عبارت های آشنا (قسمت چهارم)در پشت خاکریزها به اصطلاحاتی برخورد می کردیم که به قول خودمان تکیه کلام دلاوران روز و پارسایان شب بود. عبارت های آشنایی که در ضمن ظاهر طنز آلود مفهوم تذکر دهنده به همراه داشت. تعدادی از این عبارت های آشنا را با هم مرور می کنیم. 13- مید این ننه:
ساخت ننه. به شورت های فوق العاده گشاد و بلند و تا سر زانویی می
گفتند. همان شورتهای «دونفره». 14- دستمال همه فن حریف:
چفیه (=چپی) 15- شیخ اجل:
خمپاره 60. جنگ افزاری که بیش از هر سلاح دیگر با مأمور مرگ و قبض روح
شبیه است. همان که از هیچ کس جز رسول خدا اذن دخول نگرفت. درست «سر به
زنگاه» سر می رسد و بدون سر و صدا کار خودش را می کند؛ بر خلاف خمپاره
ها و سلاحهای دیگر که جلوتر از خودشان سوتشان و پیش از انفجارشان ترس و
دلهره و هیبتشان آدم را می کشد. همان سلاحی که به «نامرد» بودن شهرت
دارد. 16- لشکر صلوات: لشکر 27 حضرت رسول صلی الله و علیه و آله که وقتی برادری به صورت کامل از آن نام می برد و نام حضرتش را بر زبان جاری می ساخت، همه از حیث مستحب مؤکد بودن ذکر صلوات بعد از شنیدن نام آن بزرگوار به تبع حق متعال و ملائکة الله باید صلوات می فرستادند. و گاهی برای این که مجبور نباشند همه عبارت بگویند – یعنی لشکر 27 حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله - به گفتن لشکر صلوات بسنده می کردند.
از کتاب فرهنگ جبهه
جلد چهارم (اصطلاحات و تعبیرات) نوشته سید
مهدی فهیمی
|