اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
126191 |
نام:
s khanomin
شهر:
sanandaj
تاریخ:
6/6/2014 4:28:49 AM
کاربر مهمان
|
Salam kheyli dost daram b eshgham beresam ama...he bi kheyal rasti dost daram...
|
|
126190 |
نام:
f.j
شهر:
Bonn
تاریخ:
6/6/2014 2:18:50 AM
کاربر مهمان
|
بنام خداوند خدا را شکر می کنم که این سایت خیلی مفید وجالب ومتنوع بطور اتفاقی پیدا کردم .خیلی حوشحال شدم وقتی اوقات شرعی نماز به این وسعت وکامل هست .هیچ وقت فراموش نکنید خداوند خیلی نزدیکه (انی قریب اقرب من حبل الورید) رحمت خدا میشه هست.
|
|
126189 |
نام:
سلیم منتظر
شهر:
تاریخ:
6/6/2014 2:05:37 AM
کاربر مهمان
|
آقا جان شرمنده ایم شرمنده ایم که در رسانه های ما به نوکرانت می تازند شرمنده ایم که در رسانه های ما به دروغ به علی (ع) چنین می بندند که :"امام علی (ع) جامعه حزنآلود را جامعه جاهلی میدانست " آقا جان مگر بدون تو می توان غم نداشت آقا جان شرمنده ایم که می گویند :"اعتقاد به دین یا ارزشهای اخلاقی با ترس و تهدید در ذهن مردم جای نمیگیرد" مگر این ها نشنیده اند که کلام الله محمد را مبشر و منذز می خواند شرمنده ایم که می گویند :"رقص هم در بخشی از فرهنگ اسلام، یعنی در فرهنگ صوفیه، وجود داشته است." شرمنده ایم که می گویند :"در روایات ما گریه و عزاداری فقط برای امام حسین (ع) مستحب است نه برای سایر ائمه!!!!" شرمنده ایم که می گویند:"توسعه عزاداری در جامعه ما هیچ مبنایی ندارد." شرمنده ایم که می گویند:"فقیه رعایت حجاب را میخواهد اما اینکه حجاب با چه روشی باید محقق شود، کار فقیه نیست. فقیه میگوید ربا حرام است اما داوری درباره ربوی بودن رویههای بانکها، کار کارشناس است نه فقیه." آقاجان ما را با سکوتت نرنجان لااقل تنبیه مان کن که بدانیم ما را نرانده ای! یابن الحسن به مادرت فاطمه قسم اگر به جای اشک خون بگرییم باز هم گوشه ای از آوارگی که برایت ساخته ایم ، درمان نشود. آقا جان شرمنده ام مرا به تنبیه سکوتت مجازات نکن که من از قافله ات جا ماندم. به قافله ات نرسم دق می کنم. آقا جان ادرکنی بحق جدک المصطفی
|
|
126188 |
نام:
دلشکسته
شهر:
تاریخ:
6/6/2014 1:35:27 AM
کاربر مهمان
|
شما هیچ وقت حرف های حق رو عیان نمی کنید نمی ذارید صدای حق جویی به گوش کسی برسه در نطفه خفش می کنید درد من درد تمام آدم هایی هست که مورد بی انصافی و ظلم قرار گرفته اند و گوش شنوایی نیست برای درد دلهاشون .پس باید به کی پناه برد به شیطان آی آدمهایی که شاد و آسوده در کنار ساحل نشسته اید یک نفر درآب دارد غرق می شود
|
|
126187 |
نام:
محمدع
شهر:
حرف دل
تاریخ:
6/6/2014 1:32:56 AM
کاربر مهمان
|
خدایا به حرمت ماه شعبان مشکل جوانان شیعه را آسان گردان .
|
|
126186 |
نام:
مهرداد
شهر:
قم
تاریخ:
6/5/2014 10:30:37 PM
کاربر مهمان
|
سلام لطفا حجم بازی های دانلودی را کم تر کنید
|
|
126185 |
نام:
.....
شهر:
.....
تاریخ:
6/5/2014 9:25:28 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوست خوبم مریم از اصفهان/ ب نظر من ادم اگ کسی رو دوست داره باید واگذار بکنه ب خدا مطمین باش اگ قسمت تو باشه خدابهت میده فقط کافیه توکل کنی ب خداخودش چیزای را میدنه ک ما نمیدونیموباید کاری کنیم ک دل امام زمان از دستمون خون نشه.
|
|
126184 |
نام:
sona
شهر:
کابل
تاریخ:
6/5/2014 9:25:25 PM
کاربر مهمان
|
سونا استم کسی را که دوست دارم دگه کسه دوست داره چی کنم که او هم دوستم داشته باشه؟
|
|
126183 |
نام:
شهر:
تاریخ:
6/5/2014 9:12:54 PM
کاربر مهمان
|
فلانی آمدم نبودی وعده ی ما بهشت!!! یکی از فرماندهان جنگ می گوید: حاج عبدالله ضابط خدا بیامرز یک گروه تفحص در یک نقطه از جنوب آورده بود و داشت یک خاطره تعریف می کرد : در دنیا خیلی دوست داشتم سید مرتضی آوینی را ببینم قبل از شهادت سید مرتضی از دوست هام خواستم که برنامه ای جور کنند تا من سید مرتضی را ببینم ولی نشد و بعد از مدتی شهید آوینی در منطقه ی فکه روی مین رفت و به آسمون پر کشید و بعد ازجنگ با یکی از کاروان ها امدیم به دیدن مناطق جنگی و یک شب اونجا موندیم در خواب دیدم که سید مرتضی آمد تو خواب باهاش حرف زدم کلی درد و دل کردم بعد بهش گفتم که خیلی دوست داشتم زمانی که شما زنده بودی شما رو می دیدم ولی توفیق نشد سید مرتضی تو خواب بهم گفت:
داداش نگران نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا دم پل کرخه من منتظرت هستم صبح که از خواب بیدار شدم
گفتم: آخه این چه خوابی بود سید مرتضی خیلی وقت که شهید شده بعد گفتم که حالا می رم تاببینم چی می شه؟ رفتم سر قرار نیم ساعت دیر رسیدم دیدم آوینی نیست داشتم مطمئن می شدم که خواب و خیال بوده سربازی که اون نزدیکی داشت پست می داد امد نزدیک من بهم گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟؟؟ گفتم: آره با یکی از رفقا قرار داشتیم سرباز گفت رفیقت چه شکلی بود؟؟؟؟ گفتم: موهای جو گندمی داشت؛ محاسنش اینجوری بود؛ عینک داشت و... سرباز گفت: عجب! رفیقت ساعت ۸ امد اینجا نیومدی وقتی هم که داشت می رفت گفت یکی می یاد وقتی امد بهش بگو که آقا مرتضی امد خیلی منتظر شد نیومدی کار داشت رفت با انگشتش کنار این پل برای تو یک چیزی نوشته برو بخون این فرمانده توی گردان تفحص گریه می کرد می گفت بخدا من رفتم کنار پل دیدم با انگشتش نوشته: فلانی آمدم نبودی وعده ی ما بهشت!!!
|
|
126182 |
نام:
محدثه
شهر:
تبریز
تاریخ:
6/5/2014 8:44:53 PM
کاربر مهمان
|
سلام ازتون اجازه میخاستم طرح امر به معروف برای حجاب رو تو وبلاگم بزارم اگ میتونم لطفا خبرم کنید ممنون forest77.blogfa.com
|
|