شهید آوینی
عملیات مرصاد؛ مرگ سیاسی و نظامی سازمان منافقین

منافقین در این عملیات ، حدود 5 هزار نفر از اعضا و هواداران خود را سازمان داده بودند و به قدری گرفتار توهمات احمقانه ناشی از شبح قدرت و نیروهای نظامی عراق شده بودند که تصمیم داشتند، حداکثر ظرف 2 روز نیروهای خود را به تهران بیاورند.

همزمان با اوجگیری نهضت اسلامی ایران و پیروزی آن در سال1357 ، سازمان به اصطلاح مجاهدین خلق با این اعتقاد که نظام مقدس جمهوری اسلامی نظامی مرتجع است و با بزرگ جلوه دادن خطر ارتجاع ، مبارزه علیه انقلاب اسلامی و برنامه ریزی جهت به دست گرفتن حکومت را آغاز کرد.سازمان با جمع آوری سلاح از پادگان ها و جذب و اغفال نیروهای جوان و سازماندهی آنها در پی فراهم شدن یک زمینه اجتماعی مناسب بود. در ابتدا مزورانه خود را همگام و همراه نهضت اسلامی نشان می داد و حتی تمثال مبارک حضرت امام(ره) را نیز در کنار آرم سازمان قرار داده و از ایشان به عنوان رهبری قاطع و سازش ناپذیر یاد می کرد.

با پیروزی بنی صدر در اولین انتخابات ریاست جمهوری ، منافقین وی را عامل مهمی برای رسیدن به اهداف خود یافتند و حمایت از او را در صدر برنامه های خویش قرار دادند. با خیانت آشکار بنی صدر و وقایعی که پیرامون این خیانت بوجود آمد ، مجلس شورای اسلامی رای به عدم کفایت سیاسی بنی صدر و برکناری او داد و امام (ره) نیز قاطعانه وی را ابتدا از فرماندهی کل قوا و سپس بر اساس اصل 110 قانون اساسی از ریاست جمهوری عزل نمودند.

با برکناری بنی صدر ، منافقین زمینه اجتماعی را برای آغاز علنی مبارزه علیه نظام جمهوری اسلامی مناسب دیدند و به خیال خام خود زمان را برای سرنگونی حکومت مناسب یافتند.

اعلام جنگ مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران
همزمان با عزل بنی صدر از ریاست جمهوری ، منافقین که تنها امید خود را از دست رفته می دیدند در تاریخ 30 خرداد 1360 با انتشار اطلاعیه ای علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعلان جنگ مسلحانه کردند و در صدد نابودی انقلاب اسلامی برآمدند. آنها با ایجاد آشوب و هرج و مرج در شهرها و به آتش کشیدن وسایل نقلیه عمومی، ضرب و شتم مردم بی دفاع و ترورهای کور، علیه نظام اسلامی ، به پا خاستند؛ اما جبهه متحد ضد انقلاب به سرکردگی منافقین با رهنمودهای قاطع رهبر کبیر انقلاب اسلامی و هوشیاری مردم حاضر در صحنه ، در همان ساعات اولیه مضمحل شد و در این حادثه 14 تن از پاسداران انقلاب اسلامی و مردم به شهادت رسیدند.

سازمان منافقین که در این روز نتوا نسته بود به اهداف خود برسد، جهت تضعیف نظام و ساقط نمودن آن ، دست به ترورهای ناجوانمردانه زد و ترور شخصیت ها را در سرلوحه کار خود قرار داد؛ اما از آن جایی که خداوند متعال وعده فرموده که حیله و مکر منافقان را به خودشان باز می گرداند با هوشیاری مردم و شناسایی مخفی گاههای آنها در داخل کشور توسط نیروی های انقلاب ، کاملا قلع و قمع شدند و سران سازمان که زمانی شعار مبارزه با امپریالیسم جهانی را سر داده بود در نهایت به دامان همان امپریالیسم پناهنده شده و در خارج از مرزهای کشور به توطئه ها و دسیسه های متنوع خود علیه نظام اسلامی ادامه دادند.

امام (ره) در این رابطه فرمودند: " اینان که از امپریالیسم انتقاد سرسختانه منافق گونه می کردند، اکنون معلوم شد که چهره واقعی آنان چه چهره کریهی است و امروز به خوبی روشن است که اینان به دامان امپریالیست ها پناهنده و با کمک آنان به توطئه علیه جمهوری اسلامی برخاسته اند و با شایعه سازی و دروغ پردازی می خواهند جوانان معصوم را به دام بکشند و با استفاده از خون مظلومان و گول خوردان ، امر اربابانشان را اجرا کنند."

با عزل بنی صدر و رسوایی منافقان کور دل ، کوشش های جبهه ضد انقلاب در ساقط نمودن انقلاب اسلامی  خنثی شد و بار دیگر لطف و عنایت خداوندی شامل حال این امت گردید. این پیروزی بزرگ، انقلاب سوم نامگذاری شد و مردم انقلابی که درگیر با رژیم بعث عراق بودند تمام توان خویش را بعد از این حوادث ، جهت پیروزی در جبهه های جنگ معطوف کردند.

عملیات مرصاد؛ مرگ سیاسی و نظامی سازمان منافقین
پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران ، عراق را در بن بست سیاسی و نظامی شدیدی قرار داد و توطئه های وسیعی را که از جانب استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی تدارک دیده شده بود نقش بر آب کرد و بر گروهها و عناصر به اصطلاح "اپوزیسیون" نیز شوک شدیدی وارد ساخت. در این میان ، منافقین به عنوان تنها گروهی که همه حیثیت و هستی سازمان خود را در گرو جنگ نهاده بودند، بیشترین صدمه و لطمه را از پذیرش قطعنامه توسط ایران متحمل شدند؛ و برای خروج از بن بست، توطئه ای که ماموریت اجرای آن را به عهده داشتند به مرحله اجرا درآوردند.

منافقین در تحلیل های درون گروهی خویش ، امکان قبول آتش بس از سوی ایران را غیر ممکن دانسته و به صراحت ادعا می کردند که جمهوری اسلامی تنها زمانی به صلح رضایت خواهد داد که از جنبه های سیاسی ، نظامی و اقتصادی به بن بست کامل رسیده باشد و تحت چنین شرایطی سقوط رژیم حتمی و در نتیجه قدرت حکومتی به سازمان منتقل خواهد شد. بنابراین فرصت پیش آمده را زمان مناسبی برای دستیابی به اهداف پلید خود دانسته و علی رغم آن که طرح حمله به ایران برای سالگرد جنگ تدارک دیده شده بود ، به دنبال پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ، زمان آن دو ماه به جلو انداخته شد.

قبل از این ، اطلاعاتی بدست آمد بود که رژیم عراق در صدد است ، در مرحله جدید جنگ با استفاده از ضد انقلابیون دست به یکسری عملیات بزند، از آنجا که عراق به خاطر پذیرش قطعنامه ، بهانه ای برای تجاوز جدید به ایران نداشت ، با حمایت و پشتیبانی تسلیحاتی ، لجستیکی و هوایی از منافقین، نیروهای خود را از انجام دخالت مستقیم در ورود به عمق خاک ایران بر حذر داشت. به همین منظور، ابتدا برای کاستن از حجم نیروهای خودی در غرب، اقدام به تک وسیعی در خرمشهر نمود و سپس با هجوم و آتش سنگین در منطقه سرپل ذهاب و صالح آباد، این مناطق را به تصرف درآورد و راه ورود منافقین به داخل را هموار ساخت، عراق همچنین، پس از ورود منافقین به داخل، جهت پشتیبانی در چندین نوبت، اقدام به بمباران هوایی خطوط و نیروهای ایرانی کرد و هلیکوپترهای هوانیروز عراق نیز،  طی این مدت مرتبا به پشیبانی منافقین مشغول بودند.

هدف عملیاتی منافقین از حرکت سریعی که در عمق خاک ایران و با تانک های برزیلی دجله (دارای چرخ های لاستیکی و سرعتی معادل 120 کیلومتر در ساعت) انجام می شد، تسخیر چندین شهر و در آخر رسیدن به تهران بود.

منافقین در نظر داشتند با وارد کردن 13 تیپ نیروی رزمی در تهران ، ضمن تسخیر و اشغال مراکز مهم، قدرت را بدست گیرند. بر طبق زمانبندی این طرح، نیروهای آنها بایستی ساعت 6 بعدازظهر روز دوشنبه 3 مرداد به کرند و ساعت 8 شب به اسلام اباد و 10 شب به کرمانشاه رسیده و در این شهر ، دولت خویش را اعلام نمایند. اگر چه در ساعت های مقرر به کرند و اسلام آباد رسیدند؛ اما در مسیر اسلام آباد  - کرمانشاه در گردنه حسن آباد ، از پیشروی آنها جلوگیری شد.

در این عملیات که منافقین نام "فروغ جاویدان" را انتخاب کرده بودند ، به اصطلاح با 25 تیپ (هر تیپ به طور متوسط شامل 200 نفر بوده است) شرکت داشتند  و بدین ترتیب مجموعا بین 4 تا 5 هزار نیروی عملیاتی وارد خاک ایران شدند.

در چارت مربوط به این عملیات که از منافقین بدست آمده ، فرماندهی کل در راس آن قرار داشته و از طریق مسوولین محورها، عملیات را هدایت می کرد.

مقارن ساعت 30/14 ، در 3/5/67 منافقین و ارتش عراق ، عملیات مشترک خود را با هجوم زمینی از طریق سرپل ذهاب و هلی برد از جنوب گردنه "پاطاق" (نزدیکی سرپل ذهاب) آغاز  به طرف شهر کرند غرب پیشروی کردند و حدود ساعت 30/18 اولین تانک های عراقی با آرم منافقین وارد شهر کرند غرب شدند و تا 5 کیلومتری جاده کرند - اسلام آباد اقدام به تعقیب اتومبیل های شخصی در حال فرار کردند و مجددا به شهر بازگشتند. در همین هنگام حدود 8 دستگاه تانک و نفربر به همراه نیروهای پیاده بعثی، شهر کرند غرب را به تصرف درآوردند، و سپس به طرف اسلام آباد غرب پیشروی کردند. به محض رسیدن به مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتی و همچنین تیراندازی و آشفته نمودن اوضاع کردند. در همین حین تعدادی از نیروهای سپاه و مردم با دشمن درگیر شدند که به علت عدم انسجام نیروها و آمیختگی منافقین با مردم ، اوضاع از کنترل نیروهای نظامی خارج شد و شهر به تصرف آنها درآمد.

پس از تصرف شهر اسلام آباد ، دشمن با استفاده از تعداد زیادی تانک "دجله" و خودرو به همراه تعدادی از نیروهای پیاده در جاده اسلام آباد به طرف کرمانشاه حمله کرد ، لیکن در منطقه حسن آباد (20 کیلومتری اسلام آباد) به دلیل سازماندهی جدید رزمندگان ایرانی و جمع آوری نیرو و نیز با توجه به رسیدن یگان های منظم خودی ، منافقین زمین گیر شدند. نیروهای خودی نیز در فاصله 200 متری آنان در ارتفاعات "چهارزبر" ( مرصاد ) ضمن تشکیل خط پدافندی با نیروهای دشمن و ایجاد درگیری ، بعد از ظهر روز 4 مرداد با محاصرشهر اسلام آباد، ضمن پاکسازی و آزاد نمودن شهر ، به منظور انسداد عقبه و راه فرار دشمن سه راه اسلام آباد - کرند را قطع کردند و آنها را از دو سمت به محاصره درآوردند.

منافقین در گردنه حسن آباد متوقف شدند و نیروهای خودی با سازماندهی و طرح منظم و حساب شده در روز چهارشنبه 5 مرداد عملیات "مرصاد" را با رمز "یا علی بن ابیطالب(ع)" آغاز نمودند و طی چندین ساعت صدها تن از منافقین را به هلاکت رساندند و مابقی را به فرار واداشتند . در این عملیات ،  رزمندگان اسلام از قسمت سه راهی اهواز (پشت پمپ بنزین اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زیادی به منافقین وارد کردند.

در حین عملیات نیز ، هوانیروز با اعزام هلی کوپترهای کبری و نیروی هوایی با بمباران دقیق مواضع و ادوات منافقین، تلفات فراوان و موثری به آنان وارد ساختند.

صرفنظر از امدادهای الهی ، اصلی ترین عامل سرکوب این حرکت منافقین ، هجوم گسترده نیروهای مردمی به جبهه ها و انگیزه قوی پدید آمده در آنان برای مقابله با دشمن بود که مرهون انفاس قدسیه امام خمینی (ره) و یادآور شور و هیجان روزهای نخستین جنگ بود.

در عملیات غرور آفرین "مرصاد" که برگ زرین دیگری در تاریخ جنگ تحمیلی 8 ساله است، بیش از دو هزار و پانصد تن از منافقین به هلاکت رسیدند و بیش از چهارصد دستگاه خودرو، نفربر و تانک آنان منهدم شد و باقی مانده نیروهای دشمن فرار به داخل خاک عراق را ترجیح دادند.

منافقین در این عملیات "فروغ جاودان" حدود 5 هزار نفر از اعضا و هواداران خود را سازمان داده بودند و به قدری گرفتار توهمات احمقانه ناشی از شبح قدرت و نیروهای نظامی عراق شده بودند که تصمیم داشتند، حداکثر ظرف 2 روز نیروهای خود را به تهران بیاورند. خود رجوی نیز به این تز ابلهانه پای فشرده بود که جمهوری اسلامی ایران و منافقین مثل دو مشت زن در رینگ بکس، با یکدیگر درگیر هستند و مردم تماشاگران این صحنه اند و برای طرف غالب ابراز احساسات می کنند. مشخص است که این تحلیل ، صرفا یک تحلیل ذهنی بیمارگونه بود که معیارهای واقعی را مد نظر قرار نداده و سازمان با این که در جریان بسیاری از  تظاهرات و راهپیمایی ها ، شاهد حضور گسترده مردم در حمایت از جمهوری اسلامی بود، روی عامل مردم حساب نکرده بود.

شواهد و قراین و اسناد حکایت از آن دارد که منافقین نسبت به پیروزی خود در حرکتی که آغاز کرده بودند، اطمینان بالایی داشته اند . در این حمله تقریبا همه افراد رده بالای سازمان شرکت کرده بودند. منافقین شرکت کننده در این عملیات بسیاری از اشیا ء شخصی و لوازمی  که معمولا یک نیروی عملیاتی به هنگام عملیات همرده خویش ندارند (نظیر پاسپورت ، عکس های خانوادگی ، شماره تلفن دوستان) را با خود آورده بودند ، آنها کاملا مطمئن بودند که در طول مسیر خود با مقابله جدی و درگیری قابل توجهی از سوی رزمندگان اسلام مواجه نخواهند شد و نهایتا به دلیل عدم احتمال برخورد با نیروهای اسلام موفقیت خود را قطعی می دانسته اند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در تحلیلی که بعد از خنثی شدن توطئه ضد انقلاب و در راس آنها منافقین در نماز جمعه تهران به عمل آوردند اظهار داشتند: " ... این ها تحلیلشان این بود که ملت از رهبری جدا شده و مردم به جنگ نمی آیند. ارتش حاضر نیست همراهی بکند و پاسداران هم آن صلابت سابق را ندارند بنابراین اعماق خاک ایران نفوذپذیر است و طراحی این است که یک حرکتی باید در عمق ایران انجام داد، از درون، حکومت را یا متزلزل کرده و یا سرنگون ساخت.... این ها فکر می کردند که از خط اول ما که عبور کنند، پشت قضیه، دیگر چیزی نیست. حتی تعداد افراد کمیته و سپاه هر جایی را هم تعیین کرده بودنداین مقدار نیرو در مقابل شما هست اینها با یک سیاست خاصی به داخل کشیده شدند.... یک چنین ضربه ای را به غیر از هدایت الهی و غیر از انفاس قدسیه رهبری که قضیه را به خوبی به این جا رسانند هیچ قدرتی در دنیا نمی توانست طراحی و اجرا کند."  

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo