بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

سیاسی/شبهه87

 

من هم دوست دارم انرژی هسته‌ای داشته باشیم - اما به چه بهایی؟ آیا به بهای جنگ و تحریم؟

 

همگان می‌دانند که تحریم‌ها زمانی آغاز شد که انرژی هسته‌ای نداشتیم و جنگ نیز زمانی تحمیل شد که به ساده‌ترین تسلیحات سبک نیز دسترسی آسان نداشتیم. پس موضوع قرار دادن دستیابی به تکنولوژی «انرژی هسته‌ای» برای تشدید تحریم و یا تحمیل جنگ، فقط یک بهانه و دروغ محض است.

الف - متأسفانه در دوره‌ی ریاست جمهوری آقای خاتمی، با توجه به روحیه خود کم بینی و نیز بزرگ‌بینی و اعتماد به غرب، یک بار این ذلت امتحان شد. دولت ایران قبول کرد که نه تنها حتی یک سانتریفیوژ نسازد، بلکه کلاً فعالیت‌های هسته‌ای را به مدت 2 سال تعطیل نماید و برای آن که این سلطه خارجی و ذلت داخلی بر اذهان عمومی معلوم نشود، گفتند: «تعویق داوطلبانه؟!» و کسی هم نپرسید که به چه حقی و با چه توجیهی داوطلب به اطاعت امر شدید؟! اما سؤال اینجاست که در مقابل این «خودزنی داوطلبانه«، کدام تحریمی لغو شد و کدام تهدیدی کم شد؟ آیا غیر از این است که در همان زمان نام ایران را در فهرست کشورهای تروریست قرار دادند و این کشور را به عنوان «محور شرارت» خواندند؟ آیا غیر از این است که در همان زمان ناوهای جنگی را به آب‌های ایران وارد کرده و اخطارهایی با تعیین زمان (40 روز دیگر – 15 روز دیگر و ...) برای آغاز جنگ دادند، تا عقب نشینی و تسلیم بیشتری صورت پذیرد؟!

ب - امروز بیش از 12 هزار سانتریفیوژ ساخته‌ایم، کیک زرد تولید کرده‌ایم، غنی سازی را تا 20% افزایش داده‌ایم، برق تولیدی را وارد مدار کرده‌ایم، از تکنولوژی هسته‌ای در داروسازی و صنایع دیگر استفاده می‌کنیم ... و خلاصه جزو چند کشور برخوردار از تکنولوژی هسته‌ای قرار گرفته‌ایم و به لحاظ تشدید مکرر تحریم‌ها و یا تهدید به جنگ، فرقی با گذشته نداریم، به غیر از آن که دیگر نمی‌توانند به راحتی گذشته به حمله نظامی به ایران بیاندیشند.

ج - امروزه مقوله جنگ با ایران در گزینه‌های مستکبران منتفی است و فقط به یک لفاظی سیاسی و تبلیغاتی مبدل گردیده است. مکرر اسرائیل برای توجیه شکست‌هایش در منطقه و قدرتمند نشان دادن خود شعار می‌دهد که می‌خواهد به ایران حمله کند و مکرر امریکا به او می گوید: «نه خواهش می کنم این کار را نکن – الآن به مصلحت نیست – فعلاً اجازه نمی‌دهم و ...».

دقت شود که «جنگ» کار ساده‌ای نیست و با مطالعه قدرت و امکان مهاجم – ضعف کشور هدف – پیامدهای سیاسی، اقتصادی و نظامی منطقه و جهان و شاخصه‌های دیگر صورت می‌گیرد.

جنگ تحمیلی زمانی صورت گرفت که نه تنها جمهوری اسلامی ایران هیچ نداشت و به لحاظ اوضاع داخلی نیز دچار آشفتگی بود و ترور مسئولین نیز بر این آشفتگی‌ها می‌افزود، بلکه جبهه مهاجم (صدام و رژیم بعث) از قدرت حاکمه امریکا، میگ روسی، چیفتن انگلیسی، کروز فرانسوی، آواکس امریکایی، بمب‌های شیمیایی آلمانی، پول عربی و حمایت‌های سازمان‌های بین‌المللی و نهادهایی چون حقوق بشر(؟!) برخوردار بود! خوب نتیجه چه شد؟

امروزه نه تنها ایران در آن ضعف نیست و از قدرت اقتصادی، سیاسی، تسلیحات نظامی و رشد علمی بسیار بالاتر و موقعیت منطقه‌ای و جهانی بسیار مستحکم‌تری برخوردار است و به این مهم امریکایی‌ها و اروپایی‌ها بیشتر از اذهان عمومی مردم ما که تحت بمباران ضد تبلیغ خارجی و اذناب داخلی قرار دارند واقفند، بلکه امریکا، اروپا و اسرائیل نیز در قدرت و امکان سابق خود قرار ندارند و دچار بحران‌های شدید سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی و تزلزل سلطه در منطقه هستند. پس گزینه جنگ منتفی است.

د – اگر چه جنگ به خودی خود خوب و مطلوب نیست [و البته اگر ضرورت داشته و اجتناب ناپذیر باشد، نباید برای پرهیز از آن هر ذلتی را پذیرفت و از ترس مرگ خودکشی کرد]، اما توجه به این نکته نیز ضروری است که «جنگ، ویرانی و کشتار دارد، اما ترس ندارد».

تعداد کشته شدگان ناشی از تصادفات جاده‌ای ما پس از جنگ، به مراتب بیش از شهدای جنگ تحمیلی بوده است (متوسط سالانه 20 هزار نفر) و بالتبع تعداد مجروحین و معلولین نیز به همین تناسب بیشتر است. هم چنین تعداد مرگ و میر ناشی از مصرف مواد مخدر و نیز تخریب شخصیت‌ها و خانواده‌ها با ضررها و خسران‌های روحی، روانی و حتی اقتصادی‌اش، به مراتب بیش از شهدا، مجروحین و تخریب‌های ناشی از جنگ می‌باشد. بلایایی که از زمان رو کردن به «تسامح، تساهل، آزادی بدون تعریف و تشویق به غرب زدگی و ...» افزایش فزاینده یافت.

ﻫ – در هر حال بهایی که در قالب تحریم اقتصادی یا تهدید به جنگ (و حتی وقوع جنگ) می‌پردازیم، بهای اصرار بر رشد علمی کشور و برخورداری از صنایعی مادر چون: انرژی هسته‌ای، نانو تکنولوژی، شبیه‌سازی، تسلیحات زمینی، هوایی و دریایی و ... نیست، هر چند که این دستآوردهای مرهون انقلاب و جمهوری اسلامی است، بلکه بهای استقلال‌خواهی و تمامیت ارضی کشور است و تا زمانی که مردم در صحنه باشند و تحقق و کمال همین خواسته را دنبال کنند و سر تعظیم و تسلیم فرود نیاورند، این فشارها از سوی استکبار ادامه خواهد داشت و البته که هر چه رشد کنیم و قدرتمند‌تر گردیم، فشارها به ناچار کمتر یا دست کم خنثی‌تر می‌گردد، نه هر چه بیشتر عقب‌نشینی کرده و تسلیم شویم.

دقت کنیم که سیاست غرب، مانند حیوان وحشی است. هر یک قدم که عقب بنشینید، او آرام تر نمی‌شود، بلکه چند قدم جلوتر می‌آید و بیشتر چنگ و نیش دندان نشان می‌دهد و بیشتر غرش می‌کند و اگر پا به فرار بگذارید، حمله کرده و می‌درد.

 منبع: x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات سیاسی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved