پوشانيدن بدن در نماز
مسأله 726ـ
مرد بايد در حال نماز عورتين خود را بپوشاند، هرچند كسى اورا نمى بيند و بهتر است
از ناف تا زانو را بپوشاند و از آن بهتر اين كه لباس كامل كه در برابر افراد محترم
در تن مى كند به تن داشته باشد.
مسأله 727ـ
زن بايد در موقع نماز تمام بدن حتّى سر و موى خود را بپوشاند، ولى پوشاندن گردى
صورت و دستها تا مچ و پاها تا مچ لازم نيست، امّا براى اين كه يقين كند كه مقدار
واجب را پوشانده است احتياط اين است كه مقدارى از اطراف صورت و قدرى پايين تر از مچ
را هم بپوشاند.
مسأله 728ـ
در نماز احتياط و قضاى سجده يا تشهّد فراموش شده، بلكه بنابر احتياط واجب در موقع
سجده سهو و سجده هاى واجب قرآن نيز خود را مانند موقع نماز بپوشاند.
مسأله 729ـ
براى زنان پوشانيدن موهاى مصنوعى و زينتهاى پنهانى (مانند دستبند و گردن بند) نيز
لازم است.
مسأله 730ـ
هرگاه در بين نماز بفهمد كه قسمتى را كه بايد بپوشاند پيداست بايد فورا آن را
بپوشاند، به شرط اين كه كارى كه صورت نماز را بر هم مى زند به جا نياورد و چنانچه
پوشاندن آن زياد طول بكشد احتياط واجب آن است خود را بپوشاند و نماز را تمام كند و
دوباره بخواند.
مسأله 731ـ
هرگاه بعد از نماز بفهمد كه مقدار واجب را در حال نماز نپوشانده، نمازش صحيح است.
مسأله 732ـ
انسان مى تواند خود را در نماز با برگ درختان يا علف بپوشاند، ولى احتياط مستحب آن
است هنگامى از اينها استفاده كند كه چيز ديگرى نباشد.
مسأله 733ـ
اگر چيزى غير از گِل در اختيار ندارد بايد بدن خود را با آن بپوشاند و نماز بخواند.
مسأله 734ـ
هرگاه برهنه است و چيزى براى پوشانيدن بدن در نماز ندارد، چنانچه احتمال مى دهد تا
آخر وقت پيدا كند، احتياط آن است كه نماز را به تأخير اندازد و اگر پيدا نكرد
چنانچه كسى او را مى بيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را به اين وسيله
بپوشاند و اگر كسى او را نمى بيند ايستاده نماز بخواند و بنابر احتياط واجب عورت را
با دست بپوشاند و ركوع و سجود را با اشاره انجام دهد و براى سجود سر را قدرى
پايين تر بياورد.
شرايط لباس نمازگزار
مسأله 735ـ
لباس نمازگزار شش شرط دارد: 1ـ
پاك بودن. 2ـ
غصبى نبودن، بنابراحتياط واجب. 3ـ
ازاجزاء مردار نباشد. 4ـ
از حيوان حرام گوشت نباشد. 5 و 6ـ
اگر نمازگزار مرد
است لباس او از ابريشم خالص يا طلا بافت نباشد و شرح اينها در مسائل آينده خواهد
آمد.
شرط اوّل ـ پاك بودن
مسأله 736ـ
اگر كسى عمداً با لباس يا بدن نجس نماز بخواند نمازش باطل است، حتّى اگر به خاطر
ياد نگرفتن مسأله باشد.
مسأله 737ـ
اگر خبر ندارد كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد، نمازش صحيح است، امّا
اگر قبلاً باخبر بوده و فراموش كرده و با آن نماز خوانده بايد نماز را اعاده كند،
خواه در وسط نماز يادش بيايد، يا بعد از نماز و اگر وقت نماز گذشته بايد قضا كند.
مسأله 738ـ
هرگاه كسى مشغول نماز است و
در وسط نماز لباس يا بدن او نجس شود، يا بفهمد لباس يا بدن او نجس شده است امّا
نداند همان موقع نجس شده يا از قبل نجس بوده، چنانچه آب در دسترس اوست و آب كشيدن
بدن يا لباس يا عوض كردن آن نماز را به هم نمى زند بايد همان موقع آن را آب بكشد،
يا عوض كند، سپس نماز را ادامه دهد و اگر ممكن نيست بايد نماز را بشكند و با بدن و
لباس پاك نماز بخواند و اين در صورتى است كه وقت تنگ نباشد و الاّ با همان حال نماز
مى خواند و صحيح است.
مسأله 739ـ
كسى كه بعد از نماز بفهمد بدن يا لباسش نجس بوده نمازش صحيح است، خواه در وقت باشد
يا بعد از وقت.
مسأله 740ـ
هرگاه لباس يا بدن نجس بوده و آن را آب بكشد و يقين به پاكى آن پيدا كند و نماز
بخواند و بعد از نماز بفهمد هنوز پاك نشده است، نماز او صحيح است و براى نمازهاى
بعد بايد آن را پاك كند.
مسأله 741ـ
هرگاه در لباس خود خونى ببيند و يقين كند كه به مقدار كمتر از درهم است و يا خون
زخم و دمل است كه براى نماز اشكال ندارد و با آن نماز بخواند، بعد بفهمد خون بيش از
مقدار درهم بوده، يا خون از غير زخم و دمل است نمازش صحيح است.
مسأله 742ـ
هرگاه نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن ملاقات كند و
نماز بخواند بعد يادش بيايد نماز او صحيح است، ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه
نجس بودن آن را فراموش كرده ملاقات كند و بدون آن كه خود را آب بكشد، غسل كند، غسل
و نمازش باطل است.
مسأله 743ـ
كسى كه يك لباس بيشتر ندارد هرگاه بدن و لباس او هر دو نجس شود و به اندازه آب
كشيدن يكى از آن دو بيشتر آب ندارد احتياط واجب آن است كه بدن را آب بكشد و نماز را
با همان لباس نجس بخواند، ولى اگر نجاست لباس شديد تر باشد (مثلاً نجاستش از بول
باشد كه بايد آن را با آب قليل دو مرتبه شست و نجاست بدن مثلاً از خون باشد كه يك
مرتبه شستن كافى است) احتياط واجب آن است كه لباس را بشويد و با نجاست بدن نماز را
بخواند.
مسأله 744ـ
هرگاه كسى غير از لباس نجس لباس ديگرى در اختيار ندارد واحتمال نمى دهد تا آخر وقت
لباس پاك پيدا كند بايد با همان لباس نماز بخواند.
مسأله 745ـ
كسى كه دو لباس دارد و مى داند يكى از آن دو نجس است امّا نمى داندكداميك از آنهاست
با هيچ كدام نمى تواند نماز بخواند و بايد هر دو را آب بكشد و اگر توانايى بر اين
كار نداشته باشد بايددو نماز جداگانه با آن دو لباس بخواند.
شرط دوّم - غصبى نبودن
مسأله 746ـ
لباس نمازگزار بنابر احتياط واجب بايد مباح باشد و اگر عمداً در لباس غصبى نماز
بخواند حتّى اگر نخ يا دكمه آن غصبى باشد نماز را اعاده كند، ولى اگر نمى دانست
غصبى است و با آن نماز خواند نمازش صحيح است، همچنين اگر قبلاً مى دانسته غصبى است
و بعد فراموش كرده، مگر اين كه غاصب خود نمازگزار باشد، به اين معنى كه چيزى را غصب
كرده و بعد فراموش نموده و با آن نماز خوانده است در اينجا احتياط واجب آن است كه
اعاده نمايد.
مسأله 747ـ
چنانچه در اثناء نماز متوجّه شود كه لباس او غصبى است اگر چيز ديگرى كه عورت او را
بپوشاند در تن دارد بايد لباس غصبى را بيرون آورد و نماز را ادامه دهد و اگر چيز
ديگرى در تن ندارد نماز را بشكند و با لباس غير غصبى نماز بخواند.
مسأله 748ـ
اگر كسى براى حفظ جان خود با لباس غصبى نماز بخواند نمازش صحيح است، همچنين اگر
براى حفظ آن لباس از دستبرد دزد و مانند آن، آن را بپوشد، نمازش درست است.
مسأله 749ـ
اگر با پولى كه خمس يا زكات آن را نداده لباس بخرد، نماز در آن لباس اشكال دارد،
همچنين اگر لباسى را نسيه بخرد امّا در موقع معامله قصدش اين باشد كه از پولى كه
خمس يا زكات آن را نداده بدهى خود را بدهد يا اصلاً بدهى خود را ندهد نمازش اشكال
دارد.
شرط سوم ـ از اجزاء
مردار نباشد
مسأله 750ـ
لباس نمازگزار بايد از اجزاء حيوان مرده اى كه خون جهنده دارد نباشد، بلكه احتياط
واجب آن است كه از اجزاى حيوانهاى مرده ديگر كه خون جهنده ندارند (مانند ماهى و
مار) نيز اجتناب كند.
مسأله 751ـ
نمازگزار بايد از اجزاى مردار چيزى همراه نداشته باشد هرچند به صورت لباس هم نباشد
امّا اجزايى كه مانند مو و پشم بى روح است مانعى ندارد، مثلاً مى توان از مو و پشم
مردار حلال گوشت لباس تهيّه كرد و با آن نماز خواند.
مسأله 752ـ
با لباسهاى چرمى كه از بازار مسلمانان تهيّه مى شود مى توان نماز خواند هرچند شك
داشته باشد كه از حيوانى است كه ذبح شرعى شده يا نه، امّا اگر يقين داشته باشد كه
چرم را از ممالك غير اسلامى آورده اند و فروشنده يك انسان لاابالى است كه درباره آن
تحقيق نكرده نماز با آن جايز نيست و اگر نداند چرم از بلاد اسلامى است يا غير بلاد
اسلامى اشكالى ندارد.
شرط چهارم ـ از حيوان
حرام گوشت نباشد
مسأله 753ـ
لباس نمازگزار بايد ازحيوان حرام گوشت نباشد، حتّى اگر مويى ازآن همراه نمازگزار
باشد اشكال دارد.
مسأله 754ـ
هرگاه آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت (مانند گربه) در بدن يا
لباس نمازگزار باشد مادام كه عين آن برطرف نشده نماز با آن اشكال دارد، امّا اگر
خشك شود و عين آن برطرف گردد نماز صحيح است.
مسأله 755ـ
بودن مو يا عرق يا آب دهان
انسانى در بدن يا لباس انسانى ديگر براى نماز او اشكال ندارد.
مسأله 756ـ
اگر مرواريد يا موم همراه نمازگزار باشد براى نماز او اشكالى ندارد ولى نماز خواندن
با دكمه صدف كه از حيوان حرام گوشت گرفته مى شود مشكل است.
مسأله 757ـ
اگر شك داشته باشد كه لباس از پشم و كرك و موى حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت،
نماز با آن صحيح است، خواه در داخل تهيّه شده باشد يا در خارج.
مسأله 758ـ
اين ايّام چرمهاى مصنوعى را به وسيله مواد پلاستيكى و مانند
آن مى سازند نماز خواندن با آن اشكالى ندارد و هرگاه شك كند كه چيزى چرم مصنوعى است
يا چرم واقعى يا از حيوان حرام گوشت، يا حيوان مرده، آن هم اشكالى ندارد.
مسأله 759ـ
بنابر احتياط واجب بايد از پوست خز و سنجاب در نماز اجتناب كرد.
شرط پنجم ـ طلابافت
نباشد
مسأله 760ـ
نماز خواندن با لباس طلا بافت براى مردان جايز نيست و نماز را باطل مى كند، ولى
براى زنان در صورتى كه اسراف نباشد اشكالى ندارد، در غير حال نماز نيز پوشيدن چنين
لباسى براى مردان حرام است.
مسأله 761ـ
زينت طلا مانند انگشتر طلا و
يا ساعت مچى طلا و مانند آن براى مردان حرام است و نماز با آن نيز باطل است و
احتياط واجب آن است كه از استعمال عينك طلا نيز خوددارى شود ولى همه اينها براى
زنان در نماز و غير نماز جايز است.
مسأله 762ـ
دندان طلا اگر در جلو باشد و
جنبه زينت داشته باشد براى مردان چه در نماز و چه در غير نماز اشكال دارد، مگر
اين كه ناچار باشند.
شرط ششم ـ از ابريشم
خالص نباشد
مسأله 763ـ
پوشيدن لباس از ابريشم خالص براى مردان حرام است، حتّى عرقچين و بند شلوار و نماز
با آن باطل است، حتّى آستر لباس نيز نبايد از ابريشم خالص باشد، امّا براى زنان همه
اينها چه در حال نماز و چه در غير نماز جايز است.
مسأله 764ـ
لباسى كه معلوم نيست از ابريشم خالص است يا چيز ديگر پوشيدن آن اشكال ندارد و نماز
با آن صحيح است.
مسأله 765ـ
اگر دستمال ابريشمى و مانند آن در جيب مرد باشد حرام نيست و نماز را باطل نمى كند.
مسأله 766ـ
هرگاه لباس مخلوط از ابريشم و غير آن باشد اشكالى براى هيچ كس ندارد، امّا اگر غير
ابريشم بقدرى كم باشدكه به حساب نيايد براى مرد جايز نيست.
مسأله 767ـ
در حال اضطرار و ناچارى پوشيدن لباس ابريشمى خالص و طلا بافت يا غصبى و يا لباسى كه
از مردار تهيّه شده مانعى ندارد و مى تواند با آن نماز بخواند.
مسأله
768ـ اگر غير از
لباس نجس و ابريشمى و طلا بافت يا لباسى كه از مردار يا حيوان حرام گوشت تهيّه شده
لباس ديگرى ندارد بايد با همان نماز بخواند، ولى اگر لباس او منحصر به غصبى است و
مى تواند برهنه نماز بخواند بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد عمل كند.
مسأله 769ـ
هرگاه لباسى كه نماز در آن جايز است در اختيار ندارد اگر مى تواند بايد بخرد يا
كرايه كند واگر ديگرى به او ببخشد يا عاريه دهد چنانچه منّت و ناراحتى زيادى نداشته
باشد بايد قبول كند.
مسأله 770ـ
بنابر احتياط واجب بايد انسان از پوشيدن لباس شهرت خوددارى كند، منظور از لباس شهرت
لباسى است كه جنبه رياكارى دارد و مى خواهد به وسيله آن مثلاً به زهد و ترك دنيا
مشهور شود، خواه از جهت پارچه يا رنگ آن باشد يا دوخت آن، امّا اگر واقعا قصدش ساده
پوشيدن است و جنبه ريا كارى ندارد نه تنها جايز است بلكه عملى است شايسته و اگر كسى
با لباس شهرت نماز بخواند نماز او باطل نيست.
مسأله 771ـ
پوشيدن لباسى كه مايه هتك و بى آبرويى انسان يا منشأ فساد مى شود اشكال دارد.
مسأله 772ـ
احتياط آن است كه مرد لباس مخصوص زنان و زن لباس مخصوص مردان را نپوشد، ولى نماز با
آن اشكال ندارد.
مسأله 773ـ
كسى كه بايد خوابيده نماز بخواند هرگاه برهنه باشد، بنابر احتياط واجب بايد لحاف يا
تشك او نجس يا ابريشم خالص و مانند آن كه در بالا گفته شد نباشد، مگر در حالت
اضطرار.
مواردى كه نجس بودن
لباس يا بدن نمازگزار جايز است
مسأله 774ـ
در شش صورت اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد نماز او صحيح است:
1ـ
در جايى كه به واسطه زخم يا جراحت و دمل، لباس يا بدن به خون آلوده شده باشد.
2ـ
در جايى كه خون موجود در لباس كمتر از درهم باشد (درهم تقريباً به اندازه يك
«بند انگشت»
اشاره است).
3ـ
هرگاه لباسهاى كوچك مانند جوراب و عرقچين او نجس باشد.
4ـ
محمول متنجّس.
5ـ
لباس زنى كه پرستار بچّه است.
6ـ
در جايى كه ناچار است با بدن يا لباس نجس نماز بخواند. شرح اينها در مسائل آينده
خواهد آمد.
مسأله 775ـ
اوّل
هرگاه در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحت يا دمل باشد اگر به گونه اى است كه
آب كشيدن بدن يا لباس، كار مشكلى است تا وقتى كه زخم يا جراحت و دمل خوب نشده
مى تواند با آن نماز بخواند، همچنين است چركى كه با خون بيرون مى آيد، يا دوايى كه
روى زخم مى گذارند و نجس مى شود، ولى اگر زخم بزودى خوب مى شود و شستن خون آن از
لباس يا بدن آسان است بايد آن را آب كشد.
مسأله 776ـ
جايى از لباس يا بدن كه با زخم فاصله دارد اگر با آن نجس
شود بايد آن را آب بكشد، مگر جاهايى كه معمولاً خون از زخم به آنجا
سرايت مى كند.
مسأله 777ـ
هرگاه به آسانى مى تواند زخم را پانسمان كند و از سرايت خون به ساير بدن يا لباس
جلوگيرى كند بايد اين كار را انجام دهد.
مسأله 778ـ
هرگاه زخم داخل بينى يا دهان باشد و خونى از آن به بدن يا لباس رسد احتياط واجب آن
است كه با آن نماز نخواند، خون بواسير نيز اگر از داخل بدن باشد همين حكم را دارد.
مسأله 779ـ
كسى كه بدنش زخم است اگر در لباس يا بدن خود خونى ببيند و نداند از آن زخم است يا
خون ديگر نماز خواندن با آن مشكل است.
مسأله 780ـ
اگر چند زخم در بدن وجود دارد و بطورى نزديك هم است كه يك زخم حساب مى شود تا وقتى
كه همه خوب نشده است نماز خواندن با آنها اشكال ندارد، ولى اگر به اندازه اى از هم
دور است كه هر كدام يك زخم حساب مى شود، هر كدام خوب شود بايد بدن و لباس را از خون
آن آب بكشد.
مسأله 781ـ
دوم از موارد عفو،
خون كمتر از درهم است كه در لباس نمازگزار باشد، نماز خواندن با آن جايز است به شرط
اين كه از خون حيض يا نفاس و استحاضه و خون سگ و خوك و مردار و خون حيوان حرام گوشت
و همچنين خون كافر نباشد(بنابر احتياط واجب).
مسأله 782ـ
هرگاه خون در چند جاى لباس پراكنده باشد اگر مجموع آن كمتر از درهم است براى نماز
ضررى ندارد، ولى خونى كه بر بدن است به هر مقدار باشد بنابر احتياط واجب بايد آن را
شست.
مسأله 783ـ
هرگاه لباس داراى آستر است اگر خون به آستر نيز سرايت كند هر كدام خون جداگانه اى
حساب مى شود، ولى در پارچه اگر زياد ضخيم نباشد و از يك طرف به طرف ديگر سرايت كند،
پشت و روى آن يكى محسوب مى شود.
مسأله 784ـ
خونى كه كمتر از مقدار درهم است هرگاه بدون شستن از لباس زايل شود جاى آن نجس است،
ولى براى نماز اشكالى ندارد.
مسأله 785ـ
اگر خونى كه در لباس است كمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى مانند بول روى آن بريزد
نماز خواندن با آن جايز نيست.
مسأله 786ـ
سوم از موارد عفو،
لباسهاى كوچك نمازگزار است، مانند عرقچين و جورابى كه نمى توان با آن عورت را
پوشانيد، اگر نجس باشد نماز با آنها صحيح است و همچنين انگشتر و عينك كه نجس شده
است.
مسأله 787ـ
چهارم،
هرگاه دستمال يا لباس نجسى كه مى توان با آن عورت را پوشانيد در جيب نمازگزار باشد
نماز او صحيح است و همچنين ساير اشياء نجس، ولى احتياط مستحب اجتناب از آن است.
مسأله 788ـ
پنجم،
زنى كه پرستار بچّه است و نمى تواند براى نماز به آسانى لباس طاهر تهيّه كند، هرگاه
در شبانه روز يك مرتبه لباس خود را بشويد مى تواند با آن نماز بخواند، هرچند لباسش
با بول بچّه نجس شود، ولى احتياط آن است كه لباس خود را براى اوّلين نمازى كه به جا
مى آورد آب بكشد.
مسأله 789ـ
هرگاه بتواند با وسايلى
(مثلاً با پوشكهاى معمولى) جلو سرايت نجاست بچّه را بگيرد بايد چنين كند و نيز اگر
لباسهاى متعدد دارد بايد از لباس پاك استفاده كند.
مستحبّات و مكروهات
لباس نمازگزار
مسأله 790ـ
چند چيز در لباس نمازگزار به اميد ثواب مطلوب است، از آن جمله: پوشيدن لباس سفيد و
پاكي |