به نماز خواندن علاقهی بسیاری دارم، اما
نمیتوانم و هر بار عللی چون تنبلی یا ... مانع میشود! چه کنم؟
اگر در کاری به خود القا کنید که «نمیتوانم»، هرگز نخواهید
توانست.
تنبلی در نماز میتواند علل متفاوتی داشته باشد که برخی بر برخی
دیگر اولی میباشند و تأثیر سوء بیشتری دارند.
به عنوان مثال: عادت، بیحوصلگی، تنبلی از اقامه نماز، تنبلی از
مقدمات نماز مانند پاک نمودن خود و وضو گرفتن، به ویژه برای
آقایانی که طهارت را رعایت نمیکنند یا خانمهایی که عادت به لاک و
آرایش دارند و ... همه از موانع بازدارنده قلمداد میگردند، ولی
تردیدی نیست که اغلب، آن گناهانی که به آنها بیتوجه هستیم توفیق
نماز را سلب میکند و بیشتر از آن، شناخت اندک از خود و خدا، از
توحید و معاد و هم چنین عدم توجه به او و محبت الهی سبب ترک یا
تنبلی در نماز میگردد.
خداوند متعال به محض آن که با بندهی برگزیدهاش حضرت موسی
علیهالسلام، در وادی مقدس طوی و در کنار آن درخت تکلم نمود و او
را به نبوت منتخب و مشرف نمود، فرمود: من الله هستم و تو برای یاد
من نماز بگذار.
به کلمه به کلمه و فراز به فرازِ دو آیه ذیل دقت نمایید، گویا خطاب
به هر کدام از ماست که مورد توجه و عنایت حق تعالی هستیم:
«وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى * إِنَّنِي أَنَا
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ
لِذِكْرِي» (طه، 13 و 14)
ترجمه: و من تو را برگزيدهام پس بدانچه وحى
مىشود گوش فرا ده * منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا
پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار.
و بلافاصله در آیه بعدی، برپایی قطعی قیامت را یادآور میگردد.
همین چند آیه درسهای بزرگی راجع به نماز میآموزد و از جمله آن
که:
*- فرموش نکنیم که مخلوق و بندهی برگزیده خدا هستیم. ما را آدم و
انسان آفرید، در حالی که میتوانست، نبات، جماد یا حیوان بیافریند
و یا اصلاً نیافریند. پس ما را برگزیده است و ما نیز نباید او را
فراموش کنیم که موجب فراموشی خودمان میگردد.
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ
أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (الحشر، 19)
ترجمه: و چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش
كردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشى كرد آنان همان
نافرمانانند.
*- هیچ عبادتی چون نماز یاد خدا را در دل انسان زنده نگه
نمیدارد.
*- هدف از اقامه نماز (که برخی میپرسند برای چه باید نماز
بخوانیم؟)، همان استمرار یاد خداست.
*- حتی انبیای اولی العزم نیز از نماز معاف نشدهاند. پس ترک نماز
به هر بهانهای از تنبلی گرفته تا ماسک عرفان و کنار گذاشتن نماز
به بهانه گذشتن از شریعت و طریقت و رسیدن به حقیقت (تصوف) مجاز
نیست.
*- خدا به این نماز و هیچ عبادت دیگر مخلوقاتش محتاج نیست، و اگر
امر نمود که نماز به پا دارید و هم چنین سایر احکام، همه نیاز بشر
و ضرورتهای رشد و کمال او و ملزومات فلاح دنیوی و اخروی خود اوست.
لذا پس از امر به نماز، بلافاصله متذکر قیامت و حیات اخروی گردید.
نکته:
منتهی باید توجه داشت که انگیزه و موتور هر حرکتی، فقط «محبت و
عشق» است. عقل و علم روشنگر هستند، اما محرک نیستند. انسان به سوی
آن چه دوست دارد میرود، نه آن چه میداند یا میشناسد. لذا در
نماز و یا انجام دیگر واجبات و ترک محرمات نیز «محبت و عشق» به
الله جلّ جلاله، عامل حرکت است و متقابلاً توجه، محبت و عشق بیشتر
به چیزهای دیگر (که همه مخلوق هستند) مانع از توجه به معشوق حقیقی
میگردد که در حالتهایی چون ترک یا تنبلی در نماز و یا انجام دیگر
معاصی ظهور و بروز مییابند.
پس باید عشق و یاد محبوب را تقویت نمود، که البته نماز، هر چقدر هم
که ابتدا با سختی و اکراه اقامه شود، خود عامل تقویت این عشق و
محبت است. تداوم و استمرار ارتباط، گفتگو و راز و نیاز، مبحت را
تقویت میکند. لذا باید با نفس و وسوسههای شیطانی مقابله و مبارزه
نمود و خود را وادار به نماز و حتی نماز اول وقت نمود، تا نفس به
فرمان و کنترل درآید.
در این خصوص پیش از این نیز مطلبی درج شده بود که مطالعه آن مکمل
بحث فوق خواهد بود:
لینک:
علل و عواقب
تنبلی در نماز چیست و چگونه جلوی این تنبلی را بگیریم؟
x-shobhhe.com |