بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
 
 



وَقُدْرَتِهِ اَللّهُمَّ ارْزُقْنى عَقْلاً كامِلاً وَلُبّاً راجِحاً وَعِزّاً باقِياً وَقَلْباً

و قدرتت ، خدايا روزيم كن عقلى كامل و خردى كه بچربد (بر هواى نفس ) و عزتى باقى و دلى

زَكِيّاً وَعَمَلاً كَثيراً وَاَدَباً بارِعاً وَاجْعَلْ ذلِكَ كُلَّهُ لى وَلا تَجْعَلْهُ عَلَىَّ

پاك و كردارى بسيار و ادبى نيكو و همه را بسود من قرار ده نه به زيان من

بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

به مهرت اى مهربانترين مهربانان

زيارت وداع اءئمّه عليهم السلام
پنجم در ذكر زيارت وداع كه هريك از ائمه عليهم السلام به آن وداع كرده شوند بدانكه از جمله آداب زيارت چنانچه در محلّ خود ذكر شده وداع كردن زائر است مَزُور را در وقت بيرون رفتن از بلد آن بزرگوار به آنچه از ايشان رسيده چنانچه در غالب زيارات مشاهده مى شود و ما در مفاتيح در ابواب زيارات ائمّه عليهم السلام براى هريك از ايشان صَلَواتُاللّه عَلَيْهِم و داعى نقل
كرديم و در وداع حضرت سيّدالشهداءعليه السلام اكتفا كرديم به همان زيارت وداعى كه در آداب بيستم از آداب زائر آن حضرت ذكر شد. وبالجمله در اينجا ذكر مى كنيم اين زيارت وداع را كه شيخ محمد بن المشهدى آنرا در باب وداع مزار كبير نقل كرده و سيّد بن طاوس ره بعد از زيارت جامعه مذكوره و ما نقل مى كنيم آنرا از مصباح الزّائر فرموده چون خواستى وداع كنى و برگردى يعنى در هر يك از مشاهد مشرّفه كه هستى پس بگو:

اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنَ الرِّسالَةِ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا

سلام بر شما اى خاندان نبوت و معدن رسالت سلام خداحافظى نه از روى

سَئِمٍ وَلا قالٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ اِنَّهُ حَميدٌ مَجيدٌ

خستگى و نه از روى ناراحتى و دلتنگى و رحمت خدا و بركاتش نيز بر شما خاندان باد كه براستى او ستوده و بزرگوار است

سَلامَ وَلِي غَيْرَ راغِبٍ عَنْكُمْ وَلا مُنْحَرِفٍ عَنْكُمْ وَلا مُسْتَبْدِلٍ بِكُمْ

سلام دوستدارى كه از شما به ديگرى متمايل نگشته و منحرف نشده و شما را با ديگرى عوض نكرده

وَلا مُؤْثِرٍ عَلَيْكُمْ وَلا زاهِدٍ فى قُرْبِكُمْ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ

و كسى را بر شما مقدم نداشته و از نزديكى و تقرب به شما كناره گيرى نكند، قرار ندهد خداوند اين زيارت را

زِيارَةِ قُبُورِكُمْ وَاِتْيانِ مَشاهِدِكُمْ وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَحَشَرَنِىَ اللَّهُ فى

آخرين بار زيارت من از قبرهاى مقدس شما و آمدن به زيارتگاههايتان سلام بر شما باد و خدا مرا در گروه شما محشور

زُمْرَتِكُمْ وَاَوْرَدَنى حَوْضَكُمْ وَاَرْضاكُمْ عَنّى وَمَكَّنَنى فى دَوْلَتِكُمْ

گرداند و بر سر حوض شما (حوض كوثر) درآورد و شما را از من خوشنود گرداند و در حكومت شما

وَاَحْيانى فى رَجْعَتِكُمْ وَمَلَّكَنى فى اَيّامِكُمْ وَشَكَرَ سَعْيى لَكُمْ

قدرتى به من بدهد و در زمان رجعت شما زنده ام گرداند و در دوران سلطنتتان فرمانروايم كند و كوششم را در راه

وَغَفَرَ ذُنُوبى بِشَفاعَتِكُمْ وَاَقالَ عَثْرَتى بِحُبِّكُمْ وَاَعْلى كَعْبى

شما بپذيرد و گناهانم را به شفاعت شما بريزد و لغزشم را بواسطه محبتم به شما ناديده گيرد

بِمُوالاتِكُمْ وَشَرَّفَنى بِطاعَتِكُمْ وَاَعَزَّنى بِهُديكُمْ وَجَعَلَنى مِمَّنْ

و مقامم را بخاطر دوستى شما بلند گرداند و به فرمانبردارى شما شرفم دهد و به راهنمائى شما عزيزم گرداند و قرار دهد

يَنْقَلِبُ مُفْلِحاً مُنْجِحاً سالِماً غانِماً مُعافاً غَنِيّاً فائِزاً بِرِضْوانِ اللَّهِ

مرا از كسانى كه باز گردد از اينجا رستگار و كامياب و سالم و بهره كام و تندرست و بى نياز و رسيده به خوشنودى خدا

وَفَضْلِهِ وَكِفايَتِهِ بِاَفْضَلِ ما يَنْقَلِبُ بِهِ اَحَدٌ مِنْ زُوّارِكُمْ وَمَواليكُمْ

و فضل و كفايتش به بهترين وضعى كه بازگردد بدان وضع يكى از زائرن و دوستداران

وَمُحِبّيكُمْ وَشيعَتِكُمْ وَرَزَقَنِىَ اللَّهُ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ ما اَبْقانى

و محبت ورزان و شيعيان شما و روزيم گرداند خداوند بازگشت به اينجا را باز هم مكرر در مكرر تا زنده ام دارد

رَبّى بِنِيَّةٍ صادِقَةٍ وَايمانٍ وَتَقْوى وَاِخْباتٍ وَرِزْقٍ واسِعٍ حَلالٍ

(در اين جهان ) پروردگارم با نيتى درست و ايمان و پرهيزكارى و فروتنى و روزى فراخ و حلال

طَيِّبٍ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتِهِمْ وَذِكْرِهِمْ وَالصَّلوةِ

و پاكيزه خدايا قرارش مده آخرين بار زيارت من از اين بزرگواران و يادآورى و درود فرستادن

عَلَيْهِمْ وَاَوْجِبْ لِىَ الْمَغْفِرَةَ وَالرَّحْمَةَ وَالْخَيْرَ وَالْبَرَكَةَ وَالنُّورَ

بر ايشان و واجب گردان برايم آمرزش و رحمت و خير و بركت و روشنى

وَالاْيمانَ وَحُسْنَ الاِْجابَةِ كَما اَوْجَبْتَ لاَِوْلِيآئِكَ الْعارِفينَ بِحَقِّهِمْ

و ايمان و بخوبى اجابت كردن دعايم را چنانچه واجب گردانيدى (اينها را) براى آن دوستانت كه معرفت به حق آنان داشته

الْمُوجِبينَ طاعَتَهُمْ وَالرّاغِبينَ فى زِيارَتِهِمُ الْمُتَقَرِّبينَ اِلَيْكَ وَاِلَيْهِمْ

و اطاعتشان را واجب دانسته و مشتاق زيارتشان بودند و بدرگاه تو و ايشان تقرب مى جستند

بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى وَمالى وَاَهْلى اِجْعَلُونى مِنْ هَمِّكُمْ

پدر و مادرم و خودم و مال و خاندانم به فداى شما مرا در نظر داشته باشيد (و از يادم نبريد)

وَصَيِّرُونى فى حِزْبِكُمْ وَاَدْخِلُونى فى شَفاعَتِكُمْ وَاذْكُرُونى عِنْدَ

و در گروه خودتان قرارم دهيد و در شفاعتتان واردم كنيد و در نزد پروردگارتان يادم

رَبِّكُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَبْلِغْ اَرْواحَهُمْ

كنيد خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و برسان به روانها

وَاَجْسادَهُمْ عَنّى تَحِيَّةً كَثيرَةً وَسَلاماً وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ

و اجساد ايشان از جانب من تحيت و سلامى بسيار و سلام و رحمت خدا

وَبَرَكاتُهُ

و بركاتش بر شما باد * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رقعه اى كه براى حاجت در آب جارى يا چاه انداخته مى شود
ششم در تحفة الزّائر است كه از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هرگاه تو را حاجتى بسوى خداى تعالى باشد يا از امرى خائف و ترسان باشى در كاغذى بنويس :

بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَيْكِ بِاَحَبِّ الاَْسْمآءِ

به نام خداى بخشاينده مهربان خدايا من به تو رو كنم به محبوبترين نامها

اِلَيْكَ وَاَعْظَمِها لَدَيْكَ وَاَتَقَرَّبُ وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِمَنْ اَوْجَبْتَ حَقَّهُ

در پيشگاهت و بزرگترين آنها در نزدت و تقرب و توسل جويم بدرگاهت بوسيله كسانى كه حقشان را

عَلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَعَلِي وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَعَلِىِّ بْنِ

بر خود واجب كردى (يعنى ) به محمد و على و فاطمه و حسن و حسين و على بن

الْحُسَيْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِي وَجَعْفَرَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ

الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر

وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِي وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ

و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن

عَلِي وَالْحُجَّةِ الْمُنْتَظَرِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ اكْفِنى كَذا وَكَذا

على و حجت منتظر كه درودهاى تو بر همه ايشان باد كفايت كن مرا از چنين و چنان

يعنى حاجت خود را ذكر كنى پس رقعه را به پيچ و دربندقه اى از گِل بگذارد و درميان آب جارى يا چاهى بينداز كه حق تعالى بزودى فرج كرامت فرمايد
دعاء در غيبت امام زمان عجّل الله تعالى فرجه
هفتم به سند معتبر مروى است كه شيخ ابوعمرو نائب اوّل امام عصر صلوات الله عليه اين دعا را املا فرمود به ابوعلى محمّد بن همّام و امر فرمود او را كه آن را بخواند و سيّد بن طاوس در جمال الاسبوع بعد از ذكر دعاهاى وارده بعد از نماز عصر جمعه و صلوات كبيره اين دعا را ذكر كرده و فرموده و اگر براى تو عذرى باشد از جميع آنچه ذكر كرديم پس حذر كن از آنكه مهمل گذارى خواندن اين دعا را پس بدرستى كه ما شناختيم اين را از فضل خداوند جلّ جلاله كه مخصوص فرموده ما

را به آن پس اعتماد كن به آن و آن دعا اين است : اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا خود را به من بشناسان زيرا اگر تو

اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ

خود را به من نشناسانى من پيامبرت را نخواهم شناخت خدايا پيامبرت را به من بشناسان

فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى

كه اگر پيامبرت را به من نشناسانى حجت تو را نخواهم شناخت خدايا بشناسان به من

حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى اَللّهُمَّ لا

حجت خود را كه اگر حجتت را به من نشناسانى از دينم گمراه گردم خدايا

تُمِتْنى ميتَةً جاهِلِيَّةً وَلا تُزِغْ قَلْبى بَعْدَ اِذْ هَدَيْتَنى اَللّهُمَّ فَكَما

نميران مرا به مرگ دوران جاهليت و منحرف مساز دلم را پس از اينكه هدايتم كردى خدايا هم چنانكه

هَدَيْتَنى لِوِلايَةِ مَنْ فَرَضْتَ عَلَىَّ طاعَتَهُ مِنْ وِلايَةِ وُلاةِ اَمْرِكَ بَعْدَ

راهنمائيم كردى به فرمانبردارى كسى كه اطاعتش را بر من واجب كردى از آن كارداران تو كه پس از

رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ حَتّى والَيْتُ وُلاةَ اَمْرِكَ اَميرَ

پيامبرت كه درودهاى تو بر او و آلش باد آمدند تا به راهنمائى تو من زمامدارى فرماندارانت را پذيرفتم كه آنان (عبارتند از) امير

الْمُؤْمِنينَ عَلِىَّ بْنِ اَبيطالِبٍ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَعَلِيّاً وَمُحَمَّداً

مؤ منان على بن ابيطالب و حسن و حسين و على و محمد

وَجَعْفَراً وَمُوسى وَعَلِيّاً وَمُحَمَّداً وَعَلِيّاً وَالْحَسَنَ وَالْحُجَّةَ الْقآئِمَ

و جعفر و موسى و على و محمد و على و حسن و حجت قائم

الْمَهْدِىَّ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ اَللّهُمَّ فَثَبِّتْنى عَلى دينِكَ

مهدى كه درودهاى تو بر همگى ايشان باد خدايا مرا ثابت قدم بدار بر دين خودت

وَاسْتَعْمِلْنى بِطاعَتِكَ وَلَيِّنْ قَلْبى لِوَلِىِّ اَمْرِكَ وَعافِنى مِمَّا امْتَحَنْتَ

و بكار فرمانبرداريت وادارم كن و دلم را براى (فرمانبردارى ) وليّت نرم گردان و معافم دار از آنچه

بِهِ خَلْقَكَ وَثَبِّتْنى عَلى طاعَةِ وَلِىِّ اَمْرِكَ الَّذى سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِكَ

خلق خود را بدان آزمودى و پابرجايم بدار بر اطاعت زمامدارت آن بزرگوارى كه از خلق خود او را پوشاندى

وَبِاِذْنِكَ غابَ عَنْ بَرِيَّتِكَ وَاَمْرَكَ يَنْتَظِرُ وَاَنْتَ الْعالِمُ غَيْرُ الْمُعَلَّمِ

و به اذن خودت او را از ديده آفريدگانت پنهان كردى و او چشم به راه فرمان تو است و توئى دانا بى آنكه كسى

بِالْوَقْتِ الَّذى فيهِ صَلاحُ اَمْرِ وَلِيِّكَ فِى الاِْذْنِ لَهُ بِاِظْهارِ اَمْرِهِ

به تو خبر داده باشد بدان وقتى كه در آن صلاح ولى تو است كه به او جازه دهى براى آشكار ساختن كارش

وَكَشْفِ سِتْرِهِ فَصَبِّرْنى عَلى ذلِكَ حَتّى لا اُحِبَّ تَعْجيلَ ما اَخَّرْتَ

و كنار زدن پرده اش پس به من صبرى بر اين جريان عطا كن كه دوست نداشته باشم پيش افتادن چيزى را

وَلا تَاْخيرَ ما عَجَّلْتَ وَلا كَشْفَ ما سَتَرْتَ وَلاَ الْبَحْثَ عَمّا كَتَمْتَ

كه پس انداختى و پس انداختن چيزى را كه پيش انداختى و نه آشكار ساختن آنچه را پوشاندى و نه كنجكاوى از آنچه پنهان داشتى

وَلا اُنازِعَكَ فى تَدْبيرِكَ وَلا اَقُولَ لِمَ وَكَيْفَ وَما بالُ وَلِىِّ الاَْمْرِ لا

و كشمكش نكنم با تو در تدبيرت و نگويم چرا و چگونه و براى چيست كه آنكس كه كار بدست او است

يَظْهَرُ قَدِ امْتَلاََتِ الاَْرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَاُفَوِّضُ اُمُورى كُلَّها اِلَيْكَ

آشكار نشود با اينكه زمين از ستم پر شده و واگذارم همه كارهايم را به تو

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ اَنْ تُرِيَنى وَلِىَّ اَمْرِكَ ظاهِراً نافِذَ الاَْمْرِ مَعَ عِلْمى

خدايا از تو خواهم كه ولىّ امرت را آشكارا و نافذالامر به من بنمايانى با اينكه مى دانم

بِاَنَّ لَكَ السُّلْطانَ وَالْقُدْرَةَ وَالْبُرْهانَ وَالْحُجَّةَ وَالْمَشِيَّةَ وَالْحَوْلَ

تمام سلطنت و قدرت و دليل و برهان و خواست و جنبش

وَالْقُوَّةَ فَافْعَلْ ذلِكَ بى وَبِجَميعِ الْمُؤْمِنينَ حَتّى نَنْظُرَ اِلى وَلِىِّ اَمْرِكَ

و نيرو خاص تو است ولى اين مرحمت را درباره من و همه مؤ منين بفرما تا نظر كنيم بصورت ولى امر تو

صَلَواتُكَ عَلَيْهِ ظاهِرَ الْمَقالَةِ واضِحَ الدِّلالَةِ هادِياً مِنَ الضَّلالَةِ

كه درودهاى تو بر او باد در حالى كه با سخنى آشكار و با دليلى واضح مردم را از گمراهى نجات دهد

شافِياً مِنَ الْجَهالَةِ اَبْرِزْ يا رَبِّ مُشاهَدَتَهُ وَثَبِّتْ قَواعِدَهُ وَاجْعَلْنا

و از بيمارى نادانى شفا بخشد پروردگارا جمال زيبايش را براى مشاهده ما از پرده برون آر و پابرجا كن بنياد كارهايش را و بگردان

مِمَّنْ تَقِرُّ عَيْنُهُ بِرُؤْيَتِهِ وَاَقِمْنا بِخِدْمَتِهِ وَتَوَفَّنا عَلى مِلَّتِهِ وَاحْشُرْنا

ما را از كسانى كه روشن گردد ديده شان به ديدارش و بگمارمان براى خدمتش و بميرانمان بر كيش و آئينش و محشورمان گردان

فى زُمْرَتِهِ اللّهُمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَميعِ ما خَلَقْتَ وَذَرَاْتَ وَبَرَاْتَ

در گروهش خدايا در پناهش گير از شرّ تمام آنچه خلق فرموده و آفريدى و پديد آورده

وَاَنْشَاْتَ وَصَوَّرْتَ وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ يَمينِهِ

و پروريدى و صورت دادى و محافظتش كن از پيش رويش و از پشت سرش و از راست

وَعَنْ شِمالِهِ [وَ] مِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِكَ الَّذى لا يَضيعُ مَنْ

و چپش و از بالاى سر و از زير پايش به نگهدارى خودت كه تباه نشود هر كه را بدان

حَفِظْتَهُ بِهِ وَاحْفَظْ فيهِ رَسُولَكَ وَوَصِىَّ رَسُولِكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ

نگهدارى كردى و نگهدار بوجود او (آئين ) رسولت و وصى رسولت را كه بر او و آلش سلام باد

اَللّهُمَّ وَمُدَّ فى عُمْرِهِ وَزِدْ فى اَجَلِهِ وَاَعِنْهُ عَلى ما وَلَّيْتَهُ

خدايا طولانى گردان عمرش را و بيفزا در اجلش و ياريش ده در آنچه بدستش سپرده اى

وَاسْتَرْعَيْتَهُ وَزِدْ فى كَرامَتِكَ لَهُ فَاِنَّهُ الْهادِى الْمَهْدِىُّ وَالْقآئِمُ

و رعايتش را از او خواسته اى و بيفزا در كرامتت بر او كه او راهنماى راه يافته و قيام كننده

الْمُهْتَدى وَالطّاهِرُ التَّقِىُّ الزَّكِىُّ النَّقِىُّ الرَّضِىُّ الْمَرْضِىُّ الصّابِرُ

راهبرى است و پاك و با تقوى و پاكيزه و خالص و راضى (از حق ) و پسنديده و بردبار

الشَّكُورُ الْمُجْتَهِدُ اَللّهُمَّ وَلا تَسْلُبْنَا الْيَقينَ لِطُولِ الاَْمَدِ فى غَيْبَتِهِ

و سپاسگزار و كوشا است خدايا و از ما مگير يقين بطولانى شدن زمان غيبتش را

وَانْقِطاعِ خَبَرِهِ عَنّا وَلا تُنْسِنا ذِكْرَهُ وَانْتِظارَهُ وَالاْيمانَ بِهِ وَقُوَّةَ

و منقطع شدن خبرش را از ما و از ياد ما مبر آن بزرگوار را و هم چنين انتظار آمدنش و ايمان به او و قوت

الْيَقينِ فى ظُهُورِهِ وَالدُّعآءَ لَهُ وَالصَّلوةَ عَلَيْهِ حَتّى لا يُقَنِّطَنا طُولُ

يقين در ظهورش را و دعاى بر آن حضرت و درود بر او را تا بحدى كه نوميد نكند ما را طول

غَيْبَتِهِ مِنْ قِيامِهِ وَيَكُونَ يَقينُنا فى ذلِكَ كَيَقينِنا فى قِيامِ رَسُولِكَ

غيبت آن حضرت از قيام و ظهورش و يقين ما در اين باره مانند يقينى باشد كه ما در قيام رسولت

صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَما جآءَ بِهِ مِنْ وَحْيِكَ وَتَنْزيلِكَ فَقَوِّ قُلُوبَنا

كه درودهاى تو بر او و آلش باد داريم و همچنين مانند يقينى باشد كه به وحى و قرآن او داريم پس تقويت كن دلهاى

عَلَى الاْيمانِ بِهِ حَتّى تَسْلُكَ بِنا عَلى يَدَيْهِ مِنْهاجَ الْهُدى

ما را بر ايمان به او تا درآورى ما را بدست آن جناب در راه روشن هدايت

وَالْمَحَجَّةَ الْعُظْمى وَالطَّريقَةَ الْوُسْطى وَقَوِّنا عَلى طاعَتِهِ وَثَبِّتْنا

و راهنمائى و شاهراه (دين ) و جاده مستقيم و نيرومند كن ما را براطاعت او و پابرجايمان كن

عَلى مُتابَعَتِهِ وَاجْعَلْنا فى حِزْبِهِ وَاَعْوانِهِ وَاَنْصارِهِ وَالرّاضينَ بِفِعْلِهِ

بر پيرويش و قرارمان ده در گروه او و اعوان و يارانش و كسانى كه راضى به كارهاى اويند

وَلا تَسْلُبْنا ذلِكَ فى حَيوتِنا وَلا عِنْدَ وَفاتِنا حَتّى تَتَوَفّانا وَنَحْنُ

و اين عقيده را از ما مگير نه در زندگى و نه هنگام مرگمان تا بميرانى ما را بر اين عقيده

عَلى ذلِكَ لا شآكّينَ وَلا ناكِثينَ وَلا مُرْتابينَ وَلا مُكَذِّبينَ اَللّهُمَّ

كه نه شك داشته باشيم و نه پيمان شكن و نه شبهه اى داشته و نه تكذيب كننده باشيم خدايا

عَجِّلْ فَرَجَهُ وَاَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْ ناصِريهِ وَاخْذُلْ خاذِليهِ وَدَمْدِمْ

تعجيل فرما در ظهورش و تاءييدش كن به يارى خود و يارى كن ياورش را و خوار كن هر كه دست از ياريش بردارد و به هلاكت رسان

عَلى مَنْ نَصَبَ لَهُ وَكَذَّبَ بِهِ وَاَظْهِرْ بِهِ الْحَقَّ وَاَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ

هر كه را به دشمنيش برخيزد و او را تكذيب كند و آشكار كن به او حق را و بميران به او جور و ستم را

وَاسْتَنْقِذْ بِهِ عِبادَكَ الْمُؤْمِنينَ مِنَ الذُّلِّ وَانْعَشْ بِهِ الْبِلادَ واقْتُلْ بِهِ

و نجات بخش به او بندگان با ايمانت را از خوارى و زنده كن به او شهرها را و بكش بدست او

جَبابِرَةَ الْكُفْرِ وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُسَ الضَّلالةِ وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبّارينَ

سركشان كفر را و در هم شكن بوسيله اش سركرده هاى گمراهى را و خوار گردان بوسيله اش گردنكشان

وَالْكافِرينَ وَاَبِرْ بِهِ الْمُنافِقينَ وَالنّاكِثينَ وَجَميعَ الْمُخالِفينَ

و كافران را و نابود كن بدو منافقان و پيمان شكنان و همه مخالفان (اسلام )

وَالْمُلْحِدينَ فى مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها

و بى دينان را كه در شرقهاى زمين و غربهاى آن و در خشكى و دريا و در هموارى زمين

وَجَبَلِها حَتّى لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَيّاراً وَلا تُبْقِىَ لَهُمْ آثاراً طَهِّرْ مِنْهُمْ

و كوهها هستند تا آنكه بجاى نگذارى از آنها احدى را و اثرى از آنها باقى نگذارى و پاك گردان از ايشان

بِلادَكَ وَاشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبادِكَ وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحى مِنْ دينِكَ

شهرهايت را و شفابخش از نابودى آنها سينه هاى بندگانت را و تازه كن بدو آنچه محو گشته از دينت

وَاَصْلِحْ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ حُكْمِكَ وَغُيِّرَ مِنْ سُنَّتِكَ حَتّى يَعُودَ دينُكَ بِهِ

و اصلاح كن بوسيله اش آنچه تبديل شده از حكم و قانونت و تغيير يافته از روش و سنتت تا در نتيجه بازگردد دين تو

وَعَلى يَدَيْهِ غَضّاً جَديداً صَحيحاً لا عِوَجَ فيهِ وَلا بِدْعَةَ مَعَهُ حَتّى

بوجود آن جناب و بدست او تر و تازه و صحيح كه هيچگونه كجى و بدعتى در آن نباشد و بدينوسيله

تُطْفِئَ بِعَدْلِهِ نيرانَ الْكافِرينَ فَاِنَّهُ عَبْدُكَ الَّذى اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِكَ

به بركت عدل و داد او خاموش گردانى آتش كفار را كه همانا آن بزرگوار بنده تو است كه او را خاص خود گرداندى

وَارْتَضَيْتَهُ لِنَصْرِ دينِكَ وَاصْطَفَيْتَهُ بِعِلْمِكَ وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ

و براى يارى دينت پسنديدى و به علم خويشتن برگزيدى و از گناهان نگاهش داشتى

وَبَرَّاْتَهُ مِنَ الْعُيُوبِ وَاَطْلَعْتَهُ عَلَى الْغُيُوبِ وَاَنْعَمْتَ عَلَيْهِ وَطَهَّرْتَهُ

و از عيوب مبرّايش ساختى و بر ناديدنيها مطلعش كردى و بر او انعام فرمودى و از پليدى

مِنَ الرِّجْسِ وَنَقَّيْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ

و از چركى پاك و پاكيزه اش كردى خدايا درود فرست بر او و بر پدرانش

الاَْئِمَّةِ الطّاهِرينَ وَعَلى شيعَتِهِ الْمُنْتَجَبينَ وَبَلِّغْهُمْ مِنْ آمالِهِمْ ما

امامان پاك و بر شيعيان برگزيده اش و برسان آنان را به هر آرزوئى كه

يَاْمَلُونَ وَاجْعَلْ ذلِكَ مِنّا خالِصاً مِنْ كُلِّ شَكٍّ وَشُبْهَةٍ وَرِيآءٍ وَسُمْعَةٍ

دارند و اين عقيده ما را خالص و پاك گردان از هر شك و شبهه و خودنمائى و شهرت طلبى

حَتّى لا نُريدَ بِهِ غَيْرَكَ وَلا نَطْلُبَ بِهِ اِلاّ وَجْهَكَ اللّهُمَّ اِنّا نَشْكُو

تا نخواهيم بدان غير تو را و نجوئيم بدان جز ذات تو را خدايا ما به تو شِكوه كنيم

اِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا وَغَيْبَةَ اِمامِنا وَشِدَّةَ الزَّمانِ عَلَيْنا وَوُقُوعَ الْفِتَنِ بِنا

از فقدان پيامبرمان و غيبت امام و رهبرمان و سختى روزگار بر ما و درآمدن فتنه ها بر سر ما

وَتَظاهُرَ الاَْعْدآءِ عَلَيْنا وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّةَ عَدَدِنا اَللّهُمَّ فَافْرُجْ

و پشت بهم دادن دشمنان بر دشمنى ما و بسيارى دشمنان و كمى افراد ما خدايا پس بگشا

ذلِكَ عَنّا بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَنَصْرٍ مِنْكَ تُعِزُّهُ وَاِمامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ اِلهَ

از ما اين اندوه را به گشايشى از طرف خود كه زود بفرستى و يارى از خودت كه عزتش دهى و به امام عادلى كه آشكارش كنى

الْحَقِّ آمينَ اَللّهُمَّ اِنّا نَسْئَلُكَ اَنْ تَاْذَنَ لِوَلِيِّكَ فى اِظْهارِ عَدْلِكَ فى

اى معبود به حق آمين خدايا از تو خواهيم كه به نماينده و وليت اذن دهى براى آشكار ساختن عدالتت در

عِبادِكَ وَقَتْلِ اَعْدآئِكَ فى بِلادِكَ حَتّى لا تَدَعَ لِلْجَوْرِ يا رَبِّ دِعامَةً

ميان بندگان تو و كشتن دشمنانت را در شهرهايت تا اينكه پروردگارا ستونى براى ظلم و ستم باقى نگذارى

اِلاّ قَصَمْتَها وَلا بَقِيَّةً اِلاّ اَفْنَيْتَها وَلا قُوَّةً اِلاّ اَوْهَنْتَها وَلا رُكْناً اِلاّ

جز آنكه درهم شكنى و نه بازمانده اى جز آنكه نابودش كنى و نه نيروئى جز آنكه سستش كنى و نه پايه اى جز آنكه

هَدَمْتَهُ وَلا حَدّاً اِلاّ فَلَلْتَهُ وَلا سِلاحاً اِلاّ اَكْلَلْتَهُ وَلا رايَةً اِلاّ نَكَّسْتَها

درهم فرو ريزى و نه تيزى جز آنكه كندش كنى و نه اسلحه اى جز آنكه از كار بيندازى و نه پرچمى جز آنكه سرنگون سازى

وَلا شُجاعاً اِلاّ قَتَلْتَهُ وَلا جَيْشاً اِلاّ خَذَلْتَهُ وَارْمِهِمْ يا رَبِّ بِحَجَرِكَ

و نه پهلوانى جز آنكه بكشى و نه سپاهى جز آنكه خوارش گردانى و سنگبارانشان كن پروردگارا به سنگ

الدّامِغِ وَاضْرِبْهُمْ بِسَيْفِكَ الْقاطِعِ وَبَاْسِكَ الَّذى لا تَرُدُّهُ عَنِ الْقَوْمِ

كوبنده ات و بزن آنها را به شمشير برنده ات و بدان حمله و انتقامت كه بازش نگردانى از مردمان

الْمُجْرِمينَ وَعَذِّبْ اَعْدآئَكَ وَاَعْدآءَ وَلِيِّكَ وَاَعْدآءَ رَسُولِكَ

بدكار و عذاب كن دشمنان خودت و دشمنان وليّت و دشمنان رسولت را

صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِيَدِ وَلِيِّكَ وَاَيْدى عِبادِكَ الْمُؤْمِنينَ اَللّهُمَّ

كه درودهاى تو بر او و آلش باد بدست وليّت و بدست بندگان مؤ منت خدايا

اكْفِ وَلِيَّكَ وَحُجَّتَكَ فى اَرْضِكَ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَكَيْدَ مَنْ اَرادَهُ وَامْكُرْ

كفايت كن وليّت و حجتت را در روى زمين از هراس دشمنش و از حيله هركس كه سوء قصدش كند و مكر كن

بِمَنْ مَكَرَ بِهِ وَاجْعَلْ دآئِرَةَ السَّوْءِ عَلى مَنْ اَرادَ بِهِ سُوَّءًا وَاقْطَعْ عَنْهُ

با هركس كه به او مكر كند و چرخ بد روزگار را براى هركس كه سوء قصدش را دارد به گردش درآور

مادَّتَهُمْ وَاَرْعِبْ لَهُ قُلُوبَهُمْ وَزَلْزِلْ اَقْدامَهُمْ وَخُذْهُمْ جَهْرَةً وَبَغْتَةً

و شرّ آنها را از سر آن بزرگوار بگردان و در دلهاى آنها رعب او را بيفكن و پاهاشان را بلغزان و بطور آشكارا و ناگهانى آنها را بگير

وَشَدِّدْ عَلَيْهِمْ عَذابَكَ وَاَخْزِهِمْ فى عِبادِكَ وَالْعَنْهُمْ فى بِلادِكَ

و عذابت را بر ايشان سخت گردان و رسواشان كن در ميان بندگانت و لعنتشان كن در شهرهايت

وَاَسْكِنْهُمْ اَسْفَلَ نارِكَ وَاَحِطْ بِهِمْ اَشَدَّ عَذابِكَ وَاَصْلِهِمْ ناراً وَاحْشُ

و در ته دوزخ خود جايشان ده و محيط گردان بر ايشان سخت ترين عذابت را و در آتش جايشان ده و پر كن

قُبُورَ مَوْتاهُمْ ناراً وَاَصْلِهِمْ حَرَّ نارِكَ فَاِنَّهُمْ اَضاعُوا الصَّلوةَ

گور مردگان را از آتش و در سوز آتشت واردشان كن زيرا كه اينان نماز را ضايع كردند

وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ وَاَضَلُّوا عِبادَكَ وَاَخْرَبُوا بِلادَكَ اَللّهُمَّ وَاَحْىِ

و از شهوات پيروى كردند و بندگانت را گمراه كردند و شهرهايت را ويران كردند خدايا زنده كن

بِوَلِيِّكَ الْقُرْآنَ وَاَرِنا نُورَهُ سَرْمَداً لا لَيْلَ فيهِ وَاَحْىِ بِهِ الْقُلُوبَ

بدست وليّت قرآن را و بنمايان به ما نور آن بزرگوار را هميشگى كه شب (و تاريكى ) نداشته باشد و زنده كن بوسيله آن جناب دلهاى

الْمَيِّتَةَ وَاشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ وَاجْمَعْ بِهِ الاَْهْوآءَ الْمُخْتَلِفَةَ عَلَى

مرده را و بهبودى بخش بدو سينه هاى سوخته را و جمع كن بوسيله او آراء مختلفه را بر

الْحَقِّ وَاَقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ وَالاَْحْكامَ الْمُهْمَلَةَ حَتّى لا يَبْقى

حق و برپا كن بدو حدود تعطيل شده و احكام واگذارده شده را تا آنجا كه حقى بجاى

حَقُّ اِلاّ ظَهَرَ وَلا عَدْلٌ اِلاّ زَهَرَ وَاجْعَلْنا يا رَبِّ مِنْ اَعْوانِهِ وَمُقَوِّيَةِ

نماند جز آنكه آشكار شود و نه عدل و دادى جز آنكه شكفته گردد و قرار ده پروردگارا ما را از گروه ياران و تقويت كننده

سُلْطانِهِ وَالْمُؤْتَمِرينَ لاَِمْرِهِ وَالرّاضينَ بِفِعْلِهِ وَالْمُسَلِّمينَ لاَِحْكامِهِ

سلطنتش و فرمانبرداران فرمانش و خوشنودان از كارش و تسليم شوندگان احكام و دستوراتش

وَمِمَّنْ لا حاجَةَ بِهِ اِلَى التَّقِيَّةِ مِنْ خَلْقِكَ وَاَنْتَ يا رَبِّ الَّذى تَكْشِفُ

و از كسانى كه احتياج به تقيه (و محافظه كارى و اظهار خلاف عقيده ) از ترس مردم نداشته باشند و توئى پروردگارا كه برطرف كنى

الضُّرَّ وَتُجيبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاكَ وَتُنْجى مِنَ الْكَرْبِ الْعَظيمِ

گرفتارى را و اجابت كنى از درمانده چون تو را بخواند و از اندوه بزرگ نجات بخشى

فَاكْشِفِ الْضُّرَّ عَنْ وَلِيِّكَ وَاجْعَلْهُ خَليفَةً فى اَرْضِكَ كَما ضَمْنِتَ لَهُ

پس برطرف كن گرفتارى را از ولى خود و او را خليفه خود در زمينت قرار ده چنانچه تعهد كرده اى

اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنى مِنْ خُصَمآءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَلا

خدايا قرارم مده از ستيزه جويان آل محمد عليهم السلام و

تَجْعَلْنى مِنْ اَعْدآءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَلا تَجْعَلْنى مِنْ اَهْلِ

قرارم مده از دشمنان آل محمد عليهم السلام و قرارم مده از اهل



 
 
 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved