بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه224

دلم برای خودم تنگ شده است، قبل از ازدواج ایمانم قوی‌تر بود، الان حتی نمازم یک در میان شده است، نیاز به تقویت معنوی دارم.

 

اتفاقاً این «دلتنگی برای خود» بسیار خوب است و حاکی از آن است که نه تنها هنوز «نفس لوّامه» خاموش نگردیده و نمُرده است، بلکه هم چنان بیدار و فعال است.

الف - به غیر از انسان ‎های کامل که دارای «نفس مطمئنّه» نیز می‌باشند، نوع بشر دارای نوع نفس است که عبارتند از «نفس امّاره» که امر به حیوانیت و بدی می‌کند و نیز «نفس لوّامه»، که نفس سرزنش‌گر است و بدی را نمی‌پذیرد، همان که آن را «وجدان» نیز می‌نامند.

این نفس (یا وجدان) به هیچ وجه زیر بار توجیهات نمی‌رود، محکمه‌ای درونی است که به محض خطا، محکوم و سرزنش می‌کند و به همین دلیل به انسان حالت پشیمانی دست می‌دهد.

این نفس لوّامه، خطا نمی‌کند، مرعوب نمی‌شود، فریب نمی‌خورد، اما با بی‌توجهی‌ها کم سو شده و کم‌کم خاموش گردیده و می‌میرد. پس تا وقتی انسان از عملکرد ناصحیح خود ناراحت و پشیمان می‌شود، باید خوشحال و شاکر باشد که هنوز «نفس لوّامه»اش خاموش نشده و نمُرده است.

ب – بدیهی است که انسان با «معبود و محبوب»‌اش تعریف می‌گردد، اگر إله، معبود و محبوبش «الله جلّ جلاله» بود و هدفش قرب، لقاء و وصال آن محبوب بود، می‌شود «انسان»، اما اگر او را فراموش کرد و به غیر او دل بست و دیگری را شریک و هدف قرار داد، خودش را هم فراموش می‌کند. کسی که تمام هدفش پول و اقتصاد است، خودش نیز ابزار تولید یا ماشین پول می‌شود، کسی که تمام هدفش سلطه، شهوت قدرت و شهوت جنسی است، یک حیوان تمام عیار می‌شود ... و در واقع حقیقت خود را فراموش می‌کند. لذا فرمود:

«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (الحشر، 19)

ترجمه: و چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشى كرد آنان همان نافرمانانند. (فاسق یعنی کسی که از پوسته‌ی حقیقی و مسیر و مجرای خود که بندگی است خارج شد، لذا نافرمانی می‌کند).

این همان معناست که در اصطلاحات غربی از آن به «الیناسیون» و الینه شدن (خودفراموشی – خود دگر بینی) نیز یاد می‌شود.

پس کم شدن یاد و یا کلاً فراموش نمودن خدا [که یادش بیشتر در نماز محقق می‌شود و تجلی می‌یابد و به همین دلیل به حضرت موسی (ع) در کوه طور فرمود «اقم الصلوة لذکری – برای یاد من اقامه نماز کن»]، سبب خود فراموشی و غفلت از خود می‌گردد و اگر نفس لوّامه هنوز زنده و بیدار باشد، انسان دلش برای خود حقیقی‌اش تنگ می‌شود، به ویژه اگر قبلاً آن را دیده و تجربه کرده باشد.

ج – معنویت چیزی جز همان معرفت و یاد خداوند متعال که موجب توجه به آخرت و رعایت اوامر و نواهی او می‌گردد نیست. همان که از آن به ایمان و تقوا یاد می‌کنیم. پس هر چه این توجه بیشتر و عمیق‌تر باشد، معنویت نیز تشدید می‌گردد.

د – کم شدن ایمان یا توجه، به ازدواج یا اشتغال ربطی ندارد، مضافاً بر این که ازدواج سبب تحکیم بیشتر ایمان و تضمین از لغزش‌های بسیاری می‌گردد، بلکه ایمان از ابتدا آن گونه که باید به قلب رسوخ نکرده و متزلزل است؛ لذا با پیش‌آمدها یا گرفتاری‌ها و یا مشغله‌های متفاوت که از آنها به «امتحان» نیز یاد می‌شود، این ضعف و تزلزل پنهانی را آشکار می‌شود.

جبران این کاستی‌ها نیز راه حل دارد. به عنوان مثال انسان به خود عادت دهد که به هر قیمتی شده و در هر کجا که هست و با هر شرایطی که وجود دارد، نمازش را اول وقت بخواند و نگذارد که شیطان او را بفریبد که حالا وقت هست، حالا این کار واجب‌تر است، حالا که حضور قلب نیست و ... – دوم آن که انسان باید به فرموده‌ی اهل بیت علیهم‌السلام، همان طور که برای تأمین معاش، حضور با خانواده، تفریح و لذات حلال وقتی می‌گذارد، برای راز و نیاز با معبودش نیز اوقاتی را در طی شبانه روز تعیین کرده و تخصیص دهد. مثلاً بگوید برای هر نماز اول وقتی ده دقیقه و در نهایت نیز می‌خواهم نیم ساعت در صبح یا شب با خدای خودم خلوت کنم. قرآن بخوانم، نماز بخوانم، دعا بخوانم، حرف بزنم، راز و نیاز کنم، مشکلات مادی و معنوی‌ام را بگویم ... و در این فاصله چند بار سجده کند، آن وقت می‌بینید که این ارتباط برایش چه معنویتی می‌آورد. حتی اگر یک بار انجام شود، چه رسد به این که تداوم یابد.


x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved