شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
124791
نام: مهدی
شهر: خوی
تاریخ: 4/20/2014 5:18:35 PM
کاربر مهمان
  سلام:چند ماهی هست که یک شرور زندگیمو تلخ کرده هرروز به خدا التماس میکنم مرا از شر او نجات دهد شب وروز فکرمو پریشان کرده ومن هیچ چاره ای ندارم جز یاری از خدا ودعای شهیدان برایم دعا کنید
124790
نام: میم
شهر:
تاریخ: 4/20/2014 5:14:25 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام علیکم

ابیاتی چند تقدیم می گردد.

____________________

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
آن سر کوچه بمان با تو دوئل خواهم کرد

چون که نانی نسیه نمی دهد نانوایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی!

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
اما لگد چرخشی ات خوش به هدف خورد!

هنر نمی خرد ایام و غیر از اینم نیست
تو شاعری قراضه چند می خری سمسار؟!*


پس از گذشت چندی:

دیگر از من اثری نیست به جز یک فاکتور
برگ سبزی است که در گنجه سمسار بماند

آفرین بقچه ام ای آنکه تو هستی از من
یادگاری که در این گنبد دوار بماند


به وقت موعظه هندز فری می کنم در گوش
که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن

____________________

*: شاعر به سبب کسادی متاع ، اقدام به فروش بسته کامل اعضای بدن به صورت یکجا نموده است ،(به همراه یک جفت کفش رایگان).
این بیت و دو بیت بعد از آن به صورت پیوسته هستند.

با تشکر
124789
نام: بسیجی
شهر: تهران،نارمک
تاریخ: 4/20/2014 4:48:59 PM
کاربر مهمان
  حجاب همان چادریست که پشت در سوخت اما از سر فاطمه(س) نیوفتاد....
راستی آقای ن از یاسوج مگه ما شیعه ها مردیم که یه عقده ای مثل تو که حسرت جنس مخالف به دلشه به مادر ارباب فوش ناموسی بده؟
124788
نام: هادی نوری
شهر: تبریز
تاریخ: 4/20/2014 4:42:40 PM
کاربر مهمان
  سلام من یک جوان 28 ساله هستم یک سوال داشتم ایادر این دونیا یک دختر مومن وپاک وجود دارد که من را دوست داشته باشد وبا من ازدواج کند
124787
نام: محمد
شهر: شهرضا شهر شهيد همت
تاریخ: 4/20/2014 4:37:02 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان من به اين وبلاگ سر زدم مطالب مفيد وجالبي داره توصيه مي كنم شما هم يه سر بزنيد
hafezanharimvelayat.blogfa.com
124786
نام: دختر ایران زمین
شهر: اصفهان
تاریخ: 4/20/2014 4:18:47 PM
کاربر مهمان
  بر مقدم دختر پیمبر صلوات

بر چشمه ی پاک حوض کوثر صلوات

بر محضر حضرت محمد تبریک

بر مادر شیعیان حیدر صلوات

ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها مبارک
124785
نام: عبدالزهـــرا
شهر: غریبستان
تاریخ: 4/20/2014 4:14:32 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الزهــــراء

...

سلام سید . . .

سلام اهالی مهربان حرف دل . . .

سلام به هم قدمم

سلام به کسانی که بر درودِ آشنای دور این خانه، علیک گفتند . . .

...

دیشب سهوا جای نامم خالی ماند!

آشنای دور این خانه، دلش پر بود از . . .

ده سال حوصله کرد، ده سال دم فرو بست، ده سال بود و نبود . . .

ده سال نمودار دلتنگی های دلش بالا و پایین شد . . .

ده سال . . .

آنروزها عبدالزهـــرا شاد بود و پر ز حیات . . .

امروز عبدالزهـــرا، آشنای دور این خانه، غمگین است از کردار آدمها . . .

دو سال است دست رد زده بر دعوت شهدا، نفس کم می آورد وقتی بر روی خاکهای طلائیه و شلمچه قدم میگذارد . . .

میرسد به ته دنیا . . .از دروغ و ریای آدمهای شهر .... بیزار است از آدمهایی که حتی در شهر خود هم، هم کلاس شهدا هستند اما بویی از مرام و معرفت ندارند . . .

خسته است این آشنای دور، از . . .

عبدالزهـــرا این شهر پر دود و گناه را ترجیح می دهد به شهر شهادت . . .

میدانی چرا!!!؟؟؟

چون
مردهای مومن شهر من، مومن هستند، بدون نقاب و آدمهای بد شهر من هم بد هستند بدون نقاب!

ای تو که مرا سیراب و بیزار کردی از سفر به سوی برادرم، حواله شدی به دستان خدا . . .

...

شرمنده اگر، دستم زنجیر دلم شد و دل سرمشق کرد این ناگفته ها را . . .

شاید روزی دیگر بار بازهم توفیق رفیق شد و از مستانه های دل، مستانه های طرب انگیز دل نوشت عبدالزهـــرا . . .

التماس دعا

124784
نام: خاک پای مولا (عطیه )
شهر: کربلا
تاریخ: 4/20/2014 3:10:24 PM
کاربر مهمان
  باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد

درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل

روزی از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از تفسیر آیه 35 سوره ی نور پرسیدم:

"کــَمــِشکوةٍ فیها مـِصباح" چه معنا و مفهومی دارد؟

- " مشکوة " همان فاطمه (سلام الله علیها) است؛

و " مصباح " دو نور دیده اش، حسن وحسین (علیهم السلام) ؛

آنگاه از " کـَاَنــَّها کـَوکـَبٌ دُرّی... " پرسیدم.

فرمودند: "فاطمه (سلام الله علیها) در میان زنان گیتی، هم چون اختری است که نور افشانی می کند. "

پس از " یَِکادُ زَینتـُها یُضیء " سوال کردم.

- " او در دانش و بینش چنان است که چیزی نمانده همه علوم و دانش از او سرچشمه بگیرد. "

ولادت بی بی دوعالم راتبریک وتهنیت عرض می نمایم
التماس دعا
124783
نام: صبر
شهر: هفت شهر غشق
تاریخ: 4/20/2014 2:13:59 PM
کاربر مهمان
  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿۱﴾

فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾

إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾

به نام خداوند رحمتگر مهربان

ما تو را [چشمه] كوثر داديم (۱)

پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن (۲)

دشمنت‏ خود بى‏تبار خواهد بود (۳)

خانم محمدی سلام / همیشه به یادتون هستم /امروز یک سر به وب پسرتون زدم/یک خبر از خودتون یا تو حرف دل یا تو وب من و زینب بذارید....ممنون
124782
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 4/20/2014 12:56:56 PM
کاربر مهمان
 
تقدیم به مادرم و همه ی مادران دوست داشتنی ایران:

قدر تمام لحظه هایم بیقراری کرد
خون دلش را خورد و در من عشق جاری کرد


من بی خبر هر وقت و هر جایی سفر رفتم
مادر به پای من نشست و خانه داری کرد


فصل زمستان، فصل کرسی، باز هم مادر
با یک لحاف گرم دنیا را بهاری کرد


هر جا بریدم دوخت و با گریه هایم سوخت
هر جا که بی طاقت شدم...او بردباری کرد


گاهی پدر خم شد ستون زندگی لرزید
مادر دوباره ایستاد و استواری کرد


" سلامتی همه ی مادرها صلوات "
<<ابتدا <قبلی 12485 12484 12483 12482 12481 12480 12479 12478 12477 12476 12475 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved