اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
126311 |
نام:
فاطمه
شهر:
رفسنجان
تاریخ:
6/10/2014 4:26:18 PM
کاربر مهمان
|
سلام خداجونم بازم بادلی تنگ دارم برات نامه مینویسم خد احونم دلم واسه بابام خیلی تنگ شده
|
|
126310 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
6/10/2014 3:46:10 PM
کاربر مهمان
|
ساعت از 12 شب هم گذشته بود
در خیابان دختر خانم جوانی را که حجاب خوبی هم نداشت و
تنها بود را دیدیم
سوال کردم ببخشید خانم شما در این وقت از گرگ ها نمی ترسید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ داد
الان که خلوته!!!
گفتم شما باید از مواقعی که خلوت باشه بترسید
که در چنگال گرگها نیوفتید
بنظر شما اگه از چادر استفاده کنید بهتر نیست!؟!؟
تا حضرت فاطمه هم نگاه لطفو عنایتش رو به شما داشته باشه
قبول کرد
چند ماهی از این قضیه میگذره و تا الان چادری هست
گاهی اوقات با زبان نرم و لین نهی از منکر بیشتر گیرایی داره
خداوند را سپاس
|
|
126309 |
نام:
فاطیما
شهر:
مشهد
تاریخ:
6/10/2014 3:43:25 PM
کاربر مهمان
|
بد شده ایم ! از وقتی شروع کردیم به قربانت بروم های تایپی به دوستت دارم های اس ام اسی به عاشقتم های وایبری ، ویچتی ، لاینی ... بد شده ایم ! از وقتی هر کدام از کانتکت لیستمان چیزی فرستاد و قلب های سرخ را روانه ی تکست کردیم و عشقم و عزیزم و گلم صدایش کردیم فرقی هم نمیکرد که باشد دیگر کلمات دم دستی ترین ترفندمان شد کلماتی که مقدسند که معجزه میکنند افتادند زیر دست و پا ... فرقی برایمان نکرد که چه کسی باشد از چه جنسی باشد فقط اینکه باشد و دمی بگذرد برایمان کفایت کرد بد شده ایم ! از وقتی لبخند زدیم و بوسیدیم و نوازش کردیم و آنسوی ماجرا پیچیدیم و پیچاندیم و به زرنگی خودمان آفرین گفتیم حال خیلی هامان خوب نیست این روزها عادت کردیم مرگ خیلی چیزها را جشن بگیریم دردناک است حال و روزمان دردمان درمان دارد کمی صداقت کمی شهامت .. فقط همین
|
|
126308 |
نام:
فاطیما
شهر:
مشهد
تاریخ:
6/10/2014 3:34:02 PM
کاربر مهمان
|
گاهي لازم است
لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم میخواهی به آن خانه برگردی یا نه ؟!
لازم است گاهی از مسجد ، کلیسا و ... بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟!
لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی ، فکر کنی که چهقدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است ؟
لازم است گاهی درختی ، گلی را آب بدهی ، حیوانی را نوازش کنی ، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه ؟!
لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی ، گوگل و ایمیل و فلان و بهمان را بیخیال شوی ، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهنپارهی برقی است یا نه ؟!
لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج ، تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده ؟!
لازم است گاهی عیسی باشی ، ایوب باشی ، انسان باشی ببینی میشود یا نه ؟!
و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن بشوم که اکنون هستم... آیا ارزشش را داشت ...؟!
|
|
126307 |
نام:
غریب امام زمانم
شهر:
انتظار
تاریخ:
6/10/2014 3:27:49 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا
****اهالی محترم حرف دل سلام وعرض ادب...
بلطف وتوفیق خداوندبه مناسبت عیدنیمه شعبان قصد دارم
((((((((((ختم صلواتی )))))))))))
به نیت خشنودی وسلامتی وفرج امام زمان دراین فضای معنوی ثبت کنم. باشدکه ان شاء الله این توفیقات موردقبول حق تعالی وامام زمان عجل الله
قراربگیردوقدم کوچکی برای نزدیکترشدن فرج مولا امام زمان باشدان شاء الله.بیاد داشته باشیم فرج مولا امام زمان فرج وپایان تمام گرفتاریهاست.
****دوستان بزرگواروعلاقمند می توانندهرچند دسته صلوات صدتایی رومدنظردارندبه این حقیردرهمین مکان اطلاع بدهند تاثبت کنم.
هریک دسته صلوات=صدعددصلوات
1-ده دسته صلوات:غریب امام زمان ازانتظار
2-یک دسته صلوات:غریب ازتنهایی(مهم خداست که می بیند.مابقی این نیزمی گذرداست....دعاگوتون هستم.ازشماهم التماس دعادارم)
3-
|
|
126306 |
نام:
معاهدین المهدی(عج)
شهر:
طرفای خونین شهر
تاریخ:
6/10/2014 3:21:05 PM
کاربر مهمان
|
با سلام خدمت شما: بهترین زمان واسه ی دعا کردن موقع اذان گفتنه وقشنگترین دعا,دعا برای ظهور آقا امام زمانه...
|
|
126305 |
نام:
سارا
شهر:
تهران
تاریخ:
6/10/2014 2:57:26 PM
کاربر مهمان
|
نامزدم درس نمیخونه دانشجو هست شرط ازدواج و خوشبختی ما هم درس اوهست واقعا نمیدونم چیکار کنم خیلی هم دوستش دارم خدااااااااا
|
|
126304 |
نام:
رضا
شهر:
امیدیه
تاریخ:
6/10/2014 2:55:57 PM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام و خسته نباشید لطفا مشکل دانلود کردن را برطرف کنید بنده نمی توانم دانلود را انجام دهم و من الله توفیق التماس دعا
|
|
126303 |
نام:
شهر:
تاریخ:
6/10/2014 2:45:18 PM
کاربر مهمان
|
جهت دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد
نگهم خواب ندارد
قلمم گوشه ی دفتر غزل ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق دیوانه دلسوخته ارباب ندارد؟؟
تو کجایی ؟
شده ام باز هوایی
چه شود جمعه ی این هفته بیایی ؟
به جمالت… به جلالت… دل ما را بربایی
|
|
126302 |
نام:
شهر:
تاریخ:
6/10/2014 2:36:01 PM
کاربر مهمان
|
دستنوشته هایی از جنس نوجوانی "برای او که دیر کرده است!" " خسته شدم از این همه شلوغی و این همه سروصدا. باز هم به میان مردمان میآیم و به صداها گوش میدهم. شاید صدایت را بشنوم یا ببینمت! هر روز به دنبال تو میگردم و زمزمه میكنم: «برایم سخت است كه خلق را ببینم و تو از نظرم پنهان باشی و هیچ صدایی از تو به گوشم نرسد.» فرازی از دعای ندبه محمّدطه اسفندیاریـ قم " طلوع كن! بودنم را با بودنت تازه كن. من با تو به ستارهها میرسم." مهسا قاسمینژادـ صومعهسرا تا كی مانند پرندههای آشیانه گم كرده در جستجوی تو باشیم؟ به انتظار آمدنت پنجرهای رو به آینههای سبز باز كردهام و هر صبح و شب در پشت این پنجره به جادّه چشم دوختهام تا بیایی. نرجس شهبازیـ قم مادرم میگوید: «همه چیز دیر و زود دارد امّا سوخت و سوز ندارد!» امّا نه، آمدن تو نه، دیر و زود كه دارد هیچ، سوخت و سوز هم دارد. باور نمیكنی؟ بیا و ببین آتش دوریات چگونه دلِ ما را سوزانده است! نفیسه فروغیرادـ مشهد ای كاش در عالم واقعی هم شهر آرزوها وجود داشت! آنوقت آنقدر آرزو میكردم كه حد نداشت. اصلاً ای كاش خودم شهردار شهر آرزوها بودم! ای كاش میشد هر موقع از سال، هر فصلی كه دوست داشتم میآمد! مثلاً هروقت از گرمای تابستان خسته میشدم و آرزو میكردم زمستان باشد، زمستان میشد. ای كاش میشد آینده هرجور كه آدم دوست دارد همانجور بشود! كاش میشد یك رمان ماندگار خلق كنم؛ یك رمانی كه تا ابد خواننده داشته باشد و نام مرا بر سر زبانها بیندازد! كاش میشد مادربزرگم زنده شود، بیاید پیشم و دوتایی با هم زندگی كنیم! او مثل بچگی، سر مرا روی زانوهایش بگذارد، موهایم را نوازش كند و با من حرف بزند. كاش هر چه زودتر روز قیامت میرسید و من زودتر از نتیجهی كار خودم باخبر میشدم! كاش یك هواپیمای شخصی داشتم و هر كجا كه میخواستم پرواز میكردم! اصلاً هواپیما كه هیچی، كاشكی لااقل یك ماشین داشتم! كاش دوستانِ یكرنگ و مهربان زیادی داشتم كه همیشه به دیدنم میآمدند! كاش میشد پدر و مادر و نزدیكانم تا همیشه زنده میماندند و در كنارم بودند! همیشه نگران از دست دادن آنها هستم. كاش میشد همیشه در حال نوشتن و خواندن بودم و هیچ كاری مرا از خواندن و نوشتن غافل نمیكرد! ای كاش یك كلبه در كنار دریا داشتم با پنجرهای باز به سمت امواج! ای كاش میشد درون آدمها را خیلی راحت بخوانم و آنها را خیلی بیشتر از این كه میشناسم بشناسم! دوست دارم هیچوقت برای هیچ چیز نگران نباشم. دوست دارم لحظههایم پر از شادی و نشاط باشد. خیلی دوست دارم در یك رشتهی رزمی كمربند مشكی داشته باشم. دوست دارم تمام شاهكارهای ادبی جهان را بخوانم. دوست دارم تمام فیلمهای خوب دنیا را ببینم . دوست دارم با همهی آدمهای دوستداشتنی دنیا دیدار كنم.ای کاش زودتر تو را می دیدم.زودتر می آمدی که خیلی دیر نشود... - ای كاش... با اندکی تغییر.محمدرضا رضایی- قم سایت تبیان
|
|