شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
128651
نام: ماریا
شهر: تهران
تاریخ: 10/19/2014 4:43:06 PM
کاربر مهمان
  خیلی خیلی محتاج دعام خواهش میکنم برام دعا کنید
128650
نام: ghasedak
شهر: esfahan
تاریخ: 10/19/2014 4:42:11 PM
کاربر مهمان
  agha morteza shoma ke be maghame shahed boodan residid va pishe khoda azizid khahesh mikonam bara zood hal shodane moshkele man doa konid.khyli gereftaram.man ke paham rah nemidan beram sare ghoboore shohada.bezar harfe delamo to site shahide seyedi chon shoma bezanam.to ro khoda baram doa onid dige boridam.
128649
نام: کوروش
شهر: کرج
تاریخ: 10/19/2014 4:16:45 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان قرار به حرم امام رضا (ع) مشرف بشسم دعا کنید هر چه زود تر این سفر معنوی رو برم نایب زیاره شما عزیزان هستم.
128648
نام: را
شهر: .
تاریخ: 10/19/2014 3:16:34 PM
کاربر مهمان
  خوب یاد گرفته ایم ورانداز کردن همدیگر را
یک خط کش این دستمان
و یک ترازو آن دستمان
اندازه می گیریم و وزن می کنیم ؛
آدم ها را
رفتارشان را
انتخاب هایشان را
تصمیم هایشان را
حتی قضا و قدرشان را !!
به رفیقمان یک تکه سنگینی می اندازیم
بعد می گوییم
خیر و صلاحت را می خواهم !
غافل از اینکه چه برسر او می آوریم !
در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم
آن یکی را به ازدواج نکرده اش
این یکی را به نوع رابطه اش
آن دیگری را...
میرویم توی صفحه ی یکی
و نوشته اش را میخوانیم می نشینیم و قضاوت می کنیم
یکی هم نیست گوشمان را بگیردکه :
های ! چندبار توی آن موقعیت بوده ای
که حالا اینطور راحت نظر می دهی
حواسمان نیست که چه راحت
با حرفی که در هوا رها میکنیم
چگونه یک نفر را به هم میریزیم
چندنفر را به جان هم می اندازیم
چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم
چقدر زخم میزنیم...
حواسمان نیست که ما میگوییم و رها میکنیم و رد میشویم
اما یکی ممکن است گیر کند
بین کلمه های ما
بین قضاوت ما
بین برداشت ما
دلی که می شکنیم ارزان نیست.............!!!
128647
نام: مصطفی
شهر: امیدیه
تاریخ: 10/19/2014 3:11:33 PM
کاربر مهمان
  زهرا جان، شرمنده ام که تو بی حسین شدی تا من حسینی شوم ...
و شرمنده تر آنکه تو بی حسین شدی و من حسینی نشدم
128646
نام: چکاوک تنها
شهر: کنج قفس
تاریخ: 10/19/2014 2:10:49 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان حرف دلی، راستش دلم خیلی هوای محرم کرده خیلی محرمو دوست دارم، ازتون میخوام بیایید به حرف دلامون حال و هوای محرم بدیم، اگه شعر و متن زیبا راجع به محرم دارید بذارید تا استفاده کنیم. ان شاءالله همتون حاجت روا بشید.
128645
نام: حسین
شهر: نیریز
تاریخ: 10/19/2014 1:57:40 PM
کاربر مهمان
  با سلام
بنده در کاری دچار مشکل شده ام اینکه در حال رفتن به خدمت هستم ودیگر اینکه برای مصاحبه حضوری دانشگاه افسری قبول شده ام نمی دانم چکار کنم چون که زمان ان در اوایل خدمتم است بنظر شما چکار کنم
128644
نام: .....
شهر: شهرکرد
تاریخ: 10/19/2014 1:03:10 PM
کاربر مهمان
  والا به قول دوستان حرف دل که زیاده فقط از کجا شروع کردنش همیشه سخته!!!!!!!
فعلا فقط دلم برا امام رضا تنگ تنگه......
128643
نام: امید
شهر: شیراز
تاریخ: 10/19/2014 12:48:27 PM
کاربر مهمان
  کاش میشد نوشت که چی ها بر سرم گذشت و چی ها بر سرم میگذره...
همه فکر میکنند شاید من شاد ترین و خوشبخت ترین آدم توی دنیام اما فقط خدا میدونه که چی میکشم شاید خودم خواستم که اینجور فکر کنند اما داغونم
آره 18 سال از زندگی من گذشت اما چی تو این 18 سال نصیبم شد خاستم رنج نکشم اما دیدن رنج خانوادم نمیزاشت که من از کشیدن رنج بی نصیب نمونم...
سرنوشت خواست با من بازی کنه خیلی اذیتم کرد و الان خودش برام انتخاب کرد که چی ببینم...
آره مزد من تنهاییه و میخام سعی کنم که به تنهایی عادت کنم.. من به قولم عمل نکردم پس چجور میخام که انتظار داشته باشم که خدا به قولش عمل کنه پس حقمه تا آخر عمر تنها باشم. با تنهایی بمیرم چون چیزی که دوست دارم از خدا بگیرم حقم نیست..
خوب نبودم و حقم خوبی نیست..نمیدونم شاید هیچکی نفهمه منظور نوشته هام چیه اما مینویسم تا خالی شم.. خالی خالی
128642
نام: مبینا
شهر: ش
تاریخ: 10/19/2014 11:42:16 AM
کاربر مهمان
  سلام هدهد جان ممنون که جوابمو دادی
مشکل من خانوادشه البته منم مشکل دارم اونم اینه که به حرف پدر و مادرم و اطرافیانم حساسم
خانوادش خوبن خودشم خوبه بااینکه از کاراش از لباس پوشیدنش ایراد میگیرم ناراحت نمیشه
اما بازم خانوادم میگن این چرا این اینجوریه به خدا خسته شدم
تامنو اون میریم بیرون زنگ میزنن چرا نمیای مرتضی هم خسته شده
ما یه خانواده کارمندی داریم بابای من نمیپذیره البته الان بهتر شده
مرتضی منو دوست داره منم همینطوره اما بعضی موقع ها ازبس حرف بهم میزنند شک میکنم که دوسش دارم یانه
خدایا خودت ارومم کن
<<ابتدا <قبلی 12871 12870 12869 12868 12867 12866 12865 12864 12863 12862 12861 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved