بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار اقشار
مختلف مردم قم در سالروز عيد سعيد غدير خم
بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
تبريك عرض مىكنيم عيد سعيد غدير را - كه در تعبيرات احاديث ما از آن به «عيداللَّه
الاكبر» تعبير شده است - به همهى ملت عزيزمان، به شما عزيزانى كه در اينجا تشريف
داريد و به همهى مردم قم كه سابقهى پايبندى قمىها به ولايت، يك سابقهى بسيار
طولانى است؛ حداقل يك سابقهى هزار و صد ساله.
آن روزى كه بسيارى از مسلمانان در اقطار وسيع اسلامى از انوار معارف اهل بيت (عليهمالسّلام)
محروم بودند، «قم» در سالهاى آخر زندگى ائمه (عليهمالسّلام)؛ زمان حضرت هادى و
حضرت عسگرى و بعد از آن، پايگاه اشاعهى اين انوار و تربيت شاگردان برجستهى
اهل بيت بود.
در دوران حاضر هم قمىها در
ماجراى شگفتآور انقلاب اسلامى نقش خطشكنى ايفا كردند. براى مردم و جوانان قم
كه توانستند در خط مقدم فعالان انقلاب كار بزرگى آغاز كنند، آزمون خوبى بود كه
تداوم آن توانست بتدريج به حركت عمومى مردم كشور و انقلاب عظيم اسلامى بينجامد.
خداوند اجر مردم عزيز قم را روزبهروز زياد كند و توفيقات خود را بر آن مردم و
شما عزيزان نازل كند.
بعد از انقلاب هم تا امروز قم
مركز خط مستقيم و اصيل انقلاب در همهى ميدانها باقى مانده است و در دفاع مقدس
و در مسائل گوناگون، پافشارى و پايدارى قم، مردم قم و حوزهى علميهى معظّم قم
توانسته است بسيارى از آحاد ملت را در اين برههها راهنمايى كند.
مسئلهى «غدير» يك مسئلهى
تاريخىِ صرف نيست؛ نشانهاى از جامعيت اسلام است. اگر نبىمكرم - كه در طول ده
سال، يك جامعهى بدوىِ آلودهى به تعصبات و خرافات را با آن مجاهدتهاى عظيمى كه
آن بزرگوار انجام داد و به كمك اصحاب باوفايش به يك جامعهى مترقى اسلامى تبديل
كرد - براى بعد از اين ده سال، فكرى نكرده بود و نقشهاى در اختيار امت نگذاشته
بود، اين كار ناتمام بود. رسوبات تعصبات جاهلى به قدرى عميق بود كه شايد براى
زدودن آنها سالهاى بسيار طولانى نياز بود. ظواهر، خوب بود؛ ايمان مردم، ايمان
خوبى بود؛ البته همه در يك سطح نبودند؛ بعضى در زمان وفات پيغمبر اكرم يك سال
بود، شش ماه بود، دو سال بود كه اسلام آورده بودند؛ آن هم هيمنهى قدرت نظامى
پيغمبر همراه با جاذبههاى اسلام، اينها را به اسلام كشانده بود. همه كه جزو آن
مسلمانان عميقِ دوران اول نبودند. براى پاك كردن رسوبات جاهلى از اعماق اين
جامعه و مستقيم نگه داشتن خط هدايت اسلامى بعد از ده سالِ زمان پيغمبر، يك
تدبيرى لازم بود. اگر اين تدبير انجام نمىشد، كار ناتمام بود. اين كه در آيهى
مباركهى سورهى مائده مىفرمايد: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى»،
تصريح به همين معناست كه اين نعمت - نعمت اسلام، نعمت هدايت، نعمت نشان دادن
صراط مستقيم به جامعهى بشريت - آن وقتى تمام و كامل مىشد كه نقشهى راه براى
بعد از پيغمبر هم معين باشد؛ اين يك امر طبيعى است.
اين كار را پيغمبر در غدير انجام
دادند؛ اميرالمؤمنين را كه از لحاظ شخصيت - چه شخصيت ايمانى، چه شخصيت اخلاقى،
چه شخصيت انقلابى و نظامى، چه شخصيت رفتارى با قشرهاى مختلف افراد - يك فرد
ممتاز و منحصر بفردى بود، منصوب كردند و مردم را به تبعيت از او موظف كردند.
اين هم فكر پيغمبر نبود، اين هدايت الهى بود، دستور الهى بود، نصب الهى بود؛
مثل بقيهى سخنان و هدايتهاى نبى مكرم كه همه، الهام الهى بود. اين دستور صريح
پروردگار به پيغمبر اكرم بود، پيغمبر اكرم هم اين دستور را عمل كردند. مسئلهى
غدير اين است؛ يعنى نشاندهندهى جامعيت اسلام و نگاه به آينده و آن چيزى كه در
هدايت و زعامت امت اسلامى شرط است. آن چيست؟ همان چيزهايى كه شخصيت
اميرالمؤمنين، مظهر آنهاست: يعنى «تقوا»، «تدين»، «پايبندى مطلق به دين»، «ملاحظهى
غير خدا و غير راه حق را نكردن»، «بىپروا در راه خدا حركت كردن»، «برخوردارى
از علم»، «برخوردارى از عقل و تدبير»، «برخوردارى از قدرت عزم و اراده»؛ اين يك
عمل واقعى و در عين حال نمادين است. اميرالمؤمنين را با همين خصوصيات نصب كردند،
در عين حال اين نماد زعامت امت اسلامى در طول عمر اسلام - هر چه كه بشود - همين
عمل است؛ يعنى نماد زعامت و رهبرى اسلامى در طول زمان همين است، همان چيزى كه
در انتخاب الهى اميرالمؤمنين تحقق پيدا كرد. غدير، يك چنين حقيقتى است.
ما شيعيان و پيروان اهل بيت،
هزاران بار خدا را شكر مىگزاريم كه چشم ما را به اين حقيقت باز كرد، دل ما را
پذيراى اين حقيقت كرد، ما را در محيطهايى به دنيا آورد و پرورش داد كه اين
حقيقت در آن محيطها جا افتاده بود؛ اينها خيلى نعمتهاى بزرگى است.
يك نكتهاى كه در كنار اين لازم
است پيروان اهل بيت و نيز همهى مسلمانان در نظر داشته باشند، اين است كه: ما
از حادثه و واقعهى غدير - كه نشانهى عظمت اسلام و جامعيت اسلام است - به
عنوان وسيلهاى براى تضعيف اسلام استفاده نكنيم. اين را من بالخصوص امروز و اين
روزها موظفم و مقيدم كه به همهى ملت عزيزمان و همهى مسلمانها در هر نقطهى
دنيا عرض بكنم كه مراقب باشند امروز براى تضعيف اسلام، دشمنان به دنبال همين
نقطهى خاص، همين چيزى كه منشأ عظمت اسلام است، هستند؛ يعنى مسئلهى شيعه و سنى،
قبول غدير و انكار غدير. دشمن مىخواهد مسئلهى غدير را يك مايهى برادركشى و
جنگ و خونريزى قرار بدهد؛ در حالى كه غدير مىتواند وسيلهى ائتلاف و برادرى
مسلمانها با هم باشد. مرحوم شهيد مطهرى (رضواناللَّهعليه) قبل از انقلاب يك
مقالهى مفصلى دربارهى كتاب «الغدير» علامهى امينى نوشتند و ثابت كردند كه
الغدير علامهى امينى، وسيلهى وحدت مسلمين است. بعضى خيال مىكردند كتاب
الغدير ممكن است مايهى افتراق بشود. ايشان مىگويد اگر درست فكر كنيم، درست
عمل كنيم و سنجيده پيش برويم، كتاب الغدير مايهى وحدت دنياى اسلام است.
برادران اهل سنت ما هم مىتوانند در يك محيط خالى از پيشداورى به منابع غدير
مراجعه كنند؛ يا مىپذيرند، يا نمىپذيرند. در هر دو صورت، چه بپذيرند و چه
نپذيرند، اين معنا مسلّم است كه قضيهى غدير هيچگونه جنگ و دعواى بين پذيرنده
و نپذيرنده به وجود نمىآورد و اختلافات را ايجاب نمىكند. براى شيعيان هم همينطور
است. شيعيان هم خدا را شكر كنند كه از طرف پروردگار به نعمت اين اعتقاد و معرفت
متنعم شدند. آن برادرهايى هم كه اين حقيقت را قبول نكردند، يا مراجعه نكردند،
يا اطلاع ندارند و يا نتوانستند ذهنهايشان را قانع كنند، آنها هم اعتقادى
ندارند. اين، اختلاف و درگيرى را ايجاب نمىكند.
امروز اصرار استكبار در دنياى
اسلام بر ايجاد تفرقه است. راههاى ديگر را رفتند؛ اما ناكام ماندند. شما
ملاحظه كنيد امريكا در دو، سه تصرفى كه در منطقهى خاورميانه كرد، در همه بىاستثناء
شكست خورد؛ نه در عراق، نه در لبنان، نه در افغانستان و نه در فلسطين، آن
مقصودى كه امريكاى مستكبر دنبال مىكرد - آن هم با هزينههاى بسيار سنگين و
انبوه (پول، سلاح، نيروى انسانى و سياست) - براى اينكه بتواند مقاصد خودش را در
اين چهار نقطه تحقق ببخشد، نتوانست و در هر چهار نقطه ناكام ماند؛ به مقصودهايش
نرسيد و دارد سختيهاى شكست را مزمزه و احساس مىكند. يك روزى - سه، چهار سال
قبل - ما اين حرفها را مىزديم، اما امروز خودِ امريكاييها مىگويند و خودِ
سياستمدارانشان هم اين را تكرار مىكنند. بنابراين از راههاى ديگر دستشان بسته
شده است.
چند راه براى شكست وارد آوردنِ
به بيدارى اسلام - كه منشأ آن هم، برافراشته شدن پرچمِ جمهورى اسلامى در ايران
است - در مقابل آنها باقى مانده است. يك راهِ عمدهى آنها همين مسئلهى شيعه و
سنى است كه بگويند جمهورى اسلامى ايران، جمهورى شيعه است و آن را در مقابل
جامعهى بزرگ اهل تسنن قرار دهند؛ تعصبات و احساسات مذهبى را وارد ميدان كنند.
اين، چيز بسيار خطرناك و مهمى است و دارند اين كار را مىكنند. دستهاى سياست
بيكار نيستند. ما همهى همتمان بايد اين باشد كه اين خواست استكبارى را خنثى
كنيم. همه بايد هشيار باشند؛ ملت ما، زبدگان ما، مبلغان ما، روحانيون پُرتلاش و
خدوم ما، همه و همه توجه بكنند كه حركتى و اظهارى كه به اين نقشهى دشمن كمك
بكند، از آنها نبايد سر بزند.
ما ديديم در داخل جامعهى خودمان
كه كسانى از طرف دشمنان تحريك شدند - با نشانه، نه از روى حدس؛ حقيقتاً از طرف
دشمنان تحريك شدند - تا به عنوان دفاع از تشيع، به عنوان زدنِ سنگِ تشيع به
سينه، كارهايى بكنند و حرفهايى بزنند كه طرف مقابل را، جامعهى اهل سنت را،
آشفته كند؛ دلهاى آنها را منقلب بكند. دشمن با اين وسيله وارد ميدان شد؛ پول
خرج كرد. اين را ما ديديم، اطلاع داريم.
جامعهى شيعه بايد با متانت راه
خودش را ادامه دهد. ما «الحمدللَّه الذى جعلنا من المتمسّكين بولاية
اميرالمؤمنين» را رها نمىكنيم؛ ما تمسك به ولايت علىبنابيطالب (عليهالسّلام)
- كه نعمت بزرگ خداست - را محكم نگه مىداريم؛ اما با كسى كه به اين حبل متين
تمسك نكرده است، دعوا هم نمىكنيم. اين وظيفهى جامعهى تشيع است. آنچه كه دشمن
مىخواهد، اين است كه با هم اختلاف كنيم.
وظيفهى جامعهى تسنن هم همينطور
است. برادران اهل تسنن هم بدانند كه نقشهى دشمن، ايجاد اختلاف است، ايجاد تعصب
است، برادركشى است؛ به كمتر از برادركشى هم راضى نمىشوند. ببينيد الان در
بغداد و شهرهاى مختلف عراق چه مىكنند! مسجد شيعه، مسجد براثا، حرم مطهر امامين
عسگريين، مسجد كوفه، هر جا دستشان برسد، هر جا يك جمعى كه فكر مىكنند آنها
شيعهاند، آنجا انفجارات درست مىكنند و انسانهاى بىگناهى را به قتل مىرسانند.
اين را دشمن مىخواهد. دشمن دارد آنها را تغذيهى مالى مىكند؛ سرويسهاى جاسوسى
امريكا و اسرائيل پشت سر اين گروههاى افراطى و تكفيرى هستند، ولو عوامل و پيادهنظامشان
هم خبرى ندارند كه پشت سر قضيه چيست؛ اما رؤسايشان مىدانند. اين را امريكا مىخواهد.
لذا آنها هم بايستى بيدار و متوجه باشند.
امروز بيدارى اسلامى و حركت به
سمت دستيابى به ارزشهاى والاى اسلامى، يك جان تازهاى گرفته است. در همهى
دنياى اسلام، بخصوص جوانها، باسوادها، دانشگاهيها، دانشجوها، طبقهى فهميده و
همهى عامهى مردم، ميلشان به اسلام و حاكميت ارزشهاى اسلامى، با سى، چهل سال
قبل قابل مقايسه نيست. بيدارى اسلامى شروع شده است. آنها هم از همين مىترسند؛
مىخواهند همين را نابود كنند. نگذارند اين بيدارى اسلامى، اين حركت عمومى در
دنياى اسلام، به وسيلهى نقشهى دشمن خنثى بشود كه عبارت است از: به جان هم
انداختن شيعه و سنى. در دعواى مذهبى وقتى كه دو طرف با تعصب با يكديگر مشغول
بحث و جدل مىشوند، بسيارى از حرفهاى منطقى لگدمال خواهد شد. حرفهاى منطقى را
هم ديگر كسى نمىشنود. نگذارند؛ بخصوص روشنفكرانشان و علمايشان مراقب باشند،
نصيحت كنند و اعلان كنند اين اتحادى را كه ما دنبالش هستيم و مكرر گفتهايم.
سياستمدارانشان هم همينطور؛ رؤساى كشورهاى اسلامى بدانند: عزت و اقتدار اسلام،
قوتِ آنهاست؛ قوت جمهورى اسلامى، مايهى پشتگرمىِ آنهاست. از اول پيروزى انقلاب،
تبليغات سياسى دشمنان انقلاب، بنا را بر اين گذاشت كه مسلمانان اطراف جمهورى
اسلامى را از دولت جمهورى اسلامى بترساند؛ سعىشان اين شد كه كشورهاى عربى،
كشورهاى خليج فارس، آنطرفتر و آنطرفتر را از جمهورى اسلامى بترسانند. بيست
و چند سال است اينها ديدهاند كه جمهورى اسلامى به هيچ همسايهاى، به هيچ
غيرهمسايهاى و به هيچ كشورى تعرض نكرده است؛ اگر تعرضى هم شد، از طرف يك دولت
عربى شد. همين صدامِ بدعاقبت هم به ما حمله كرد، هم به كويت حمله كرد؛ اگر فرصت
پيدا مىكرد، به كشورهاى ديگر عربى هم حمله مىكرد. از طرف ايران، هيچگونه
تعرض و تجاوزى به هيچكدام از اين كشورها نشده است؛ اين را ديدهاند. بايد
بدانند عزت اسلام و عزت جمهورى اسلامى، مايهى قوت آنهاست. امريكا از ضعف
دولتهاى اسلامى استفاده مىكند و به آنها زور مىگويد. اگر قوى باشند و پشتگرمى
داشته باشند، نمىتواند زور بگويد. امريكا به دولت غاصب صهيونيست باج مىدهد،
از دولتهاى عرب باج مىگيرد! اگر دولتهاى عرب به يك قدرت عظيم متكى باشند،
مجبور نخواهند بود ديگر باج بدهند.
اين كه امروز دنبالش هستند، چندى
است كه در خبرها و تحليلها و حدسهاى مفسران سياسىشان مطرح مىشود و واقعيت هم
همين است كه امريكاييها دنبال اين هستند كه يك اتحادى متشكل از امريكا و انگليس
و بعضى دولتهاى عربى عليه جمهورى اسلامى ايران درست كنند. دولتهاى عربى بايد
خيلى بيدار باشند؛ بايد حواسشان خيلى جمع باشد. اتحاد دو دولت نحسِ نجس و دشمن
با مصالح مسلمين عليه يك ملت مسلمان؛ يك ملتى كه در راه اسلام اين همه مجاهدت
كرده است، اين همه براى عزت اسلام مايه گذاشته است، اينقدر جوان در راه نگه
داشتن اين پرچم سربلند قربانى كرده است؛ كسى با دو رجس ِ نجس متحد بشود عليه يك
چنين ملتى؟! كه البته فايدهاى هم نخواهد كرد. يك روزى بالاتر از اين اتحاد را
هم كردند؛ امريكا و انگليس و شوروى و همهى اروپا و بسيارى از همين كشورهاى
عربى در جنگ تحميلى عليه جمهورى اسلامى با هم متحد شدند؛ هدف هم اين بود كه
قسمتى از خاك ايران را به وسيلهى اين بدبختِ روسياهِ بدعاقبت تصرف كنند و
جمهورى اسلامى را بىآبرو كنند و بگويند نتوانست خاك خودش را حفظ كند؛ هشت سال
هم زور زدند و همهى نيرويشان را به كار گرفتند، آخر هم هيچ غلطى نتوانستند
بكنند. حالا هم همانطور است. توطئهى آنها عليه نظام اسلامى به جايى نخواهد
رسيد. ولى بايد بيدار باشند و مراقب باشند در دام دشمنان نيفتند. هر چه جمهورى
اسلامى از لحاظ علمى، از لحاظ فنآورى و از لحاظ اجتماعى قدرت پيدا كند، اين
قدرت متعلق به دنياى اسلام است؛ يك وزنهى سنگينى در كفهى دنياى اسلام است.
انرژى هستهاى كه براى ملت ايران
يك دستاورد بومى است، افتخار اينجاست. اين، براى دنياى اسلام مايهى افتخار است.
اينكه حالا بنشينند امريكاييها و انگليسيها و چند تا از دولتهاى عربى - يكى يا
چند تا - راجع به انرژى هستهاى ايران و اينكه بايد ما نگذاريم، بايد تحريم
كنيم، بايد چه كنيم، بايد خيال اسرائيل را از اين جهت آسوده كنيم، با هم بحث
كنند، اين از طرف دولتهاى اسلامى يك خطاى سياسى است. دولتهاى اسلامى بايد
افتخار كنند؛ بايد بدانند اين قوت، قوتِ آنهاست.
البته ملت ايران بدون ترديد از
حق خود نمىگذرد و مسئولان كشور هم حق ندارند از حق ملت ايران صرفنظر كنند.
خداوند انشاءاللَّه عيد مبارك
غدير را بر همهى شما مبارك كند؛ بر همهى ملت بزرگ ما مبارك كند؛ بر همهى امت
اسلامى مبارك كند. و انشاءاللَّه خداى متعال به عظمت اميرالمؤمنين و به مبلغ
شخصيت اميرالمؤمنين در اين روز به اين ملت عيدى عنايت كند. و قلب مقدس ولىعصر(ارواحنافداه)
را از ما راضى و خشنود فرمايد.
و السّلام عليكم و رحمةاللَّه