شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
128211
نام: سکوت
شهر: غریب
تاریخ: 9/20/2014 11:26:15 AM
کاربر مهمان
  التماس دعا
128210
نام: غلامرضا
شهر: تهران
تاریخ: 9/20/2014 9:53:30 AM
کاربر مهمان
  درمقاله حكومت فرزانگان به قلم شهيد بزرگوار آويني خواندم كه ملاك حق اكثريت نيست و در جهت اثبات اين ادعا به آياتي از قران اشاره شده بود كه اكثريت مردم را مشرك به حق مي داند اين سوال مطرح ميشود كه
1- اگر ملاك راي اكثريت نيست چرا مولا علي (ع) در موضوع جانشيني پيامبر (ص) به راي اگثريت تن در دادند و تا زماني كه مردم براي حكومت به ايشان مراجعه نكردند از پيگيري اين موضوع امتناع نمودند.
2- از كجا ميتوان اطمينان داشت بجز ائمه معصوم اقليت تصميم درستي مي گيرند و منافع جمع را به منافع خودشان ترجيح مي دهند.
باين فرض كه اكثريت متوجه حق نيستند رجوع به راي مردم كه مورد تاييد علماي اسلام و شخص امام راحل نيز هست چه معني و مفهومي خواهد داشت ؟
128209
نام: محمدرضاقره داغي
شهر: شهريار
تاریخ: 9/20/2014 9:26:47 AM
کاربر مهمان
  ان شالله سلاما باشير.
128208
نام: بوی سیب
شهر: مطلع الفجر
تاریخ: 9/20/2014 9:04:23 AM
کاربر مهمان
 
آن روز ها که بچه تر بودم وقتی به "اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته" دعایِ کـــــــمیل می رسیدم باران بود که می بارید...

این روز ها که باید آدم تــــــــر شده باشم،

اگر حالِ دعـــایی باشد (که نیست!!) دیگر "کیف تؤلمه النّار" هم تـــکانم نمی دهد!
128207
نام: سکوت
شهر: غریب
تاریخ: 9/20/2014 8:53:24 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان خوبم
من بخاطراینکه توعروسی عشق شکست خوردم مجرد نباشم یه خواستگار واسم اومد البته خیلیم دوستم داشت ولی من میفهمیدم باهاش نمیسازم جواب مثبت دادم الان یکماهه عقدم رابطمون خیلی سرده
خواستم بگم خودم کردم که لعنت برخودم باد

بچه ها واسم خیلی دعاکنید قلب ازناراحتی داره ازجاکنده میشه
128206
نام: مجنون مهدي(عج)
شهر:
تاریخ: 9/20/2014 8:25:37 AM
کاربر مهمان
  سلام وعلي آل ياسين.....



بخوان دعای فرج را ، دعا اثر دارد


دعا کبوتر عشق است وبال وپر دارد


بخوان دعای فرج را، و عافیت بطلب


که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد


بخوان دعای فرج را و نا امید مباش


بهشت پاک اجابت هزار در دارد


بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است


خدای را ، شب یلدای غم سحر دارد


بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال


مسافر دل ما ، نیت سفر دارد


بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا


حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد...

التماس دعاي فرج
128205
نام: یه تنها
شهر: رفسنجان
تاریخ: 9/19/2014 11:52:24 PM
کاربر مهمان
  خدایا میخوام باهات حرف بزنم خیلی دلم از ادمایه روی زمینت گرفته خدایا چرا هیشکی دوسم نداره؟ چرا هیشکی حرفای منو باور نمیکنه؟چرا هیشکی نمیتونه منو ببینه؟چرا هیشکی به خاطر خودم نگرانم نیس؟آخه چرا؟خدایا تو که میدونی،من مریضم نباید استرس بهم واردبشه پس چرا خواهر و مادرم هر روز با من دعوا دارن خدایاتو خودت میدونی که من کاری باهاشون ندارم پس چرا اونا این رفتارو با من دارن؟چرا مادرم اینقد بهم گیر میده؟نماز نمیخونم که میخونم،حجابمو رعایت نمیکنم که میکنم ،درس خون نیستم که هستم پس دلیل این همه گیر دادنا چیه؟خدایا تو خودت خوب میدونی که من هیشکیو برای دردودل کردن غیر از تو ندارم اگه تو کمکم نکنی پس کجا برم؟همش دعا کردم که دیگه با مامانم بحثم نشه باهم خوب باشیم ولی اون همش به من گیر میده،خدایا اگه خودکشی گناه کبیره نبود الان پنج,شش سالی بود که مرده بودم خدایا تو که میتونی یا کمکم کن یا راحتم کن،خسته شدم...
راستی خیلی غصه مریضیمو میخورم خدایا روی تخت بیمارستان نیوفتم همه مریضارو شفا بده.
128204
نام: ققنوس
شهر: خدا آباد
تاریخ: 9/19/2014 11:47:46 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه شما دوستان. یه موضوعی هست که خیلی وقته فکرم رو به خودش مشغول کرده.
دقت کردین که بچه های بازیگران سینما و تلویزیون چقدر مشهور میشن اون هم به خاطر شهرت پدر یا مادرشون که بازیگر هست.

اما کسی به بچه های خونواده های فقیر اعتنا نمیکنه. هیچ کس اونها رو تحویل نمیگیره. من وقتی دبستان بودم چون پدر و مادرم فقط سواد نهضت داشتند هیچ کس به من اعتنا نمیکرد.
اما یه بچه ی دیگه بود که چون پدر و مادرش کارمند بودن بقیه به اون اعتنا میکردن.

اما من همیشه گفتم و باز هم میگن. خدا نمیگذاره دنیا همینجوری باشه. یه روز ورق برمیگرده. یادمه دبستان بودم، یکی از همکلاسیهام باباش توی یه اداره کار میکرد.
هر سال یه کوله پشتی پر از لوازم تحریر بهش میدادن، در صورتی که اصلا نیاز نداشت. چون درآمد باباش خوب بود.
اما توی کلاسمون یه پسره بود که مدرسه بهش کفش عیدی میداد. تازه نه جلوی همه بلکه صداش میکردن دفتر مدرسه بعد بهش کفش میدادن.
یادمه بچه هایی که پدر یا مادرشون معلم بودن، توی مدرسه خوراکیهای خوشمزه می آوردند، اما من بعضی وقتا نون خشک میگذاشتم روی چراغ نفتی یا روی اجاق گاز تا داغ بشه بعد ببرم مدرسه.

اون موقع که من بچه بودم ما توی خونمون حمام نداشتیم. خونمون نیمه ساز بود. پدرم روی یه اتاق کاملا آجری که سقف نداشت، یه نایلون ضخیم کشیده بود. مادرم با هزار زحمت آب گرم میکرد. ما رو داخل همون اتاق آجری می شست. زمستونها خیلی دردناک بود. هوای سرد تا مغز استخون هامون نفوذ میکرد. یکی از خواهرام که از من 4 سال کوچکتر هست، یادمه من 9 سال داشتم اون پنج ساله بود. مادرم وقتی زمستون خواهرم رو با اون وضعیت می شست خیلی گریه میکرد. چون خواهرم پنج سالش بود تحمل سرما رو نداشت به همین خاطر جیغ میکشید و گریه میکرد. اما خدا خیلی بزرگه. اگه اون موقع ما سختی نکشیده بودیم، قدر درس خوندن رو نمیدونستیم. اون وقتا ما حتی تلویزیون رنگی هم نداشتیم. اما خدا خیلی بزرگه. امروز بعد از گذشت 20 سال از اون سالها، حالا من شدم استاد دانشگاه. خواهرم هم داره دانشگاه درس میخونه. شاگرد ممتاز با معدل بالای نوزده هست. اینها رو گفتم تا هر کی این ماجراها رو بخونه فقط به فکر فرو بره و بدونه تنها چیزی که میشه بهش تکیه کرد، فقط خدا هست نه چیز دیگه." کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ"سوره الرحمن، آیه 26و 27.
128203
نام: زینب
شهر: فریمان
تاریخ: 9/19/2014 11:38:16 PM
کاربر مهمان
  سلام
دلم گرفته، از کارای ی نفری که به هیچ صراطی مستقیم نیس. دیگه واقعا موندم با کی حرف بزنم.اومدم تو این قسمت تااز مشاوراتون واسه راهنمایی من به صورت چت یا ایمیل کمک بگیرم. خواهش میکنم کمکم کنین واقعا محتاج کمکم.....

******************************
خادم سید مرتضی

باسلام
کاربران محترم حرف دل می توانند سؤالات و شبهات خود را در زمینه های مختلف از کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی بصورت آنلاین بپرسند: http://www.javab.ir/09640

همچنین می توانید با شماره 09640 از سراسر کشور تماس تلفنی بگیرید.

ومن الله التوفیق
128202
نام: عاشق
شهر: تهران
تاریخ: 9/19/2014 9:55:48 PM
کاربر مهمان
  آرامشی داره صدات که دردم رو کم میکنه چیزی بگو حرف های تو بد جوری خوبم میکنه
تو طرف من باش من عشقمو ثابت میکنم صدبار برگردم عقب باز انتخابت میکنم
اگه میخوای برو ولی وقتی من اینجا نیستم من خونه باشم شک نکن بازم جلوت وایمیستم قبول کن که عاشقت اونم اینجوری که منم برای نگه داشتنت به هر چیزی چنگ میزنم



دعا کنید به عشقم برسم."التماس دعا"
<<ابتدا <قبلی 12827 12826 12825 12824 12823 12822 12821 12820 12819 12818 12817 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved