شهید آوینی

 
تابع : 220 هزار نفر از جانبازان زیر 25% و 45 هزار نفراز رزمندگان خاص با سیلی صورتشان را سرخ نگه می‌دارند
متاسفانه دروغ پردازیها و منت های بیشمار متولیان امر، ذهن قاطبه مردم را منحرف کرده و همه گمان می کنند، عالم و آدم در خدمت به ایثارگران و خانواده هایشان از هم سبقت می گیرند، در حالی که نمی دانند در این تشکیلات که کرور کرور پول می آید و قرار بود خدوم این کاروان قهرمانان ملی و مذهبی باشند، جانباز و شهید و خانواده هایشان محلی از اعراب ندارند و "خیر" که هیچ "شر" نرسانند هنر کرده اند.

به گزارش گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر، بسیج دانشگاه شهید عباسپور(صنعت آب  و برق) در پایان مراسم «همایش تاوان عشق»  بیانیه ای را در حمایت از جانبازان به ویژه جانبازان شیمیایی منتشر کرد. متن این بیانیه بدین شرح است :

 این چند خط امید اثر ندارد. می گوید تا از غصه دق نکند. سخن از میراث داران درد دوران نبرد است. سخن از بی مدال ترین قهرمانان این ملت؛ شهیدان و جانبازان، جانبازان شیمیایی. آنهایی که دردشان به سان باد ، نشان داشت ولی دیده نشد، و اگر فهرست شود، پایان ندارد.

به گزارش مهر در ادامه این بیانیه آمده است : بزرگان حامی ایثارگران و جانبازان! چه تلخ است در روزگار ابتلا و امتحان، دست به دامان شجاعت و آزادی عده ای شدن و پس از رفع خطر و دفع بلا، آنها را به چوب تحقیر و تهمت و تمسخر راندن. چه تلخ است در جنگ روزگار و در گیرودار تنگی نفس ها و خس خس سینه ها ، سر در لاک بی عاری و بی قیدی فرو بردن. چه زشت منظر است تعجیل بخشیدن به مرگ غریبانه پاک ترین بندگان خدا و بعد کسب آبرو کردن در زیر تابوتهای شهادت آنها!

عالیجنابان حافظ و ناشر ارزش های دفاع مقدس! خوب می دانم گوش هایی که با اشک خانواده های مظلوم و غریب جانبازان و شهدا شنوا نشده، با چند خط شنوا نمی شود ولی... ولی اگر جان فشانی اینان نبود، امروز به کدامین نقشه جغرافیایی نام ایران را اطلاق می کردید؟ اگر ایثار اینان نبود، آیا فجایع روزهای نخستین جنگ، دامان دیگر دختران این مرز و بوم را تا پایان جنگ نمی گرفت؟ چه کسانی تاریخ این کشور را از ننگ تسلیم و ذلت اسارت در امان داشتند؟

زمانی که ارزش جان مدافعین شرف و ناموس این ملت را نادیده انگاشتید و اخلاص و بی منتی آنها را به حساب "وظیفه" گذاشتید، خشت اول دیوار تکریم ایثار مجاهدان کج نهاده شد که امروز، انتهای آن، نه ثریای عزت و تشکر، که سفلای منت و تمسخر است.

یقین داشتید که همیشه هستند کسانی که از سرخی خونشان، فرش تشریفات دنیای خود را ببافید و به قدر ذره ذره خاک مزارشان، خروار خروار اعتبار و آبرو کسب نمایید و خوب می دانید که چه بد کردید و چه عاقبتی در انتظار این بیداد قرار دارد.

آقایانی که عمر مسوولیتتان بر پشت تریبونها یا بر فراز منابر به سخنوری گذشت! چگونه در زمان تاختن اسب کلام، شهید و جانباز تاج سرند ولی همین که گامتان به میان آنها می آید و حق حیاتشان با وظایف شما طلاقی می یابد، به تیغ بی رحم تهمت "زیاده خواه" و طعنه "طلبکار" رانده می شوند؟

آقایان خفته در بسترهای گرم و نشسته بر کرسی های نرم! چه بخواهید و چه نخواهید ، داغ ننگ این تغافل بر پیشانی شماست و تا نفس های سخت این عزیزان هست و تا خانواده های مظلوم آنها وجود دارند، پرونده خیانت و نان به نام ایثارگران خوردنتان، قطورتر خواهد شد.

و اما بعد...می خواهم با کسانی سخن بگویم که در دل سوزی دارند و در سر سودای خدمتی.

در کفر آمیزترین دولتها و باطل ترین مرام ها، آنهایی که کوچکترین گامی برای توسعه استثمار بر می دارند و در دیگر مناطق جهان به عنوان سرباز، با هزار و یک امکانات، به قتل و غارت و تجاوز می پردازند، با دریافت مدال شجاعت و وطن پرستی، از عالی ترین موهبتهایی که می توان به یک شهروند داد، بهره مند می شوند.جان سربازان آنقدر برایشان مهم هست که همه چیز را در خدمت حفظ جانشان به کار می برند نه اینکه بی ارزش ترین کالای بازارشان، جان سربازانشان باشد.متصف شدن به صفت سرباز (نه جانباز، نه ایثارگر، نه شهید که آنها با همه این مفاهیم بیگانه اند) به معنای رسیدن به محترمترین شأنیت آن اجتماع است.

آقایان! با این اوصاف آیا رواست که وقتی ما ادعای مسلمانی داریم و بنیان فرهنگمان ریشه در عاشورا دارد و شهادت و ایثار را کمال انسان و باب جهاد را باب خواص خدا می دانیم و یقین داریم مشتری جان مجاهدان، ذات اقدس الهی است ، در قبال آنهایی که برای دفاع از شرف و حیثیت و ناموس و دین این مرز و بوم از همه چیز خود گذشتند، این چنین بی تفاوت باشیم؟

ما خوب می دانیم که این عزیزان و خانواده هایشان با خدا معامله کرده اند و بی شک جایگاه آنان نزد خدا محفوظ است ولی یک قسمت از حرکت آنان به ما مربوط می شود و آن، دفاع از شرف و ناموس ماست و خموش بودن نسبت به این دین، غیر انسانی ترین و غیر اخلاقی ترین کاری است که ممکن است انجام دهیم.

آقایان! تا حال با خود اندیشیده اید که جوانان امروز وقتی این سردی و سنگ صفتی را از مسوولین بی کفایت می بینند، چه احساسی پیدا می کنند؟ آیا بعید است که از شوق جان فشانی و ایثار در راه وطنشان دست بکشند؟

کمترین کاری که می توان امروز انجام داد و طبیعی ترین حقی که می تواند ادا نمود، این است که کلیه رزمندگان حاضر در مناطق و عملیات های توأم با حملات شیمیایی ، مورد معاینه پزشکی قرار بگیرند و در اسرع وقت اسباب درمان آنها (بدون هیچ منت و طعنه ای ) مهیا شود. چون بسیاری از رزمندگان به عوارض گازهای شیمیایی مبتلا هستند ولی مرور زمان، نشانه ها را زنده می کند و متاسفانه سیر درمان این عزیزان به گونه ای است که با بروز اولین عوارض و اقدام برای درمان، گذر از خوان اثبات شیمیایی بودن بیماری، آغاز می شود که معمولا تا پایان این گذر، آن عزیز دار فانی را وداع گفته است.

متاسفانه دروغ پردازیها و منت های بیشمار متولیان امر، ذهن قاطبه مردم را منحرف کرده و همه گمان می کنند، عالم و آدم در خدمت به ایثارگران و خانواده هایشان از هم سبقت می گیرند، در حالی که نمی دانند در این تشکیلات که کرور کرور پول می آید و قرار بود خدوم این کاروان قهرمانان ملی و مذهبی باشند، جانباز و شهید و خانواده هایشان محلی از اعراب ندارند و "خیر" که هیچ "شر" نرسانند هنر کرده اند.

کاری دیگر نیز می توان انجام داد. البته اگر بعضی ها نگران جیب هایشان نشوند، با تصویب قانونی ، هر کسی که نقشی در دوران دفاع مقدس داشته (چه حاضران، چه والدین و چه خانواده انها) به طور طبیعی در چرخه امکانات دولتی و اجتماعی قرار بگیرند.عین همان کاری که برای مدال آوردن میادین جهانی، المپیک و المپیادها کرده اند. گمان نداریم حرمت حافظان انسانیت و جویندگان حیات طیبه و قهرمانان بی مدال میادین الهی از دیگر نام آوران کمتر باشد که در حقیقت همه آن مدال ها و مدال آوران از طفیل وجود این ایثارگران می باشد.

ذکر یک نکته خالی از لطف نیست که تعمدا در این مجال اشاره ای به نقش دول اروپایی و دیپلماسی خارجی دولت نشده است، چون اعتقاد داریم مجازات هر کسی که در مسیر تامین سلاح های شیمیایی دست داشته، باری از دوش متولیان امر کشورمان کم نمی کند و آنقدر بعضی ها خیانت کرده اند که گمان می رود اگر فلان کشور بخواهد غرامت بدهد، چیزی به خانواده های مصدومین نخواهد رسید.

وقتی مسوولین خودمان کاری انجام نمی دهند و مست و مدهوش بی خیالی خویشند، از اجنبی انتظار یاری داشتن بی عقلی محض است. از نقش مدعیان دفاع از حقوق بشر گفتن هم که طنز است بالاخص داخلی ها که سرشان در آخور تفکر همان دول اروپایی است و جز بی دردی، دردی ندارند و اگر همه چیز را بفهمند که نمی فهمند، با شهید و جانباز و غربت و مظلومیت خانواده هایشان کوچکترین نسبتی ندارند.

امیدواریم آنهایی که در مقام تکریم یاد و نام ایثارگران نشسته اند و از تبعات نام آنها نامی یافته و نانی خورده اند، بیدار شوند و به یاد آورند که این چند صباح حیات هم تمام می شود و مقام اگر ماندنی بود به آنها نمی رسید.

اگر مظلومیت و غربت مدافعین ملت، دامانشان را در این سرا نگیرد ، بی شک در ابتدی صراط ، مسیر عبور بر ایشان مسدود خواهد بود. باز هم می گوییم آقایان بی کفایت گمان می برند که شهید و جانباز محتاج عمل به تکلیف آنهایند که شهید میهمان سیدالشهدا(ع) است و جانباز همنشین ابالفضل العباس(ع) و خانواده هایشان، همراه زینب کبری(س) هستند.

آقایان با انجام وظیفه خود می توانند اندکی از شرمندگی مغفول خویش را بکاهند و ذره ای آبرو برای روز حساب خویش دست و پا کنند.

زان روز که من باخته ام نرد محبت / دانسته ام آخر به کجا کار کشیده

جز شربت لطف تو نداریم تمنا / حلوا به کسی ده که محبت نچشیده

منبع: خبرگزاری مهر

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo