اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
128851 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
11/1/2014 10:53:31 AM
کاربر مهمان
|
نقل است که پيامبر صلي الله عليه و آله خطاب به حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها فرموده اند :
اى فاطمه! همه ی چشم ها در روز قيامت گريانند جز چشمى كه بر
مصيبت هاى حسين (ع) بگريد .
|
|
128850 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
11/1/2014 10:47:10 AM
کاربر مهمان
|
ازامام رضا عليه السلام نقل است که فرموده اند :
اگر بر حسين (ع) بگريى چندان كه اشك هايت بر گونه ات جارى شود ،
خداوند تمام گناهانت را مى آمرزد .
|
|
128849 |
نام:
محمد امین محب شاهدین
شهر:
مهدیشهر
تاریخ:
11/1/2014 10:14:15 AM
کاربر مهمان
|
ای دشمن دون هستم ایرانی... مارا ز سر بریده میترسانی... پس نوبت جنگ کی رسد بر ماهم... با بودن قاسم سلیمانی... خاک اسراعیل و به توبره کشیده حاجیمون... امون امریکارو بدجور بریده حاجیمون... گفته تو وصف کمالش رهبر کشورمون... مثل یه شهید زنده روسپیده حاجیمون...
|
|
128848 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
11/1/2014 10:10:10 AM
کاربر مهمان
|
یا ابا عبدالله ...
خون حسین(ع) و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا، راه قبله را مینمایاند ... اگر نبود خون حسین، جوشیدن سرد میشد و دیگر در آفاق جاودانه شب، نشانی از نور باقی نمیماند ... حسین سرچشمه خورشید است ... و بدان که سینه تو نیز آسمان لایتناهی است با قلبی که در آن خورشید میجوشد، و گوش کن که چه خوش ترنْمی دارد در تپیدن: حسین، حسین، حسین ...
آن شراب طهور که شنیدهای بهشتیان را میخورانند، میکدهاش کربلاست و خراباتیانش این مستاناند، که این چنین بیسر و دست و پا افتادهاند... آن شراب طهور را که شنیدهای تنها به تشنگان راز مینوشانند. ساقیاش حسین است . حسین از دست یار مینوشد و ما از دست حسین. عالم همه در طواف عشق است و دایرهدار این طواف، حسین است . اینجا در کربلا، در سرچشمه جاذبهای که عالم را بر محور عشق ، نظام داده است ،شیطان اکنون درگیر و دار آخرین نبرد خویش با سپاه عشق است و امروز در کربلاست که شمشیر شیطان از خون شکست میخورد. از خون عاشق، خون شهید.
... هر شهید کربلایی دارد... و برای ما کربلا پیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است. یک منظر معنوی است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردهایم، نه یک بار، نه دوبار، به تعداد شهدایمان...
هر شهید کربلایی دارد که خاک آن کربلا تشنه خون اوست و زمان، انتظار میکشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد و آنگاه خون شهید جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را به آن سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد...
سر مبارک امام عشق بر بالای نی، رمزی است بین خدا و عشاق...
یعنی این است بهای دیدار...
" سید شهیدان اهل قلم"
|
|
128847 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
11/1/2014 10:02:35 AM
کاربر مهمان
|
اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ... اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود ...
آجرک الله یا بقیة الله ...
|
|
128846 |
نام:
شهر:
تاریخ:
11/1/2014 9:53:27 AM
کاربر مهمان
|
سلام جهت خشنودی قلب آقاامام زمان(عج) ۱ صلوات باوعجل فرجهم بفرستید ممنون.
|
|
128845 |
نام:
رضا
شهر:
گرمسار
تاریخ:
11/1/2014 9:16:52 AM
کاربر مهمان
|
سلام،خیلی دلم گرفته هرچی به سمت خدا میرم انگار سختی های زندگی مرا بیشتر ناامیدم میکنند.از شرایط کارم-از وضعیت مسکنم.بخدا دیگه روم نمیشه بعد از تعطیل شدن از کار به سمت خونه برم.میخوام با شمادرد دل کنم ۹ماه پیش با وساطت یکی از همکاران اداره خونه ای نیمه کاره رو بمبلغ چهل و چهار میلیون تومان خریدم.ده میلیون تومان بیشتر نداشتم،بنده خدافروشنده قبول کرد که الباقی پول اونو تا دو ماه دیگه با وام ساخت بانک مسکن پرداخت کنم،بعد از اینکه قولنامه کردیم به بانک مراجعه کردیم تازه فهمیدیم که تا پیشرفت کار نداشته باشی وام ساخت بهت نمیدن.یا الله الآن اول بدبختیه.دو تا وام دیگه از بانک های خصوصی گرفتم بمبلغ بیست میلیون تومان که باید چهل میلیون تومان پس بدم بانک هم از وام ساخت رو دو مرحله ریخت به حساب فروشنده،اما متاسفانه پول تمام شد و ساخت خونه در مرحلهی پایانی راکد مونده و خودمون آواره.از انجمن خیرین مسکن ساز کمک خواستم ولی متاسفانه اعتبار ندارن همین که جواب رد بهم ندادن ازشون ممنونم.نمیدونم چه کارکنم،خیلی داغونم،نمیدونم چی خواهد شد...از اینکه درد دلم و میخونید از شما سپاسگزاریم.
|
|
128844 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
11/1/2014 8:28:37 AM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یا اباعبدالله ...
عصر عاشورا کنار خیمههای سوخته ذوالجناحی ماند با یال رهای سوخته
در هیاهوی عصر عاشورا، درست زمانی که آسمان سرخ شد، زمین سرخ و چهره برخی ازخجالت سرخ؛ صدای شیهه اسبی که در واقع خروش ضجهای از عمق جان بود؛ باد صحرا را به آتش کشید. توفانی از شن بهپا خاست، غم و غباری عجیب به راه افتاد و در ازدحام خشمو خون و گرد، اسبی بدون سوار پدیدار شد. در همین هنگام، صدای شیون شاعری بلندشد:
ذوالجناح آمد و آیینه زخم است تنش هر چه آیینه به قربان چنین آمدنش
اسب لنگان لنگان و خون چکان، اما بیقرار، به سمت خیمه خالی خورشید خود رامیکشید. یالهای پریشانش، باد را میشکافت. کاکل خونینش بوی سیب و گودال قتلگاه میداد. از گوشه تیرهایی که به دست و پایش خورده بود خون میچکید. زین واژگونش حرفهای زیادی برای گفتن داشت.
اولین کسی که به سمتش دوید، صبورترین بانوی عالم «زینب» بود. زنها و بچههای دیگر هم هراسان رسیدند. نوگلی سراغ بابایش را میگرفت. آن یکی سراغ برادرش را. دیگری از خونی که به آسمان رفت، میپرسید. اسب ولی سرش را به زیر انداخت و آرام یالهایش را تکان و کاکل خونینش را نشان دادو انگار:
با سکوتی به بلندای هزاران فریاد نوحه میخواند و بانوی حرم سینه زنش ذوالجناح با چشمان پر از اشک خود چه میگفت که صدای ولوله ملائک بلند شد؟
اسب توان ایستادن نداشت. در برق چشمان میشد خیمهها را دید که به آتش کشیده شده بودند. کودکان را دید که آواره صحرا و خارهای بیابان شدند. تازیانهها را دید که بالا میروند و بر بدنهای نحیف کودکان فرود میآیند. همه اینها را دید و به یکباره: آنقدر از بیکسی بر سنگها کوبید سر تا که داد آخر به رسم عاشقان جان ذوالجناح
آه یا بقیة الله ...
|
|
128843 |
نام:
حمیده
شهر:
تهران
تاریخ:
11/1/2014 8:25:04 AM
کاربر مهمان
|
سلام از خدا میخام که این لیاقت رو بده که در راه فرزندان فاطمه(س)جونم رو فدا کنم. میتونم بگم یا زهرا(س) جان تادنیا دنیاست شرمنده شما و فرزندانتون هستم. تواین روزا و شبا برا عاقبت بخیریه همه مخصوصا جوونا دعاکنید منم حسابی التماس دعا دارم.
|
|
128842 |
نام:
از تبار ياس
شهر:
تاریخ:
11/1/2014 8:15:12 AM
کاربر مهمان
|
تقديم به خانم حضرت زينب (س):
بانوي صبر و عاطفه آن لحظه كه سرو سعادت را قامت ميشكستند، تو در ساحل خونبار تنهايي با تشنگي گلها چه گفتي كه ديگر حتي جرعهاي آب طلب نكردند... آن لحظه كه تقدير تشنگي را با رنگ سرخ رقم ميزدند و خاك عطشان را با ساغر خون متبرك ميكردند، با پيغمبر خدا چه گفتي كه علياكبر را از قد قامت خون تا بلنداي عرش بدرقه كرد... آن لحظه كه جگر سوختة رباب را آتش ميزدند و زمين، عطشناك خون بود تو با خدايت چه گفتي كه فرشتگان حتي قطرهاي از خون طفل را به زمين ندادند... راستي، غنچة نشكفتة زهرا لطيفتر بود يا علي اصغر؟!
|
|