شهید آوینی

 


 

سخنرانی استاد ژوزف الهاشم ، وزیر سابق لبنان


امامی که لبنان چشم به انتظار اوست

حضور من در تهران با برگزاری اين همايش همزمان شده است. همايش مباركی كه به ياد و نام امام موسی صدر برگزار می شود. و چه تصادف دل انگيزی! از من درخواست كردند تا در اين مراسم سخنرانی كنم، و صد البته با شور و اشتياق تمام پذيرفتم. چه اعتقاد دارم سخن گفتن از امام موسی صدر، به منزله نماز خواندن در پيشگاه پروردگار است. بر اين باورم كه همانطور كه گوش فرا دادن به قرآن، تلاوت آيات زيبای آن و نيز خواندن مناجات سوزناك امام حسين (ع ) عبادت است، سخن گفتن از امام موسی صدر نيز نوعی عبادت، يادی از ارزشهای الهی و نمودی از تقوا است.

دليل اين سخن بسيار روشن است. امام صدر به گونه ای تربيت يافته بود، كه وجودش تبلور جريان تاريخی امامت بود. جريانی كه سرآغازش روزی بود، كه پيامبر خدا قرآن و عترتش را با يكديگر پيوند داد: «انی تارك فيكم الثقلين، كتاب الله و اهل بيتي... و هما لم يفترقا...».
وقتی خصوصيات رهبری امام صدر را بررسی می كنيم، در می يابيم كه تمامی ويژگی ها و صفات امامت در ايشان جمع شده است. درست همانطور كه در تفسير ابن عربی و در تعريف رينالد نيكسون آمده است. امامت از نور درخشان محمدی سرچشمه می گيرد.

بر اين اساس می توانيم بگوييم، امام يعنی انسان كامل و شخصيتی كه، به درجات والای حقيقت انسانی رسيده است. هنری كوربان نيز در كتاب «اسلام در ايران» چنين تعريفی را از امامت ارائه می دهد:
شخصيت امام صدر حماسه ای بزرگ و بی نظير است، كه تمامی مفاهيم معنوی، انسانی، جهادی، اخلاقی و سياسی را در برگرفته است. و چنانچه اين ميراث جاودان و رسالتهای آسمانی در شخصيتی جمع شود، به چنان صفای باطنی دست خواهد يافت كه از زنگارها و خواسته های پليد نفسانی رهايی می يابد. آنگاه پله پله نردبان كمال را می پيمايد، تا سرانجام به گوهر ذات الهی نزديك شود. و چنين كسی كه به مرحله قرب خداوند رسيد، می تواند معنای انسانيتِ انسان را درك كند.

از همين جا در می يابيم، كه محور دعوت امام صدر, نيل به اهداف غايی انسانی است. انسانی كه مظهری از مظاهر خداوند است. او اهداف والای انسانی را محور قرار داد، تا انسان را از ماده پرستي، افسار گسيختگي، غرايز و پرستش بتهای انسانی برهاند. او با پی ريزی «حركه المحرومين»، در برابر ستمها و طغيانها و سركوبها ايستاد، و در راه تحقق عدالت و مساوات جهاد نمود.
امام صدر به عنوان شخصيتی متعهد و ملتزم پا به عرصه گذاشت. تعهد و التزام او، همنوا با فقه اصيل اسلام، در حركت و تلاش برای نيل به همگرايي، همزيستی و برپايی يك تمدن انسانی پويا متجلی می شد.

گفتگوی تمدنها، عنوانی هميشگی و باز، فرا روی جنبش های مختلف بشري، با گرايش های گوناگون بوده است. عنوانی كه امروز با تاكيدی بيشتر، به شكل يك استراتژی انسانی مطرح می‌شود. سرنوشت اين حركت از دو حال خارج نيست. يا در مسير خود همچنان با چالشها و برخوردها مواجه می شود يا سرانجام به هدف نهايی خود خواهد رسيد. چنين روزی انسان ها، همانند خانواده‌ای پر مهر، در آغوش گرم پروردگار جای می گيرند. و سرانجام، خير و صلاح انسان و جهانيان محقق می شود.
پيامهای آسمانی، انسان را از ميان ساير موجودات بر می گزيند، و به عنوان تصوير و نمونه‌ای از خدا معرفی می‌كند. حال اگر اين پيامها در ارائه تصوير خدا به بيراهه روند، يا تصوير خدا در انسان، و يا تصوير انسان در خدا، لكه دار نشان داده شود، محتوای اين پيامها، به سخن اديانی كه بت پرستی را رواج می دهند، تبديل می‌ شود.

وقتی خدا را وسيله‌ی كشمكش های بشری قرار دهيم، گويی مساله وجود خدا را به مشكلی از مشكلات روحی و اجتماعی انسان تبديل كرده ايم. امری كه خود، نوعی بت پرستی و كفری ديگر به خداوند است. قرآن هنگامی كه مردم را با كلماتی چون «يا ايها الناس» فرا می خواند، همه را با هم مخاطب می‌سازد، و تنها مسلمين را در نظر نمی آورد: «يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثی و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقاكم» . انجيل نيز هنگام مرزبنديِ رفتار و اخلاق مسيحي، پيامهای اين دين را در قالب دعوتی فرا روی همه انسانها مطرح نموده و می گويد: «احبب قريبك كنفسك» . همچنين اين امام علی (ع) است كه در كلام خود، هر گونه تبعيض بين بندگان خدا را رد مي‌كند: «دمائهم كدمائنا، و دم المسلمين كدم الذمی حرام» . امام موسی صدر مي‌گويد: «اگر امور همسايگانت را ناديده انگاشتي، نمازت تو را به جهنم مي‌كشاند، و از بهشت دورت خواهد ساخت.». (2 )

خط مشی امام صدر در گفتگو، از اين اعتقاد و باور الهام گرفته است. امام موسی صدر اين راهبرد را در بهترين آزمايشگاه انسانی و تمدنی، يعنی لبنان، تاسيس نمود، و به عنوان شخصيتی ممتاز و بی همتا پا به عرصه نهاد. در روزگاری كه روحيه طایفه گری و تفرقه افكنانه در آن چيره شده، و گرايشهای تعصبی و غريزی در آن به اوج بحران رسيده است، امام چنان تحولی در نزديكی تمدنها بوجود آورد، كه پيروان گرايشهای گوناگون مذهبی به زيباترين شكل ممكن و با وحدتی بی نظير، ستاره وار گرداگرد ايشان حلقه زدند. چنين بود كه امام صدر، هم امام مسلمانان خوانده شد، و هم امام مسيحيان.

امام صدر در يك از سخنرانی های خود به اسرائيل مي‌گويد: «بشنو كه ما حق خداوند بر انسان را بجای آورده ايم؛ و اين حق همان وحدت ملی ماست، كه مسلمانان و مسيحيان، هر دو را در برمی گيرد؛ و بدين گونه ما لبنانيها، به الگويی برای دنيا و سرزمينی نمونه برای تمدن آينده، بدل گشته‌ايم». امام صدر اين الگوی جهانی و اين سرمشق عالی برای تمدنها را با بی ارزش خواندن صهيونيسم، با بی اعتبار دانستن نژادپرستی اسرائيل و با خط بطلان كشيدن بر انديشه موسوم به «برخورد تمدنها»، مطرح نمود.

اوج ظهور برخورد تمدنها، در قرون وسطی و به دنبال درگيری صليبيان و مسلمين بر سر شهر قدس، و دوباره تسليم شدن قدس در برابر سيطره بيگانه و تهديد صهيونيست, پديدار گرديد. آنچه اين رسوبات تاريخی را در زمان حاضر شعله‌ور ساخته است، سير رويدادهايی است كه در پی وقايع 11 سپتامبر گذشته رخ داده است. البته سستی در موضع‌گيريها و ضعف در فهم را نيز بايد به اين عوامل افزود.

مجموعه اين عوامل است كه از يك سو بيداری روحيه صليبی و برخورد تمدن ها را سبب ‌شده است، و از سوی ديگر هر احساس لطيفی را به رد كردني، هر چند آرام و كم رنگ وا داشته است. در اثر اين لغزش، جريانی مشابه آنچه جناب آقای محمد خاتمی رئيس جمهور به آن دعوت می كند، بيدار گرديد. انديشه ای كه با نظريه «برخورد تمدنها» مخالفت می كند، و بر چنگ زدن به دعوت توحيدی - الهی تاكيد می ورزد. اين انديشه، همانند رويكردی است كه امام صدر در اين موضوع داشتند. انسان مستضعف امروز، كه زير حكمرانی چكمه های نظامی و جوخه‌های ترور زندگی می كند، بيشترين نياز را به خداوند پيدا كرده است. خداوندی كه سركوب كننده سلطه جويان و متجاوزين در اين عالم است. اين است چهره كريه زندگی انسان امروز: گروهی با بهره‌گيری از قدرت استكبار مي‌ورزند، و گروهی ديگر به سبب نقصشان، ضعيف نگاه داشته مي‌شوند.

و امام صدر نخستين كسی است كه فرياد مقاومت عليه تجاوزات اسرائيلی را سر داد. آن روزی كه تولد «حركت امل» را اعلان و هدف آن را چنين ترسيم نمود: «محافظت از كرامت وطن، مقاومت عليه تجاوزات اسرائيل و ادای وظيفه ملی در كنار مرزها». امام صدر آن روز بسان پيش گويی چيره دست اعلان داشت: «جنوب بايد صخره‌ای باشد، كه رؤياهای اسرائيل را در هم می شكند، و چون هسته ای مركزی آزاد سازی فلسطين را رقم زند».

امام صدر در زير سايه حوادث ناهمگون، بر قدرت ذاتی و تحول روحی لبنانيها جهت رويارويی با اشغال گری صهيونيستها تاكيد می كرد. پايمردی امام در زمانی بود كه رهبران عربی و اسلامی، به دو پايگاه تقسيم شده بودند: گروهی كه خود را در دامان غرب انداخته بودند…، و گروهی كه خود را خارج از دامان تاريخ انداخته بود….

عظمت امام صدر در شخصيت رهبری او نهفته است. شخصيتی كه در دلهای ديگران راه می يافت، و به سبب تواضع خالصانه اش، با ردای بزرگ منشی پوشانده شده بود. همان تواضعی كه رهبران تاريخی بدان متمايز شده‌اند. امام خود را خادم ميهن می ناميد و اظهار می داشت: «اگر خداوند بخواهد، در خدمت لبنان خواهم ماند». امروز نيز ياران و پيروان امام به لبنان چنگ می‌زنند، كيان لبنان را حفظ، و هر بلايی را از آن دور مي‌ سازند. امام خود را خادم ملت، مظلومين و محرومين مي‌خواند. امام بارها عنوان نمود: «افتخار مي‌كنم كه خدمتگزار مجاهدين باشم».

 اين سخن بسان آن جملات معروفی است كه از امام خمينی شنيده ايم: «من از خارج آمده‌ام تا به شما خدمت كنم»، «من خدمتگزار شما هستم»، «خمينی دستان تك تك شما را می‌بوسد و آحاد شما را رهبر خود مي‌داند». اين نوع كلمات آسماني، جز از زبان پيامبران، و جز از زبان انسانهای الهام گرفته از آنان، به گوش ملت نرسيده است. پيامبرِ خدا نيز خود را خدمتگزار امت می ناميد. مسيح بر پاهای شاگردانش بوسه می زد. امير المؤمنين علی (ع) نيز ژرفای عواطف ملت را لمس، و با آنان در ناگواريهای روزگار و سختيهای زندگی شركت نمود.

بر همين مبنا بود كه امام صدر، با انگيزه نجات ملت و رهايی لبنان، در هجومی تند عليه مسئولين اعلان نمود: «در يكی از مساجد بيروت تا سر حد مرگ به اعتكاف خواهم نشست و تا آخر عمر و در همه روزگار، به عنوان جزئی از وجدان اين سرزمين، در چهره حاكمان فرياد خواهم كشيد، خواب را از چشمان آنان خواهم ربود، و وجدان آنها را سرزنش خواهم نمود».

**********************
ای امام؛ تو در جان و وجدان اين ملتی جاودانه ای.
تو مايه نجات در اين زمانه ای، كه آزادانه از دين باز می دارند، اخلاق پنهان و قانون شكست خورده است.
چه بسيارند مسؤلانی كه ندای عدل سر می دهند، اما خود ستمكارند.
چه بسيارند سياستمدارانی كه ندای حق سر می دهند، اما خود گمراهند.
چه بسيارند «الذين يأمرون بالبر و ينسون أنفسهم».
چه بسيارند «الذين تبدو البغضاء من أفواههم و ما تخفی صدورهم اكبر».
چه بسيارند نويسندگان و صاحبان كياستی كه از اعمال صالح دم می زنند، اما خود از اشرارند.
چه بسيارند آنان كه در سايه سار گنبد های خداوند به سر می برند، اما خود از فاسدانند.
آری ای امام؛ تو برای هميشه روزگار در جان اين ملت ماندگار خواهی بود.
أی امام؛ سرزمين لبنان چشم به راه توست. ما با تو زندگی می كنيم، و در انتظار بازگشتت می مانيم.

والسلام

پی نوشت ها

[1]. يعنی: «ای مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و شما را تيره‌ها و قبيله‌ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، گرامي‌ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست». سوره حجرات، آيه 13.

[2]. يعنی: «همانطور كه خودت را دوست داري، انسانهای هم جوار را هم دوست داشته باش».

[3]. يعنی: «خونهای آنان، چون خونهای ماست، و ريختن خون ذمی، همانند ريختن خون مسلم حرام است»

همایش بین المللی " امام موسی صدر، نیازها و مقتضیات زمان "
دانشگاه تهران، اسفند 1380

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo