اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 55681 |
نام:
شهاب
شهر:
اميد به رحمت خدا
تاریخ:
6/27/2008 4:21:43 PM
کاربر مهمان
|
.:: ربناالله ::.
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد. (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مىكنند، مىكشند و كشته مىشوند. اين وعده حقى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده. و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كردهايد. و اين است آن پيروزى بزرگ! توبه_111
|
|
| 55680 |
نام:
بنده خدا
شهر:
بروجرد
تاریخ:
6/27/2008 3:59:28 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه یاران شهر دل
بازم یه جمعه دلتنگ دیگه .تا ببینم کدوم جمعه می یاد که...........
زهر شیرین
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم
وگر هر لحظه رنگی تازه گیری
به غیر از زهر شیرینت نخوانم .
تو زهری زهر گرم سینه سوزی
تو شیرینی که شور هستی از توست
شراب جام خورشیدی که جان را
نشاط از تو غم از تو مستی از توست.
به آسانی مرا از من ربودی
درون کوزه غم آزمودی
دلت آخر به سرگردانی ام سوخت
نگاهم را به زیبائی گشودی
بسی گفتند :« دل از عشق برگیر !
که نیرنگ است و افسون است جادوست!»
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که اوزهر است اما نوشداروست!
چه غم دارم که این زهر تب آلود
تنم را در جدائی می گدازد
از آن شادم که در هنگامه درد
غمی شیرین دلم را می نوازد.
فریدون مشیری .
اللهم عجل لولیک الفرج .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
عصر جمعه تون بخیر و شادی بزرگان. ما رو هم دعا کنید.
|
|
| 55679 |
نام:
سيد محمد حسين
شهر:
تهران
تاریخ:
6/27/2008 3:17:10 PM
کاربر مهمان
|
لاغر و شکسته ، روی ویلچر ، انگار نخاعش قطع شده بود .
پسر جوانی رفت جلو ، سلام کرد . ضبط را گرفت جلویش .
لطف می کنید حالا که جنگ تموم شده از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یه خاطره بگید ؟
نگاهمان کرد .
- خاطره !؟
من هیجده ساله روی این صندلی چرخ دار هستم ، اين خاطره خوبه ؟
|
|
| 55678 |
نام:
زهره حبيب‌پور زواره
شهر:
زواره
تاریخ:
6/27/2008 2:04:41 PM
کاربر مهمان
|
خدايا پس چرا آقامان صاحب الزمان نيامد
|
|
| 55677 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
6/27/2008 1:42:16 PM
کاربر مهمان
|
تو به حال من مسکین به جفا می نگری
من به خاک کف پایـت به وفا می نگرم
|
|
| 55676 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
6/27/2008 1:04:32 PM
کاربر مهمان
|
*برای کنکوری‌ها و یک اعتراف! (با اندکی تلخیص)
سال هفتاد و دو ، فکر می‌کنم همین روزها بود و من امتحان کنکور داشتم.با خودتون می‌گید حتماً داشتی خرخونی! می‌کردی و به شدت اضطراب داشتی و...
برای اولین بار باید در حرف دل اعتراف کنم که من شب امتحان کنکور تا ساعت نه شب مشغول بازی فوتبال در _ جام بچه‌های محله! _ بودم و شاید تنها کسی که خیلی اضطراب داشت، مادرم بودند که هرچند دقیقه یکبار صدایم می‌کردند و یادآوری این موضوع که:
پسر! فردا هشت صبح امتحان کنکور داری و من در پاسخ می‌گفتم: _ فقط یک گل دیگه...! _
عجب دورانی بود، بهترین روزهای زندگی قبل‌از ورود به دانشگاه!
غرض از این اعتراف! اینکه هرچی خوندید دیگه بسه، توکل کنید به خدا و با خیالی راحت و با آرامش برید سر جلسه امتحان، اگر قرار باشه قبول بشید مطمئناً از اول مهر لقب آقا یا خانم دانشجو را همراه خواهید داشت و اگر هم قرار نباشه، تا سال آینده با نام آقا یا خانم پشت کنکوری صفا خواهید کرد.
و باز یک اعتراف دیگه: با اینکه درسم بد نبود، سال دوم دانشگاه به سرم زد که انصراف بدم که البته منصرف شدم! دلایلش زیاد مهم نیست، ولی نکته مهم اینه که، همه چیز کنکور و دانشگاه نیست.
شاید دانشگاه راه کوتاه‌تری برای رسیدن به موفقیت باشه، ولی اولین و آخرین راه نیست.
آدم‌هایی را دیده‌ام که چهار کلاس سواد هم شاید نداشته باشند ولی دلی روشن و شخصیتی والا داشتند و برعکس، دکترهایی را دیده ام که به نظر من، بود و نبودشان برای جامعه و حتی شخص خودشان هیچ فرقی نمی‌کنه.(ضمن عرض ادب و احترام به _ چه فرقی می کنه _ ی عزیز و همه ی بچه های باصفای حرف دل.)
چقدر خوبه عمق نگاهمان به زندگی وسیع باشه و در کنکور و دانشگاه خلاصه‌اش نکنیم.
انشا الله همگی موفق باشید.
یک پیش بینی:
اعضاء کنکوری حرف دل از امروز و فردا میان تو حرف دل و تابلو می شن می گید نه؟!
شاهد باشید.
نتیجه ی اخلاقی:
...الهی و ربی من لی غیرک...
|
|
| 55675 |
نام:
صادق
شهر:
قم المقدسه
تاریخ:
6/27/2008 11:38:33 AM
کاربر مهمان
|
بسم رب الشهداء والصدیقین
سلام علیکم جمیعا
امیدوارم که حال همه پرچمداران قلعه خوب باشد.
اقا شهاب ما چطوره . . . . .
. . .
.
گل نرگس فدای رنگ و بویت .. نسیبم کی شود دیدار رویت
..
یه نمایشگاهی تو مجتمع امام خمینی قم برگزار شده
با عنوان بانوان کار افرین قم ...
ما هم یه غرفه داریم. . .
خوشحال میشم تشریف بیارین. .
در خدمت هستیم فقط قبلش هماهنگ کنید ....
.
جنب گلزار شهدا مجتمع امام خمینی ....
....
....
....
|
|
| 55674 |
نام:
سارا
شهر:
مشهدالرضا
تاریخ:
6/27/2008 8:43:45 AM
کاربر مهمان
|
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم ….
اللهم عجل لولیک الفرج
خدایا به درگاهت با استغاثه میخواهیم دیدار بهترین بندگانت امام زمانمان رو روزیمان بگردانی
آمین
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم ….
|
|
| 55673 |
نام:
میم
شهر:
نای
تاریخ:
6/27/2008 12:13:50 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بسا کسا که به عشقت بسوختند
سری به خاکستری بزن مولا.....
آخر ای سرو روان بر ما گذر کن یک زمان
آخر ای آرام جان بر ما نظر کن یک نظر
|
|
| 55672 |
نام:
نگیسا
شهر:
تهران ولی اردبیل
تاریخ:
6/26/2008 11:54:21 PM
کاربر مهمان
|
دلم خیلی چیزها می خواد رفتن به خانه ی خدای مهربانم که همه ی موفقیت هامو مدینشم رفتن به پابوس امام رضا که ۸ ساله نرفتم و خیلی چیزها که نمی توان در این چند سطر جای داد اما از همه مهم تر ظهور امام زمان (عج) است دلم می خواهد دوباره به تهران برگردم دلم می خاد دوستامو که تو مدرسه ی شهید آوینی می شناختمشون رو دوباره ببینم
آه ........
|
|
