شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
128881
نام: مجید ستاری
شهر: تهران
تاریخ: 11/3/2014 5:09:18 AM
کاربر مهمان
  سلام، اضافه عرضی نیست ، فقط به پاس زحمتاتون، دست بوس شما عزیزانم وامیدوارم با سیدالشهدا محشور بشید.
امروز نماهنگ هایی که خیلی پیشون بودم به لطف شما همه شون یجا پیدا کردم. نمیخوام اضافه گویی کنم ولی خالی از لطف نیست که بدونید ، نوشتن این مطالب برام خیلی سخت بود چون امشب بعد هشت روز بی مصرفیم،بلاخره به لطف شما،دل سنگه بی مصرفه ما هم تو عزای آقا شکست و چشم های بی مصرف تر از دلم هم ،اون چنان خیس شد که دیدن صفخه کیبورد برام سخت بود.
عاجزانه ازتون التماس دعا دارم. نه، جدی میگم تو رو خدا توجه کنید که این التماس من بخاطر این نیست که یه جمله قشنگ آخر عرایضم گفته باشم. هر بزرگواری که این مطلب و میخونه ، لطفن منو از دعای خیرش تو این ایام بهره مند کنه که، مشکلاتم زیادو لیاقتم کم و اعتبارم پیش اهل بیت و حضرت حق ناچیز.
السلام علیک یا ابا عبدالله
128880
نام: عبدالفاطمه
شهر: همین نزدیکی ها
تاریخ: 11/3/2014 12:41:25 AM
کاربر مهمان
  خدایا!

چه کنم با سوز جگر؟

چه کنم با اشک رباب؟

.........

خدایا!

چه کرد رباب؟

چه کرد خانم لیلا ( که شک دارم به بودنش در کربلا!)؟

چه کرد بانو زینب؟

آه ای خدا!

چه شد در کربلا؟

من اصلا نمی دونم... یعنی نمی تونم تصور کنم خانم لیلا وقتی شنید فرزندش ( حضرت علی اکبر) رو در کربلا شهید کردن چه کشید؟ اصلا نمی دونم ناله هاش تا کجا رسید؟ اصلا نمی تونم درک کنم مولا( آقا حسین(ع)) وقتی علی اکبرش رو شبیه ترین کس به جدش( حضرت پیامبر) توصیف می کنه چطور روانه ی میدان جنگش می کنه!؟ اصلا من هنوز اون رابطه ی مولا با فرزندش علی اکبر رو هنوز درک نکردم...اصلا نمی دونم چی بگم!

من اصلا نمی دونم.... یعنی نمی تونم اون لحظه ی تیر خوردن جناب علی اصغر رو تصور کنم... یعنی بند بند وجودم می خواد از هم گسسته شه وقتی مادرش خانم رباب رو تصور می کنم... اصلا اون ناله هاش رو می شنوم انگار، از پس زمان... دلم می خواد از تو سینه ام بزنه بیرون...

آخه منم یه مادرم...

خانم جان!

چه کردین شماها؟ چه گذشت به شماها؟

آخ خدای من!

من اصلا نمی دونم چی شد ؟ نمی دونم شام عاشورا که رسید چه گذشت بر خیمه هایی که سوخته بود و اهلش آواره ی بیابان شدن ....

وقتی خانم رقیه(ع) اونم یه دختر سه ساله! وقتی از عصر عاشورا تا خود خود شام بهونه ی بابا رو گرفت... وقتی سر بریده رو جلوش گذاشتن چی کشید... یعنی اصلا نمی تونم تصور کنم وقتی خانم زینب رقیه خاتون رو دید چه کشید... پیر شد؟

آخ خانم چی کشیدین شما؟

آه ای خدا!

من اصلا موندم چی کشید مولای من، وقتی ندای هل من ناصر ینصرنی اش آسمان کربلا را پر کرد و این کوفیان ....

دریغ از یاری کردن...

چه کشیدی مولا؟

بنفسی انت یا مولا
128879
نام: احمد
شهر: تهران
تاریخ: 11/3/2014 12:30:23 AM
کاربر مهمان
  با ارز سلام و خسته نباشید امیدوارم امام حسین به شما پاداش کارهای خوب شما را بدهد و بهشتی شوید شما بهترین عزاداری را برگذار میکنید بهترین جایی که برای عزاداری رفته بودم اینجا بوده من خیلی خوش حالم که امسال پیش شما عزاداری کرده ام امیدوارم همیشه سلامت باشید تا بتوانید سال های دیگر هم عزاداری کنید منون که صحبت های من را گوش دادید خیلی سپاس گذارم
128878
نام: اسماعیل
شهر: سنقر
تاریخ: 11/2/2014 9:05:25 PM
کاربر مهمان
 
در عرش و فرش صحبتِ صحن و سرایِ توست
پیداست که لَوای دو عالم لَوایِ توست
در مجلست کلیم شدن پخش میکنند
این جلوه ها یِ موسویِ در عزای توست
در ما تو جلوه میکنی و گریه میکنی
این یا حسین گفتن ما هم صدای توست

128877
نام: نرگس
شهر: تهران
تاریخ: 11/2/2014 8:02:49 PM
کاربر مهمان
  مداحی میخوام
128876
نام:
شهر:
تاریخ: 11/2/2014 5:10:42 PM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا صاحب الزمان
خدایا کمک کن که بر دشمنان پیروز شوم.
128875
نام: مهدي فلاح
شهر: مشهد
تاریخ: 11/2/2014 3:53:18 PM
کاربر مهمان
  محرم ماه محرم گشتن آمد محرم ماه عاشق گشتن آمد
محرم ماه جانبازي آمد
محرم يعني عاشق خدايم ازتمام اين دنيا رهايم
گهي بر زير سم اسبهايم گهي بر سره نيزه هايم
محرم يعني داغ عزيزان همه سوي بهشت با روي خندان
محرم پلي از خاك تا بهشت است خداوند خوشنود ازاين سرنوشت است
محرم يعني نهي ازمنكر براي دنيا دوستان كورو كر
محرم يعني عاشقانه رقصي همراه رقص شمشيرها برقصي
براي حق برجانت نشينند چنين رقصي را همه ببينند
بپاشي خون شادي روي شن ها تو باشي وخداوند تنها
به پيش حق برسجده افتي بدون سر رو به كعبه افتي
شاعر
........ مهدي فلاح ........

128874
نام: مجنون مهدي(عج)
شهر: كوفه!
تاریخ: 11/2/2014 3:46:35 PM
کاربر مهمان
  آجرك الله يا بقيه الله....
السلام علي الشيب الخضيب وخدالتريب...
غرقِ خون شد چرا، ذوالفقارِ نگاهت
خيز و بنگر عدو، مي كند قصدِ غارت
واويلا آه واويلا اي برادرجان
ماه من، چشمانت پر از خون، گشته یاور من
دیدار، مشک پاره ی تو، آمد مادر من
ای سپهدار من، که فتادی ز مرکب
مضطر ماندم ببینِ ...،!
چه بگویم به زینب؟....
گفته بودم به حرم آب رسانم که نشد
جرعه ای برلب طفلان برسانم که نشد
هرچه کردم بکشم تیرزچشمم بیرون
اشک حسرت زدوچشمم بفشانم که نشد...
شب تاسوعاست شب عموجان آقا امام زمان(عج)...برا فرج وظهور فرزند زهرا(س) دعا كنيد...ارباب مقاتل نوشته اند: أَنَّ العَباسَ لَمّا رأی وَحدَتَهُ اَتی أخاهُ وَ قالَ یا أخی هَل مِن رُخصَةِ
عباس وقتی تنها برادرش حسین را دید دیگر نتوانست تحمل کند و آمد خدمت برادرش و عرض کردای برادرم آیا به من اجازه می دهی عازم میدان شوم.
وئر اذن میدان سال یولا سقانی قارداش
من نیلورم سندن صورا دنیانی قارداش
لب تشنه جان ویرسم بو گون دریا یانیندا
چوخ سربلند اولّام آنام زهرا یانیندا.....فَبَکی َالحُسِینُ بُکاءَ شدیداّ حضرت ابا عبدالله با شنیدن کلام برادرش دلش شکست و تنهایی خودش را احساس کرد و به شدت گریه کرد بعد با چشمانی گریان خطاب به برادرش فرمود:ثُم قالَ: یا أخی أنتَ صاحِبُ لِوائی وَ اِذا مَضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری ای برادر تو علمدار منی و اگر بروی, لشکرم از هم پاشیده می شود.
عباس گفت: ای برادر سینه ام تنگ شده و از زندگی خسته شده ام و می خواهم از این منافقان خونخواهی نموده و انتقام بگیرم.
نقل شده است که زمان علامۀ سید بحرالعلوم, مقداری از قبر مقدس حضزت ابوالفضل خراب شده بود. به دستور سید بحرالعلوم, معماری جهت بازسازی و مرمت قیر شریف تعیین گردید. در روز مقرر وقتی معمار همراه علامه وارد سرداب شد, معمار یک نگاهی به قبر و یک نگاهی به علامه کرد و گفت: آقا اجازه می فرماییدسوالی بکنم؟ فرمود:بپرس, معمار گفت: ما تا حالا خوانده و شنیده بودیم که مولا عباس اندامی موزون و رشید و قد بلند و چهار شانه داشته, به طوریکه وقتی سوار اسب می شده زانوهایش برابر گوشهای اسب قرار می گرفته بنابراین باید قبر مقدس هم بزرگ وطولانی باشد ولی من می بینم که صورت قبر کوچک است. آیا شنیده های من دروغ است یا کوچکی قبر علت خاصی دارد؟! علامۀ بحرالعلوم به جای جواب سر به دیوار گذشت و سخت گریه کرد. گریه طولانی علامه, معمار را ناراحت و نگران کردو عرضه داشت: سیدی! چرا گریان و اندوهناک شدید و سرشک غم از دیدگان فرو می ریزید؟! مگر من چه گفتم؟ آیا از سوالی که من کردم تأثری بر شما روی آورده؟!علامه فرمود: استاد بنّا! سوال تو دل مرا به درد آورد. زیرا که شنیده های تو درست و صحیح است اما من به یاد مصائب و دردهای وارد بر عمویم عباس(ع) اافتادم. آری عباس بن علی, اندامی رشید و قد و قامتی بلند داشت ولی به قدری ضربت شمشیرو گرزها و نیزه ها بر بدن نازنین او وارد کردند که بدنش را قطعه قطعه نمودند و آن اندام رشید به تکه های خونین تبدیل شد.آیا انتظار داری بدن پاره پارۀ حضرت عباس که به وسیلۀ امام سجّاد جمع آوری و دفن شد قبری بزرگتر از این داشته باشد.
مرحوم شیخ عباس قمی می نویسد: پس از آن که هر دو دست عباس قطعشد مشک را به دندان گرفت و تلاش کرد که آن را به خیمه ها برساندولی دشمن مجال نداده از هر طرف هجوم آورد و آن حضرت را همچون رگه های باران تیر باران کردند تا اینکه تیری به مشک اصابت کرد و آبِ آن ریخت و تیر دیگری به سینۀ آن حضرت خورد وَ اَصابَ سَهمَُ علی صَدرِهِ الشّریفِ و از بالای اسب بر
128873
نام: هدهد
شهر: آسمان
تاریخ: 11/2/2014 3:28:54 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه ی حرف دلی ها
ببخشید چندروزی سرم خیلی شلوغ بود نتونستم بهتون سری بزنم

مبینا جان سلام:درچه حالی؟زندگی مشترکت با آقا مرتضی تو چه وضعیتیه؟حرفای دلت رو خوندم:چقدر نزدیک به حرف دل و آرزوهای منه:مبینا منم آرزوم اینه که با همسرم بجای جشن عروسی برم مکه:انشالله بحق حسینش :اگه گمشده مو داد:برم امام رضا:خدایا امشب شب تاسوعاست تورو به نام ابوالفضلت اگه ابوالفضل سهم زندگی منه اون رو قسمت کن:خدیا زمینه و اسبابش رو مهیا کن:خدایا هرسال تاسوعا و عاشورا اومدم درخونت:نمیدونم حکمت ندادنت چی بود خدایا امسال دیگه دست خالی برم نگردون:خدایا حاجت همه ی حرف دلی هارو به حق دل زینب بده حاجت منم بده:خدایا انشالله سال دیگه همین موقع توی این صفحه بنویسم که حاجتمو گرفتم:خدايا حواست بهم باشه نذار راه رو اشتباه برم من تحمل شكست ندارم:خدايا تورو به حق عباس تورو به حق حسين ياريم كن:يا ابوالفضل من ابوالفضلم رو ازشما ميخام:شما ديگه چرا :شما كه ميدونيد و ميفهميد اگه از كسي كمك بخاي و كمكت نكنه چقدر سخته.پس كمكم كنيد
128872
نام: مطهره سادات
شهر: گرگان
تاریخ: 11/2/2014 2:20:28 PM
کاربر مهمان
  نمیدونم چی بگم ولی دلم خ گرفته امروز بعداز چند ماه به عشقم پیام دادم اما اون جوابمونداد اگریه روز یه لحظه دلتون شکست واسم دعا کنین اسمم مطهره اسممو فراموش نکنین کاش یه روز همه بفهمن چقد حسین دوست داشتم و دارم کاش خودش بفهمه چقد دیوونشم واسم دعاکنین تورو خدا
<<ابتدا <قبلی 12894 12893 12892 12891 12890 12889 12888 12887 12886 12885 12884 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved