بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه226

آیا شیطان می‌تواند از طریق امر به کارهای خوب و حتی عبادت، به انسان نزدیک شود و راه تشخیص چیست؟

 

در این سؤال به حکایتی مبنی بر امر شیطان به یک عارف مبنی بر اذان دادن در غیر وقت اذان اشاره شده است.

 قبل از پاسخ مستقیم و مشخص این سؤال، ابتدا باید به چند نکته‌ی مهم راجع به مقوله‌ی (شیطان) توجه کنیم. نکاتی که دانستن آنها خود نیز پاسخ بسیاری از سؤالات است:

یک – بدیهی است چنانچه در قرآن کریم تصریح شده است، شیطان «دشمن آشکار انسان» است. «‌إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ» - «‌إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ» - «‌لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ» و ... .

دو – اما باید دقت داشت که شیطان الزاماً شخص «ابلیس لعین» نمی‌باشد؛ بلکه «شیطان» یعنی دور شده از رحمت الهی، گمراه و گمراه کنند، لذا هر کسی که خودش به گمراهی افتاده و نیز سعی ‌می‌نماید تا دیگران را از صراط مستقیم خارج کرده و از رحمت الهی دور کند، «شیطان» قلمداد می‌گردد. از این رو در قرآن کریم به «شیاطی جنّ و انس» تصریح شده است؛ تا بدانیم که اولاً شیطان یکی و دو تا و ده تا نیست و ثانیاً هم از نوع جنّش وجود دارد و هم نوع انسانش وجود دارد و شخص ابلیس لعین نیز به خاطر گمراهی، دور شدن از رحمت و تلاش برای به انحراف کشیدن دیگران، شیطان لقب گرفت.

سه – از این رو نباید گمان شود که هر وسوسه‌ی گمراه کننده‌ای الزاماً از ناحیه‌ی شخص ابلیس لعین القا می‌شود. خیر. بلکه هر وسوسه‌گری شیطان است. دقت شود که اساساً ابلیس برای بسیاری از نوع بشر وقتی صرف نمی‌کند، او نیز نسل، خاندان، اعوان، انصار و جنودی در میان جنّ‌ها و انسان‌ها دارد.

چهار – به تناسبی که عقل و بصیرت بشر رشد کند و علم و ایمانش تقویت گردد، گمراه کردن او سخت‌تر می‌گردد، لذا کار از شیاطین انس و جنّ کوچک‌تر، به بزرگ‌تر حواله می‌شود. چنان چه در مسیر هدایت و رشد نیز هر مرحله‌ای معلم، راهنما و مربی مناسب خودش را می‌خواهد. نه کودک کلاس اولی فیزیک اتمی را می‌فهمد و نه استاد فیزیک اتمی می‌تواند این درس را به او بدهد. لذا امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: اگر می‌خواهی فرزند (کودک) را خوب تربیت کنی، باید خودت کودک شوی و با او باهم بزرگ شوی.

پنج – نه شخص ابلیس و نه دیگر شیاطین از نوع جنّ و انس، هیچ تسلط و نفوذی بر انسان ندارند و فقط دعوت کننده به بدی هستند، مگر آن که کسی خودش بخواهد زیر نفوذ و سلطه‌ی آنها برود. به این نکته‌ی مهم دقت شود که خداوند متعال اختیار، اراده و قدرت ولایت پذیری را به خود انسان داده است که ولایت حق را بپذیرد و یا ولایت باطل را گردن نهد و کسی به او تسلط ندارد، چنان چه در مورد تسلط شیطان فرمود:

«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ»

ترجمه: به درستی که او را بر كسانى كه ايمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توكل مى‏كنند تسلطى نيست * تسلط او فقط بر كسانى است كه (خودشان) وى را به سرپرستى برمى‏گيرند و (نیز) بر كسانى كه آنها به او [=خدا] شرك مى‏ورزند.

امر به اعمال خوب از ناحیه شیاطین:

با توجه به نکات فوق، معلوم می‌شود که اولاً قصد دشمن همیشه نابودی است و ثانیاً دشمن تاکتیک دارد و با هر کسی از طریق خودش وارد می‌شود. به عنوان مثال: بدیهی است که شیطان (انسان یا جنّ)، ابتدا جوان مؤمن و اهل نماز را دعوت به گناهان کبیره‌ای چون زنا یا شرابخواری نمی‌کند، چرا که می‌داند پاسخ این دعوت منفی است. بلکه او را دعوت به تکبر در عبادت، ریا، دروغ، غیبت و نمّامی (سخن‌چینی) می‌کند. آرام آرام با همین چهره‌ی دینی و مذهبی و با هزار توجیه او را به پارتی‌بازی و رشوه‌خواری غیر مستقیم و کوچک می‌کشاند و کم کم از او فاسق و فاسدی بزرگ و متبحر می‌سازد، در حالی که هنوز نماز و روزه‌اش به جاست و چه بسا توجیه‌اش برای همه مفاسدش نیز همان اسلام باشد.

آیا غیر از این است که از همان صدر اسلام، تمامی انحرافات به نام اسلام شکل گرفت و هنوز هم ادامه دارد. مگر امیرالمؤمنین علیه‌السلام را خوارج نماز شب خوان و مجاهد و حافظ قرآن ترور نکردند – مگر امام حسن و امام حسین و سایر ائمه علیهم‌السلام را به نام اسلام و مسلمین ترور نکردند؟! مگر امروز تروریست‌های طالبان، القاعده، سلفی، تکبیری و شیوخ عرب به نام اسلام این جنایات هولناک را مرتکب نمی‌شوند؟! پس شیاطین با هر شخص و جامعه‌ای از طریق خودشان وارد می‌شوند. چرا در قرآن کریم می‌فرماید: «وای بر نمازگزاران»! آنان که نماز را سبک می‌شمارند و یا در آن ریا می‌کنند؟

راه تشخیص وسوسه شیطانی از الهام الهی:

بهترین راه‌های تشخیص همان ابزارهای شناخت آدمی هستند. انسان چندین ابزار شناخت دارد که از جمله آنها «عقل و فطرت» و نیز «وحی» است.

انسان از یک سو مرتب هدف هجمه‌ی وسوسه‌‌های شیاطین جنّ و انس قرار دارد و از سوی مرتب الهام‌های الهی به او می‌رسد با هجمه‌ای به مراتب بیشتر و روشن‌تر از وسوسه‌ها. خدا با الهام‌ بد و خوب او را در هر امری به خودش می‌شناساند؛ چنان چه فرمود: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا - سپس پليدكارى و پرهيزگارى‏اش را به آن الهام كرد – الشمس، 8».

حال انسان باید چه کند؟ آیا باید سر در گم بماند و یا شانسی یکی را انتخاب کند؟ یا آن که خیر، بلکه به او معیار، میزان، محک، عیار و امکان تمیز داده شده است که همان «عقل» و «وحی» است؟

بدیهی است اگر کسی عقل و فطرت خود را با سر سپردگی به نفس و بالتبع گناهان نپوشاند و با کلام وحی نیز آشنا باشد و خود را به آن ملزم بداند، خودش به راحتی درست و غلط را تشخیص می‌دهد و فرق بین دعوت به حق و سوسه به باطل را می‌فهمد. در نتیجه هر چه با عقل و وحی منافات داشت را نمی‌پذیرد – مثل همان اذان دادن در غیر وقت اذان، یا ترور ائمه علیهم‌السلام یا این جنایت خُرد و کلان که در داخل یا خارج از کشور شاهدیم. لذا فرمود: اگر تقوا را رعایت کنید، خودم همه فرق‌های میان حق و باطل را به شما نشان می‌دهم، خودم راه خروج برای‌تان قرار می‌دهم و خودم به راه‌های رشد و تقربم هدایت‌تان می‌کنم:

«يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» (الأنفال، 29)

ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر از خدا پروا داريد براى شما [نيروى] تشخيص [حق از باطل] قرار مى‏دهد و گناهانتان را از شما مى‏زدايد و شما را مى‏آمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است.

« ... وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» (الطلاق، 2)

ترجمه: ... و هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بيرون‏شدنى قرار مى‏دهد

«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» (العنکبوت، 69)

ترجمه: و كسانى كه در راه ما كوشيده‏اند به يقين راه‏هاى خود را بر آنان مى‏نماييم و در حقيقت‏خدا با نيكوكاران است.

 

ملاحظه: در خصوص حکایت اذان که در سؤال بیان شد و ما نمی‌دانیم که چیست و چقدر سندیت دارد، لازم به ذکر است که «اذان» به خودی خود امر مستحبی است که وقت آن به اوقات شرعی نماز نیز خلاصه نمی‌شود. چنان چه خوب و لازم است که هنگام تولد نوزاد داده شود، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه خوانده شود – در حوادث خوش یا بلایا اذان خوب است و ...، لذا هیچ دلیل و سندی وجود ندارد که اذان دادن در خارج از اوقات شرعی نماز، وسوسه شیطان باشد.


x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved