بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

قرآنی/شبهه39

می‌دانید که شبهات و شایعات «می‌گویند»ها بسیار است. ریشه چیست؟ آیا همه از ناحیه دشمن است؟ آیا در قرآن (اسلام) به این مهم اشاره و ریشه‌یابی شده است؟ (پاسخ برای یک نشست و بحث آزاد اندیشی دانشجویی باشد).

دشمن، معنای عام دارد و صرفاً دشمن خارجی نیست. امریکا دشمن است، جهالت نیز دشمن است. اسرائیل دشمن است، ذلالت و ضلالت (ذلیل و گمراه بودن) نیز دشمن است و ریشه به اهداف و ساختار شخصیتی متناسب با اهداف [افراد، گروه‌ها، احزاب ... و حتی حکومت‌ها و دولت‌ها] بر می‌گردد. لذا بسیار لازم است که در مورد شخصیت و هویت «می‌گویند»ها تحقیق، تأمل و شناخت جامع‌تری داشته باشیم. سخن در این زمینه بسیار است، اما چون سؤال از قرآن و اسلام شده است، پاسخی از این منظر ایفاد می‌گردد.
خداوند متعال که خود خالق همه مخلوقات و از جمله انسان‌هاست و به آن چه همگان در دل دارند و یا بر زبان می‌آورند علیم، خبیر و بصیر است، خود گویندگان و یا به تعبیری «می‌گویند»های غیر حق را به چند دسته تقسیم کرده است، که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌گردد:

الف – دشمنان آگاه:
کار دشمن، دشمنی است و دشمنی در محاربه و جنگ به اشکال مختلف متبلور می‌گردد که جنگ تبلیغاتی، جنگ روانی و جنگ نرم که در قالب‌های متفاوتی از جمله «ضد تبلیغ، ایجاد شبهه و ...» صورت می‌پذیرد، از تاکتیک‌های اصلی این جنگ است.
دشمنان اسلام و مسلمین کفار هستند که گاهی به صورت مستقیم تکفیر می‌کنند (حق را پوشانده و با آن مخاصمه می‌کنند) و گاهی با چهره نفاق وارد شده و نام اسلام ضد تبلیغ و سم پاشی می‌کنند.
از جمله شیوه‌‌های این گروه، کنار گذاشتن معارف (دانش)، امور محکم و مشخص، یا عالمان و دانشمندان از یک سو و پرداختن به اموری که می‌توان در آنها ایجاد شبهه کرد، از سوی دیگر است:

«هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ» (آل‌عمران،7)
ترجمه: اوست كسى كه اين كتاب [قرآن] را بر تو فرو فرستاد، پاره‏اى از آن آيات محكم [صريح و روشن] است، آنها اساس كتابند و [پاره‏اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل‏پذيرند]. اما كسانى كه در دل‌هايشان انحراف است براى فتنه‏جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى‏كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه‏داران در دانش كسى نمى‏داند [آنان كه] مى‏گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست (اهل خرد هستند) و جز خردمندان كسى متذكر نمى‏شود.

ب – دشمنان جاهل:
عده‌ای دیگر از «می‌گویند»ها نیز دشمن‌اند، اما نه دشمن آگاه. بلکه افرادی جاهلی هستند که به خاطر جهل‌شان دچار نوعی تکبر نیز می‌شوند. لذا اغلب شاهدیم که نه تنها ظواهر آراسته‌ای دارند، بلکه بسیار هم قیافه‌ی روشنفکرانه و حق به جانب به خود می‌گیرند و چنان در موضوعی که هیچ علمی از آن ندارند سخن می‌گویند که مخاطب ابتدا گمان می‌برد لابد چیزی هم می‌دانند.
به غیر از جهالت، دو ویژگی خاص در این افراد وجود دارد: اول آن که به خاطر بغض جاهلانه خود، هر سخن، هر حرکت، هر انفعالی را به ضرر خود گمان می‌کنند و به هیچ چیز اطمینان ندارند [چون قلوب خودشان دائم در شک و ریب است]. حتی اگر دو دستی خیری به آنها عطا شود، امتناع می‌کنند و با خود می‌گویند، لابد پشت این خیر ضرری برای ما هست. لذا شاهدیم که بهترین سخنان و کارها را نیز زیر سؤال برده و در آن تشکیک می‌کنند! ویژگی دوم: همان تکبر جاهلانه است که مانع از پذیرش حقایق می‌گردد.

«وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ» (المنافقون، 4 و 5)
ترجمه: و چون آنان را ببينى هيكل‌هايشان (جسم و ظاهرشان) تو را به تعجب وا مى‏دارد و چون سخن گويند به گفتارشان گوش فرا مى‏ دهى گويى آنان شمعك‏هايى پشت بر ديوارند [كه پوك شده و درخور اعتماد نيستند] هر فريادى را به زيان خويش مى ‏پندارند، خودشان دشمنند از آنان بپرهيز خدا بكشدشان تا كجا [از حقيقت] انحراف يافته‏اند.

سخنان این دسته از «می‌گویند»ها، به هیچ دلیل عقلی مستدل و به هیچ دلیل علمی نیز مستند نیست، لذا چون خود چیزی در چنته ندارند، بسیار زود تابع منحرفین و شیاطین (دشمنان آگاه) می‌شوند و به قولی «عمله‌ی آماتور ظلمه» گردیده و بلندگوی آنان می‌شوند.

«وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ» (الحج،8)
ترجمه: و از [ميان] مردم كسى است كه در باره خدا بدون هيچ دانش و بى‏هيچ رهنمود و كتاب روشنى به مجادله مى‏پردازد.

«‌وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ» (الحج،4)
ترجمه: و برخى از مردم در باره خدا بدون هيچ علمى مجادله مى‏كنند و از هر شيطان سركشى پيروى مى‏نمايند.

ج – مسخره کنندگان:
عده‌ای به خاطر ضعف شخصیتی و اخلاقی خود، همه چیز را مسخره می‌کنند و در واقع سعی می‌کنند با دهن کجی کردن و مسخره کردن دیگران خود را مطرح کنند. موضوع برای آنان فرق نمی‌کند. در زندگی شخصی، خانوادگی و محیط کاری خود نیز چنین رفتاری دارند. اگر بگویید: فلانی در کارشناسی یا فوق قبول شد، مسخره می‌کنند، اگر بگویید فلانی زیباست، مسخره می‌کنند. اگر بگویید دولت یا مجلس فلان حرکت خوب و مفید را انجام داد و این یک افتخار است، مسخره می‌کنند... و اگر به پیامبری و دعوت الهی بر خورند نیز مسخره می‌کنند. این عده برای توجیه مسخره کردن و حق جلوه دادن آن، به شایعات و شبهات متوسل می‌شوند. البته دقت شود که مسخره کردن، غیر از قبول نکردن، مخالف بودن، منتقد بودن و ... می باشد، این عده فقط مسخره می‌کنند. و البته غافل از این هستند که در واقع و در نهایت خودشان مسخره می‌شوند:

«يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون»
ترجمه: دريغا بر اين بندگان، هيچ فرستاده‏اى بر آنان نيامد مگر آنكه او را ريشخند (مسخره) مى‏كردند.

«وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ * اللّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ» (البقره، 14 تا 16)

ترجمه: و چون با كسانى كه ايمان آورده‏اند برخورد كنند مى‏گويند ايمان آورديم و چون با شيطان‌هاى خود خلوت كنند مى‏گويند در حقيقت ما با شماييم ما فقط [آنان را] ريشخند مى‏كنيم * خدا [است كه] ريشخندشان مى‏كند و آنان را در طغيانشان فرو مى‏گذارد تا سرگردان شوند * همين كسانند كه گمراهى را به [بهاى] هدايت‏خريدند در نتيجه داد و ستدشان سود[ى به بار] نياورد و هدايت‏يافته نبودند.

د – گروه‌های دیگر:
عده‌ای ذلیل هستند و عادت به خود زنی دارند. این عده معمولاً به اصطلاح «غریبه پرست» هستند. هر چه دشمنان داشته باشند، در نظر آنها نیکو و ارزشمند است و هر چه خودی‌های داشته باشند، در نظر آنان پست و فرومایه است. از آیات فوق الذکر و سایر آیات معلوم می‌شود که این عده همیشه هر صدایی را علیه خود می‌دانند، هر چیزی را مسخره می‌کنند، هر شیرینی را با شک، شبهه، مسخره، فتنه و ...، به کام خود و دیگران تلخ می‌کنند.
اینها همه اصحاب کذب، شبهه و شایعه هستند.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved