بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 

next page

fehrest page

back page

نـمـــاز

  

اهمّيّت نماز

نماز رابطه انسان با خداست و مايه صفاى روح و پاكى دل و پيدايش روح تقوا و تربيت انسان و پرهيز از گناهان است. نماز مهمترين عبادات است كه طبق روايات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات ديگر نيز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال ديگر نيز قبول نخواهد شد. و نيز بر طبق روايات، كسى كه نمازهاى پنجگانه را انجام مى دهد از گناهان پاك مى شود همان گونه كه اگر شبانه روز پنج مرتبه در نهر آبى شست و شو كند اثرى از آلودگى در بدنش باقى نمى ماند. به همين دليل، در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى و وصايا و سفارشهاى پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمّه هدى(عليهم السلام)از مهمترين كارهايى كه روى آن تأكيد شده همين نماز است و لذا ترك نماز از بزرگترين گناهان كبيره محسوب مى شود.

سزاوار است انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و به آن اهمّيّت بسيار دهد و از تند خواندن نماز كه ممكن است مايه خرابى نماز گردد جدّاً بپرهيزد.

در حديث آمده است روزى پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مردى را در مسجد مشغول نماز ديد كه ركوع و سجود را بطور كامل انجام نمى دهد، فرمود: اگر اين مرد از دنيا برود در حالى كه نمازش اين گونه باشد به دين من از دنيا نخواهد رفت.

 روح نماز «حضور قلب» است و سزاوار است از آنچه مايه پراكندگى حواس مى شود بپرهيزد، معانى كلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجّه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه كسى سخن مى گويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند بسيار كوچك ببيند.

در حالات معصومين(عليهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق ياد خدا مى شدند كه از خود بى خبر مى گشتند، تا آنجا كه پيكان تيرى در پاى اميرالمؤمنين على(عليه السلام)مانده بود، در حال نماز بيرون آوردند و آن حضرت متوجّه نشد.

براى قبولى نماز و كمال و فضيلت آن علاوه بر شرايط واجب بايد امور زير را نيز رعايت كند:

قبل از نماز از خطاهاى خود توبه و استغفار نمايد و از گناهانى كه مانع قبول نماز است مانند «حسد» و «تكبّر» و «غيبت» و «خوردن مال حرام» و «آشاميدن مسكرات» و «ندادن خمس و زكات» بلكه هر معصيتى بپرهيزد.

همچنين سزاوار است كارهائى كه ارزش نماز و حضور قلب را كم مى كند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول و در ميان سر و صداها و در برابر منظره هايى كه جلب توجّه مى كند به نماز نايستد و كارهايى كه ثواب نماز را زياد مى كند انجام دهد، مثلاً لباس پاكيزه بپوشد، موهاى خود را شانه زند و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد و انگشتر عقيق به دست كند.

 

نمازهاى واجب

مسأله 669ـ نمازهاى واجب شش نماز است: نمازهاى يوميّه، نماز طواف واجب خانه خدا، نماز آيات، نماز ميّت، نماز قضاى پدر و مادر كه بر پسر بزرگتربه شرحى كه مى آيد واجب است، نماز نافله اى كه به واسطه نذر و عهد و قسم واجب شده است.

 

نمازهاى واجب يوميّه

مسأله 670ـ نمازهاى واجب يوميّه پنج نماز است: نمازهاى «ظهر» و «عصر» كه هركدام چهار ركعت است، نماز «مغرب» سه ركعت، نماز «عشاء» چهار ركعت و نماز «صبح» دو ركعت، امّا در سفر بايد نماز چهار ركعتى را با شرايطى كه بعداً به خواست خدا مى آيد دو ركعت بخواند.

 

نماز جمعه

مسأله 671ـ نمازجمعه دو ركعت است و در روز جمعه جانشين نماز ظهر مى شود و در زمان حضور پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امام معصوم(عليه السلام) و نايب خاصّ او واجب عينى است، امّا در زمان غيبت كبرى واجب تخييرى است، يعنى ميان نماز جمعه و نماز ظهر مخيّر است، ولى در زمانى كه حكومت عدل اسلامى باشد احتياط آن است كه ترك نشود.

 

احكام نماز جمعه

الف: وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است به مقدارى كه اذان و خطبه ها و نماز مطابق معمول انجام شود و با گذشتن اين مقدار، وقت نماز جمعه پايان مى يابد و بايد نماز ظهر خوانده شود.

ب: كسانى كه تا دو فرسخى از محلّ نماز جمعه قرار دارند مشمول حكم نماز جمعه هستند و در صورتى كه نماز جمعه واجب عينى باشد حضور آنها در نماز جمعه واجب است.

ج: هرگاه كسى به خطبه ها نرسد و در نماز شركت كند، يا فقط يك ركعت از نماز جمعه را درك نمايد نماز او صحيح است، ولى احتياط واجب آن است كه عمداً تأخير نيندازد.

 د: نماز جمعه بايد به جماعت خوانده شود و حدّاقلّ جمعيّت براى انعقاد جمعه، پنج نفر است (امام جمعه و چهار نفر ديگر).

هـ : فاصله دو نماز جمعه بايد كمتر از يك فرسخ نباشد كه اگر در كمتر از يك فرسخ دو نماز جمعه خوانده شود نماز اوّلى صحيح و دومى باطل است.

و: نماز جمعه بر «مسافران» و «زنان» و «بيماران» و «از كارافتادگان» واجب نيست، ولى اگر آنها در نماز جمعه حاضر شوند نمازشان صحيح است، امّا احتياط واجب آن است كه پنج نفر اصلى نماز جمعه (امام و چهار نفر ديگر) غير آنها باشد.

 

طريقه نماز جمعه

ز: نماز جمعه دو ركعت است مانند نماز صبح و دو قنوت دارد يكى در ركعت اوّل پيش از ركوع و دومى در ركعت دوم بعد از ركوع. مستحبّ است امام در ركعت اوّل، بعد از حمد، سوره جمعه را بخواند در ركعت دوم، سوره منافقين را و هرگاه مشغول يكى از اينها شود احتياط واجب آن است كه به سوره ديگرى عدول نكند.

ح: بايد قبل از نماز جمعه دو خطبه به وسيله امام جمعه خوانده شود.

ط: خطبه ها بايد بنابر احتياط واجب بعد از اذان ظهر باشد و اگر قبل از آن خوانده شود اعاده كنند.

ى: هر يك از خطبه ها بايد مشتمل بر امور زير باشد:

حمد و ثناى الهى.

صلوات بر محمّد و آل محمّد.

وعظ و ارشاد و سفارش به تقواى الهى.

خواندن يك سوره كوتاه در هر خطبه مانند سوره قل هو اللّه، قل يا أيّها الكافرون يا سوره والعصر (بنابر احتياط واجب).

بنابر احتياط واجب براى خود و مؤمنين و مؤمنات استغفار كند و در خطبه دوم ائمّه هدى(عليهم السلام) را هنگام صلوات و درود يك يك نام ببرد. بنابراين خطبه اوّل شامل پنج قسمت و خطبه دوم شامل شش قسمت است. امام بايد خطبه ها را در حال قيام بخواند و ميان دو خطبه جلوس مختصرى بنمايد و صداى خود را در حدّ مقدور به نمازگزاران برساند و وعظ و ارشاد را به زبان قابل فهم براى مردم ايراد كند.

ك: شايسته است خطيب ملبّس به عمامه و عبا باشد و بر عصا يا مانند آن تكيه كند و قبل از شروع به خطبه، به مأمومين سلام كند و سزاوار است مسائل مهمّ سياسى و اجتماعى و اخلاقى مسلمين و جهان اسلام و آن منطقه را براى مردم شرح دهد و آنها را به وظايفشان در برابر اين مسائل آشنا سازد و در برابر توطئه هاى دشمنان به آنها هشدار دهد. پس خطيب بايد حدّاكثر استفاده را از خطبه ها براى تهذيب نفوس مردم و آگاه ساختن آنها از مسائل مهمّ روز بنمايد كه يكى از اهداف اصلى خطبه ها همين است. خطبه ها را با عبارات فصيح و گويا و بليغ و مؤثّر و نافذ ايراد نمايد تا خطبه ها تأثير لازم را در نفوس مسلمين بگذارد و از اين فريضه عبادى سياسى بهره گيرى كامل شود; هرگز به سراغ مسائل تفرقه انداز نرود و مسلمين را به وحدت در مقابل دشمنان دعوت نمايد و احتياط واجب آن است كه نمازگزاران هنگام ايراد خطبه با طهارت باشند و رو به امام نشينند و سكوت را رعايت كنند و به خطبه ها گوش فرا دهند، ولى اگر عمداً سخن بگويند، نماز جمعه آنها باطل نمى شود، هر چند كار خلافى كرده اند.

 

اوقات نمازهاى پنجگانه

وقت نماز ظهر و عصر

مسأله 672ـ وقت نماز ظهر و عصر از اوّل ظهر شرعى (يعنى مايل شدن خورشيداز وسط آسمان به سوى مغرب) تا هنگام غروب آفتاب است و بهترين راه براى پى بردن به دخول وقت ظهر استفاده از شاخص است و آن اين است كه قطعه چوب صاف يا ميله اى را در زمين هموار بطور عمودى فرو كند، صبح كه خورشيد بيرون مى آيد سايه آن به طرف مغرب مى افتد و هر چه آفتاب بالا آيد اين سايه كم مى شود، هنگامى كه سايه به آخرين درجه كمّى رسيد موقع ظهر است و همين كه رو به زيادى گذارد و سايه به سوى مشرق برگشت اوّل وقت نماز ظهر و عصر است، البتّه در بعضى از شهرها مثل مكّه در بعضى از روزهاى سال هنگام ظهر سايه بكلّى از بين مى رود و آفتاب كاملاً عمودى مى تابد، در اين گونه مناطق موقعى كه مجدّداً سايه پيدا شد وقت نماز ظهر و عصر شده است.(2)

مسأله 673ـ نمازهاى ظهر و عصر هر كدام «وقت مخصوص» و «وقت مشتركى» دارد: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا موقعى كه به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد و وقت مخصوص نماز عصر موقعى است كه به اندازه خواندن يك نماز به غروب باقى مانده باشد و اگر كسى تا اين موقع نماز ظهر را نخوانده نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند و ما بين اين دو، وقت مشترك نمازظهر و عصراست.

مسأله 674ـ هرگاه پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول خواندن نماز عصر شود و در بين متوجّه گردد، چنانچه در وقت مشترك باشد بايد عدول كند، يعنى نيّت خود را به نماز ظهر برگرداند و قصد كند آنچه خوانده نماز ظهراست و به همين ترتيب آن را ادامه دهد و بعد از آن كه نماز را تمام كرد نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص ظهر باشد نماز او باطل است و بايد نماز را به نيّت ظهر از سر بگيرد.

 

وقت نماز مغرب و عشا

مسأله 675ـ مغرب موقعى است كه قرص آفتاب در افق پنهان شود و احتياط آن است كه صبر كند تا سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مى شود از بالاى سر بگذرد و به طرف مغرب برگردد، هنگام مغرب وقت نماز مغرب و عشا وارد مى شود و تا نيمه شب ادامه دارد.

مسأله 676ـ نماز مغرب و عشاء نيز هر كدام وقت مخصوص و وقت مشتركى دارند، وقت مخصوص نماز مغرب از اوّل مغرب است تا به اندازه سه ركعت و اگر كسى مسافر باشد و تمام نماز عشا را در اين وقت بخواند باطل است، هرچند از روى سهو باشد. و وقت مخصوص نماز عشا موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب باقى مانده باشد و اگر كسى عمداً تا اين موقع نماز مغرب را تأخير اندازد بايد اوّل نماز عشا را بخواند و بعد نماز مغرب را قضا كند و در ميان اين دو، وقت مشترك است، اگر كسى در اين وقت اشتباهاً نماز عشا را قبل از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز متوجّه شود، نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعداً به جا آورد.

مسأله 677ـ وقت مخصوص و مشترك كه معنى آن در مسأله پيش گفته شد براى اشخاص فرق مى كند مثلاً براى مسافر در مورد نماز ظهر و عصر و عشا به اندازه دو ركعت است و براى حاضر به اندازه خواندن چهارركعت.

مسأله 678ـ هرگاه از روى غفلت يا فراموشى شروع به نمازعشا كند و در اثنا بفهمد كه نماز مغرب را نخوانده بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند، مگر اين كه وارد ركوع ركعت چهارم شده باشد كه در اين صورت عدول جايز نيست و بايد ادامه دهد و نماز مغرب را بعد به جا آورد.

مسأله 679ـ آخر وقت نماز عشا نصف شب است و احتياط واجب آن است كه شب را از اوّل غروب آفتاب تا اذان صبح حساب كند ولى براى نماز شب و مانند آن تا اوّل آفتاب حساب كند.

مسأله 680ـ هرگاه عمداً نماز مغرب و عشا را تا نصف شب نخواند وقت آن گذشته و بايد قضا كند، امّا اگر به واسطه عذرى نخوانده باشد بايد تا قبل از نماز صبح به جا آورد و نماز او ادا است.

 

وقت نماز صبح

مسأله 681ـ وقت اذان صبح (براى نماز و روزه) در شبهاى مهتابى و غير مهتابى يكسان است و معيار، ظاهر شدن نور شفق در افق است، هرچند بر اثر تابش مهتاب نمايان نباشد، و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر صادق است تا طلوع آفتاب و فجر صادق سپيده صبح است كه در افق پهن مى شود و بهتر است نماز صبح را قبل از روشن شدن هوا در همان تاريكى اوّل صبح به جاآورد.

 

احكام اوقات نماز

مسأله 682ـ هنگامى انسان مى تواند مشغول نماز شود كه يقين به داخل شدن وقت پيدا كند، يا لااقل يك مرد عادل خبر از ورود وقت دهد، اذان شخص وقت شناس و مورد اطمينان نيز كافى است و اگر گمان قوى به دخول وقت از راههاى ديگر پيدا كند نيز كفايت مى كند، خواه از روى ساعت صحيح باشد يا غيرآن.

مسأله 683ـ كسانى كه به واسطه وجود مانع در آسمان (مانند ابر و غبار) و يا گرفتارى در زندان و يا نداشتن بينايى چشم، نمى توانند يقين به دخول وقت پيدا كنند، چنانچه گمان قوى داشته باشند مى توانند مشغول نماز شوند.

مسأله 684ـ هرگاه مطابق دستورهاى بالا مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است، همچنين اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده بايد نماز را اعاده كند، ولى اگر در بين نماز يا بعد از نماز بفهمد وقت داخل شده بود نمازش صحيح است.

مسأله 685ـ هرگاه انسان بر اثر غفلت و فراموشى مشغول نماز شود بى آن كه از دخول وقت با خبر گردد چنانچه تمام نمازش در وقت واقع شده باشد صحيح است و اگر همه يا قسمتى از آن پيش از وقت بود نمازش باطل است.

مسأله 686ـ هرگاه بعد از نماز شك كند نماز را در وقت خوانده يا نه، نماز او صحيح است، به شرط آن كه هنگام شروع نماز غافل از وقت نباشد ولى اگر در بين نماز شك كند، نماز او باطل است و بايد پس از دخول وقت اعاده كند.

مسأله 687ـ در تنگى وقت اگر انجام مستحبّات نماز باعث شود مقدارى از واجبات در خارج وقت واقع گردد بايد آن مستحبات را ترك كند (مانند قنوت و اقامه).

مسأله 688ـ كسى كه به اندازه يك ركعت نماز وقت دارد بايد تمام نماز را به نيّت ادا بخواند، ولى تأخيرانداختن نمازتا اين حد حرام است، بنابر اين اگر به اندازه پنج ركعت تا مغرب وقت داشته باشد نماز ظهر و عصر را به نيّت ادا بخواند و به همين ترتيب ساير نمازها.

مسأله 689ـ يكى از مستحبات مؤكّد اين است كه نماز را در اوّل وقت فضيلت آن بخوانند و در روايات راجع به آن بسيار سفارش شده است و هرچه به اوّل وقت فضيلت نزديكتر باشد بهتر است.

مسأله 690ـ كسانى كه داراى عذرى هستند و يقين دارند عذرشان تا آخر وقت برطرف مى شود واجب است صبر كنند و چنانچه يقين داشته باشند عذر باقى مى ماند، صبر كردن واجب نيست، امّا اگر احتمال مى دهند برطرف شود احتياط واجب آن است كه صبر كنند، مگر در مورد تيمّم كه مى توانند در چنين صورتى در اوّل وقت نماز بخوانند.

مسأله 691ـ كسى كه مسائل نماز يا شكّيات و سهويّات را نمى داند و احتمال مى دهد در نمازش پيش آيد بايد براى يادگرفتن اينها نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد، ولى اگر اطمينان دارد كه مى تواند نماز را بطور كامل تمام كند جايز است در اوّل وقت مشغول نماز شود.

مسأله 692ـ هرگاه در نماز مسأله اى پيش آيد كه حكم آن را نمى داند مى تواند به يكى از دو طرفى كه احتمال مى دهد به قصد رجاء عمل كند و بايد بعد از نماز مسأله را سؤال كند كه اگر باطل بوده دوباره بخواند (و احتياط آن است طرفى را كه بيشتر احتمال مى دهد بگيرد).

مسأله 693ـ هرگاه ببيند مسجد نجس شده بهتر اين است اوّل مسجد را تطهير كند بعد نماز بخواند، همچنين اگر طلبكارى ايستاده و طلب خود را مطالبه مى كند، اگر نماز و مقدّمات آن وقت زيادى را بگيرد واجب است اوّل تطهير مسجد كند و اداء دين نمايد بعد نماز بخواند، اگر بر خلاف اين دستور عمل كند معصيت كرده ولى نمازش صحيح است و در تنگى وقت، نماز مقدّم است.

مسأله 694ـ مستحبّ است پنج نماز را در پنج وقت به جا آورد، يعنى هركدام را در وقت فضيلت خود انجام دهد و تنها فاصله دادن به مقدار نافله يا تعقيبات كافى نيست، بلكه معيار همان وقت فضيلت است.

مسأله 695ـ وقت فضيلت نماز ظهر تا موقعى است كه سايه شاخص به اندازه خود شاخص شود (منظور سايه اى است كه از ظهر به بعد پيدا مى شود) و وقت فضيلت عصر از موقعى كه سايه شاخص به اندازه خود آن است تا موقعى كه به اندازه دو برابر آن شود و وقت فضيلت نماز مغرب از غروب است تا ناپديد شدن حمره مغربيّه (رنگ سرخى كه بعد از غروب آفتاب در مغرب ظاهر مى شود) و وقت فضيلت نماز عشاء از موقعى است كه سرخى مزبور ناپديدمى شود تا يك سوم از شب و وقت فضيلت نماز صبح از اوّل طلوع فجر سپيده صبح است تا موقعى كه هوا روشن شود.

 

ترتيب در ميان نمازها

مسأله 696ـ نماز ظهر و عصر بايد به ترتيب خوانده شود، يعنى اوّل نماز ظهر، بعد نماز عصر، همچنين بايد در ميان نماز مغرب و عشا نيز ترتيب رعايت شود و اگر عمداً نماز عصر را پيش از نماز ظهر، يا عشا را پيش از نماز مغرب بخواند باطل است.

مسأله 697ـ هرگاه به نيّت نماز ظهر، نماز را شروع كند و در بين نماز يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده است نمى تواند نيّت نماز را به عصر برگرداند و نماز او باطل است، همچنين در مورد نماز مغرب و عشا، امّا اگر نيّت نماز عصر كند و بعد متوجّه شود كه نماز ظهر را نخوانده هر جاى نماز باشد مى تواند نيّت خود را به ظهر برگرداند، همچنين اگر شروع به نماز عشا كرده و متوجّه شود نماز مغرب را نخوانده اگر قبل از ركوع ركعت چهارم متوجّه شود نيّت را بر مى گرداند، ولى اگر بعد از ركوع ركعت چهارم متوجّه شود نماز را به نيّت عشا تمام مى كند، بعداً نماز مغرب را مى خواند و احتياطاً نماز عشا را نيز اعاده كند.

مسأله 698ـ اگر در اثناء نماز عصر شك كند كه آيا نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد به همان دستور كه در مسأله قبل گفته شد عمل كند، يعنى نيّت را به ظهر برگرداند و بعداً عصر را بخواند، همچنين اگر در وسط نماز عشاء شك كند كه نماز مغرب را خوانده يا نه، بايد به دستور گذشته عمل كند.

مسأله 699ـ عدول از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب، جايز نيست، ولى عدول از نماز ادا به قضا جايز است و اگر نماز قضا، قضاى همان روز باشد احتياط واجب اين است كه عدول كند و بعد از فراغت از نماز قضا، نماز ادا را بخواند، البته اين در صورتى است كه جاى عدول باقى باشد، مثلاً در صورتى مى تواند نيّت را به قضاى صبح برگرداند كه داخل ركعت سوم از نماز ظهر نشده باشد.

 

نمازهاى نافله (مستحب)

مسأله 700ـ نمازهاى مستحبّى بسيار است و آنها را «نافله» گويند و از ميان نمازهاى نافله، نافله هاى شبانه روزى بيشتر سفارش شده است.

مسأله 701ـ نافله هاى شبانه روزى عبارتند از: نافله ظهر هشت ركعت و نافله عصر نيز هشت ركعت است، نافله مغرب چهار ركعت و نافله عشا دو ركعت است كه نشسته خوانده مى شود، نافله شب يازده ركعت و نافله صبح دو ركعت است و چون دو ركعت نافله عشا يك ركعت حساب مى شود، مجموع اين نافله ها سى و چهار ركعت خواهد بود، ولى در روز جمعه سى و هشت ركعت است زيرا چهار ركعت به نافله ظهر و عصر اضافه مى شود (همه نافله ها دو ركعت دو ركعت خوانده مى شود).

مسأله 702ـ از يازده ركعت نافله شب هشت ركعت را به نيّت «نافله شب» و دو ركعت آن به نيّت «نافله شفع» و يك ركعت به نيّت «نافله وتر» به جا مى آورد.

مسأله 703ـ نافله شب از مهمترين نمازهاى نافله است كه در روايات اسلامىو قرآن مجيد روى آن تاكيد شده و تأثير عميقى در صفاى روح و پاكى قلب و تربيت نفوس انسانى وحلّ مشكلات دارد و در كتب معروف دعا، آدابى براى آن ذكر كرده اند، مخصوصاً براى قنوت نافله وتر، رعايت اين آداب خوب است ولى مى توان نماز شب را بدون اين آداب مانند نمازهاى معمولى نيز انجام داد و كسى كه به علّتى نتواند آخر شب بيدار شود و نماز شب را بخواند مى تواند قبل از خواب آنها را به جا آورد.

مسأله 704ـ نماز نافله را مى توان نشسته خواند، ولى در اين صورت احتياط اين است كه هر دو ركعت را يك ركعت حساب كند، مثلاً به جاى هشت ركعت نافله ظهر ايستاده، شانزده ركعت نشسته بخواند.

مسأله 705ـ نافله ظهر و عصر در سفر ساقط است و نبايد خواند و احتياط آن است كه نافله عشارا نيز ترك كند، امّا بقيّه نافله هاى شبانه روزى يعنى نافله صبح و مغرب و نافله شب در سفر ساقط نمى شود.

مسأله 706ـ چنان كه گفتيم نمازهاى نافله را بايد دو ركعت دو ركعت انجام داد، جز نافله وتر، كه يك ركعت است و اگر بخواهد نافله وتر رانشسته بخواند بايد دو نماز يك ركعتى جداگانه به جا آورد.

 

وقت نافله هاى شبانه روزى

مسأله 707ـ وقت نافله ظهر قبل از نماز ظهر است، از اوّل ظهر تا موقعى كه سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مى شود بيشتر از دو هفتم طول شاخص شود، مثلاً اگر طول شاخص هفت وجب است هر وقت مقدار سايه اى كه بعد از ظهر پيدا مى شود بيشتر از دو وجب شود وقت نافله ظهر تمام شده.

مسأله 708ـ وقت نافله عصر كه قبل از نماز عصر خوانده مى شود تا موقعى است كه سايه شاخص به چهارهفتم آن برسد به شرحى كه در مسأله پيش گفتيم.

مسأله 709ـ وقت نافله مغرب بعد از نماز مغرب است تا موقعى كه سرخى طرف مغرب كه بعد از غروب آفتاب پيدا مى شود از بين برود.

مسأله 710ـ وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا است تا نصف شب و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.

مسأله 711ـ وقت نافله صبح پيش از نماز صبح است از طلوع فجر تا آشكار شدن سرخى در طرف مشرق و مى تواند آن را بعد از نماز شب بلافاصله به جا آورد.

مسأله 712ـ وقت نافله شب بنابر احتياط از نصف شب است تا اذان صبح، ولى بهتر است در موقع سحر يعنى در ثلث آخر شب بخواند.

 

نماز غُفيله

مسأله 713ـ از نمازهايى كه به جا آوردن آن به اميد ثواب پروردگار خوب است نماز غفيله است كه بين نماز مغرب و عشا خوانده مى شود و وقت آن بعد از نماز مغرب است تا موقعى كه سرخى طرف مغرب از بين برود، در ركعت اوّل بعد از حمد به جاى سوره اين آيه را مى خواند:

«وَ ذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤمِنينَ»

و در ركعت دوم بعد از حمد به جاى سوره اين آيه را بخوانند:

«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إلاَّ هُو وَ يَعْلَمُ ما فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة إلاّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّة فِى ظُلُماتِ الاْرْضِ وَ لا رَطْب وَ لا يَابِس إلاَّ فى كِتاب مُبين»

و در قنوت آن بگويند:

«اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِمَفاتِحِ الْغَيْبِ الَّتى لا يَعْلَمُهَا إلاَّ اَنْتَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تَفْعَلْ بِى كَذا وَ كَذا»

و به جاى كلمه كذا و كذا حاجتهاى خود را بگويند و بعد بگويند:

«اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِىُّ نِعْمَتِى وَ الْقادِرُ عَلى طَلِبَتى تَعْلَمُ حاجَتى فَأَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السّلامُ لَمّا قَضَيْتَها لِى».

 

احكام قبله

مسأله 714ـ تمام نمازهاى واجب بايد رو به قبله خوانده شود.

مسأله 715ـ «خانه كعبه» كه در مكّه معظّمه است قبله تمام مسلمين دنياست و هركس در هرجا باشد بايد روبروى آن نماز بخواند، امّا كسى كه دور است اگر طورى بايستد كه بگويند رو بقبله نماز مى خواند كافى است، بنابراين صفهاى طولانى نماز جماعت كه طول آنها از طول خانه خدا بيشتر است همه مى تواند رو به قبله باشد.

مسأله 716ـ لازم نيست در موقع ايستادن، نوك انگشتان پا هم رو به قبله باشد، يا در موقع نشستن، سر زانوها كاملاً رو به قبله قرار گيرد، همين اندازه كه بگويند رو به قبله ايستاده يا نشسته كفايت مى كند.

مسأله 717ـ كسى كه نمى تواند نماز را نشسته بخواند بايد به پهلوى راست طورى بخوابد كه جلو بدنش روبه قبله باشد و اگر آن هم ممكن نيست به پهلوى چپ طورى بخوابد كه جلو بدنش رو به قبله باشد و اگر اين را هم نمى تواند بايد به پشت بخوابد بطورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

مسأله 718ـ در نماز احتياط و سجده و تشهّد فراموش شده نيز بايد رو به قبله باشد و در سجده سهو احتياط واجب نيز همين است.

مسأله 719ـ جايز است نماز مستحبّى را در حال راه رفتن و سواره بخواند و در اين حال لازم نيست رو به قبله باشد.

مسأله 720ـ براى تعيين قبله راههاى زيادى وجود دارد: نخست كوشش كند تا يقين حاصل نمايد و نيز مى تواند به گفته دو شاهد عادل و يا يك فرد مورد اطمينان كه از روى نشانه هاى حسّى شهادت مى دهد و يا به قول كسى كه از روى قاعده علمى قبله را مى شناسد و محلّ اطمينان است عمل كند و اگر اينها ممكن نشد بايد به گمانى كه از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههاى ديگر پيدا مى شود عمل نمايد.

مسأله 721ـ قبله نماهاى معمولى در صورتى كه سالم باشد از وسايل خوب براى شناخت قبله است و گمان حاصل از آن كمتر از گمان از راههاى ديگر نيست، بلكه غالباً دقيق تر است.

مسأله 722ـ به گفته صاحب منزل يا مسؤول يك مسافرخانه و مانند آن در صورتى كه فرد بى مبالات نباشد مى توان اعتماد كرد.

مسأله 723ـ هرگاه راهى براى پيدا كردن قبله وجود نداشته باشد و قبله در ميان چهار سمت مختلف مردّد شود يك نماز به يك طرف كافى است، ولى احتياط مستحب آن است كه چهار نماز به چهار طرف بخواند و هرگاه در سه طرف يا دو طرف احتمال وجود قبله را مى دهد فقط به سمت آنها نماز بخواند.

مسأله 724ـ كسى كه مى خواهد به چند طرف نماز بخواند اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا را به جا آورد بهتر آن است نماز اوّل را به چند طرف تمام كند بعد نماز دوم را شروع نمايد.

مسأله 725ـ سر بريدن حيوانات نيز بايد رو به قبله باشد و هرگاه قبله را پيدا نكند بايد به گمان خود عمل نمايد و اگر تحصيل گمان ممكن نيست و نياز به سر بريدن حيوان دارد به هر طرف كه انجام دهد صحيح است و در مورد دفن مسلمان كه بايد رو به قبله باشد نيز به همين ترتيب بايد عمل كرد.

next page

fehrest page

back page

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved