امام رضا و ياد مادر
امام رضا ثامنالائمه (ع) نيز همچون ديگر فرزندان زهراى اطهر (ع) و سلالهى پاك پيامبر، علاقه شورانگيز و احترام خاص و اخلاصآميزى نسبت به ساحت مقدس مادرش زهرا (ع) داشت. همواره و در هر فرصتى، از آن بانوى بانوان بهشتى، تجليل و تكريم به عمل مىآورد و با اعتزاز و افتخار نام عزيزش را بر زبان جارى مىساخت. شدت اين شور و علاقه به حدى بود كه مخالفان و بدخواهان نيز به وسعت آن پى برده بودند و سعى داشتند كه از اين راه، با امام وارد مذاكره و گفتگو شوند به اين ترتيب براى نيل به مقاصد خود، رضايت و خشنودى امام را جلب كنند و دل امام را با خود نرم سازند.
روزى امام رضا (ع) با فرزند دلبندش جوادالائمه نشسته بود و مأمون عباسى نيز در محضر آن دو بزرگوار حضور داشت. آن روز امام (ع) حديثى را در مدح مادرش فاطمهى زهرا (ع) بازگو فرمود.
مأمون نيز با شنيدن حديث، به سخن آمد و گفت: پدرم رشيد از پدرش مهدى، او هم از منصور، او هم از پدرش، و او هم از جدش «ابنعباس» روايت كرده است كه روزى ابنعباس خطاب به معاويه گفت: آيا مىدانى كه چرا فاطمه (ع)، فاطمه نامگذارى شده است؟ معاويه گفت: نمىدانم
ابنعباس گفت: بدان جهت به او فاطمه گفتند كه او و پيروانش از آتش دوزخ دور و محفوظ نگه داشته شدهاند. او گفت: اين سخن را من از رسول خدا (ص) شنيدم».(1)
1ـ بحارالانوار، ج 1، ص 60.
توضيح اين سخن نيز در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است كه فرمود: آنان كسانى هستند كه بتوانند با ايمان و توحيد و اخلاص به ملاقات پروردگار خود بشتابند و شيعه بودن و پيروى از فاطمه (ع) را عملاً به اثبات رسانند، نه آن كه فقط به زبان و در ظاهر خود را پيروان فاطمه بنامند.