بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه93

ش (اصفهان): تأثیر پذیری فلسفه ماسونی و حتی ماتریالیستی، پوزیتیونیسم و داروینیسم که منکر متافیزیک هستند، از اندیشه‌های مصر باستان که شاخصه‌هایی چون جادوگری – رب النوع – شیطان‌پرستی و ...، که همگی مستلزم باور متافزیک می‌باشند، چگونه توجیه می‌گردد؟

اگر چه فلسفه‌های ماتریالیسمی (ماده‌گرا) سعی دارند به هر شکل ممکن چنین نمایش دهند که ماوراء‌الطبیعه (متافیزیک) را انکار می‌کنند، اما خود اذعان دارند که قابل انکار نمی‌باشد. چرا که دست کم با مباحثی چون: عقل، ذهن، خیال، منطق، مفاهیم و ... که هیچ کدام مادی نیستند مواجه می‌باشند.

بدیهی است هنگامی که وجود عناصر یا موجودات غیر طبیعی قابل انکار نباشد، وجود خداوند متعال که خالق عالم هستی می‌باشد، به طریق اولی قابل انکار نمی‌باشد، مضاف بر این که عقل، فطرت و علم کلی بر وجودش گواهی می‌دهند. لذا خداوند متعال در قرآن کریم مکرر متذکر شده است که حتی اگر از کفار بپرسید که چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است، خواهند گفت: الله:

«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ» (العنکبوت - 61)

ترجمه: و هر گاه از آنان بپرسى: «چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريده، و خورشيد و ماه را مسخّر كرده است؟» مى‏گويند: «اللَّه»! پس با اين حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف مى‏سازند؟

البته ممکن است که این اقرار (به خاطر لجاجت) با زبان نباشد، اما عقل، فطرت و باطن آنها همین پاسخ را می‌دهد، چون هیچ راه دیگری متصور نبوده و گریزی از اقرار به این حقیقت وجود ندارد. «لا یمکن الفرار من حکومتک». لذا همگی توجیه می‌کنند که گرایش ما به هر چیزی به غیر از خدا، به خاطر واسطه‌تراشی است.

از این رو، امروزه مکاتب جدید سعی دارند اصلاً خود را وارد این مقوله نکنند و دیگر در زمینه‌ی اثبات یا نفی وجود حق تعالی حرفی نزنند. لذا در نظریه‌پردازی‌های جدید خود مثل مدرنیسم یا پست‌مدرنیسم یا مدرنیته‌ی سیال، [و البته با گویش‌های متفاوت]، مدعی می‌شوند: «کاری نداریم که آیا خدایی وجود دارد یا ندارد، مهم این است که قوانین را ما وضع می‌کنیم»! چنان چه بودریار در کتاب مشهور خود به نام «اغواگر» می‌نویسد: بازی دارای قواعد و قوانین است. قواعد هر چه می‌خواهد باشد. در هر حال چون ما در آن نقشی نداریم، کسل کننده است. مهم قوانین است که ما وضع می‌کنیم و چون می‌توانیم تغییر دهیم، جذاب است!». در واقع قواعد، همان اصول جهان‌بینی است که بالاجبار به توحید می‌انجامد و اذعان دارند که هیچ نقشی در آن ندارند. مجبور به پذیرش هستند و راه فراری نیست. ولی قوانین «ایدئولوژی‌»ها هستند که حضرات به میل خود وضع کرده و تغییر می‌دهند.

در این میان ایسم‌ها و فلسفه‌های متفاوت، فلسفه‌ی ماسونی نه تنها وجود ماوراء‌الطبیعه را انکار نمی‌کند، بلکه با صراحت تمام به «شیطان‌پرستی» خود اذعان دارد و معتقد است که به یک قدرت برتر «شیطان» وابسته است و فرامین خود را از آن اخذ می‌کند و از آن نیرو می‌گیرد و در راه تحقق اراده‌ها و امیال او در جهان گام بر می‌دارد.

قابل توجه آن که رأس هرم ماسونی و حتی بدنه‌ی آن که امروزه قدرت سیاسی و اقتصادی جهان را در دست دارند، بر باور، آداب و سنن شیطان‌پرستی خود به صورت جد پای بند هستند و به رغم آن که ماده‌گرایی یا همان ماتریالیسم و لائکیسم را تبلیغ می‌کنند، سمبل‌های ماسونی «مانند: هرم و چشم شیطانی» را به عنوان سمبل «حکومت واحد جهانی» انتخاب کرده و حتی روی دلار نیز تبلیغ می‌کنند. لذا فریاد ماده‌گرایی آنها به بهانه‌ی علم یا هر بهانه‌ی دیگری، دروغ بزرگی است که فقط به افکار عمومی جهانیان القاء می‌کنند و خود بر چنین باوری نیستند!

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved