شهید آوینی

 
(در حاشیه تجمع جانبازان مقابل نهاد ریاست جمهوری) جانبازان را دریابید
روز یکشنبه عده ای از پیشکسوتان جهاد و شهادت در میدان پاستور و مقابل نهاد ریاست جمهوری جمع شدند تا با یک همصدایی حقوق فراموش شده خود را به اطلاع رئیس جمهور محبوب خود برسانند. گزارش کامل این تجمع روز گذشته منتشر شد . اما در حاشیه این اتفاق موارد و مسائلی هم بود که نباید از نظر دور داشت.

آنچه درپی می‌آید حاشیه نگاری خبرنگار گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر است از این تجمع :

- یکی از همسران جانباز در حالیکه از شدت ناراحتی و نگرانی از وضعیت جانبازان و فرزندان آنان گریه می کرد به مسئولین نهاد ریاست جمهوری گفت: ما دکتر احمدی نژاد را به خاطر اینکه از خودمان و از طبقه پایین جامعه بود انتخاب کردیم  به امید اینکه او بیاید و مشکلات طبقه محروم و جانبازان و خانواده شهدا را بر طرف کند اما نمی دانستیم که او باز دکتر دهقان را که اکثر جانبازان و خانواده شهدا از مدیریت او گله مندند، ابقاء می‌کند. چه شبهایی که با نذر و نیاز به درگاه خدا خواستیم که دکتر احمدی نژاد انتخاب شوند و بسیاری از خانواده شهدا و جانبازان صلوات و روزه نذر کردند.

- برخی از همسران جانباز درحالیکه کودکان شیرخوار خود را در طول این تجمع 6 ساعته در آغوش داشتند، وضعیت نابسامان و بغرنج جانبازان اعصاب و روان و خطراتی که این گروه  و خانواده هایشان را تهدید می کند ، برای مسولین نهاد ریاست جمهوری تشریح کردند. یکی از همسران جانبازان در همین زمینه گفت : جانبازان اعصاب و روان را زیر 50درصد نگه می دارند تا امکانات کمتری به آنان تعلق بگیرد در صورتی که حضور فعال در اجتماع برای این گروه به مراتب سخت تر می باشد. 

- خانمی که هم خودش جانباز وهم شوهرش جانباز شیمیایی و اعصاب و روان بود به خبرنگار گروه فاع مقدس مهر گفت:شوهرم در کوهستان های کرمانشاه بر اثر عوارض شیمیایی در حالی که خون بالا آورده بود شهید شده است ولی بنیاد شوهرم را به عنوان شهید قبول ندارد من با هشت بچه و با این حقوق کم چطور امرار معاش کنم.

- جمعیت گاهی همصدا شعارهایی سر می‌دادند . برخی مطالبی را نوشته و به دست گرفته بودند .شعارها و پلاکاردها نشان از سرباز کردن زخمی کهنه دارد: " درصدهای واقعی را به جانبازان بدهید"،" مدیران  ضعیف باید برکنار شوند" ، " دهقان باید برکنار شود". 

- روی تعدادی از پلاکاردها این جملات نوشته شده بود" رئیس جمهور: می شود و می توانیم...  جانبازان: آنان نمی توانند( مسئولین بنیاد شهید و امور ایثارگران) " بر روی یکی دیگر از پلاکاردها نوشته شده بود: "علت ابلاغ دستور العمل جدید مبنی بر کاهش درصد جانبازی چیست؟! در حالیکه ماهیت ضایعات جانبازی روند ناتوان کننده و پیشرونده دارد و افزایش سن نیز مزید بر علت می باشد... دکتر عراقی زاده باید پاسخ دهد".

- جانبازی نوشته‌ای را بدین شرح مقابل خود گرفته و ایستاده بود : «جانبازان اعصاب و روان را دریابید . درحالیکه گروه کثیری از جانبازان اعصاب و روان به دلیل ماهیت بیماری از اشتغال محروم هستند بنیاد با بهانه‌های واهی مانند درصد کمتر از 25% بسیاری از خدمات را از ایشان دریغ می‌دارد . و نتیجه چیزی جز فقر و فلاکت خانواده نیست . خانواده جانبازان اعصاب و روان چه گناهی کرده‌اند؟»

- بعضی از جانبازان 70% قطع نخاعی که با وجود درد بسیار خود را به محل تجمع رسانده بودند در ساعات پایانی به علت فضای سنگین محل دیگر تحمل جو حاکم بر سالن ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری را نداشته، دچار مشکلات تنفسی شدند و حال عمومی شان بد شد .

- یکی از همین جانبازان قطع نخاعی که به بیماری MS نیز دچار بود حالش وخیم شد و مسوولین نهاد ریاست جمهوری مجبور شدند به اورژانس اطلاع دهند و به دستور پزشک برایش سرم وصل کردند. این جانباز را همسر و خواهرش با کمک یکدیگر نگهداری می کردند . خواهر این جانباز که حدود 50سال سن داشت به مسئولین نهاد ریاست جمهوری گفت: من یک خواهرم نمی توانم رنج برادرم را ببینم. برادرم جوانی رشید بود که به جنگ رفت تمام این کسانی که اینجا جمع شده اند برادران من هستند فرقی نمی کند نمی توانم ببینم که برادرم در حاشیه تهران در بیابان در حالیکه هیچ امکانات گرمایشی در خانه ندارد در این زمستان با این وضعیت زندگی می کند. من و همسر برادرم از او نگهداری می کنیم. چرا باید به خاطر اینکه او را به دیدار رهبری نبرده اند در مقابل تلویزیون این برنامه را ببیند و اشک بریزد چرا گلچین می کنند. من دکتر دهقان را هم که نمی‌توانم ببینم . دکتر دهقان که در ساختمانهای تو در تو ، پشت میز نشسته و حتی ورود و خروجش از یک در مخفی است که نمی تواند درد ما را بفهمد و درک کند. پس این جانباز دردش را به چه کسی بگوید ؟

- یکی از همسران جانباز اعصاب و روان که از شدت ناراحتی چهره اش سرخ شده بود و بغض این سالها صدایش را خش‌دار کرده بود  خطاب به مسئولین نهاد ریاست جمهوری و بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: چرا ما را نگهبان جانبازانی قرار دادید که حتی کنترل آنان در آسایشگاه ها مشکل است و خود در پشت میزها نشسته اید و از درد ما خبر ندارید و 35درصد جانبازی را به آنان می هید که درواقع هیچ چیزی به آنان تعلق نمی گیرد و آنان عملا قادر به هیچ کاری نیستند و فرزندان آنان از شدت ناراحتی روحی و مشکلات معیشتی دست به خودکشی می زنند .همسران جانباز با عشق و علاقه از همسرانشان پرستاری می کنند اما بارها به مسئولین بنیاد گفتیم از ما که گذشت لااقل به بچه های ما رسیدگی کنید تا آنان از دست نروند. ما در اوج جوانی همسران برومند خود را به جبهه ها می فرستادیم اما این درست نیست که حالا از پا افتاده اند بیشتر آنان را له کنیم . بحث خورد و خوراک و شکم نیست بحث حرمت آنان است. در حالیکه آنان روزی شیران جبهه و جنگ بودند الان در عین مظلومیت ما باید شاهد پرپر شدن آنان و فرزندانمان باشم .

- زمانی که دست اندرکاران نهاد ریاست جمهوری اقدام به جمع آوری نامه‌های جانبازان معترض نمودند ، برخی از تجمع کنندگان می‌گفتند : بارها این تجمعات صورت گرفته اما کسی اقدام عملی ندیده . صرف حرف زدن کاری صورت نمی‌دهد. بر فرض شما نامه ها را جمع آوری کنید اولین کاری که می کنید به بنیاد تماس می گیرید و بنیاد یک لیستی از خدماتی که جانباز گرفته برای شما می فرستد بدون اینکه مشکل اساسی ما یعنی پرداخت معوقه های جانبازان، کم کردن درصد ها و ناعادلانه بودن توزیع خدمات را حل کنند.

- عبادی یکی دیگر از مسئولین بخش درمانی جانبازان نیز در مقابل اعتراض تعدادی از تجمع کنندگان نسبت به مشکلات درمانی به آنان می گفت با ارائه مدرک رسیدگی می شود و جانبازان در مقابل حرفهای وی تنها با تکان دادن سر اشاره به تکراری بودن این حرفها داشتند.

- مسئولین رسیدگی به امور شکایات مردمی نهاد ریاست جمهوری در کمال آرامش به سخنان جانبازان گوش می دادند و گاهی در چهره‌هایشان می شد بهت و حیرت را از شنیدن سخنان دردمندانه جانبازان دید. مشخص بود که برخی مشکلات و دردهایی که می‌شنیدند برایشان تعجب آور و باورنکردنی می‌نمود.

- اعتراض به برکناری تعدادی از مدیران لایق که خود نیز جانباز بوده‌اند از دیگر مواردی بود که جانبازان معترض شده و خواستار بازگشت آنان بودند.

- بسیاری از جانبازان نسبت به اخباری که بنیاد درباره طرح جامع خدمت رسانی به ایثارگران منتشر می‌کند انتقاد کرده و اظهار می‌داشتند :  تبلیغات بنیاد در ماه‌های اخیر به شدت زیاد شده در حالیکه این قوانین هنوز به تصویب نرسیده چه برسد به اینکه اجرا شود. 

- در میان تجمع کنندگان جانبازان اعصاب و روان هم حضور داشتند یکی از این عزیزان که جانباز 50%بود به خبرنگار مهر گفت:من در سالهای جنگ در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت میکردم و الان باز نشسته نیروی دریایی هستم وقتی برای حل مشکلات مالی و درمانی خود به بنیاد مراجعه کردم به من گفتند" شما ارتشی ها مال مفت می خورید ما برای تو کاری نمی کنیم" و من را از اطاق بیرون کردند.

- یکی دیگر از جانبازان اعصاب روان ادامه داد: من در یکی از حملات عصبی ام همسرم را از ناحیه کلیه مجروح کردم که الان در بیمارستان بستری است . حالم اصلا خوب نیست . وضعیت مناسبی هم ندارم .  صاحب خانه قرار است فردا بیرونم کند و با این همه مشکلات واقعا درمانده شده ام.

- برخی از جانبازان اعصاب و روان هم که دیگر تحملشان تمام شده بود کنترل خود را از دست دادند و با فریاد و گریه خواستار حل مشکلاتشان شدند.

- یکی از این جانبازان در گفتگو با پزشکی که در سالن حضور داشت گفت: من از ناحیه چشم جانبازم و دوچشمم نابیناست و ناراحتی اعصاب و روان و شیمیایی هم دارم .هم اکنون قصد دارند درصد مرا کاهش دهند و 40%کنند وقتی از آنها دلیل خواستم به من گفتند"مگر کوری نمی بینی کمیسیون در موردت چه نوشته است"گفتم  بله کورم وبرای راحتی تو وخانواده ات جنگیدم و دوچشمم را از دست داده ام.

- یکی دیگر از جانبازان اعصاب و روان که در دوران دفاع مقدس فرمانده گردان بوده با اندامی تنومند با زبان آذری فریاد می زد: یا ما را بکشید و اعدام کنید یا به قولهایی که می دهید عمل کنید. مگر دیگر چند سال دیگر ما زنده ایم؟ اینهمه می گویید درست می شود بعد از مدت‌ها تازه ما باید روی درصد صحبت کنیم و چانه بزنیم؟ من که روزی فرمانده گردان بودم باید الان دست گدایی به طرف کمیته امداد دراز کنم؟!

- یکی از همسران جانباز مردی را نشانمان داد و گفت: این مرد را می بینی این جانباز اعصاب و روان است که پسر نوجوانش را کشته و پسر دیگرش را ناقص کرده و همسرش نیز به دلیل نارسایی کلیه در بیمارستان بستری است و خودش در آسایشگاه نگهداری می شود در حالیکه برای این فرد 35درصد تعیین کرده اند!

- یکی دیگر از همسران جانبازان خطاب به مسئولین گفت : فرزندان ما را در مدارس شاهد ثبت نام نمی کنند. ما خودمان باید هم از همسرانمان نگهداری کنیم و هم مشکلات تربیتی و تحصیلی بچه هایمان را به تنهایی به دوش بکشیم و بنیاد در این زمینه هیچ کمکی نمی کند . مدارس شاهد می گویند فرزندان جانباز بالای پنجاه درصد را ثبت نام می کنیم! بچه های ما با سختی و در محیط متشنج درس می خوانند و وارد دانشگاه می شوند اما باید زخم زبان دیگران را هم که می گویند سهمیه داشتید و قبول شدید بشنوند و تحمل کنند.

-در میان جمعیت یکی از جانبازان، نوجوانی سبزه با چشمانی بادامی را که مظلومیت در نگاهش موج می زد نشان داد و گفت این پسر یکی از جانبازان 70% است که چند وقت پیش پدرش به دلیل مشکلات اقتصادی و بی توجهی بنیاد خود را حلق آویز کرده و بنیاد می گوید چون این جانباز خودکشی کرده به شما چیزی تعلق نمی گیرد و این نوجوان 14ساله با هفت خواهر و برادر دیگر در فقر مطلق به سر می برند .

- عسگر آبادی تنها فرد از میان مسئولین بنیاد شهید و امور ایثارگران بود که از شنیدن دردهای جانبازان و گریه همسران آنان بسیار برافروخته شده بود و سعی می کرد مانع ریزش اشکهایش شود . در میان جمعیت می گشت و به سراغ آنان می رفت تا مشکلاتشان را بگویند و جانبازان اعصاب و روان را که کنترل خود را از دست می دادند با کمال محبت به آرامش فرامی خواند.

- وقتی از جانبازان و همسران آنان از طرح جامع خدمات رسانی به ایثارگران سوال کردیم اکثر آنان اظهار بی اطلاعی کرده و می گفتند: بر فرض که چنین طرحی باشد یعنی چه؟ این هم مثل قوانین دیگر که انجام نمی شود... همه حرف است. لازم نیست قانون جدید تصویت کنند . همان قانون‌های قبلی هم اگر درست اجرا می‌شد هیچکدام از این مشکلات امروز وجود نداشت . بنیاد اگر دنبال این طرح و لایحه است ، حتما به دنبال آنست که دست خود را نسبت به قوانین قبلی بازتر کند. نمونه‌اش هم اینکه می‌گویید این لایحه برای جانبازان بالای 25% است . بروید ببینید چقدر جانباز درصد پائین هست که در مشکلات دارند غرق می‌شوند.

- وقتی از مرکز هاتف که بنیاد شهید و امور ایثارگران برای رسیدگی به مشکلات جانبازان و خانواده شهدا راه اندازی کرده است سوال کردیم ، حرفهای دیگری شنیدیم: "برو خدا پدرت را بیامرزد این حرفها یعنی چه"؟، " هزار بار تماس گرفتم یکی را جواب ندادند"،" سرکاری است آنقدر جانباز را می پیچانند تا خودش صرفه نظر کند"،"حرف زیاد است عمل نیست"،"بعد از چندین بار نامه و تماس می گویند: کاری از دست ما ساخته نیست"، " آنها این مرکز را برای این تبلیغ کردند که دیگر جانبازان را نبینند و جانبازان برای مسائلشان مراجعه نکنند"، "خودمان مراجعه می کنیم رسیدگی نمی کنند آنوقت با تلفن می خواهند مشکلمان را حل کنند؟!"

- در پایان تجمع، ایثارگران از مسئولین ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری که تا آخرین ساعت میان جانبازان و خانواده هایشان حضور داشته و به سخنان حاضران گوش فرا دادند،  تشکر کردند.

 

منبع: خبرگزاری مهر

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo