بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
 
 



وَاَنْطِقْنى بِالْهُدى وَاَلْهِمْنِى التَّقْوى وَوَفِّقْنى لِلَّتى هِىَ اَزْكى

و به هدايت و راهنمائى گويايم كن و تقوى و پرهيزكارى را به من الهام كن و موفقم دار به روش وكردارى كه پاكيزه تر است

وَاسْتَعْمِلْنى بِما هُوَ اَرْضى اَللّهُمَّ اسْلُكْ بِىَ الطَّريقَةَ الْمُثْلى

و بگمارم بدانچه بيشتر مورد خوشنودى تو است خدايا مرا به نيكوترين راه وادار و چنان كن

وَاجْعَلْنى عَلى مِلَّتِكَ اَمُوتُ وَاَحْيى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

كه بر آئين تو بميرم و بر آن زنده شوم خدايا درود فرست بر محمد و آلش

وَمَتِّعْنى بِالاِْقْتِصادِ وَاجْعَلْنى مِنْ اَهْلِالسَّدادِ وَمِنْ اَدِلَّةِ الرَّشادِ

و بهره مندم كن به ميانه روى و قرارم ده از محكم كاران و از راهنمايان به راه راست و صواب

وَمِنْ صالِحِى الْعِبادِ وَارْزُقْنى فَوْزَ الْمَعادِ وَسَلامَةَ المِرْصادِ

و از بندگان شايسته ات و روزيم كن رستگارى در روز قيامت و به سلامت گذشتن از كمينگاه آن روز را

اَللّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِكَ مِنْ نَفْسى ما يُخَلِّصُها وَاَبْقِ لِنَفْسى مِنْ نَفْسى ما

خدايا بگير براى خود از نفس من آنچه را كه موجب نجات و خلاصى او گردد و به جاى گذار براى خودم از نفسم

يُصْلِحُها فَاِنَّ نَفْسى هالِكَةٌ اَوْ تَعْصِمَها اَللّهُمَّ اَنْتَ عُدَّتى اِنْ حَزِنْتُ

زيرا كه نفس من بخودى خود هلاك شونده است مگر آنكه تو نگاهش دارى خدايا توئى ذخيره ام هنگام حزن

وَاَنْتَ مُنْتَجَعى اِنْ حُرِمْتُ وَبِكَ اسْتِغاثَتى اِنْ كَرَثْتُ وَعِنْدَكَ مِمّا

و اندوه و توئى جايگاه نعمت و توشه من (آنگاه كه از همه جا) محروم گردم و به تو استغاثه كنم هرگاه كه به اندوه

فاتَ خَلَفٌ وَلِما فَسَدَ صَلاحٌ وَفيما اَنْكَرْتَ تَغْييرٌ فَامْنُنْ عَلَىَّ قَبْلَ

سختى دچار گردم و پيش تو است عوض هر چه از دست برود و اصلاح هر آنچه تباه گردد و تغيير دادن هر چه را كه بد دانستى پس (اى

الْبَلاَّءِ بِالْع افِيَةِ وَقَبْلَ الطَّلَبِ بِالْجِدَةِ وَقَبْلَ الضَّلا لِ بِالرَّش ادِ وَاكْفِنى

خدا) منت گذار بر من بدادن تندرستى و عافيت پيش از رسيدن بلا و به توانگرى پيش از درخواست و به راهنمائى قبل از گمراهى

مَؤُنَةَ مَعَرَّةِ الْعِبادِ وَهَبْ لى اَمْنَ يَوْمِ الْمَعادِ وَامْنِحْنى حُسْنَ

و كفايت كن از من رنج آزار رساندن بندگانت را و امنيت روز معاد را به من ببخش و عطا كن

الاِْرْشادِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وادْرَاءْ عَنّى بِلُطْفِكَ وَاغْذُنى

به من راهنمائى كردن نيكويت را خدايا درود فرست بر محمد و آلش و دفاع كن از من به لطف خود و غذايم ده

بِنِعْمَتِكَ وَاَصْلِحْنى بِكَرَمِكَوَداوِنى بِصُنْعِكَ وَاَظِلَّنى فى ذَراكَ

به نعمتت و اصلاحم كن به بزرگواريت و درمانم كن به تربيت و پرورش خودت و در سايه حمايت و لطف خودت

وَجَلِّلْنى رِضاكَ وَوَفِّقْنى اِذَا اشْتَكَلَتْ عَلَىَّ الاُْمُورُ لاَِهْداها وَاِذا

قرارم ده و خلعت خوشنوديت را در برم كن و موفّقم بدار گاهى كه كارها بر من مشكل شود بدرست ترين آنها

تَشابَهَتِ الاَْعْمالُ لاَِزْكاها وَاِذا تَناقَضَتِ الْمِلَلُ لاَِرْضاها اَللّهُمَّ

و هنگامى كه كردارها به هم مشتبه گردد به پاكيزه ترين آنها و چون به اختلاف و نزاع برخيزند ملتها به پسنديده ترين آنها خدايا

صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَتَوِّجْنى بِالْكِفايَةِ وَسُمْنى حُسْنَ الْوِلايَةِ

درود فرست بر محمد و آلش و تاج كفايت را بر سرم بگذار و زيبا كن رخسارم را به خوش دوستى

وَهَبْ لى صِدْقَ الْهِدايَةِ وَلا تَفْتِنّى بِالسَّعَةِ وَامْنِحْنى حُسْنَ الدَّعَةِ

و ببخش به من درستى در هدايت را و آزمايشم مكن به وسعت (روزى و ثروت ) و زندگى خوش به من عطا فرما

وَلا تَجْعَلْ عَيْشى كَدّاً كَدّاً وَلا تَرُدَّ دُعاَّئى عَلَىَّ رَدّاً فَاِنّى لا اَجْعَلُ

و مگردان زندگيم را سختى روى سختى و دعايم را ردّ مكن بر من زيرا شريك و ضدّى براى تو قرار ندادم

لَكَ ضِدّاً وَلا اَدْعُو مَعَكَ نِدّاً اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَامْنَعْنى

و همتا و رقيبى برايت نگرفتم خدايا درود فرست بر محمد و آلش و جلوگيريم كن از

مِنَ السَّرَفِ وَحَصِّنْ رِزْقى مِنَ التَّلَفِ وَوَفِّرْ مَلَكَتى بِالْبَرَكَةِ فيهِ

اسراف كارى و نگهدار روزيم را از تلف شدن و شايان كن مايملك (و دارائيم ) را به بركت

وَاَصِبْ بى سَبيلَ الْهِدايَةِ لِلْبِرِّ فيما اُنْفِقُ مِنْهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

و راهنمائى كن مرا به راه درست نيكى و احسان در آنچه از دارائيم خرج مى كنم خدايا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاكْفِنى مَؤُنَةَ الاِْكْتِسابِ وَارْزُقْنى مِنْ غَيْرِ احْتِسابٍ

محمّد و آلش و كفايت كن از من رنج كسب كردن (و تلاش براى پيدا كردن روزى ) را و روزيم ده بى حساب

فَلا اَشْتَغِلَ عَنْ عِبادَتِكَ بِالْطَّلَبِ وَلا اَحْتَمِلَ اِصْرَ تَبِعاتِ الْمَكْسَبِ

تا در نتيجه سرگرم نشوم از انجام عبادتت به طلب روزى و بدوش نكشم وزرو وبال مسئوليتهاى كسب و كار را

اَللّهُمَّ فَاءَطْلِبْنى بِقُدْرَتِكَ ما اَطْلُبُ وَاَجِرْنى بِعِزَّتِكَ مِمّا اَرْهَبُ

خدايا عطا كن به من با نيروى خودت آنچه را مى جويم و پناهم ده به عزتت از آنچه مى ترسم

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَصُنْ وَجْهى بِالْيَسارِ وَلا تَبْتَذِلْ

خدايا درود فرست بر محمد و آلش و حفظ كن آبرويم را به فراخى مال و دارائى و بى اعتبار مكن

جاهى بِالاِْقْتارِ فَاَسْتَرْزِقَ اَهْلَ رِزْقِكَ وَاَسْتَعْطِىَ شِرارَ خَلْقِكَ

جاه و شخصيتم را به تنگدستى و ندارى كه در نتيجه از روزى خورانت روزى خواهم و از اشرار خلقت خواستار عطا گردم

فَاَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ اَعْطانى وَاُبْتَلى بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنى وَاَنْتَ مِنْ دُونِهِمْ

و بدين سبب گرفتار شوم به ستايش كسى كه چيزى به من عطا كرده و مبتلا گردم به بدگوئى كسى كه از من دريغ داشته

وَلِىُّ الاِْعْطاَّءِ وَالْمَنْعِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَارْزُقْنى صِحَّةً

در صورتى كه سرپرست بخشش و دريغ در حقيقت توئى نه آنها خدايا درود فرست بر محمد و آلش و روزيم كن صحت و سلامتى

فى عِبادَةٍ وَ فَراغاً فى زَهادَةٍ وَعِلْماً فى اِسْتِعْمالٍ وَوَرَعاً فى

در حال انجام عبادت و فراغت و آسايش در عين زهدورزى (و كناره گيرى از دنيا) و علم

اِجْمالٍ اَللّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِكَ اَجَلى وَحَقِّقْ فى رَجآءِ رَحْمَتِكَ اَمَلى

باعمل و ورع وپارسائى درعين اينكه كار دنيا كنم (يا درحال اعتدال در زندگى ) خدايا عمرم را با گذشت خودت به پايان رسان و آرزوئى

وَسَهِّلْ اِلى بُلوُغِ رِضاكَ سُبُلى وَحَسِّنْ فى جَميعِ اَحْوالى عَمَلى

كه در اميدوارى به رحمتت دارم تحقق بخش و هموار كن راههايم را براى رسيدن به خوشنوديت و نيكوگردان در جميع حالات كردارم را

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَنَبِّهْنى لِذِكْرِكَ فى اَوْقاتِ الْغَفْلَةِ وَ

خدايا درود فرست بر محمد و آلش و آگاهم كن به ذكر خودت در اوقات غفلت و بى خبرى

اسْتَعْمِلْنى بِطاعَتِكَ فى اَيّامِ الْمُهْلَةِ وَانْهَجْ لى اِلى مَحَبَّتِكَ سَبيلاً سَهْلَةً

و بگمارم به كار فرمانبردارى خودت در روزهاى مهلت (و دوران عمر) و باز كن براى من بسوى محبت و دوستيت راه هموارى

اَكْمِلْ لى بِها خَيْرَ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ كَاَفْضَلِ

كه كامل كنى بوسيله آن براى من خير دنيا و آخرت را خدايا درود فرست بر محمد و آلش همانند بهترين

ماصَلَّيْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ قَبْلَهُ وَاَنْتَ مُصَلٍّ عَلى اَحَدٍ بَعْدَهُ وَآتِنا

درودى كه فرستادى بر يكى از مخلوقت پيش از آن حضرت و يا پس از او بر يكى از آفريدگانت بفرستى و بده به ما

فِى الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنى بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النّارِ

در دنيا خوبى و خوشى و در آخرت نيز خوبى و نگاهم دار به رحمتت از عذاب دوزخ

لازم به تذكّر نيست كه ملحقات دوّم مفاتيح و همچنين سوره هاى مباركه عنكبوت و روم و دُخان و حديث شريف كساء جزء مفاتيح نبوده و طبع كنندگان در آخر آن اضافه كرده اند و ما نيز براى استفاده خوانندگان محترم در پايان كتاب ضميمه كرديم .
ملحقات دوّم
سوره هاى عنكبوت و روم و دخان و حديث كساء
سوره عنكبوت
به نام خداى بخشاينده مهربان

الَّمَّ # اَحَسِبَ النّ اسُ اَنْ يُتْرَكُوآ اَنْ يَقُولوُا امَنّ ا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ *

الف ، لام ، ميم # آيا اين مردم پنداشته اند كه به (صرف ) اينكه گويند ايمان آورديم رها شوند و آزمايش نشوند

وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ

(در صورتى كه ) آزموديم كسانى را كه پيش از ايشان بودند تا معلوم كند خدا كسانى را كه راست گفتند و معلوم كند

الْكاذِبينَ # اَمْ حَسِبَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ اَنْ يَسْبِقُونا سآءَ ما

دروغگويان را # و يا چنين پنداشتند كسانى كه كار بد انجام دهند كه بر ما پيشى گيرند (از كيفر ما بگريزند) چه بد

يَحْكُمُونَ # مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقآءَ اللَّهِ فَاِنَّ اَجَلَ اللَّهِ لاَتٍ وَهُوَ السَّميعُ

قضاوت مى كنند # هر كه اميد ديدار خدا دارد (بداند كه ) حتماً وعده خدا آمدنى است و او شنوا و

الْعَليمُ # وَمَنْ جاهَدَ فَاِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ اِنَّ اللَّهَ لَغَنِىُّ عَنِ الْعالَمينَ

دانا است # و هر كه جهد و كوشش كند براى خود مى كوشد كه براستى خداوند از جهانيان بى نياز است

# وَالَّذينَ امَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ

# و آنانكه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دهند ما نيز بديها (و گناهانشان را) محو كنيم

وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ اَحْسَنَ الَّذى كانُوا يَعْمَلُونَ # وَوَصَّيْنَا الاِْنْسانَ

و به بهتر از آنچه انجام داده اند پاداششان دهيم # و ما انسان را

بِوالِدَيْهِ حُسْنا وَاِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بى ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا

درباره پدر و مادرش به نيكى سفارش كرده ايم و اگر (آن دو) كوشيدند تا شريك من سازى چيزى را كه بدان علم ندارى

تُطِعْهُما اِلَىَّ مَرْجِعُكُمْ فَاُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ # وَالَّذينَ امَنُوا

(و مشرك شوى ) اطاعتشان مكن كه بازگشت شما بسوى من است و من آگاهتان مى كنم بدانچه عمل مى كرده ايد# و آنانكه ايمان آورده

وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِى الصّالِحينَ # وَمِنَ النّاسِ مَنْ

و كارهاى شايسته انجام داده اند آنها را در گروه شايستگان مى بريم # و برخى از مردم

يَقُولُ امَنّا بِاللَّهِ فَاِذآ اُوذِىَ فِى اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النّاسِ كَعَذابِ اللَّهِ وَلَئِنْ

گويند ما به خدا ايمان داريم و چون در راه خدا آزارى به ايشان رسد آزار مردم را چون عذاب خدا گيرد

جآءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ اِنّا كُنّا مَعَكُمْ اَوَلَيْسَ اللَّهُ بِاَعْلَمَ بِما فى

و اگر يارى و نصرتى از جانب پروردگارت برسد آنان گويند ما هم با شما بوديم آيا خدا داناتر نيست به آنچه

صُدُورِ الْعالَمينَ # وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ امَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنافِقينَ *

در سينه هاى (مردم ) جهانيان است # و براستى خدا معلوم مى كند كسانى را كه ايمان دارند و معلوم مى دارد منافقان را

وَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِلَّذينَ امَنُوا اتَّبِعُوا سَبيلَنا وَلْنَحْمِلْ خَطاياكُمْ

و گويند كسانى كه كافر نشدند به كسانى كه ايمان آورده اند پيروى كنيد از راه ما و مانيز بار خطاهاى شما را

وَما هُمْ بِحامِلينَ مِنْ خَطاياهُمْ مِنْ شَىْءٍ اِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ # وَلَيَحْمِلُنَّ

به عهده مى گيريم ولى آنها چيزى از خطاهاى ايشان را به عهده نمى گيرند و دروغ مى گويند # و بدوش كشند بارهاى

اَثْقالَهُمْ وَاَثْقالا مَعَ اَثْقالِهِمْ وَلَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيمَةِ عَمّا كانُوا يَفْتَرُونَ

گران خويش را وبارهاى گران ديگرى را با بارهاى گران خويش و بازخواست شوند روز قيامت از آن دروغهائى كه بسته اند

# وَلَقَدْ اَرْسَلْنا نُوحا اِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فيهِمْ اَلْفَ سَنَةٍ اِلاّ خَمْسينَ

و همانا فرستاديم نوح را بسوى قومش و بماند در ميانشان هزار سال پنجاه

عاما فَاَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَهُمْ ظالِمُونَ # فَاَنْجَيْناهُ وَاَصْحابَ

سال كم پس طوفان بگرفتشان و آنها ستمگران بودند # و ما او را با

السَّفينَةِ وَجَعَلْناها ايَةً لِلْعالَمينَ # وَاِبْراهيمَ اِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا

كشتى نشينان نجات داديم و آن كشتى را نشانه و عبرتى براى جهانيان كرديم # و (به ياد آر داستان ) ابراهيم (را) كه به قومش گفت

اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ # اِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ

خدا را بپرستيد و از او بترسيد كه اين بهتر است براى شما اگر بدانيد # جز اين نيست كه پرستش مى كنيد بجز

اللَّهِ اَوْثانا وَتَخْلُقُونَ اِفْكا اِنَّ الَّذينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ

خدا بتهائى را و دروغ مى سازيد و همانا اينهائى را كه بجز خدا مى پرستيد مالك

لَكُمْ رِزْقا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ اِلَيْهِ

روزى شما نيستند و روزى را نزد خدا بجوئيد و او را بپرستيد و سپاس او را بجا آوريد كه بسوى او

تُرْجَعُونَ # وَاِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ اُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَما عَلَى الرَّسُولِ

بازگشت كنيد # و اگر تكذيب (پيغمبر ما را كنيد) پس ملتهائى پيش از شما نيز تكذيب (پيغمبرانشان را)

اِلا الْبَلاغُ الْمُبينُ # اَوَلَمْ يَرَوا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ اِنَّ

كردند و بر عهده پيامبر نيست جز رساندن آشكار# آيا نبينند چگونه پديد آرد خدا خلق را سپس بازش گرداند براستى

ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ # قُلْ سيرُوا فِى الاَْرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَءَ

اين كار براى خدا آسان است # بگو در زمين گردش كنيد و بنگريد چگونه پديد آورد

الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْاَةَ الاْخِرَةَ اِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ *

(خداوند) خلق را سپس ايجاد كند جهان ديگرى را كه براستى خدا بر هر چيز توانا است *

يُعَذِّبُ مَنْ يَشآءُ وَيَرْحَمُ مَنْ يَشآءُ وَاِلَيْهِ تُقْلَبُونَ # وَما اَنْتُمْ

عذاب كند هر كه را خواهد و رحم كند هر كه را خواهد و بسوى او بازگردانده شويد # و نتوانيد

بِمُعْجِزينَ فِى الاَْرْضِ وَلا فِى السَّمآءِ وَما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ

فرار كنيد در زمين و نه در آسمان و براى شما جز خدا

وَلِي وَلا نَصيرٍ # وَالَّذينَ كَفَرُوا بِاياتِ اللَّهِ وَلِقآئِهِ اُولَّئِكَ يَئِسُوا مِنْ

دوست و ياورى نيست # و آنان كه كافر شدند به آيات خدا و روز معاد اينان از

رَحْمَتى وَاُولَّئِكَ لَهُمْ عَذ ابٌ اَليمٌ # فَم ا ك انَ جَو ابَ قَوْمِهَِّ اِلاّ اَنْ

رحمت من نوميدند و آنها را است عذابى دردناك # پاسخى كه قوم ابراهيم دادند جز اين نبود كه

قالُوا اقْتُلُوهُ اَوْ حَرِّقُوهُ فَاَنْجيهُ اللَّهُ مِنَ النّارِ اِنَّ فى ذلِكَ لاَياتٍ لِقَوْمٍ

گفتند بكشيد او را يا بسوزانيدش و خدا نجاتش داد از آتش و براستى در اين داستان براى مردمى كه

يُؤْمِنُونَ # وَقالَ اِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ اَوْثانا مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِى

ايمان دارند نشانه ها و پندهائى است # (ابراهيم ) گفت جز اين نيست كه شما بتهائى را جز خدا (به پرستش ) گرفته ايد تا در ميان خود

الْحَيوةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيمَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ

براى زندگانى دنيا دوستى برقرار كنيد سپس در روز رستاخيز بيزارى جوئيد از همديگر و يكديگر را لعن و نفرين كنيد

بَعْضاوَمَاْويكُمُالنّارُ وَمالَكُمْ مِنْ ناصِرينَ # فَامَنَ لَهُ لُوطٌ وَقالَ

و جايگاهتان دوزخ است و ياورى نداريد # پس لوط بدو ايمان آورد و گفت

اِنّى مُهاجِرٌ اِلى رَبّى اِنَّهُ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ # وَوَهَبْنا لَهُ اِسْحقَ

من بسوى پروردگارم مهاجرت مى كنم كه براستى او نيرومند و فرزانه است # و به او بخشيديم اسحق

وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنا فى ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتابَ وَاتَيْناهُ اَجْرَهُ فِى الدُّنْيا

و يعقوب را و مقام نبوت و كتاب آسمانى را در فرزندان او قرار داديم و پاداشش را در اين دنيا

وَاِنَّهُ فِى الاْخِرَةِ لَمِنَ الصّالِحينَ # وَلُوطا اِذْ قالَ لِقَوْمِهَِّ اِنَّكُمْ

به او داديم و در آخرت نيز از شايستگان خواهد بود # و (داستان ) لوط را كه به قوم خود گفت شما بدين

لَتَاْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ اَحَدٍ مِنَ الْعالَمينَ # اَئِنَّكُمْ

كار زشت اقدام مى كنيد كه بر اين كار سبقت نجسته هيچيك از مردم جهانيان # آيا شما (براى دفع شهوت )

لَتَاْتُونَ الرِّجالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبيلَ وَتَاْتُونَ فى ناديكُمُ الْمُنْكَرَ فَما

پيش مردان مى رويد و راهها را مى زنيد و در مجمع عمومى به كارهاى ناروا دست ميزنند و

كانَ جَوابَ قَوْمِهِ اِلاّ اَنْ قالُوا ائْتِنا بِعَذابِ اللَّهِ اِنْ كُنْتَ مِنَ الصّادِقينَ

پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر راست مى گوئى عذاب خدا را بسوى ما بياور *

# قالَ رَبِّ انْصُرْنى عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدينَ # وَلَمّا جآئَتْ رُسُلُنآ

(لوط) گفت : پروردگارا مرا بر گروه فسادگر يارى ده و چون فرستادگان ما

اِبْراهيمَ بِالْبُشْرى قالُوآ اِنّا مُهْلِكُوا اَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ اِنَّ اَهْلَها كانُوا

براى بشارت به نزد ابراهيم آمدند گفتند ما هلاك مى كنيم مردم اين ده را كه مردمش

ظالِمينَ # قالَ اِنَّ فيها لُوطا قالُوا نَحْنُ اَعْلَمُ بِمَنْ فيها لَنُنَجِّيَنَّهُ

ستمكارند # (ابراهيم ) گفت : لوط در اين ده است ! گفتند ما بهترمى دانيم چه كسى در آنجا است ، ما لوط و

وَاَهْلَهُ اِلا امْرَاَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ # وَلَمّا اَنْ جآئَتْ رُسُلُنا لُوطا

كسانش را نجات خواهيم داد بجز زنش كه او از جاماندگان (در ميان مردم بدكار) است # و چون فرستادگان ما به نزد لوط آمدند،

سيَّئَ بِهِمْ وَضاقَ بِهِمْ ذَرْعا وَقالُوا لا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ اِنّا مُنَجُّوكَ

او از آمدنشان اندوهناك و دلتنگ شد، آنان به لوط گفتند نترس و اندوهگين مباش ما تو را

وَاَهْلَكَ اِلا امْرَاَتَكَ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ # اِنّا مُنْزِلُونَ عَلىَّ اَهْلِ ه ذِهِ

و كسانت را نجات دهيم بجز زنت كه او از جاماندگان است # فرو باريم بر مردم اين

الْقَرْيَةِ رِجْزا مِنَ السَّمآءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ # وَلَقَدْ تَرَكْنا مِنْها ايَةً

ده عذابى سخت از آسمان بخاطر آن فسق و عصيانى كه مى كردند # و بجا گذارديم از آن ده نشانه اى

بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ # وَاِلى مَدْيَنَ اَخاهُمْ شُعَيْبا فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا

روشن براى مردمى كه خرد خود را بكار برند # و فرستاديم بسوى (مردم شهر) مدين برادرشان شعيب را و او (بدانها) گفت اى مردم

اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الاْخِرَ وَلا تَعْثَوا فِى الاَْرْضِ مُفْسِدينَ # فَكَذَّبُوهُ

خدا را بپرستيد و انتظار آمدن روز قيامت را داشته باشيد و در زمين به فساد مكوشيد # آنها شعيب را تكذيب كردند

فَاَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَاَصْبَحُوا فى دارِهِمْ جاثِمينَ # وَعادا وَثَمُودَ

و به زلزله دچار گشتند و همه را مرگ در ميان خانه هاشان به زانو درآورد # و (داستان ) عاد و ثمود

وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ اَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ

كه شما جاهايشان را آشكارا ديده ايد و شيطان بياراست براى ايشان كردارشان را و از

عَنِ السَّبيلِ وَكانُوا مُسْتَبْصِرينَ # وَقارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهامانَ وَلَقَدْ

راه بازشان داشت با اينكه بينائى داشتند # و (داستان ) قارون و فرعون و هامان كه موسى

جآئَهُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِى الاَْرْضِ وَما كانُوا سابِقينَ

براى ايشان دليلهاى روشن و (معجزات ) آشكار آورد ولى آنها در روى زمين بزرگى (و تكبر) كردند و نتوانستند بگريزند

# فَكُلاًّ اَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ اَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِبا وَمِنْهُمْ مَنْ

# و هر يك را بنحوى به گناهش گرفتيم پس به برخى از آنها سنگريزه فرستاديم و برخى را

اَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الاَْرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ اَغْرَقْنا

صيحه (آسمانى ) گرفت و برخى را به زمين فرو برديم و برخى را غرق كرديم

وَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلكِنْ كانُوا اَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ # مَثَلُ الَّذينَ

و چنان نبود كه خدا به آنها ستم كند بلكه آنها بودند كه به خود ستم مى كردند # حكايت كسانى كه

اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ اَوْلِيآءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتا وَاِنَّ اَوْهَنَ

غير از خدا (چيزهاى ديگرى را) دوستان خود گرفته اند مانند عنكبوت است كه خانه اى بساخت ولى اگر مى دانستند

الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ # اِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يَدْعُونَ

سست ترين خانه براستى خانه عنكبوت است # همانا خداوند مى داند (و مى شناسد) آنچه را جز او مى خوانند

مِنْ دُونِهِ مِنْ شَىْءٍ وَهُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ # وَتِلْكَ الاَْمْثالُ نَضْرِبُها

(و به خدائى مى پرستند) و او نيرومند و حكيم است # و ما اين مثلها را

لِلنّاسِ وَما يَعْقِلُهآ اِلا الْعالِمُونَ # خَلَقَ اللَّهُ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ

براى مردم مى زنيم ولى جز دانشمندان آنها را نمى فهمند # خداوند آسمانها و زمين را

بِالْحَقِّ اِنَّ فى ذلِكَ لاَيَةً لِلْمُؤْمِنينَ # اُتْلُ ماَّ اُوحِىَ اِلَيْكَ مِنَ

بحق آفريد و در اين خلقت نشانه ايست براى مؤ منان # بخوان آنچه را كه از قرآن به تو وحى

الْكِتابِ وَاَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشآءِ وَالْمُنْكَرِ

مى شود و بپادار نماز را كه براستى نماز باز مى دارد (انسان را) از كار زشت و ناپسند

وَلَذِكْرُ اللَّهِ اَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ # وَلا تُجادِلُوآ اَهْلَ الْكِتابِ

و ياد كردن خدا (شما را) بزرگتر است (از ياد كردن شما او را) و خدا مى داند آنچه را مى كنيد # و بحث و مجادله نكنيد با اهل كتاب

اِلاّ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ اِلا الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُواَّ امَنّا بِالَّذى اُنْزِلَ

جز بطريقى كه نيكو است مگر كسانى از ايشان كه ستم كردند، و به آنها بگوئيد ما ايمان داريم بدانچه بر ما و

اِلَيْنا وَاُنْزِلَ اِلَيْكُمْ وَاِلهُنا وَاِلهُكُمْ واحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ *

بر شما هر دو نازل شده و خداى ما و خداى شما يكى است و ما مطيع و تسليم اوئيم *

وَكَذلِكَ اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الْكِتابَ فَالَّذينَ اتَيْناهُمُ الْكِتابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ

و اين چنين ما بر تو قرآن را فرو فرستاديم پس آنها را كه كتاب (آسمانى ) داديم بدان ايمان آرند و

وَمِنْ هؤُلاَّءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَم ا يَجْحَدُ بِ اي اتِن ا اِلا الْك افِرُونَ # وَم ا

از اين گروه (يعنى كفار مكه ) نيز كسانى هستند كه بدان ايمان دارند و انكار نكنند آيات ما را جز مردمان كافر # و تو

كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ اِذا لاَرْتابَ

پيش از اين كتاب خوان نبودى و نمى نوشتى بدست خود كتابى وگرنه اهل باطل در (قرآن ) به شك

الْمُبْطِلُونَ # بَلْ هُوَ اياتٌ بَيِّناتٌ فى صُدُورِ الَّذينَ اُوتُوا الْعِلْمَ وَما

مى افتادند # بلكه اين قرآن آيه هائى است روشن در سينه هاى كسانى كه دانش به آنها داده شد و

يَجْحَدُ بِاياتِنا اِلا الظّالِمُونَ # وَقالُوا لَوْ لا اُنْزِلَ عَلَيْهِ اياتٌ مِنْ رَبِّهِ

منكر نشوند آيات ما را جز ستمكاران # و گويند چرا بر او نازل نشود نشانه ها (و معجزاتى ) از جانب پروردگارش

قُلْ اِنَّمَا الاْياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَاِنَّما اَ نَا نَذيرٌ مُبينٌ # اَوَلَمْ يَكْفِهِمْ اَ نّا اَنْزَلْنا

بگو نشانه ها (و معجزات ) همه نزد خدا است و من تنها بيم رسانى آشكارم # آيا كافى نيست اينها را كه ما بر تو

عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْلى عَلَيْهِمْ اِنَ فى ذلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرى لِقَوْمٍ

اين كتاب را نازل كرديم كه برايشان خوانده شود براستى كه در اين قرآن رحمت و پندى است براى مردمى كه

يُؤْمِنُونَ # قُلْ كَفى بِاللَّهِ بَيْنى وَبَيْنَكُمْ شَهيدا يَعْلَمُ ما فِى السَّمواتِ

ايمان دارند # بگو خدا كافى است براى گواه بودن ميان ما و شما كه مى داند آنچه در آسمانها

وَالاَْرْضِ وَالَّذينَ امَنُوا بِالْباطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ اُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

و زمين است و آنانكه به باطل گرويدند و به خدا كافر شدند آنهايند زيانكاران

# وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَلَوْ لا اَجَلٌ مُسَمّىً لَجآءَهُمُ الْعَذابُ

# و از تو درخواست زود رسيدن عذاب را مى كنند و اگر وقت مقرر آن نبود عذاب بر ايشان

وَلَيَاْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ * يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَاِنَّ

مى آمد و بطور ناگهانى عذاب بر آنها خواهد رسيد در حالى كه بى خبر باشند * از تو درخواست زود رسيدن عذاب را كنند

جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ * يَوْمَ يَغْشيهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ

در صورتى كه جهنم احاطه دارد بر كافران * روزى كه فرا گيردشان عذاب از بالاى سرشان و از

تَحْتِ اَرْجُلِهِمْ وَيَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * يا عِبادِىَ الَّذينَ

زير پاهاشان و خدا (به آنها) گويد بچشيد (سزاى ) اعمالى را كه مى كرديد * اى بندگان من كه

امَنُوا اِنَّ اَرْضى واسِعَةٌ فَاِيّاىَ فَاعْبُدُونِ * كُلُّ نَفْسٍ ذآئِقَةُ الْمَوْتِ

ايمان آورده ايد همانا زمين من پهناور است (اگر در سرزمين مكه از ترس مشركين نتوانيد مرا بپرستيد بجاى ديگر برويد) پس مرا

ثُمَّ اِلَيْنا تُرْجَعُونَ * وَالَّذينَ امَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ

پرستش كنيد هركس چشنده مرگ است سپس بسوى مابازگرديد* و آنانكه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند

الْجَنَّةِ غُرَفا تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ خالِدينَ فيها نِعْمَ اَجْرُ

درغرفه هائى از بهشت جايشان دهيم كه نهرها از زير آن غرفه ها روانست و جاويدان درآن خواهند بود وچه خوبست پاداش

الْعامِلينَ * الَّذينَ صَبَرُوا وَعَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * وَكَاَيِّنْ مِنْ

اهل عمل * آنانكه شكيبائى كرده و به پروردگارشان توكل كنند * و چه بسيار

دآبَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهآ اَللَّهُ يَرْزُقُها وَاِيّاكُمْ وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ *

جانورانى كه بار روزى خود نكشند (و روزى خود را آماده نكرده اند) خدا آنها و شما را روزى دهد و او شنوا و دانا است *


 
 
 
 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved