بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

شعر و شاعران در نزد بزرگان دين

فقها امت اسلامى و زعماى مذهب نيز از سيره ائمه معصومين "ع" پيروى كردند، و در راه خدمت به دين، و حمايت از حريم و ناموس مذهب، و حفظ و حراست ماثر اهل بيت بپاخواستند تا در مجتمع خود نام ائمه را رواج دهند، نسبت به شعراى اهل بيت توجه مى نمودند و با دادن جايزه موجبات تشويقشان را فراهم ميكردند و چنانكه به تاليف كتب فقهى، و معارف اسلامى اهميت ميدادند، به تدوين كتب شعرى و تشريح فنون ادبى مى پرداختند تااصول شعر و ادب تقويت شده جاويد بماند.

شيخ عظيم الشان و بزرگوار ما، مرحوم كلينى كه بيست سال عمر خود را در راه تاليف كتاب "كافى" صرف نمود، كتابى دارد شمتمل بر اشعارى، كه در وصف اهل بيت سروده شده، و عياشى، عالم بزرگى كه داراى كتب بسيارى است در فقه شيعه، كتابى هم به نام "معاريض الشعر" دارد و مرحوم صدوق، آن جانباخته احياى فقه و حديث، داراى كتاب شعرى است. و مرحوم جلودى،شخصيت بارز شيعه در بصره، كتابى دارد كه هر چه شعر درباره على "ع" سروده شده در آن جمع نموده است.

استاد طايفه شيعه، در الجزيره، ابوالحسن شمشاطى مولف "مختصر فقه اهل بيت" كتابى گرانبها در فنون شعر دارد. و معلم امت اسلامى شيخ عظيم المنزلت ما، مرحوم مفيد، كه خدمات ارزنده او نسبت به اسلام و مسلمين بر احدى پوشيده نيست كتابى دارد، در مسائل مربوط به شعر و شاعرى.

سرور طايفه، سيد جليل القدر مرحوم سيد مرتضى "علم الهدى" داراى ديوان مفصل شعرى است به علاوه در فنون شعر تاليفات نفيسى دارد و جز اين عده از فقهاى ارزنده شيعه كه ذكر كرديم فقها و علماى ديگر شيعه هم مشوق اين راه بوده اند و علماى بزرگ پيوسته در اعياد مذهبى، از قبيل روزهاى وفات آنان شعرا درمجالس گرد ميامدند و مرثيه سرائى ميكردند و بدينوسيله مكتب اهل بيت را احيا مينمودند و دلهاى شنوندگان را از مهر و محبت به اين مجالس مورد احترام و تكريم بودند و جائزه هاى شايسته اى به آنها اعطا ميشد، تازه اين اجر دنيوى ايشان بود در حاليكه اجر و پاداش اخروى آنها نزد خداوند ثابت و برقرار بود.

اين روش و گرايش نيكو، در بعضى از اعصار بيشتر از عصر ديگر رونق مى يافت و مورد عنايت بيشترى قرار ميگرفت و در مردم نشاط واحساسات بيشترى حس ميشد و نتائج گرانبهائى نصيبشان ميگشت، دوران سرور بزرگ ما آيه الله بحر العلوم و استاد گرانقدر مرحوم كاشف الغطا را مى توان از دوره هاى رونق مكتب اهل بيت شمرد.

اما اين زمان چطور؟ آيا چنان مجالسى بر پا ميگردد كه احيا مكتب آنان گردد؟

بايد براى بيان حال اين عصر به اين شعر تمسك جست

آن محفلها تهى گشت و محفل نشينان پر شور ونشاط به سراى ديگر رهسپار شدند. و آن سان كه بر محفل نشينان جور و ستم نمود و پراكنده شان كرد خود نيز پراكنده و نابود گشت.

آرى از دودمان پاك پيامبر، ميتوانيم، پيشواى مجدد امت آيه الله شيرازى ساكن سامرا را نام ببريم كه امت اسلامى در زير سايه آن رادمرد اسلام آرميده بودند و رشته رهبريش جهان اسلام را در بر گرفته بود.

آن مرد بزرگ در ايام "اعياد و وفيات" پيوسته محافل و مجالس دينى تشكيل ميداد و ادبا و شعرا نامى نواحى مختلفه در آن مجالس شركت مى جستند و با انشا قصائد خود مورد عواطف ايشان قرار ميگرفتند و از تشويقها و عطاياى آن بزرگوار بهره مند شده و سپس به جايگاه خود باز ميگشتند ولى افسوس كه:

آنانكه در سايه شان همه زندگى خوش داشتند، رفتند.

يكى از نمونه هاى اين درگاه اينكه:

شاعر روشن دل اهل بيت عصمت، سيد حيدر حلى، دريكى از مراسم مذهبى قصيده شيوائى سرود و آهنگ درگاه سيد شيرازى نمود، پس از برگزارى مجلس سيد قصد داشت 2. ليره عثمانى به عنوان صله، به سيد حيدر بدهد، ولى بعد از اينكه قضيه را با عموى خود حاج ميرزا اسماعيل در ميان گذاشت، وى صلاح نديد، كه كم است: گفت: "او شاعر دربار هل بيت است و اين مقدار زيبنده مقام ايشان نيست، سيد حيدر از امثال دعبل و حميرى و نظاير اين دو برتر ميباشد، پيشوايان دين به شاعران زمان خود كيسه هيا پر از طلا ميدادند و سزاوار است شما يكصد ليره بدست شريف خود بايشان بدهيد" و بر اين اساس آيه الله بزرگ و مرجع عاليقدر شيعه به زيارت سيد حيدر رفت و مبلغ صد ليره، به عنوان صله با كمال تجليل و احترام به سيدحيدر مرحمت فرمودند و دست شاعر اهل بيت را بوسيدند.

اين داستان شگفت را جمعى كه در آن دوران طلائى مى زيستند از جمله فرزند گرانقدر ايشان آيه الله ميرزا على آقا نقل نموده اند و خود فرزند هم به پيروى از روش پسنديده پدر باين نحو مجالس عنايتى خاص داشت و شعرا را به اين مجالس

دعوت و تشويق مى نمود و به وسيله ايشان اين روش در نجف اشرف معمول گرديد.

و ما، نمى توانيم بيش از اين در اين زمينه سخن گوئيم و اين مختصر اشاره هم به منزله آه سوزانى بود كه از سينه دردناك بر خاست و حسرت و اندوهى است كه از دلى افسرده، بيرون ريخت، اكنون كه زمان ما اين سيره ترك شده و از فوائدش محروميم و در نتيجه نه شورى در مردم ايجاد ميشود ونه نشاطى در مردم مشاهده ميگردد و با نيروهاى فساد و تباهى هيچ ستيزى نميشود.

آرى روزگار، داراى فراز و نشيب است. اكنون شعر و ادل، چون دوران جاهليت به سير قهقرائى مبتلا شده و آنچه سروده ميشود پيرامون مطالب مبتذل و اوهام و افسانه هاى عشقى مسموم كننده است، دوران درخشان شعر سپرى شده ديگر ما آن ارزندگانيكه يك دنيا مفهوم را در غالب شعر به مردم ميدادند نمى يابيم و نه آن فقهاى ارزنده پيداهستند، ديگر چه ميشود گفت در جائيكه اطاعتى در بين نباشد.

روش ما در اين كتاب چنان است كه هر جا به شعرى از شعراى قرن اول بر خورديم كه مشتمل فضائل آل الله باشد ذكر ميكنيم و درو شرط را رعايت ميكنيم يك اينكه آن فضائل ياد شده در قرآن وحديث موجود باشد و ديگر اينكه از طريق اهل سنت به ما رسيده باشد، اميد چنان است كه اهل بحث و تحقيق بدينوسيله به موقعيت شعراى ما پى برند كه چه مقدار به قرآن وحديث احاطه داشته اند.

عبدالحسين امينى

و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمين:

وآخرين سخن ما اينكه: ستايش مخصوص ذات خداوند، پروردگار عالميان است.

next page

fehrest page

back page

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved