تهديدات و فرصتهاي بينالمللي جمهوري اسلامي ايران
شناخت دقيق و صحيح فرصتها و تهديدات فراروي نظام جمهوري اسلامي
ايران، در كنار بررسي ضعفها و قوتهاي آن، توانايي لازم را براي حفظ و افزايش منافع
و اهداف ملي و بالا بردن توان امنيت ملي فراهم مينمايد.
شناخت دقيق و صحيح فرصتها و تهديدات فراروي نظام جمهوري اسلامي ايران، در كنار
بررسي ضعفها و قوتهاي آن، توانايي لازم را براي حفظ و افزايش منافع و اهداف ملي و
بالا بردن توان امنيت ملي فراهم مينمايد. شكستها و ناكاميها در عرصه داخلي و
خارجي عمدتاً به تحليل نادرست از ماتريس فرصت و تهديد از يكسو و ضعف و قوتهاي نظام
از سوي ديگر برميگردد.
در مدلهاي تحليل سياسي، يكي از روشهاي تحليل مسايل سياسي روز، مدل مديريت
استراتژيك يا «SWOT» ميباشد. در اين مدل با شناسايي قوتها و ضعفها، فرصتها و
تهديدها و ترسيم ماتريس مربوط به اتخاذ موقعيت راهبردي به تعيين يكي از رويكردها و
راهبردهاي تهاجمي، تدافعي، رقابتي و محافظهكارانه اقدام ميگردد.
تعاريف تهديدها و فرصتها: تهديد در لغت به معناي ترساندن و بيم دادن است و در
اصطلاح به معناي هر چيزي كه ثبات و امنيت يك كشور را به خطر اندازد، همچنين تهديد
هر اقدام و تحرك بالقوه و احتمالي سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي كه موجوديت و
اهداف حياتي فرد، نهاد يا كشوري را به خطر بيندازد، و نيز موانع و چالشهايي كه ما
را از رسيدن به هدف بازداشته و يا باعث كاهش سرعت ما در دستيابي به آن گردد اطلاق
ميگردد.
فرصتها به معناي وجود زمينه يا شانس مطلوب در محيط بيروني براي فرد، سازمان و يا
كشوري كه از طريق بهرهبرداري آن، ميتوان به نتايج يا عوايد قابل توجهي دست يافت.
همچنين فرصتها شرايطي ميباشند كه به كشورها اين توانايي را ميدهد كه با بهرهگيري
صحيح از آنها، اهداف ملي خود را كسب و تهديدات را دفع نمايند.
پيش از احصاء فرصتها و تهديدهاي فراروي ايران به اهداف استراتژيك رواني آمريكا عليه
جمهوري اسلامي ايران اشاره ميگردد. مهمترين اهداف ياد شده عبارتند از:
1- ارائه چهره مخوف و خطرناك از اسلام و جمهوري اسلامي در نزد افكار عمومي جهان
بخصوص غرب.
2- ناكارآمدي دين در اداره جامعه و چالش مشروعيت نظام جمهوري اسلامي.
3- ارائه تصوير آرماني از ارزشهاي آمريكايي و ليبرال دمكراسي آمريكايي.
4- ترسيم ايران به عنوان محور شرارت در منطقه و جهان.
5- تلقين به شكلگيري اجماع جهاني عليه ايران.
در بررسي فرصتها و تهديدات بينالمللي فراروي كشور ايران موارد در دو دسته مورد
بررسي قرار ميگيرد.
الف) بررسي تهديدات بينالمللي عليه ايران
1- تهديدات امنيتي: تهديد به حمله نظامي عليه ايران از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي
پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 آمريكا همواره مطرح بوده است. اگر چه گفتماني در
آمريكا مبني بر عدم توانايي حمله به ايران قوي شده است ليكن هنوز از ميز
آمريكاييها خارج نشده است. چماق و پاشنه آشيل حمله به ايران، همواره از سوي دشمنان
انقلاب اسلامي براي تغيير رفتار رهبران ايران و عقب نشيني از مواضع به حق ايرانيان
در طول ساليان گذشته مطرح بوده است.
آنچه حمله آمريكا به ايران را نزد استراتژيستهاي نظامي آمريكا تضعيف كرده سه مسأله
اساسي است:
1- عدم تشكيل ائتلاف قدرتمند عليه ايران.
2- ثبات، انسجام و توانايي جمهوري اسلامي ايران.
3- درگير بودن ارتش آمريكا در عراق و افغانستان.
تاكنون موضوع حمله به ايران به دو صورت توسط صاحب نظران غربي و آمريكايي مطرح شده
است كه شامل:
الف) حمله نظامي تمام عيار به ايران و اشغال خاك ايران، كه براساس تجربه عراق حمله
تمام عيار دشمنان نظام جمهوري اسلامي ميسر نيست.
ب) حمله به تأسيسات هستهاي ايران؛ اين موضوع بارها با هشدار تمام از سوي آمريكا و
رهبران رژيم صهيونيستي مطرح گرديده است، شواهدي نيز وجود دارد كه اين برنامه هنوز
در دستور كار آنهاست.
1- ترديد جدي در دست زدن به چنين اقدامي از سوي استراتژيستهاي آمريكايي وجود دارد.
2- گسترش حضور نظامي بيگانگان: توسعه و گسترش پايگاههاي نظامي آمريكا در منطقه و
اطراف مرزهاي جمهوري اسلامي يكي ديگر از تهديدات خارجي محسوب ميشود. حضور نظامي
آمريكا در منطقه در چند سطح قابل بررسي است.
الف) حضور ارتش آمريكا در افغانستان(10 هزار نفر) عراق(135 هزار نفر) و پاكستان(20
هزا نفر).
ب) گسترش پايگاههاي نظامي شامل 7 پايگاه در عراق، چند پايگاه در افغانستان،
پايگاههاي نظامي در عربستان، بحرين، عمان، امارات، و نيز پايگاههاي نظامي در
آذربايجان، ازبكستان، قزاقستان، قرقيزستان، گرجستان و...
ج) قراردادها و پيمانهاي دفاعي دو جانبه.
د) خريد تسليحات آمريكا توسط كشورهاي منطقه.
هـ) حضور گسترده سازمان سيا و عوامل آن در منطقه.
بنابراين با توجه به خصومت و دشمني آمريكا از ابتداي انقلاب اسلامي با نظام اسلامي،
چنين حضور گسترده و متنوع در منطقه، به عنوان تهديد جدي ايران محسوب ميگردد.
3- افزايش قدرت رژيم صهيونيستي: افزايش حضور رژيم صهيونيستي و تلاش براي نفوذ در
سيستمهاي امنيتي و نظامي كشورهاي همسايه ايران، از چالشهاي مهم امنيتي ايران محسوب
ميشود. روابط گسترده نظامي اين رژيم با تركيه، نفوذ اسرائيل در شمال عراق،
افغانستان، كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز بويژه آذربايجان زمينه را براي كاهش حضور
نظام جمهوري اسلامي ايران فراهم مينمايد.
4- پرونده هستهاي ايران در شوراي امنيت: ارجاع پرونده هستهاي ايران به شوراي
امنيت، يكي ديگر از چالشها و تهديدات عليه ايران است. براساس فصل ششم، شوراي امنيت
مكانيزم مسالمتآميز و نيز براساس فصل هفتم مكانيزمهاي نيمه سخت (تحريمهاي همه
جانبه اقتصادي و سخت(حمله نظامي) را ميتواند عمل كند.
5- پروژه خاورميانه بزرگ: پروژه فوق در حوزه امنيت ملي ايران بوده كه سلطه نويني را
با روش جديد تحت عنوان دموكراسي سازي بر منطقه حاكم ميكنند كه با منافع و امنيت
ملي ايران در تضاد است. آمريكاييها در اين پروژه به دنبال تغييرات اساسي در سطوح
اقتصادي، سياسي، فرهنگي منطقه خاورميانه هستند. بنابراين پروژه فوق ميتواند قابليت
تهديد كنندگي عليه ايران داشته باشد.
6- جنگ نرم: اين تهديد شكل ديگري از تهديدات موجود و آتي دشمنان عليه ايران اسلامي
است در اين جنگ رسانهها مهمترين ابزار ميباشند. سرمايهگذاري سالهاي گذشته غرب در
راهاندازي و حمايت از رسانههاي مخالف و فعال شدن بيش از 30 شبكه تلويزيوني و
ماهوارهاي ضدانقلاب و فعال بودن دهها راديوي متعدد نظير راديو آمريكا، راديو فردا،
راديو آزادي و پخش برنامههاي شبانهروز عليه ايران از جمله آنهاست. حمايت از طيف
روشنفكران دمكراسيساز و ارتباط با برخي چهرههاي افراطي دوم خردادي و نيز برخي
چهرههاي حلقه كيان از ديگر ابزارهاي آنهاست.
در جنگ نرم، مهمترين قوت جمهوري اسلامي ايران يعني ايمان و اعتقاد مردم به اسلام،
انقلاب و آرمانهاي امام خميني و رهبري جمهوري اسلامي توسط رسانههاي ضدانقلاب مورد
هدف قرار ميگيرد.
7- جهانيسازي: پروژه جهاني سازي يكي ديگر از جنبههاي تهديد بينالمللي ايران است.
فرآيند جهاني سازي كه از سوي قدرتهاي غربي بويژه آمريكا جهت يكسان سازي فرهنگ و
عادات ملتها و تضعيف مرزهاي جغرافيايي و فرهنگ و نيز اقتصاد ملي مطرح است از
جلوههاي برجسته تهديدات بينالمللي عليه جمهوري اسلامي ايران ميباشد.
8- ناتوي فرهنگي: مهمترين زمينههاي تغيير رويكرد آمريكا به ناتوي فرهنگي عبارتند
از كارآمدي اسلام در تقابل با هژموني غرب و نيز تناقضات و ناكارآمدي ليبرال دمكراسي
ميباشد. نابودي هويت ملي جوامع بشري، بدست گرفتن سر رشته تحولات سياسي، اقتصادي،
اجتماعي و فرهنگي كشورهاي هدف، مجبور كردن ملتها به پذيرش فرهنگ مبتذل دول
استعماري، سازماندهي و حفظ انسجام تمدن غربي و جلوگيري از ايجاد تمدن اسلامي از
مهمترين اهداف ناتوي فرهنگي است. رويكرد اصلي ناتوي فرهنگي جنگ نرم و هدف اصلي آن
نابودي هويت ملي جوامع بشري به ويژه مقابله با ايمان انسانهايي است كه ميخواهند از
هويت ديني و ملي خود شرافتمندانه دفاع كنند.
9- حقوق بشر: يكي از تهديدات غرب عليه جمهوري اسلامي ايران، بهرهگيري از حربه حقوق
بشر بوده است. متأسفانه غرب، نظام جمهوري اسلامي را عليرغم برگزاري دهها انتخابات
مردمي و عضويت در كنوانسيونهاي متعدد حفظ حقوق بشر، متهم به نقض حقوق بشر نموده كه
قطعاً يافتن پايگاهي مردمي از اين طريق در داخل ايران، مسيري ناكارا بوده است.
ب) فرصتهاي جمهوري اسلامي
در يك جمعبندي از قوتهاي جمهوري اسلامي(رهبري، توانايي دفاعي، علمي و تكنولوژيك،
توانمندي هستهاي، الهام بخشي، حاكميت دولت اصولگرا و...) ميتوان گفت جمهوري
اسلامي ايران يكي از كشورها و قدرتهاي تأثيرگذار در منطقه خاورميانه است. در بررسي
كشورها از لحاظ تأثيرگذاري و تأثيرپذيري، ايران در رديف كشورهايي كه زياد تأثيرگذار
است ولي از نظام بينالملل كمتر تأثير ميپذيرد، قلمداد ميگردد.
مهمترين فرصتهاي جمهوري اسلامي ايران در عرصه بينالمللي عبارتند از:
1- شكست راهبردهاي آمريكا در منطقه و گسترش تنفر مردم: ناكاميهاي مستمر آمريكا در
منطقه از يكسو و تنفر مردم منطقه و جهان اسلام از عملكرد آمريكا، موقعيت اين كشور
را به شدت تنزل داده است. طبيعي است ضعف آمريكا، فرصت قابل توجهي براي جمهوري
اسلامي در مبارزه با سياستهاي سلطه طلبانه اين كشور ايجاد كرده است.
اساساً ضعف و شكست آمريكا در عراق و افغانستان، علاوه بر ايجاد موج اعتراضات در
داخل آمريكا، جايگاه ايران را در منطقه به عنوان يك ابر قدرت منطقهاي تقويت كرده
است. اكنون نظرسنجيها حكايت از ابراز انزجار بيش از نود درصد مردم از آمريكا
ميباشد.
2- افزايش بيداري اسلامي و خود آگاهي اسلامي: در سالهاي اخير گرايش مردم منطقه به
اسلام و تشكيل حكومت اسلامي و مبارزه با سلطه طلبي غرب و آمريكا بشدت افزايش يافته
است.
اين موضوع دولتمردان غربي را شديداً نگران ساخته و عامل هشدار مراكز راهبردي غرب
گرديده است. اگر چه لشگركشي آمريكا به منطقه با هدف مقابله با بيداري اسلامي بوده
اما توسعه و گسترش جنبش اسلامگرايي در منطقه، جايگاه ايران را در منطقه ارتقاء
داده است. امروزه توسعه و تعميق عمق استراتژيك جمهوري اسلامي ايران بر دوستان و
دشمنان ايران امري انكارناپذير است.
3- كاهش دولتهاي متخاصم در همسايگي ايران: پيامد تحولات سالهاي اخير در خاورميانه
سقوط دولت طالبان و روي كارآمدن دولتي عمدتاً هماهنگ با سياستهاي ايران، فروپاشي
حزب بعث و دولت صدام و روي كار آمدن دولت شيعه طرفدار نظام جمهوري اسلامي ايران،
همگرايي دولت اسلامگراي تركيه با ايران به واسطه تهديد مشترك، توسعه روابط ايران
با كشورهاي تركمنستان، ارمنستان و آذربايجان، و اطمينان خاطر نسبي ايران از عدم
تهديد در اطراف مرزهاي مشترك با اين كشورها و تغيير ديدگاههاي عمده كشورهاي حاشيه
خليج فارس نسبت به ايران، فرصتهاي خوبي را در اختيار ايران قرار داده است.
4- افزايش قيمت انرژي: افزايش درآمد ملي ايران، بر اثر افزايش قيمت نفت در سقف بيش
از 70 دلار در هر شبكه و مديريت صحيح آن، تأثير چشمگيري در رشد اقتصادي كشورهاي
صنعتي داشته و آنها را در برخورد با جمهوري اسلامي نيز محتاط خواهد كرد.
5- افزايش تقاضاي جهاني به انرژي: نياز اقتصاد جهاني به انرژي باعث شد تا دولتهاي
قدرتمند و صنعتي جهت حفظ رشد اقتصادي خود به تأمين انرژي مطمئن روي آورند. اين
نيازمندي موجب رويكرو كشورهاي صنعتي به ايران به عنوان چهارمين كشور دارنده نفت و
گاز شده است.
تقاضاي اتحاديه اروپا پيرامون انتقال انرژي ايران به اروپا، موافقت نامه احداث خط
لوله ايران، هند و پاكستان، قرارداد صد ميلياردي انتقال گاز مايع به چين و... از
جمله وابستگي كشورها به انرژي منطقه و ايران است. همين امر فرصت بسيار مناسبي را در
اختيار ايران قرار ميدهد تا ضمن گره زدن امنيت خود با نيازهاي كشورهاي فوق، اهداف
ملي خود را با هزينه كمتري قرار ميدهد تا ضمن گره زدن امنيت خود با نيازهاي
كشورهاي فوق، اهداف ملي خود را با هزينه كمتري پيگيري نمايد.
6- ضعف و چالش در اركان رژيم صهيونيستي: اساس رژيم صهيونيستي بر سه موضوع استوار
است.
الف) ارتش و جوخههاي ترور
ب) مهاجرت يهوديان به سرزمينهاي اشغالي
ج) حمايت قدرتهاي غربي
در سالهاي اخير هر سه ركن فوق آسيب جدي ديدند. تهاجم اسرائيل با هدف نابودي حزب
ا... در سال گذشته، منجر به شكست رژيم صهيونيستي و افسانه شكست ناپذيري آن و امنيت
پايدار 60 ساله آن فرو ريخت. مبارزه بيامان فلسطينيها با رژيم صهيونيستي و ناامن
ساختن همه سرزمينهاي اشغالي توسط حزبا... لبنان، مهاجرت را در اين سرزمين معكوس
كرد. بدين ترتيب موقعيت رژيم صهيونيستي بعنوان يكي از دشمنان جمهوري اسلامي، در
موقعيت بسيار ضعيفي است.
7- ارتقاء وجهه و جايگاه عزتمند بينالمللي جمهوري اسلامي ايران: در طول سالهاي
اخير قدرت الهام بخش انقلاب اسلامي و كاركردهاي بينالمللي و منطقهاي انقلاب
اسلامي، و در سايه اتحاد ملي و انسجام اسلامي و همگرايي بين اركان نظام و حاكميت
فضاي اصولگرايي در كشور و بدست گيري قواي مختلف توسط جريان اصولگرا، ايران در
بينظير ترين دوران تاريخي خود بسر ميبرد. اگر چه القاي شرايط ويژه در كشور از سوي
برخي از چهرههاي روحاني و القاي حساسيتهاي خاص براي كشور، ناشي از فضاي رقابتي با
دولت اصولگرا ميباشد، اما همه تحليلگران منصف بر اين نكته اذعان دارند كه آثار
مثبت رويكردها و عملكرد دولتمردان پر تلاش كاملاً آشكار است.
8- توان ضربه متقابل و قدرت بازدارندگي در مواجهه با تهديدات: توانمنديهاي نظام در
مهار و كنترل و مواجهه با بحرانهاي داخلي و خارجي، شرايطي را براي ايران اسلامي
فراهم كرده كه در مواجهه با هر تهديد داخلي و خارجي پاسخگو است. قدرت امروز مديريت
كشور و هدايت مديريتي كشور در دشوارترين و سختترين اموري كه سالهاي گذشته به دليل
عدم شجاعت و سياسي كاري با اهمال دولتمردان اصلاحات و سازندگي مواجه بوده است.
امروزه دولت اصولگرا با شجاعت كامل در مديريت انرژي و تحول در فرآيند مصرف بنزين و
امثالهم تحول جدي در عرصه مصرف مردم و استفاده بهينه از انرژي و ايجاد پشتوانه لازم
براي درآمدهاي ارزي كشور معمول خواهد داشت، اين فرآيند منجر به تحول جدي در
عرصههاي اقتصادي مردم و جامعه خواهد شد.
روحيه اعتماد به نفس و خودباوري كه در سايه مكتب اسلام ناب محمدي توسط امام خميني
(ره) و رهبري انقلاب در كشور ايجاد شده جلوهها و دستاوردهاي گوناگون آن در عرصه
انرژي هستهاي، سلولهاي بنيادين، نانو تكنولوژي، بايوتكنولوژي و... ايجاد شده و
ايران در مقطع تاريخي بينظيري قرار گرفته كه در حال گذر از توسعه نيافتگي و ورود
به دوران پيشرفت، رفاه، معنويت، عدالت و اقتدار ميباشد. اين شرايط قطعاً منجر به
ايجاد شرايطي ميگردد كه ايران در چشمانداز 20 ساله، يكي از قطبهاي مهم اقتصادي،
فرهنگي و سياسي در جهان خواهد شد.
نتيجهگيري
احصاء تهديدها و فرصت فراروي نظام يك امر عقلاني و اصل مسلم علمي است كه
استراتژيستهاي داخلي براي ترسيم راهبردهاي نظام نيازمند اجماع سطوح تصميمگيري
كشور، علمي برخورد كردن آنان، جامعنگري و پرهيز از ديد تك بعدي، تكيه بر علتها به
جاي معلولها، تكيه بر اصل پيشگيري به جاي درمان، همگاني و مردمي كردن امنيت،
همگرايي علمي و تئوريك مراكز ثبات بخش در بر طرف سازي تهديدات و تقويت قوتها و
فرصتهاي فراروي ميباشند.
منابع:
1- رمضان شعباني، چگونه تحليل سياسي كنيم، انتشارات اعتدال، 1386.
2- بصيرت سياسي، انتشارات بسيج فرهنگيان 1386.
3- فصلنامه مطالعات سياسي روز، شماره 16، 1384.
4- فصلنامه مطالعات سياسي روز، شماره 18، 1384.
5- فصلنامه مطالعات سياسي روز، شماره 20، 1385.
...........................................................................
منبع:www.basirat.ir