بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

سیاسی/شبهه66

چرا امام خامنه‌ای (حفظه‌الله) در دوران ریاست جمهوری، نسبت به نخست‌وزیر موسوی در برابر امام مقاومت کردند، با آن که نظر امام بر موسوی بود؟ آیا این ولایت‌مداری ایشان را زیر سؤال نمی‌برد؟

این نوع نگاه و مهندسی طرح موضوع، دقیقاً همان شکلی است که طرفداران موسوی و مخالفان امام و مقام معظم رهبری در آن موقع مطرح می‌کردند و می‌خواستند ضد تبلیغ کنند که آقا با امام مخالفت یا دست کم تفاوت نظر و چالش داشته و مقاومت می‌کند و حضرت امام هم الا و لابد موافق آقای میر حسین موسوی است! در حالی که از معدود شخصیت‌هایی که هیچ گاه در مورد حتی نظر امام - چه رسد به دستور امام – مخالفت یا مقاومتی نشان نداده، شخص ایشان است.

دقت شود که اولاً دأب امام (ره) این نبود که در امور اجرایی و وظایف قوا دخالت کنند، مگر این که ضرورتی ایجاب نماید. همان طور که امروزه مقام معظم رهبری می‌فرمایند که بنا ندارم در امور اجرایی دخالت کنم، مگر آن که ضرورت و اختیارات ایجاب می‌کند. لذا انتخاب نخست وزیر به عنوان رئیس دولت و معرفی به مجلس، اختیار قانونی و وظیفه‌ی رئیس جمهور بود.

پس از گذشت دور اول ریاست جمهوری آیت الله العظمی خامنه‌ای و انتخاب ایشان از سوی مردم برای دور دوم، ایشان در یک مصاحبه‌ی علنی که از تلویزیون پخش شد به صراحت اعلام نمودند که بنا ندارند برای این دوره نیز آقای میر حسین موسوی را به عنوان نخست وزیر معرفی کنند و تأکید نمودند که «مقابل خدا و مردم مسئول خواهم بود».

بدیهی است برای حضرت امام (ره)، با توجه به اصراری که ایشان بر قانونمندی و نیز شناختی که از آیت الله العظمی خامنه‌ای داشتند، فرقی نمی‌کرد که رئیس جمهور چه کسی را به عنوان نخست وزیر به مجلس و معرفی کند و آیا مجلس نیز رأی مثبت دهد یا خیر؟ چرا که سازمان تعریف شده در قانون همین بود. اما جناح طرفدار ایشان که آن موقع بیشتر به خط 3 معروف بودند، یا بهتر بگوییم اتحاد مخالفین امام و ایشان، فشار عجیبی بر حضرت امام (ره) وارد آوردند و حتی شرایط بحران اقتصادی و جنگ را نیز مال‌المصالحه قرار دادند و اتفاقاً آنها بودند که در مقابل دأب حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر قانونمندی مقاومت نشان دادند، تا آن جا که بالاخره حضرت امام خمینی (ره) ایشان را خواستند و توصیه‌های لازمه را فرمودند و ایشان از منزل امام که خارج شدند، در مقابل سؤال خبرنگاران فرمودند: میر حسین موسوی را مجدد معرفی می‌کنم. در واقع هم امام و هم ایشان مجبور شدند که به خاطر حفظ نظام و مصالح اسلام و کیان ایران و آن هم در شرایط جنگی، نخست‌وزیری میر حسین را چون خاری در چشم و استخوانی در گلو، برای چهار سال دیگر تحمل کنند.

اما راجع به ولایت‌مداری ایشان نیز، نظر ولی‌امر ارجح است نه این تبلیغات‌چی‌هایی که خودشان نیز امام را زیاد قبول نداشتند. او بهتر می‌دانست که کدام یک از اطرافیانش ولایت‌مدارتر هستند. لذا نسبت به هیچ کس نفرمودند: «شما بازوی توانا و خورشید درخشان اسلام هستید.» و اتفاقاً این تعریف در پاسخ شبهاتی بود که آن موقع مخالفین حضرت امام (ره) نسبت به ولایتمدار بودن ایشان در جامعه پخش کرده بودند. و به همین دلیل است که ایشان هیچ کس را برای «ولایت» مناسب‌تر از شخص آیت الله العظمی خامنه‌ای نمی‌دانستند.

و جالب آن که پس از رحلت حضرت امام (ره)، اغلب سران جناح‌های مخالف، مثل آقای هاشمی، بهزاد نبوی و ...، به صراحت و مکرر اعلام کردند که ما حتی در زمان حیات امام نیز با بسیاری از نظرات ایشان مخالف بودیم.

x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات سیاسی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved