تاثيرات جنگ 33 روزه بر عراق و فلسطين
هنگامي كه حزب الله به اسارت دو سرباز اسرائيلي اقدام كرد و توانست حلقه محاصره فلسطينيان را بكشند، سخناين مطرح شد مبني بر اينكه آزادي اسيران در لبنان و فلسطين با يكديگر مرتبط است، اما با وسعت يافتن دامنه جنگ موضوع مبادله اسيران در لبنان و فلسطين نيز هر يك به صورت جداگانه بررسي شد.
چند هفته قبل ار به اسارت گرفته شدن دو سرباز اسرائيلي در جنوب لبنان، جنبش حماس نيز اقدام به اسير نمودن يك سرباز اسرائيلي از داخل غزه كرد. در طول اين هفتهها حملات و تجاوزهايي اسرائيل به روستاها و شهرهاي فلسطيني قطع نشد و ارتش اسرائيل دهها مورد كشتار و جنايت را مرتكب شد، بدون اينكه كسي در جهان براي ممانعت و محكوميت آن اقدامي انجام دهد. علاوه بر اين، گروهي از نمايندگان مجلس و وزراي متعلق به حماس نيز بازداشت شدند.
هنگامي كه حزب الله به اسارت دو سرباز اسرائيلي اقدام كرد و توانست حلقه محاصره فلسطينيان را بكشند، سخناين مطرح شد مبني بر اينكه آزادي اسيران در لبنان و فلسطين با يكديگر مرتبط است، اما با وسعت يافتن دامنه جنگ و افزايش پيچيدگيهاي سياسي و ديپلماتيك آن، موضوع مبادله اسيران در لبنان و فلسطين نيز هر يك به صورت جداگانه بررسي شد. شايان ذكر است تجربه ربودن سربازان اسرائيلي چند سال قبل، از سوي حزب الله لبنان آغاز و به فلسطين هم كشيده شد.
مسئله مهم اين است كه اصرار حزب الله بر مخالفت با آزادي سربازان اسرائيلي، بدون اينكه مبادلهاي صورت گيرد، باعث ميشود كه حماس هم عقب نشيني نكند و به رغم فشارهاي وارده بر آن، همين شيوه را دنبال كند. همانطور كه حزبالله توانست در برابر وحشيگري ماشين نظامي اسرائيل مقاومت و مبارزه كند و شكست نخورد، حماس و ساير گروههاي فلسطيني نيز ميتوانند عملكرد حزب الله را الگوي خود قرار دهند.
از آنجا كه ارتش اسرائيل ناتواني و آشفتگي خود را نشان داد، به شكست نيروهايش در ميدان نبرد اقرار كرد و زمزمه هايي همن مبني بر محاكمه مسئولان اين شكست شنيده شد، جنبشهاي مقاومت در فلسطين نيز مي توانند در رويارويي با اسرائيل احساس قدرت كنند واين از مهمترين و خطرناكترين نتايج اين جنگ در مسئله رويارويي فلسطينيان واسرائيل به شمار ميرود. كافي است به اين نكته اشاره كنيم كه انتفاضه سال 2000 تنها پس از گذشت چهار ماه از آزادسازي جنوب لبنان و خروج بيقيد و شرط ارتش اسرائيل در 25 مي همين سال رخ داد.
پيامدهاي اين جنگ در عملكرد جنبشهاي مقاومت فلسطين و در راس آن جنبش حماس، به زودي آشكار نخواهد شد و قبل از بررسي شيوههاي مبارزه، نياز به گذشت يك دوره زماني است، در مقابل، اسرائيل هم به اين سا دگي اجازه نخواهد داد كه حماس تجربه مشابهي مانند آنچه حزب الله در ممانعت از تحقق اهداف ارتش اسرائيل انجام داد، داشته باشد. بنابراين، پيش بيني ميشود كه عملياتهاي نظامي اسرائيل و ترور فعالان فلسطيني از تمام گروهها، شدبت يابد. به رغم شدت يافتن سخناني در مورد بازگشت به مذاكره، احياي روند سازش و نقشه راه و دخالت كميته چهار جانبه؛ بعيد است پيشرفتي حقيقي در مسير احياي مذاكره با تشكيلات خودگردان فلسطيني حاصل شود يا اينكه طرفين به راه حلي دست يابند كه قبل از اين جن به آن نرسيده بودند.
رهبران اسرائيل قصد دارند با سخن گفتن از آمادگي خود براي مذاكره يا احياي روند سازش با فلسطينيان يا سوريه، نگاهها را از شكست ارتش اين كشور در لبنان و كميته تحقيق دلايل شكست در جنگ، به موضوعات ديگر معطوف كند. اما هيچ نشانهاي مبني بر از سرگيري مذاكرات در آينده نزديك وجود ندارد؛ به ويژه اينكه اوضاع در فلسطين نيز پس از محاصره چندين ماهه حماس تغير كرده و گزينه وحدت ملي به عنوان راه حلي براي خروج از بحران پيش آمده بين حماس و تشكيلات خود گردان مطرح شده است.
در عراق هم اوضاع به گونهاي بود كه هيچ نوع حمايت خاصي از لبنان و حزب الله در جنگ اخير صورت نگرفت به غير از تظاهراتي كه همانند ساير كشورهاي عربي در حمايت از مقاومت و محكوميت تجاوزگري اسرائيل برپا شد. بعيد است كه نتايج اين جنگ وضعيت پيچيدگيهاي سياسي و امنيتي موجود دراين كشور را تغيير دهد.
شايد ايران بيش از سايرين بتواند از نتايج اين جنگ در رويارويي خود با ايالات متحده آمريكا استفاده كند، به ويژه پس از آنكه مشخص شد حزب الله (هم پيمان ايران) ميتواند در برابر حمله آمريكا و اسرائيل پايداري كند و طرح خاورميانه جددي را كه از لبنان شروع ميشد به شكست بكشاند. با توجه به نفوذ و دامنه حضوري كه ايران در تمام محافل عراق دارد، وجود چنين نتيجهاي در مورد آمريكا و در خصوص موضوع عراق نيز امكانپذير استو اين بدان معناست كه آمريكا قبل از اينكه بخواهد در فكر حملهاي نظامي عليه ايران باشد، بايد مسائل زيادي را در نظر بگيرد.دكتر «طلال عتريسي»
خبرگزاري فارس