شهید آوینی

شطرنج در صفحه ای مخدوش! / هر چه آمارت بیش فیلمت بیشتر

 

آمار فروش فیلم ها را تهیه کنندگان هر فیلم با رویکردی دلخواه اعلام کرده و رسانه ها هم براساس همین آماری که بدون چهارچوب مشخص شکل یافته، به اعلام عمومی فروش دست می زنند.

 94/02/06

 

 

 
آمار، مسأله مهمی در محاسبات و به دست آوردن امکان نوسازی و یا دنباله سازی در رشته های مختلف بوده و از این لحاظ روند بسیاری از عملیات از این طریق حاصل می شود، اما متأسفانه در بسیاری از موارد شکل و رجوع به این منبع حساس اطلاعاتی در کشور ما با نقصان هایی همراه است.
 
در این میان همچنان که آمار اعلام شده از تعداد تماشاگران مسابقه ای فوتبال با خروجی مضحکانه ای همراه است و استادیومی که در نهایت به 90 هزار نفر با صندلی می رسد، با نهایت افتخار به رقمی 100 هزار نفره اعلام می شود! آمار فروش فیلم ها نیز با همین ابهام گل درشت رخ می دهد و فیلمی که معمولا در نگاهی چشمی در جوار ورودی سینما دارای تماشاگران محدودی است، در نهایت در صبحی روشن از طریق کارگردان و البته تهیه کننده اش به رقمی میلیاردی می رسد!
 
این نوع مواجهه با آمار غیر واقعی چنان است که بسیاری از بودجه های دولتی و نیز غمزه های تهیه کنندگان خصوصی از طریق همین به رخ کشیدن آمارهای نادرست شکل می یابد و سرمایه گذاری پروژه های بعدی از طریق همین فروش های اعلام شده رخ می دهد، چرا که در یک چرخه مناسب عرضه و تقاضایی، رابطه ای معکوس میان تعداد درخواست ها و میزان تولید برآمده از آن در علم اقتصاد وجود دارد.
 
اما چرا این شکل از آمارهای سنتی در عصر دیجیتال و مکانیزه بودن سیستم های داده و ستانده هنوز در کشور ما رواج دارد؟ متأسفانه گویی بسیاری از عوامل سینمایی با همین روند نامطلوب به نتیجه دلخواه خود می رسند و درصدد این هستند که همین روال بدون هیچ گونه چرخشی ادامه یابد و این در صورتی است که در عصر مدرنیسم و فراگیری روندی دیجیتالی در کشور می توان به راحتی از طریق به ثبت رساندن فروش های به عمل آمده در سیستمی مکانیزه به مجموع بلیط های فروخته شده در سراسر کشور دست یافت و حتی آمارهایی لحظه ای را در این سیستم گویا رصد نمود، چرا که تعداد صندلی های به فروش رفته در سانس های مختلف، در سیستم های سراسر کشور به ثبت رسیده و در صورت اتصال به سیستمی واحد و تجمیع شده، آماری کلی قابل استخراج است.
 
اما چرا این جریان کهنه و ناواقع در دوران هزاره سوم همچنان در ایران ادامه دارد و هیچ تمایلی به تغییر این روند فرسوده وجود ندارد؟ سؤالی که پاسخی منطقی و کارشناسانه و بدون ادعاهایی کودکانه از سوی دست اندرکاران امر و صاحبان سینمایی باید برای آن وجود داشته باشد. متأسفانه در بسیاری از موارد مشاهده شده که بسیاری از گروکشی های سیاسی و رقابت های جناحی به پرده سینما کشیده شده و به خصوص در دوران مهم اکران نوروزی این دعوای نعمتی و عزتی پیش می آید!
 
اگر مروری بر سال های پیش داشته باشیم بحث های شدید صورت یافته میان تعداد فروش فیلم اسکاری جدایی نادر از سیمین و فیلم اخراجی های ده نمکی، سر دفتر این منازعات بوده است و حتی مستندی نیز با عنوان دوپینگی ها برای آن ساخته شد که جناح مقابل از یک طرف با زیر سوال بردن ارزش های فروش فیلمی چون اخراجی ها و تعمیم به این که هر فیلمی که خوب می فروشد، اثری نازل است، خود در رویکردی متناقض وارد بحث تعداد فروش شد و دعوایی را شکل داد و در نهایت به این نتیجه روشنفکرانه! رسید که فیلم جناح اصلاح طلب با همه ارزش های سینمایی می تواند بسیار هم تماشاگرپسند باشد!
 
 
همین روند و دیدگاه سطحی، امسال هم با غلظتی کم تر برای فیلمی مانند رخ دیوانه پیش آمد و با مصادره کردن این فیلم توسط جناح اصلاح طلب و به میان کشیدن فیلمی مانند ایران برگر در جناح مقابل به دعوایی دوباره در بازی زرگری ادامه یافت. این در صورتی است که با آماری سرانگشتی هم می توان فیلم ایران برگر را با نگاهی طنازانه برای مردم اثری خوشایند تر از فیلم رخ دیوانه دانست.
 
عوامل سازنده و سرمایه گذار فیلم رخ دیوانه، با تسری دادن عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر از سوی تماشاگران سعی داشت گوی رقابت را از فروش فیلم های دیگر امسال برباید، اما در برابر فیلمی ساده و گیرا چون ایران برگر نتوانست به نتیجه دلخواه خود دست یابد. از طرفی اگر نگاهی هم به ساز و کار رای گیری های جشنواره فجر بیاندازیم، به علت نبود همان ساز و کار مشخص نمی توان به درستی به عنوان بهترین فیلم دلخوش شد.
 
به هر روی جریان قطب بندی ها در فروش فیلم ها به علت نبود فرآیندی منطقی و کارشناسانه همچنان ادامه دارد و نبود منبعی مشخص برای اعلام واقعی فروش همچنان معضلی اساسی است. اگر چه سال ها است که بنیاد سینمایی فارابی به عنوان مرجعی برای فروش در نظر گرفته می شود، اما نمی توان در نبود رویکردی منطقی در کسب اطلاعاتی واقعی به این منبع هم استنادی قطعی نمود و همه چیز در آمارهای اعلام شده حول دایره نسبیت می چرخد و بس.
 
در واقع آمار فروش فیلم ها را تهیه کنندگان هر فیلم با رویکردی دلخواه اعلام کرده و رسانه ها هم براساس همین آماری که بدون چهارچوب مشخص شکل یافته، به اعلام عمومی فروش دست می زنند. جدای از جنبه اخلاق گرایانه در بیان حقیقت که می بایست از دریچه اصالت هنر رخ داده و خصوصاً از هنرمندی مسلمان انتظار می رود، امید بر این است که مسئولین امر هر چه زودتر عزم خود را در جهت مکانیزه کردن سیستم ثبت و دریافت و خروجی اطلاعات جزم کرده تا از هرگونه شائبه در این رابطه جلوگیری شود.


 

منبع :فرهنگ نیوز

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo