پس از آنكه بى ميل بودند به شما و به زيارتتان مردم دنيا پس خدا نوميدم نكند
اللَّهُ ما رَجَوْتُ وَما اَمَّلْتُ فى زِيارَتِكُما اِنَّهُ قَريبٌ مُجيبٌ # سيف
بن
در آنچه بدان اميدوارم و آرزومندم در مورد زيارت شما كه براستى او خدائى است نزديك
و اجابت كننده * * * * *
خبر صفوان در فضيلت زيارت عاشورا
عُمَيْره گويد كه سؤ ال كردم از صفوان و گفتم كه علقمة بن محمد اين دعا را براى ما
از حضرت باقر عليه السلام روايت نكرد بلكه همان زيارت را حديث كرد صفوان گفت كه
وارد شدم با سيّد خودم حضرت صادق عليه السلام به اين مكان پس به جا آورد مثل آنچه
را كه ما بجا آورديم در زيارت و دعا كرد به اين دعا هنگام وداع بعد از اينكه دو
ركعت نماز گذاشت چنانچه ما نماز گذاشتيم و وداع كرد چنانچه ما وداع كرديم پس صفوان
گفت كه حضرت صادق عليه السلام به من فرمود كه مواظب باش اين زيارت را و بخوان اين
دعا را و زيارت كن به آن پس بدرستى كه من ضامنم بر خدا براى هركه زيارت كند به اين
زيارت و دعا كند به اين دعا از نزديك يا دور اينكه زيارتش مقبول شود و سعيش مشكور و
سلامش به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او قضا شود از جانب خداى تعالى بهر
مرتبه كه خواهد برسد و او را نوميد برنگردانداى صفوان يافتم اين زيارت را به اين
ضمان از پدرم و پدرم از پدرش علىّ بن الحسين عليه السلام به همين ضمان و او از حسين
عليه السلام به همين ضمان و حسين عليه السلام از برادرش حسن عليه السلام به همين
ضمان و حسن از پدرش اميرالمؤ منين عليه السلام با همين ضمان و اميرالمؤ منين عليه
السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله با همين ضمان و رسول خدا صلى الله عليه و
آله از جبرئيل با همين ضمان و جبرئيل از خداى تعالى با همين ضمان و بتحقيق كه
خداوند عزّوجلّ قسم خورده به ذات مقدس خود كه هركه زيارت كند حسين عليه السلام را
به اين زيارت از نزديك يا دور و دعا كند به اين دعا قبول مى كنم از او زيارت او را
و مى پذيرم از او خواهش او را بهرقدر كه باشد و مى دهم مسئلتش را پس بازنگردد از
حضرت من با نااميدى و خَسار و بازش گردانم با چشم روشن به برآوردن حاجت و فوز به
جنّت و آزادى از دوزخ و قبول كنم شفاعت او را در حقّ هركس كه شفاعت كند حضرت فرمايد
جز دشمن ما اهلبيت كه در حقّ او قبول نشود قسم خورده حقّ تعالى به اين بر ذات اقدسش
و گواه گرفته ما را بر آنچه كه گواهى دادند به آن ملائكه ملكوت او پس جبرئيل گفت يا
رسول الله خدا فرستاده مرا بسوى تو بجهت سرور و بشارت تو و شادى و بشارت على و
فاطمه و حسن و حسين و امامان از اولاد تو عليهم السلام تا روز قيامت پس مستمرّ و
پاينده باد مسرّت تو و مسرّت على و فاطمه و حسن و حسين و امامان عليهم السلام و
شيعه شما تا روز رستخيز پس صفوان گفت كه حضرت صادق عليه السلام با من فرمود اى
صفوان هرگاه روى داد از براى تو بسوى خداى عزّوجلّ حاجتى پس زيارت كن به اين
زيارت از هر مكانى كه بوده باشى و بخوان اين دعا را و بخواه از پروردگار خود حاجتت
را كه برآورده شود از خدا و خدا خلاف نخواهد فرمود وعده خود را بر رسول خود بجود و
امتنان خويش وَالحَمْدُلِلّهِ مؤ لّف گويد كه در نجم ثاقب در ذيل حكايت تشرّف جناب
حاجّ سيد احمد رشتى به ملاقات امام عصر ارواحنا فداه در سفر حجّ و فرمايش آن حضرت
به او كه چرا شما عاشورا نمى خوانيد عاشوراء عاشوراء عاشوراء و آن حكايت را ما
انشاءاللّه بعد از زيارت جامعه كبيره نقل خواهيم كرد
فوائد مداومت بر زيارت عاشورا
شيخ ما ثقة الا سلام نورى رحمه الله فرموده امّا زيارت عاشوراء پس در فضل و مقام آن
بس كه از سنخ ساير زيارات نيست كه بظاهر از انشاى و املاى معصومى باشد هر چند كه از
قلوب مطهّره ايشان چيزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا رسد بيرون نيايد بلكه از سنخ
احاديث قدسيّه است كه به همين ترتيب از زيارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احديّت
جَلَّتْ عَظَمَتُه به جبرئيل امين و از او به خاتم النبيين صلى الله عليه و آله
رسيده و به حسب تجربه مداومت به آن در چهل روز يا كمتر در قضاى حاجات و نيل مقاصد و
دفع اعادى بى نظير و لكن احسن فوايد آن كه از مواظبت آن بدست آمده فايده اى است كه
در كتاب دارالسّلام ذكر كردم و اجمال آن آنكه ثقه صالح متّقى حاجّ ملاحسن يزدى كه
از نيكان مجاورين نجف اشرف است و پيوسته مشغول عبادت و زيارت نقل كرد از ثقه امين
حاجّ محمد على يزدى كه مرد فاضل صالحى بود در يزد كه دائماً مشغول اصلاح امر آخرت
خود بود و شبها در مقبره خارج يزد كه در آن جماعتى از صلحا مدفونند و معروف است به
مزار بسر مى برد و او را همسايه اى بود كه در كودكى با هم بزرگ شده و در نزد يك
معلّم مى رفتند تا آنكه بزرگ شد و شغل عشّارى پيش گرفت تا آنكه مرد و در همان مقبره
نزديك محلّى كه آن مرد صالح بيتوته مى كرد دفن كردند پس او را در خواب ديد پس از
گذشتن كمتر از ماهى كه در هيئت نيكوئى است پس به نزد او رفت و گفت من مى دانم مبداء
و منتهاى كار تو و ظاهر و باطن تو را و نبودى از آنها كه احتمال رود نيكى در باطن
ايشان و شغل تو مقتضى نبود جز عذاب را پس به كدام عمل به اين مقام رسيدى گفت چنان
است كه گفتى و من در اشدّ عذاب بودم از روز وفات تا ديروز كه زوجه استاد اشرف حدّاد
فوت شد و در اين مكان او را دفن كردند و اشاره كرد به موضعى كه قريب صد ذرع از او
دور بود و در شب وفات اوحضرت ابى عبداللّه الحسين عليه السلام سه مرتبه او را زيارت
كرد و در مرتبه سيّم امر فرمود به رفع عذاب از اين مقبره پس حالت ما نيكو شد و در
سعه و نعمت افتاديم پس ازخواب متحيّرانه بيدار شد وحدّاد را نمى شناخت و محلّه او
را نمى دانست پس در بازار حدّادان از او تفحص كرد و او را پيدا نمود از او پرسيد
براى تو زوجه اى بود گفت آرى ديروز وفات كرد و او را در فلان مكان و همان موضع را
اسم برد دفن كردم گفت او به زيارت ابى عبداللّه عليه السلام رفته بود گفت نه گفت
ذكر مصائب او مى كرد گفت نه گفت مجلس تعزيه دارى داشت گفت نه آنگاه پرسيد چه مى
جوئى خواب را نقل كرد گفت آن زن مواظبت داشت به زيارت عاشوراء.
زيارت عاشوراى غير معروفه
دوّم زيارت عاشوراى غير معروفه است كه با زيارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شريك
است بى مشقّت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام و اين براى آنانكه شغل مهمّى دارند
فوزى است عظيم و كيفيّت آن به نحوى كه در مزار قديم نقل شده بدون شرح آن چنين است
كه هركس دوست دارد زيارت كند آن حضرت را از بلاد دور يا نزديك پس غسل كند و برود به
صحرا يا در بام خانه خود آنگاه دو ركعت نماز كند و بخواند در آن سوره قُلْ
هُوَاللّهُ اَحَد چون سلام گفت اشاره كند بسوى آن حضرت به سلام و متوجّه شود به اين
سلام و اشاره و نيّت به آن جهتى كه در آنست ابوعبداللّه الحسين عليه السلام يعنى
روكند به كربلاى معلّى آنگاه باخشوع و اِستكانت بگويد: