بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
 
 



اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ

آمرزش خواهم از خدا از هر گناهى * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دعاى دفع هول و غم
دوّم دعائى است كه حضرت صادق عليه السلام تعليم فرمود آن را

به بعضى از اصحاب خود كه براى دفع هول و غمّ بخواند: اَعْدَدْتُ لِكُلِّ عَظيمَةٍ لا اِلهَ اِلا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * آماده كرده ام براى هر پيش آمد بزرگى ((لااله الا

اللَّهُ وَ لِكُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ لا حَوْلَ وَ لا قُوَةَ اِلاّ بِاللَّهِ مُحَمَّدٌ النُّورُ الاَْوَّلُ وَ عَلِىُّ النُّورُ

اللَّه )) را و براى هر غم و اندوهى ((لا حول ولاقوة الا باللَّه )) محمّد نور نخستين است و على نور

الثّانى وَ الاَْئِمَّةُ الاَْبْرارُ عُدَّةٌ لِلقآءِ اللَّهِ وَ حِجابٌ مِنْ اَعْدآءِ اللَّه ذَلَّ كُلُّ شَيْئٍ

دوم و امامان نيكوكار ذخيره اى براى ديدار خدا و پرده اى از دشمنان خدايند خوار است هر چيز

لِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ اَسْئَلُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ الْكِفايَةَ

در برابر عظمت خدا و از خداى عزوجل كفايت كارم را خواهانم * * * * * * * * * * * * * * * *

دعاء براى رفع بيماريها و ناخوشيها
سوّم دعائى است براى رفع بيماريها و

ناخوشيها سيّد بن طاوس (ره ) فرموده كه ما تجربه كرديم آن را مى نويسى در رقعه اى يا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اى

مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفآءٌ يا مَنْ يَجْعَلُ الشِّفاءَ فيما يَشاءُ مِنَ الاَْشْياءِ صَلِّ

كه نامش دوا و ذكرش شفا است اى كه بنهد شفا را در هر چيزى كه خواهد درود فرست

عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مَحُمَّدٍ وَ اجْعَلْ شِفائى مِنْ هذَا الدّاءِ فىِ اسْمِكَ هذا پس

بر محمّد و آل محمّد و بنه شفاى مرا از اين درد در اين نامت * *

مى نويسى ده مرتبه يا اَللَّهُ ده مرتبه يا رَبِّ ده مرتبه يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
دعاى آبله ريزى
چهارم براى بَثْر يعنى آبله ريزى كه بر اندام برآيد از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه چون احساس كردى به آن بگذار انگشت سَبّابه را بر آن و بگردان دَوْرِ آن و بگو هفت مرتبه لا اِلهَ اِلا اللَّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ و دفعه هفتم بچسبان انگشت سبّابه را بر روى آن و فشار بده آن را
دعاء براى خنازير
پنجم روايت شده كه براى خنازير مكرّر بگوئيد يا رَؤُفُ يا رَحيمُ يا رَبِّ يا سَيِّدى
دعاى درد كمر
ششم از براى درد كمر روايت شده كه دست بگذارد بر موضعى كه درد مى كند و سه دفع بخواند:

وَ ما كانَ لِنَفْسٍ اَنْ تَمُوتَ اِلاّ بِاِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا

هيچ كس نخواهد مُرد جز به اذن خدا سرنوشتى است مدّت دار و هر كه پاداش دنيا را خواهد از آنش دهيم

نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الا خِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِى الشّاكِرينَ پس هفت

و هركه پاداش آخرت خواهد از آنش دهيم و سپاسگزاران را پاداش دهيم * * *

مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ بخواند انشاءاللَّهُ عافيت يابد
دعاى درد ناف
هفتم براى درد ناف روايت شده كه دست بگذار بر موضع درد و بگو سه مرتبه :

وَ اِنَّهُ لَكِتابٌ عَزيزٌ لا يَاْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلامِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ

براستى آن كتابى است عزيز كه باطل بر او راه نيابد نه از جلوش و نه از پشت سرش نازل شده از طرف

حَكيمٍ حَميدٍ عافيت يابى انشاءاللَّه

در برابر عظمت خدا و از خداى عزوجل كفايت كارم را خواهانم * * * * * * * * * * * * * * * *

تعويذ هر درد
هشتم تعويذى است براى هر درد مروى از حضرت

رضاعليه السلام : اُعيذُ نَفْسى بِرَبِّ الاَْرْضِ وَ رَبِّ السَّماءِ اُعيذُ نَفْسى بِالَّذى لايَضُرُّ

* * * پناه دهم خودم را به پروردگار زمين و پروردگار آسمان پناه دهم خودم را به آنكس كه زيان نزند

مَعَ اِسْمِهِ دآءٌ اُعيذُ نَفْسى بِالَّذِى اسْمُهُ بَرَكَةٌ وَ شِفاءٌ

با نام او دردى پناه دهم خودم را به آن كس كه نامش بركت و شفاء است * * * * * * * * *

دعاى درد خاصره
نهم براى درد خاصره
يعنى تهيگاه روايت شده كه چون فارغ شدى از نماز بگذار دست خود را بر موضع سجود خود پس بكش بر روى خاصره و بخوان آخر سوره قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ را اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً تا آخر سوره مباركه
دعاى درد شكم و قولنج
دهم براى درد شكم و قولنج و نحو آن مى خوانى بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وَذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً تا آخر آيه پس مى خوانى سوره حمد را هفت مرتبه و اين مجرّب است
دعاى شخص مهموم و بليّه رسيده
يازدهم دعاى شخص مهموم و آن كسى كه بليّه به او رسيده و چاره اش قطع گشته در شب جمعه چون از نماز عشاء فارغ شود بگويد: لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ
دعاى امام كاظم عليه السلام بجهت خلاصى از زندان
دوازدهم دعاى حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام بجهت خلاصى از زندان :

يا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَيْنِ رَمْلٍ وَ طينٍ وَ مآءٍ وَ يا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ

اى برون آرنده درخت از ميان ريگ و گل و آب و اى برون آرنده شير از ميان سرگين

وَ دَمٍ وَ يا مَخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَيْنِ مَشيمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ يا مُخَلِّصَ النّارِ مِنْ بَيْنِ

و خون واى برون آرنده بچه از ميان پرده و بچه دان و اى برون آرنده آتش از ميان

الْحَديدِ وَ الْحَجَرِ وَ يا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَيْنَ الاَْحْشآءِ وَالاَْمْعآءِ خَلِّصْنى مِنْ

آهن و سنگ و اى برون آرنده جان از ميان احشاء و روده ها نجاتم ده از

يَدَىْ هارُونَ به جاى اسم هارون اسم آن ظالمى را ببرد كه او را در زندان كرده روايت

دست هارون * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شده كه چون حضرت در حبس هارون اين دعا را خواند بعد از آنكه شب درآمد وضو تازه كرد و چهار ركعت نماز گذاشت هارون خواب هولناكى ديد بترسيد امر كرد تا آن حضرت را از زندان رها كردند
دعاى فرج

سيزدهم دعاء فَرَج : اَللّهُمَّ اِنْ كانَتْ ذُنُوبى قَدْ اَخْلَقَتْ وَجْهى عِنْدَكَ

* * * * * * * * خدايا اگر چه گناهانم مرا در پيش تو

فَاِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبّىِ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلِي وَ

بى آبرو كرده ولى من روكنم بدرگاهت بوسيله پيامبرت پيامبر رحمت محمّد صلى اللَّه عليه وآله و علىّ و

فاطِمَةَ والْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَالاَْئِمَةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ

فاطمه و حسن و حسين و امامان ديگر عليهم السلام

و بدانكه ادعيه فَرَج بسيار است و از ادعيه فَرَج است دعاى اِلهى طُمُوحُ الاَْمالِ قَدْ خابَتْ اِلاّ لَدَيْكَ الخ و اين دعا در مفاتيح در اعمال شب جمعه ذكر شد
دعاى نماز وتر
چهاردهم دعاى شريفى كه در نماز وتر خوانده مى شود علاّمه مجلسى (ره ) در بحار آن را از كتاب اختيار نقل نموده فرموده مى كشى دست خود را به جانب آسمان و مى گوئى :

اِلهى كَيْفَ اَصْدُرُ عَنْ بابِكَ بِخَيْبَةٍ مِنْكَ وَ قَدْ قَصَدْتُهُ عَلى ثِقَةٍ بِكَ اِلهى كَيْفَ

خدايا چگونه بازگردم از درگاهت به نوميدى با اينكه از روى اطمينان به تو آهنگت كردم خدايا چگونه

تُؤْيِسُنى مِنْ عَطائِكَ وَ قَدْ اَمَرْتَنى بِدُعائِكَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

ماءيوسم كنى از عطاى خود با اينكه تو خود دستور دعايم دادى درود فرست بر محمّد و آل محمّد

وَارْحَمْنى اِذَا اشْتَدَّ الاَْنينُ وَ حُظِرَ عَلَىَّ الْعَمَلُ وَانْقَطَعَ مِنّىِ الاَْمَلُ وَاَفْضَيْتُ

و رحم كن بر من آنگاه كه سخت شد ناله ام و كارى از دستم ساخته نيست و آرزويم بريده شده و به حال مرگ

اِلَى الْمَنُونِ وَ بَكَتْ عَلَىَّ الْعُيُونُ وَ وَدَّعَنِى الاَْهْلُ وَالاَْحْبابُ وَ حُثِىَ عَلَىَّ

درافتاده ام و بگريند بر من چشمها و خداحافظى كنند با من خاندان و دوستانم و

التُّرابُ وَ نُسِىَ اِسْمى وَ بَلِىَ جِسْمى وَانْطَمَسَ ذِكْرى وَ هُجِرَ قَبْرى فَلَمْ

خاك روى من بريزند و نامم فراموش شود و تنم پوسيده شود و از يادم ببرند و گورم را ترك كنند و ديگر

يَزُرْنى زآئِرٌ وَ لَمْ يَذْكُرْنى ذاكِرٌ وَ ظَهَرَتْ مِنّىِ الْمَاثِمُ وَاسْتَوْلَتْ عَلَىَّ

كسى به ديدنم نيايد و كسى يادم نكند و گناهان من آشكار گردد و مظلمه ها بر من مستولى گردد

الْمَظالِمُ وَ طالَتْ شِكايَةُ الْخُصُومِ وَ اتَّصَلَتْ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ صَلِّ اللّهُمَّ عَلى

و بسيار گردد شكايت طرفهاى دعوا و پيوست شود نفرين مظلومان (در آن هنگام ) درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَرْضِ خُصُومى عَنّى بِفَضْلِكَ وَ اِحْسانِكَ وَ جُدْ عَلَىَّ

محمّد و آل محمّد و راضى كن طرفهاى دعوا را از من به فضل و احسانت و ببخش بر من به

بِعَفْوِكَ وَ رِضْوانِكَ اِلهى ذَهَبَتْ اَيّامُ لَذّاتى وَ بَقِيَتْ مَاثِمى وَ تَبِعاتى وَ قَدْ

گذشت و خوشنوديت خدايا روزهاى خوشى و لذتم گذشت و به جا ماند گناهان و مسئوليتم و اكنون

اَتَيْتُكَ مُنيباً تائِباً فَلا تَرُدَّنى مَحْروُماً وَ لا خائِباً اَللّهُمَّ آمِنْ رَوْعَتى وَاغْفِرْ

بدرگاهت آمده ام بازگرد و توبه كننده پس بازم مگردان محروم و نوميد خدايا به هراسم آرامش ده و لغزشم را بيامرز

زَلَّتى وَ تُبْ عَلَىَّ اِنَّكَ اَنْتَ التَّوابُ الرَّحيمُ

دعاى حزين كه بعد از نماز شب خوانده مى شود
پانزدهم دعاء حزين دعائى است

و توبه ام را بپذير كه تويى توبه پذير مهربان * * * * * * * * *

شريف بعد از نماز شب خوانده مى شود و آن دعاء مطابق آنچه در مصباح متهجّد است اين

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

است : اُناجيكَ يا مَوْجُوداً فى كُلِّ مَكانٍ لَعَلَّكَ تَسْمَعُ نِدائى فَقَدْ عَظُمَ جُرْمى

* * راز گويم با تو اى كه هستى در هر جا و مكان تا شايد فريادم را بشنوى چونكه جرم و گناهم بزرگ

وَ قَلَّ حَيآئى مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَىَّ الاَْهْوالِ اَتَذَكَّرُ وَ اَيَّها اَنْسى وَ لَوْلَمْ يَكُنْ

و شرمم كم است مولايم اى مولايم كداميك از هراسهايم را يادآورى كنم و كداميك را فراموش كنم و اگر نباشد

اِلا الْمَوْتُ لَكَفى كَيْفَ وَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ اَعْظَمُ وَ اَدْهى مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ حَتّى

جز همان مرگ تنها مرا بس است چسان ! با اينكه جهان پس از مرگ بزرگتر و سخت تر است مولاى من اى مولايم تا چه

مَتى وَ اِلى مَتى اَقُولُ لَكَ الْعُتْبى مَرَّةً بَعْدَ اُخْرى ثُمَّ لا تَجِدُ عِنْدى صِدْقاً وَ لا

وقت و تا كى بگويم كه (من گنهكارم و) تو حق بازخواستم دارى نه يك بار بلكه بارها ولى باز هم تو راستى و

وَفاءً فَياغَوْثاهُ ثُمَّ واغَوْثاهُ بِكَ يا اَللَّهُ مِنْ هَوىً قَدْ غَلَبَنى وَ مِنْ عَدُوٍّ قَدِ

وفا از من نبينى ، پس اى فرياد و باز هم اى فرياد به درگاه تو خدايا از هواى نفسى كه بر من چيره گشته و از دشمنى كه

اسْتَكْلَبَ عَلَىَّ وَ مِنْ دُنْيا قَدْ تَزَيَّنَتْ لى وَ مِنْ نَفْسٍ اَمّارَةٍ بِالسُّوءِ اِلاّ ما رَحِمَ

بر من حمله ور شده و از دنيايى كه خود را برايم آراسته و از نفس فرمانده به بدى جز آنكه پروردگارم رحم كند

رَبّى مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اِنْ كُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلى فَارْحَمْنى وَ اِنْ كُنْتَ قَبِلْتَ

مولاى من اى مولايم اگر به كسى چون من رحم كرده اى پس به من نيز رحم كن و اگر كسى را مانند من پذيرفته اى

مِثْلى فَاقْبَلْنى يا قابِلَ السَحَّرَةِ اقْبَلْنى يا مَنْ لَمْ اَزَلْ اَتَعَّرَفُ مِنْهُ الْحُسْنى يا

مرا هم بپذير اى پذيرنده ساحران (فرعون ) مرا هم بپذير اى كه تا بوده از او نيكى ديده ام اى

مَنْ يُغَذّينى باِلنِّعَمِ صَباحاً وَ مَسآءً اِرْحَمْنى يَوْمَ اتيكَ فَرْدَا شاخِصا اِلَيْكَ

كه غذايم دادى به نعمتهاى خود در هر صبح و شام رحم كن به من روزى كه به نزدت آيم تنها در حالى كه بلند كرده ام

بَصَرى مُقَلِّداً عَمَلى قَدْ تَبَرَّءَ جَميعُ الْخَلْقِ مِنّى نَعَمْ وَ اَبى وَ اُمّى وَ مَنْ كانَ لَهُ

بدرگاهت ديده ام را و نامه عملم به گردنم افتاده و همه مردم از من بيزارى جويند حتى پدر و مادرم و حتى كسى كه رنج و

كَدّى وَ سَعْيى فَاِنْ لَمْ تَرْحَمْنى فَمَنْ يَرْحَمُنى وَ مَنْ يُونِسُ فِى الْقَبْرِ وَحْشَتى

تلاشم براى او بوده پس اگر تو نيز به من رحم نكنى پس چه كسى به من رحم كند و كيست كه مونس وحشت قبرم باشد

وَ مَنْ يُنْطِقُ لِسانى اِذا خَلَوْتُ بِعَمَلى وَ سآئَلْتَنى عَمّا اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّى فَاِنْ

و كيست كه زبانم را گويا كند آنگاه كه با عملم خلوت كنم و بپرسى از من آنچه تو بدان داناترى از خودم پس اگر

قُلْتُ نَعَمْ فَاَيْنَ الْمَهْرَبُ مِنْ عَدْلِكَ وَ اِنْ قُلْتُ لَمْ اَفْعَلْ قُلْتَ اَلَمْ اَكُنِ الشّاهِدَ

بگويم آرى كجا از عدل تو گريزگاهى است و اگر بگويم نكردم جواب دهى آيا من گواه تو نيستم

عَلَيْكَ فَعَفوَكَ عَفْوَكَ يا مَوْلاىَ قَبْلَ سَرابيلِ الْقَطِرانِ عَفْوَكَ عَفْوَكَ يا مَوْلاىَ

پس گذشتت را گذشتت را خواهانم اى مولايم پيش از پوشيدن پيراهن آتش زا گذشتت گذشتت را خواهم اى مولاى من

قَبْلَ جَهَنَّمَ وَالنّيرانِ عَفْوَكَ عَفْوَكَ يا مَوْلاىَ قَبْلَ اَنْ تُغَلَّ الاَْيْدى اِلَى الاَْعْناقِ

پيش از گرفتار شدن جهنم و آتش سوزان گذشتت گذشتت را خواهم اى مولاى من پيش از آنكه دستها به گردنها با زنجير بسته شود

يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وَ خَيْرَ الْغافِرينَ

اى مهربانترين مهربانان و بهترين آمرزندگان * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دعاء براى زيادى فهم
شانزدهم روايت شده از ثقه جليل عالم عابد
عبداللَّه بن جندب كه از بزرگان اصحاب حضرت موسى و امام رضا عليهماالسلام و وكيل ايشان مى باشد آنكه وقتى عريضه اى خدمت حضرت ابوالحسن يعنى امام موسى عليه السلام نوشت و در آن عرض كرد كه فدايت شوم من پير شدم و ضعف و عجز پيدا كردم از بسيارى از آنچه قوّت داشتم بر آن و دوست دارم فدايت شوم كه تعليم فرمائى مرا كلامى كه مرا به خداوند تعالى نزديك كند و فهم وعلم مرا زيادكند حضرت درجواب او، او را امر فرموده بود كه بسيار بخواند اين ذكر شريف را بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ لا حَوْلَ وَلاقُوَّةِ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
دعاى حديث قدسى
هفدهم در حديث قدسى است كه اى محمّد صلى الله عليه و آله بگو به كسانى كه مى خواهند تقربّ بجويند بسوى من بدانيد از روى يقين كه اين كلام افضل است از هر چيزى كه تقرّب مى جويند بسبب آن به سوى من بعد از

فرائض و آن كلام اين است كه مى گوئى : اَللّهُمَّ اِنَّهُ لَمْ يُمْسِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ اَنْتَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا براستى كسى نيست از خلق تو كه شام كرده باشد

اِلَيْهِ اَحْسَنُ صَنيعاً وَ لا لَهُ اَدْوَمُ كَرامَةً وَ لا عَلَيْهِ اَبْيَنُ فَضْلاً وَ لا بِهِ اَشَدُّ تَرَفُّقاً

و رفتار تو با او بهتر و بزرگوارى تو نسبت به او پاينده تر و فضل تو بر او آشكارتر و مدارا كردن تو با او

وَ لا عَلَيْهِ اَشَدُّ حِياطَةً وَ لا عَلَيْهِ اَشَدُّ تَعَطُّفاً مِنْكَ عَلَىَّ وَ اِنْ كانَ جَميعُ

زيادتر و نگهدارى تو بر او محكم تر و مِهر تو بر او سخت تر از من باشد و اگر چه همه

الْمَخْلُوقينَ يُعَدِّ دُونَ مِنْ ذلِكَ مِثْلَ تَعْديدى فَاشْهَدْ يا كافِىَ الشَّهادَةِ بِاَنّى

مخلوقاتت برشمردند نعمتهاى تو را بر خود مانند شمردن من پس گواه باش اى كه گواه بودن تو كافى است كه من تو را

اُشْهِدُكَ بِنِيَّةِ صِدْقٍ بِاَنَّ لَكَ الْفَضْلَ وَ الطَّوْلَ فى اِنْعامِكَ عَلَىَّ مَعَ قِلَّةِ شُكْرى

گواه گيرم با نيتى صادقانه به اينكه تو را است برترى و داد و دهش در نعمت بخشيت بر من با سپاسگزارى اندك من

لَكَ فيها يا فاعِلَ كُلِّ اِرادَةٍ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ طَوِّقْنى اَماناً مِنْ حُلُولِ

براى تو در آنها اى بوجود آرنده هر اراده درود فرست بر محمّد وآلش و بينداز در گردنم امان نامه اى از آمدن

السَّخَطِ لِقِلَّةِ الشُّكْرِ وَ اَوْجِبْ لى زيادَةً مِنْ اِتْمامِ النِّعْمَةِ بِسَعَةِ الْمَغْفِرَةِ

خشمت براى كمى سپاسگزاريم و مقرر كن برايم بيش از پيش كامل كردن نعمت را به فراخى آمرزشت

اَمْطِرْنى خَيْرَكَ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لاتُقايِسْنى بِسُوَّءِ سَريرَتى

و ببار بر من باران خوبى و خير خود را و درود فرست بر محمّد و آلش و نسنج مرا به بدى باطنم

وَامْتَحِنْ قَلْبى لِرِضاكَ وَ اجْعَلْ ما تَقَرَّبْتُ بِهِ اِلَيْكَ فى دينِكَ لَكَ خالِصاً وَ لا

و آزمايش كن دلم را براى خوشنوديت و بگردان آنچه را در دين تو بدان تقرب بدرگاهت جويم خالص و چنان كن كه آن به

تَجْعَلْهُ لِلُزُومِ شُبْهَةٍ اَوْ فَخْرٍ اَوْ رِياءٍ يا كَريمُفقير گويد
كه اين دعا از ادعيه سِرّ

خاطر ملازمت شبهه يا به خود باليدن يا خودنمايى نباشد اى كريم * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قُدسيّه است و آن سى و يك دعاء است كه براى حوائج دنيا و آخرت است و مشايخ آن را با اسانيد متّصله نقل كرده اند و بعضى از ادعيه آن در مصباح متهجّد و مصباح كفعمى ذكر شده و هر كه طالب تمام آن است رجوع كند به كتاب بلدالا مين يا كتاب دعاى بحار يا جواهر السّنيّة و ما در اينجا يك دعاى ديگر از آن نقل مى كنيم
از اءدعيه سرّ قدسيّه هنگام بيرون رفتن از خانه خود بجهت حاجتى
هيجدهم و نيز در ادعيه سِرّ است كه هر كه اراده كرده كه بيرون رود از اهل خود پى حاجتى يا سفرى و دوست داشته باشد كه او را بر گردانم سالم با برآوردن حاجتش پس بگويد وقتى كه بيرون مى شود از خانه اش :

بِسْمِ اللَّهِ مَخْرَجى وَ بِاِذْنِهِ خَرَجْتُ وَ قَدْ عَلِمَ قَبْلَ اَنْ اَخْرُجَ خُرُوجى وَ قَدْ

بنام خداست بيرون آمدنم و به اذن او بيرون آيم و او مى دانست پيش از بيرون آمدنم خروجم را و

اَحْصى عِلْمُهُ ما فى مَخْرَجى وَ مَرْجِعى تَوَكَّلْتُ عَلَى الاِْ لهِ الاَْكْبَرِ تَوَكُّلَ

علمش شماره كرده برون رفتن و بازگشتم را توكل كنم بر معبود اكبر توكل

مُفَوِّضٍ اِلَيْهِ اَمْرَهُ وَ مُسْتَعينٍ بِهِ عَلى شُؤُنِهِ مُسْتَزيدٍ مِنْ فَضْلِهِ مُبَرِّءٍ نَفْسَهُ مِن

كسى كه كارش را به او واگذارده و از او در كارهايش كمك گيرد و از فضلش زياده خواهد و خود را

كُلِّ حَوْلٍ وَ مِنْ كُلِّ قُوَّةٍ اِلاّ بِهِ خُروُجَ ضَريرٍ خَرَجَ بِضُرِّهِ اِلى مَنْ يَكْشِفُهُ وَ

بركنار دارد از هر جنبش و نيرويى جز به او بيرون آمدن زيان رسيده اى كه زيانش را بسوى كسى برده

خُرُوجَ فَقيرٍ خَرَجَ بِفَقْرِهِ اِلى مَنْ يَسُدُّهُ وَ خُروُجَ عائِلٍ خَرَجَ بِعيلَتِهِ اِلى مَنْ

كه آن را برطرف كند و ندارى كه نداريش را بدرگاه كسى برده كه جلوش را بگيرد و عائله مندى كه عائله اش را

يُغْنِيها وَ خُرُوجَ مَنْ رَبُّهُ اَكْبَرُ ثِقَتِهِ وَ اَعْظَمُ رَجائِه وَ اَفْضَلُ اُمْنِيَّتِهِ اَللَّهُ ثِقَتى

به نزد كسى برده كه بى نيازش كند و خروج كسى كه پروردگارش بزرگترين اعتماد و اميد وبرترين خواسته او است خدا است

فى جَميعِ اُمُورى كُلِّها بِهِ فيها جَميعاً اَسْتَعينُ وَلاشَيْئَ اِلاّ ما شاءَاللَّهُ فى

اعتمادم در همه كارهايم و به او در همه آنها كمك جويم و چيزى نيست جز آنچه خدا در

عِلْمِهِ اَسْئَلُ اللَّهَ خَيْرَ الْمَخْرَجِ وَ الْمَدْخَلِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ اِلَيْهِ الْمَصيرُ

علمش خواسته از خدا خواهم خوبى در خروج و دخولم معبودى نيست جز او و بسوى او است بازگشت * * * * * *

نماز و دعاء در شب زفاف
نوزدهم
در ذكر نماز و دعاء در شب زفاف از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام منقول است كه چون عروس را به نزد تو بياورند بگو كه پيش از آن وضو بسازد و تو وضو بساز و دو ركعت نماز بكن و بگو كه او را نيز امر كنند كه دو ركعت نماز بگذارد پس حمد الهى كن و صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرست پس دعا كن و امر كن آن زنان را كه با او آمده اند آمين بگويند و اين دعا بخوان :

اَللّهُمَّ ارْزُقْنى اِلْفَها وَ وُدَّها وَ رِضاها وَاَرْضِنى بِها وَاجْمَعْ بَيْنَنا بِاَحْسَنِ

خدايا روزيم كن الفت و دوستى و رضايتش را و مرا از او راضى كن و گردآور ميان ما به بهترين

اجْتِماعٍ وَ انَسِ ايتِلافٍ فَاِنَّكَ تُحِبُّ الْحَلالَ وَ تَكرَهُ الْحَرامَ و از حضرت

گردآوردن و ماءنوسترين سازش كه تو دوست دارى حلال را و ناخوش دارى حرام را * * * * * *

صادق عليه السلام منقول است كه چون در شب زفاف به نزد عروس بروى موى پيشانيش را بگير و

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رو به قبله آور و بگو: اَللّهُمَّ بِاَمانَتِكَاَخَذْتُها وَ بِكَلِماتِكَ اسْتَحْلَلْتُها فَاِنْ قَضَيْتَ لى

* * * * * * * * خدايا به امانت تو او را گرفتم و به كلمات تو حلالش كردم پس اگر

مِنها وَلَداً فَاجْعَلْهُ مُبارَكاً تَقِيّاً مِنْ شيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلاتَجْعَلْ لِلشَّيْطانِ فيهِ

از او فرزندى نصيبم كردى او را مبارك و باتقوى و از شيعيان آل محمّد قرار ده و براى شيطان در او

شِرْكاً وَ لانَصيباً

شركت و نصيبى قرار مده * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دعاى رهبه
بيستم دعاى رَهْبَه است روايت شده كه حضرت موسى بن جعفرعليه السلام چون شب در محراب عبادت مى ايستاد آن را مى خواند و آن دعاى پنجاهم صحيفه است و

اين است : اَللّهُمَّ اِنَّكَ خَلَقْتَنى سَوِيّاً وَ رَبَّيْتَنى صَغيراً وَ رَزَقْتَنى مَكْفِيّاً اَللّهُمَّ اِنّى

* * * * خدايا تو مرا كامل آفريدى و در كودكى پروريدى و به حد كفايت روزيم دادى خدايا من

وَجَدْتُ فيما اَنْزَلْتَ مِنْ كِتابِكَ وَ بَشَّرْتَ بِهِ عِبادَكَ اَنْ قُلْتَ يا عِبادِىَ الَّذينَ

در آياتى كه در قرآنت نازل كردى ديده ام كه بندگانت را مژده داده اى و فرمودى : ((اى بندگان من كه

اَسْرَفُوا عَلى اَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً وَ

بر خود زياده روى كرده ايد نوميد نشويد از رحمت خدا كه خدا همه گناهان را مى آمرزد)) و

قَدْ تَقَدَّمَ مِنّى ما قَدْ عَلِمْتَ وَ ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّى فَياسَوْ اَتاهُ مِمّا اَحْصاهُ عَلَىَّ

سرزد از من آنچه تو خود دانى و تو از من به آنها داناترى پس چه رسوائى است براى آنچه دفترت بر

كِتابُكَ فَلَوْلاَ الْمَواقِفُ الَّتى اُؤَمِّلُ مِنْ عَفْوِكَ الَّذى شَمِلَ كُلَّشَيْئٍ لاََلْقَيْتُ

من ثبت كرده و اگر نباشد جايگاههايى كه در آنها آرزوى گذشتت را دارم آن گذشتى كه همه چيز را فراگيرد،

بِيَدى وَ لَوْ اَنَّ اَحَداً اسْتَطاعَ الْهَرَبَ مِنْ رَبِّهِ لَكُنْتُ اَنَا اَحَقَّ بِالْهَرَبِ مِنْكَ وَ

بدست خود هلاك شده بودم و اگر كسى مى توانست از پروردگارش بگريزد من از همه سزاوارتر بودم و

اَنْتَ لاتَخْفى عَلَيْكَ خافِيَةٌ فِى الاَْرْضِ وَلافِى السَّمآءِ اِلاّ اَتَيْتَ بِها وَ كَفى بِكَ

تويى كه نه در زمين و نه در آسمان چيزى از تو پوشيده نماند مگر آ نكه به ياورى آنرا و كافى است كه تو

جازِياً وَ كَفى بِكَ حَسيباً اَللّهُمَّ اِنَّكَ طالِبى اِنْ اَنَا هَرَبْتُ وَ مُدْرِكى اِنْ اَنَا

كيفر دهى و كافى است كه تو حسابگر باشى خدايا تو احضارم كنى اگر بگريزم و تو دريابيم اگر

فَرَرْتُ فَها اَنَاذا بَيْنَ يَدَيْكَ خاضِعٌ ذَليلٌ راغِمٌ اِنْ تُعَذِّبْنى فَاِنّى لِذلِكَ اَهْلٌ وَ

فرار كنم و من اينك در برابرت بصورت خضوع و خوارى و سربزيرم اگر عذابم كنى سزاوارم و

هُوَ يا رَبِّ مِنْكَ عَدْلٌ وَ اِنْ تَعْفُ عَنّى فَقَديماً شَمَلَنى عَفْوُكَ وَ اَلْبَسْتَنى

به مقتضاى عدل تو است و اگر بگذرى از ديرزمانى گذشتت مرا فراگرفته و جامه عافيت بر من پوشانده اى

عافِيَتَكَ فَاَسْئَلُكَ اللّهُمَّ بِالْمَخْزُونِ مِنْ اَسْمائِكَ وَ بِما وارَتْهُ الْحُجُبُ مِنْ

از تو خواهم خدايا به نامهاى مخزونت و بدرخشندگى در پرده ات كه

بَهائِكَ اِلاّ رَحِمْتَ هذِهِ النَّفْسَ الْجَزُوعَةَ وَ هِذِهِ الرِّمَّةَ الْهَلُوعَةَ الَّتى

رحم كنى بر اين تن بى تاب و اين اسكلت ناشكيبا كه طاقت حرارت آفتاب را

لاتَسْتَطيعُ حَرَّ شَمْسِكَ فَكَيْفَ تَسْتَطيعُ حَرَّ نارِكَ وَالَّتى لاتَسْتَطيعُ صَوْتَ

ندارد چسان تاب حرارت دوزخ دارد در صورتى كه تاب غرّش

رَعْدِكَ فَكَيْفَ تَسْتَطيعُ غَضَبَكَ فَارْحَمْنىِ اللّهُمَّ فَاِنّىِ امْرُؤٌ حَقيرٌ وَ خَطَرى

رعد (آسمان ) را ندارد چسان تاب تحمل خشم تو را دارد پس رحم كن به من خدايا كه من شخصى بى مقدار و بى ارزشم

يَسيرٌ وَ لَيْسَ عَذابى مِمّا يَزيدُ فى مُلْكِكَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ لَوْ اَنَّ عَذابى مِمّا

و چنان نيست كه عذاب كردن من به قدر مثقال ذره اى در فرمانرواييت

يَزيدُ فى مُلْكِكَ لَسَئَلْتُكَ الصَّبْرَ عَلَيْهِ وَاَحْبَبْتُ اَنْ يَكُونَ ذلِكَ لَكَ وَ لكِنْ

بيفزايد و اگر چنين بود كه مى افزود در فرمانرواييت من از تو شكيبايى بر آن را درخواست مى كردم و دوست داشتم كه فرمانرواييت افزوده

سُلْطانُكَ اَللّهُمَّ اَعْظَمُ وَ مُلْكُكَ اَدْوَمُ مِنْ اَنْ تَزيدَ فيهِ طاعَةُ المُطيعينَ اَوْ

گردد ولى سلطنت تو خدايا بزرگتر و فرمانرواييت پاينده تر از آن است كه بيفزايد در آن فرمانبردارى فرمانبران يا

تَنْقُصَ مِنْهُ مَعْصِيَةُ الْمُذْنِبينَ فَارْحَمْنى يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وَ تَجاوَزْ عَنّى يا

بكاهد از آن نافرمانى گنهكاران پس به من رحم كن اى مهربانترين مهربانان و در گذر از من اى

ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ وَ تُبْ عَلَىَّ اِنَّكَ اَنْتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ

داراى جلالت و بزرگوارى و توبه ام بپذير كه تويى توبه پذير مهربان

ملحقات دوّم باقيات صالحات
دعاى حضرت سجّاد عليه السلام در ذكر توبه و طلب آن
وَكانَ مِنْ دُعائِهِ عليه السلام فى ذِكْرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِها:

اَللّهُمَّ يا مَنْ لايَصِفُهُ نَعْتُ الْواصِفينَ وَ يا مَنْ لايُجاوِزُهُ رَجآءُ الرّاجينَ وَ يا

خدايا اى كه وصفش نكند توصيف وصف كنندگان و اى كه از او نگذرد اميد اميدواران و اى

مَنْ لايَضيعُ لَدَيْهِ اَجْرُ الْمُحْسِنينَ وَ يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى خَوْفِ الْعابِدينَ وَ يا مَنْ

كه تباه نشود در نزدش مزد نيكوكاران و اى كه او است سرحد نهايى ترس عبادت كنندگان واى كه

هُوَ غايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقينَ هذا مَقامُ مَنْ تَداوَلَتْهُ اَيْدِى الذُّنُوبِ وَ قادَتْهُ اَزِمَّةُ

او است غايت بيم پرهيزكاران اين است جايگاه كسى كه دست بدستش داده اند دستهاى گناهان و كشانده اند او را مهارهاى

الْخَطايا وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطانُ فَقَصَّرَ عَمّا اَمَرْتَ بِهِ تَفْريطاً وَ تَعاطى ما

خطاها و چيره شده بر او شيطان و بدين سبب كوتاهى كرده از دستوراتت از روى كاهلى و دست زده بدانچه

نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْريراً كَالْجاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ اَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ اِحْسانِكَ اِلَيْهِ

نهى كردى از غرور چون كسى كه خبر ندارد از قدرتى كه تو بر او دارى يا مانند كسى كه منكر فزونى احسان تو بر خود است



 
 
 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved