شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
11181
نام: فرانک
شهر: تهران
تاریخ: 9/2/2005 6:04:58 AM
کاربر مهمان
  سلام من دختری ۱۶ساله هستم مشکل
دارم از شما کمک میخوام
11180
نام: محمد کاظم ابراهیمی رحمت الله علیه
شهر: قم
تاریخ: 9/2/2005 4:19:44 AM
کاربر مهمان
  مرکز اطلاع رسانی موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی
را برای بار سوم رویت مینمای م
از شما عزیزان التماس کثرت دعای خیر زیاد را دارم
11179
نام: جانباز
شهر: کاشان
تاریخ: 9/2/2005 4:01:34 AM
کاربر مهمان
  سلام
کآر به جآیی رسیده که یک جآنبآژ درکآشآن که نمایندگی گآژسوژ کردن خودروهآ رادارد از مردم کلاهبرداری نموده که هیچ نهاد ومرجعی مانند بآزرگآنی ودادستانی جوآب"گو نیست البته برای حدودهزار شاکی وعده داده ا ند.
متاسفانه او نیز از حمایت بنیاد جانبازآن مطمین است
این گره شاید بدست آقای شاهرودی باز شود.
بآ عرض معذرت از برادران جانباز....
11178
نام: رضا
شهر: سوئد
تاریخ: 9/2/2005 3:52:03 AM
کاربر مهمان
  با سلام دوست عزیز بازمانده
عزیز جان زیبایی جانباز بودن به همین است.
اگر غیر از این بود شاید جانبازی مفهوم پیدا نمی کردالبته حرف من به این معنا نیست که به پیشکسوتان جنگ و شهادت این همه بی اعتنائی شود.
رهروان زین باده مستیها کنند
خود پرستان حق پرستیها کنند
11177
نام: شادی
شهر: تهران
تاریخ: 9/2/2005 1:46:49 AM
کاربر مهمان
  سلام . روی صحبتم بابهاره خانم از زاهدان است . دوست عزیزم هروقت خواستی دردودل کنی من مشتاقانه به صحبت هایت گوش می دهم .
11176
نام: یوسف
شهر: رودان
تاریخ: 9/2/2005 12:31:54 AM
کاربر مهمان
  خوشحالم از سایت بسیار جالبتون
11175
نام: بهاره
شهر: زاهدان
تاریخ: 9/2/2005 12:03:59 AM
کاربر مهمان
  من يك دختر ۱۷ ساله هستم دلم ميخداهد يك دوست خوب داشته باشم كه در بعضي از مواقع بااون درد دل كنم
11174
نام: بازمانده
شهر: تهران
تاریخ: 9/1/2005 7:35:34 PM
کاربر مهمان
  جانباز اعصاب و روان : هیچ چیز نمی‌خواهم ، نه پول نه امکانات ، فقط درمان !
گناه این عزیزان چیست ؟
چطور میشود با وجود این همه عزیز دوران چنگ به عراقی ها که مسبب ان بودند کمک کرد.
میخوام امروز دلم پاره کنم
شاید دردمو کمی چاره کنم
میخوام کنار بزنم پرده رو
میخوام فریاد بزنم دردمو
که اخه ما هنوز نمرده ایم
به ندای حق هنوز هم زندهابم
میخوام بگم ای روفقا
مگر ما نبودیم چشم و دل شما
بکجا رفت اون همه تجلیل کردنها
برای اینهمه بی دست و پا
بکجا رفتند اونهمه وعده ها
دست و پائ این عزیزها و خون شهدا
مونده امانت تو جبهه ها
دل میخواد که پاره شه
به هزار تیکه بشه
نگید مثل اونها که حقشه
نزارید که امانت مردم ما
بمونه بزیرء پای دشمنا
اونها که بریدن سرءحسین رو تو کربلا
هم تو کربلا معلا هم تو کربلای ما
نزارید پا بزارند روی جبهه و گربه ما
ندهید حتی یک درهم نازءشصت به اونها
دل داره پاره میشه به هزار تیکه میشه
ترو خدا مثل اونها نگید که حقشه
11173
نام: بازمانده
شهر: تهران
تاریخ: 9/1/2005 7:15:35 PM
کاربر مهمان
  بعد از هجده سال به اصرار یکی از دوستانم زیر پوشش بنیاد رفتم . تمام مخارج معالجه ام را با قرض پرداخت کردم. بعد از سه ماه که مدارک مجروحیتم را به بنیاد بردم به من گفتند مشکل شما مادر زادی است! آیا من مادرزادی موجی ام ؟ آیا این تاول‌های شیمیایی مادرزادی است؟! عمر من در جبهه و بیمارستان گذشت. تا توانایی داشتم که رزمنده بودم. آیا حالا باید اینطور برخورد کنند؟
تا الان هم به جز سه تا کپسول اکسیژن چیز دیگری از بنیاد دریافت نکرده ام. این هم به این جهت است که زندگی و حیات من بستگی به این کپسول‌های اکسیژن دارد . این اسمش زندگی است؟ بنیاد هم که مراجعه می کنیم جواب سربالا می دهند، خیلی حرف بزنی می گویند می خواستی نروی! من و امثال من اگر نمی رفتیم الان این افراد کجا بودند؟ اصلاً نمی دانند شیمیایی یعنی چه ؟
جانبازان : هم اکنون به دلیل بدهی، تعدادی از جانبازان در زندان به سر می‌برند. هم اکنون در مشهد 35 مورد از منازل جانبازان به دلیل بدهی توسط بانک تجارت به حراج گذاشته شده که این میزان در سطح استان به حدود 140 مورد می‌رسد.// از سوی بنیاد هیچ کمکی به من نشده و حتی گرفتن بخشی از هزینه‌های درمانی مستلزم مدتها دوندگی استعنی چه
11172
نام: بازمانده
شهر: تهران
تاریخ: 9/1/2005 7:03:41 PM
کاربر مهمان
  کجاید کجاید ای عاشقا ای رفقا
میدونید انتظار مرگ شده دوای درد دل ما
ببینید چطور گرفته گور تنء ما
ببینید چطور گذاشتند ما را تنها مردم ما تو شهر ما
ببینید تو شهر باصفای ما لقب ما شده موجیها دیونه ها
ببینید هنوز به جبه میرویم سرامونرو روی زمین میزاریم
لای خاک و علفها میگردیم بدنبالء بوی عطر شما
بهشتء شهدا بالا سره ولی افسوس نمیبینه چشم ما
دیگه تموم شد ارزشها
حالا از شما مونده فقط یک پلاک سرءکوچه ما
حالا چشم و چراغ ملت ما شدن اونها
اونها که هیچوقت نبودند تو جبهه ها
میکشند مارو به جاده شهدا بی خبر از اینکه ما نداریم پا
اون روزها جاده پاکن بودیم با شهدا روی مین ها
امروز جاده صافکنء شدیم واسه دنیای اونها
دیگه خسته شدیم،بیائید مارو هم ببرید ای شهدا
بالاخره معلوم میشه کی رو سفیده کی رو سیاه
برس به در دل عاشقا تو ای خداااااااااااااااااااااااااا
<<ابتدا <قبلی 1124 1123 1122 1121 1120 1119 1118 1117 1116 1115 1114 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved