس دعا از تک تکتون
135767
نام: ناشناس
شهر: زنجان
تاریخ: 4/11/2016 12:54:36 PM
کاربر مهمان
  بیقرارم حرف هایی که نه میشه گفت نه میشه خواست ....
بعضی چیزا رو توقلبمون همیشه حسش میکنیم ولی تا به خودمون میایم میبینیم فقط یه حس بوده یا یه آرزوی محال مثل یه سراب ....
مدیر که حرفمو تایید نمیکنه ... فقط کمی دلتنگ بودم نوشتم همین.
135766
نام: هادی نیازی
شهر: مشهد
تاریخ: 4/11/2016 11:18:06 AM
کاربر مهمان
  با تشکر در برنامه خندوانه از خانواده شهید آوینی دعوت شد . جوابی نداشتم به دخترانم بدهم وقتی دختر شهید بزرگوار هدیه حضرت زهرا (س) چادر بر سر نداشت و با مانتو بود.نمی دانم شاید هرکس لیاقت این را نداشته باشد که زیر چتر حمایت مادر السادات باشد . یا علی
135765
نام: مهناز
شهر: مشهد
تاریخ: 4/11/2016 11:03:06 AM
کاربر مهمان
  با عرضسلام و خسته نباشید به مدیر این سایت خوب تازگی ها برام ی مشکل پیش اومده دارم دیونه می شم تر خدا برام دعا کنید دارم دق مرگ میشم
135764
نام: شریفه
شهر: تهران
تاریخ: 4/11/2016 9:11:47 AM
کاربر مهمان
  سلام همینطوری دلم می خواست حرف بزنم بگم آخه چرا؟ اینهمه چرا دارم جواب هیچکدامو نمی دونم خسته ام راستی آدم همینه که می بینیم؟ هیمن که اشرف مخلوقاته؟ خدای من خدای من تعجب می کنم از شما این موجود چطور می تونه بهترین مخلوقات باشه از دست این آدمها خسته شدم از زندگی کردن در این زمین که پر است از این اشرف مخلوقات خسته شدم فقط منتظر رفتنم کاش میشد همین الان برم
135763
نام: ملیکاقمی
شهر: رودهن
تاریخ: 4/10/2016 9:53:59 PM
کاربر مهمان
  خدایا به حق حضرت عباس (ع)قلب سلمان فارسی رابه ماعطاکن الهی امین
135762
نام: اقلیما قاسمی
شهر: بوشهر
تاریخ: 4/10/2016 9:49:22 PM
کاربر مهمان
  سادگی رمز زیبایی است وزیبایی رمز ماندگاری شهدا چه ساده و زیبابودند...
<<ابتدا <قبلی 13583 13582 13581 13580 13579 13578 13577 13576 13575 13574 13573 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved