بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه88

ش (اراک): آیا رونق بازار موسیقی‌های فاسد و هرزه‌خوانی‌ها در قبال محدودیت موسیقی فاخر و سنتی و ... از بی‌توجهی و در مجموع شاهدی بر نیاز فطری به مقوله‌ی موسیقی، جشن و در کل شاد بودن نمی‌باشد؟

نویسنده‌ی محترم این سؤال، ضمن اشاره به موضوع، درباره‌ی بی‌توجهی شنوندگان موسیقی به متن و فحوای آن، تا جایی که در مجلس عروسی موزیک با شعری درباره‌ی زنای محصنه پخش می‌شود و مدعوین بدون توجه به متن فقط با آهنگ آن شاد می‌گردند اشاره نموده و افزوده که برخی هم می‌گویند: مخالفت برخی علمای دینی سبب عدم احیای سنت‌های قدیمی شادی و رواج هرزه‌خوانی و ... شده است؟

الف – جالب است که مخالفین اصول (اسلام و نظام اسلامی)، سعی دارند همه چیز را به گردن علما بیاندازند! مثلاً اگر روضه‌خوانی زیاد شد، تقصیر علما است و اگر هرزه‌خوانی هم زیاد شد، تقصیر علمای دینی است. سنت‌گرایی از علما است و به اصطلاح مدرنیسم هم از علما است! از اینها باید سؤال نمود که آیا تغییر دادن ذوق عمومی مردم آمریکا، اروپا و ... [به ویژه نسل جوان] از موسیقی کلاسیک به موسیقی پاپ و جایگزین نمودن سر و صداهای بی‌معنی از الویس‌پرسلی تا مایکل جکسون و تینا ترنه و مادونا و بسط دادن این تغییر ذوق به جهانیان [به وسیله‌ی تبلیغات و القای روحیه‌ی غرب‌زدگی، وابستگی و تقلید کور به ویژه در میان ملل جهان سوم و در حال توسعه] نیز تقصیر علما است؟! پس، از این قسمت سؤال که صرفاً جو‌سازی و شانتاژ و سوء استفاده از موضوعی برای ضدیت با دین و علمای دینی در جهت تضعیف نظام سیاسی دینی است، می‌گذریم.

ب – اما در مقام پاسخ تحلیلی باید موضوع مهم مطروحه را به چند قسمت تقسیم نمود و به هر یک جداگانه پرداخت. به عنوان مثال: «شادی، نشاط و نگاه اسلام به آن» - «لازم و ملزوم دانستن ارتباط بین شادی و موسیقی» و «موسیقی سنتی و مدرن».

ب/1 – درباره‌ی «شادی، نشاط و نگاه اسلام به آن»، اسلام دیدگاه مبسوط و بسیار دقیقی دارد. نگاه اسلام به مسئله‌ی مهم «حیات محدود دنیوی بشر» که زمینه‌ساز و تبیین کننده‌ی «حیات جاوید اخروی» است بسیار جدی می‌باشد. لذا وقت و کاری برای «سرگرمی» به مفهوم امروزی که مشغولیتی برای به فراموشی سپردن مهمات زندگی است، توصیه نمی‌نماید و هیچ گونه غفلت و بی‌خودی و فراغت از خود و زندگی فردی و اجتماعی را به بهانه‌ی شادی، نشاط و ... نمی‌پذیرد. و اگر ما معتقدیم که این جهان و ما را خداوند علیم و حکیم خلق نموده و طبعاً خلقت او هدفدار و حکیمانه است، انتظاری به غیر از فرمان و دستورالعمل جدیت در زندگی و غنیمت شمردن همه‌ی لحظات آن نیز نمی‌رود:

«أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ * فَتَعَلىَ اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ» (المؤمنون – 115 و 116)

ترجمه: آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده‏ايم، و به سوى ما باز نمى‏گرديد؟ * پس برتر است خداوندى كه فرمانرواى حقّ است (از اين كه شما را بى‏هدف آفريده باشد)! معبودى جز او نيست و او پروردگار عرش كريم است!

«وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنهَُمَا لَاعِبِينَ * مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقّ‏ِ وَ لَكِنَّ أَكْثرََهُمْ لَا يَعْلَمُونَ» (الدخان - 38 و 39)

ترجمه: ما آسمان‌ها و زمين و آن چه ميان اين دو است را به بازى (و بى‏هدف) نيافريديم! * ما آن دو را جز به حق [بر اساس علم و حکمت] نيافريديم ولى بيشتر آنان نمى‏دانند!

لذا شکی نیست که نه فقط در مجموع خلقت، بلکه در خلقت هر موجودی و هر انسانی هدف و کمالی وجود دارد که انسان مختار باید سعی کند آن را در خود محقق نماید. لذا همه‌ی مسائل زندگی [حتی تفریح آن] جدی است:

امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام می‌فرمایند: اي مردم از خدا بترسيد، هيچ كس بيهوده آفريده نشد تا به بازي بپردازد، و او را به حال خود وا نگذاشته‌اند تا خود را سرگرم كارهاي بي ارزش نمايد، و دنيايي كه در ديده‌ها زيباست، جايگزين آخرتي نشود كه آن را زشت مي انگارند، و مغروري كه در دنيا به بالاترين مقام رسيده، چون كسي نيست كه در آخرت به كمترين نصيبي دست یافته است. (حكمت 370)

اما نگاه به زندگی بر اساس علم و حکمت الهی، نه تنها سبب کناره‌گیری از شادی‌ها و نشاط نمی‌گردد، بلکه آنها را نیز معنادار، هدفدار و مؤثر مثبت می‌نماید. لذا دیگر هر شادی و نشاط تقلبی، جای اصلی آن را نمی‌گیرد.

انسان دارای جسم و روح است و هر جنبه‌ی خلقت آدمی نیازمند به شادی و نشاط است و از این رو خندرو بودن، با نشاط بودن، وقت برای شادی و نشاط اختصاص دادن، دیگران را شاد کردن و ... از اصول برنامه‌های اسلامی برای زندگی است. لذا اهل عصمت (ص) نیز نه تنها تأکیدهای فراوانی بر شادی، تفریح و سرور دارند، بلکه آن را مساعد کننده‌ی جسم و جان برای انجام امور مهم‌تر دانسته‌اند:

- پيامبر خدا(ص) فرمود: «در صحف ابراهيم آمده است که خردمند، مادامى که خردش از او گرفته نشده، بايد ساعاتى را براى خود در نظر بگيرد. زمانى براى مناجات با پروردگارش و زمانى براى حساب کشيدن از خويش و زمانى براى انديشيدن در نعمت‏هايى که خداى عزّوجلّ به وى ارزانى داشته است و زمانى براى بهره‏مند ساختن نفس خود از حلال (لذت‌های نفسانی حلال). زيرا اين زمان کمکى است به آن سه زمان ديگر و مايه‌ی آسودگى و رفع خستگى دل‏ها می‌باشد». (الخصال، ص 525، ح 13)

- امام کاظم(ع) فرمود: سعى کنيد اوقات خود را به چهار قسمت کنيد: «زمانى براى مناجات با خدا، زمانى براى کسب و کار، زمانى براى معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادى که عيب‏هايتان را به شما گوشزد مى‏کنند و در باطن، خيرخواه شما هستند و زمانى براى بهره‏مند شدن از لذت‏هاى غيرحرام». (بحارالانوار، ج 78، ص 321، ح 18)

- پیامبر اکرم (ص): هر کس مؤمنی را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر کس مرا شاد نماید، خدا را شاد کرده است. (الکافی، ج2، 188)

ب/2 – اما همان‌طور که در متن سؤال اشاره نمودید، گویا بسیاری از مردم (حتی مؤمنین) اصول و حتی فروع شادی کردن را نمی‌دانند و گمان می‌کنند که شادی و نشاط یعنی موسیقی، رقص و آواز (اعم از سنتی یا مدرن)! لذا هر کجا سخن یا موضوع جشن و شادی مطرح می‌گردد، قبل از هر چیزی به یاد موسیقی و آواز ‌خوانی و اگر شد، رقص و به اصطلاح پایکوبی می‌افتند! این بیماری چنان مبتلابه اکثریت شده است که حتی نهادهای اجرایی کشور را نیز دچار کرده است. چنان چه صدا و سیما نیز برای ایجاد نشاط، شادی، سرور و جشن (حتی اگر برای سالروز میلاد اهل عصمت (ص) یا بعثت یا غدیر هم باشد) به موسیقی و آواز متوسل می‌گردد! البته این تقصیر علمای دینی نیست، بلکه فرهنگی جاهلی است که نسل به نسل منتقل شده است.

پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند مرا به عنوان رحمتی برای جهانیان برانگیخت و من سازها و نی‌ها و امور جاهلیت را نابود (قدغن، ممنوع و حرام) می‌کنم. (منتخب المیزان الحکمة، ج2، ص 783)

امام صادق (ع) فرمود: آواز خوانی، از جمله گناهانی است که خداوند عزوجل برای آن وعده‌ی آتش داده است، آن جا که (لقمان – 6) می‌فرماید: «و برخی از مردم خریدار سخن بیهوده هستند تا [مردم را] به هیچ دانشی از راه خدا گمراه کنند و راه خدا به ریشخند گیرند. برای آنان عذابی خوار کننده خواهد بود..» (الفقیه، ج4، ص 58)

پس، از آن جا که دین اسلام منطبق بر فطرت انسان و خلقت جهان است و موسیقی به مفهوم و مصادیق امروزی توصیه نشده است، معلوم است که فطرت آدمی هیچ نیازی به این نوع از موسیقی ندارد و این یک باور و نیاز کاذب جاهلی (شیطانی) است که نسل به نسل به آدمی القا شده است و هیچ ضرورتی ندارد که شادی، نشاط و سرور، مستلزم موسیقی و آوازه‌خوانی باشد و بدون توسل به آنها هیچ شادی یا نشاطی میسر نبوده و محقق نگردد.

ب/3 – اما درباره‌ی موسیقی سنتی و مدرن نیز در نظر داشته باشید که ضد تبلیغ چنان از «موسیقی سنتی» یاد می‌کند که گویا نوع شرعی موسیقی می‌باشد! لذا سعی دارد با به کاربردن واژه‌ی «سنتی»، موسیقی حرام را ذبح شرعی نموده و آن را حلال قلمداد نماید! و حال آن که موسیقی سنتی نیز در زمان خودش موسیقی مدرن بوده و برای لهو و لعب در کاخ‌های سلاطین و محضر اشراف و مترفین وقت نواخته می‌شده است. و گرنه به لحاظ شرعی و منطقی، چه فرقی وجود دارد بین موسیقی سنتی با خوانندگی ملوک ضرابی یا مرضیه، با موسیقی مدرن با خوانندگی گوگوش یا مایکل؟! هر دو به تناسب شرایط روز و ذوق مخاطبین و ضرورت‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مترفین می‌باشد.

ملاحظه: قابل توجه آن که برخی می‌گویند: خیر، موسیقی سنتی اصیل است و از اصول و معانی خاصی برخوردار می‌باشد و ...، اما اگر دقت نمایید، آن چه که امروز توسط غرب به عنوان موسیقی مدرن، شاد یا پاپ ارائه می‌شود، همان موسیقی، آوازه‌خوانی و رقص اصیل آفریقایی‌ها می‌باشد که برای خودشان اصیل و حرکاتش دارای معانی است و جهان غرب آن را به تصرف و سپس تحریف درآورده، حرکاتش را با سکس و فحشای غربی و محتوایش را با هرزه‌خوانی تغییر داده است. که البته این امر دلایل و اهداف بسیاری در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد.

پس، همان گونه که اشاره نمودید، ما [اعم از سیاست‌گذاران و مردم] باید شادی، نشاط و سرور واقعی را که نیاز فطری بشر است بیاموزیم و آموزش دهیم، نه این که به نام «دین و اسلام» به یکی از دو طرف حرام سنتی و حرام مدرن متمایل گردیم.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved