بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

قرآنی/شبهه36

می‌گویند تاریخ بیان شده در قرآن از نوح (ع) قابل قبول نیست! چگونه می‌توانسته از هر حیوانی یک جفت جمع‌آوری کند، یا از میان اقیانوس‌ها عبور کند و اساساً کشتن چند کافر راحت‌تر از کشتن میلیاردها حیوان بی‌گناه نبود؟

در سؤالاتی که ساختارشان بدین‌گونه مهندسی شده و در سایت‌ها مطرح می‌گردد، اهمیت و ضرورت توجه به هدف سؤال بسیار مهم‌تر از پاسخ آن است. باید دید پشت این سؤال چه القائاتی نهفته است؟ آیا می‌خواهند خدا را انکار کنند؟ آیا می‌خواهند عدالت خدا را زیر سؤال ببرند؟ یا آن که به قرآن نسبت دروغ بدهند؟ در هر حال هر کدام که باشد، هدفی جز تضعیف ایمان و اعتقاد مردم نیست. منتهی چون اگر بگویند منکر خدا هستیم، بحث تغییر موضوع و جهت می‌یابد و ادعایشان قابل اثبات نخواهد بود و مخاطب نیز از جبهه‌ی آنان مطلع می‌گردد، اگر بگویند: خدا [العیاذ بالله] عادل نیست، هیچ فرقی با انکار و تکذیب او ندارد و اگر بگویند قرآن وحی نیست،‌ مسلمانن توجهی ننموده و وقعی قائل نمی‌شوند، از این راه‌ها وارد می‌شوند.
اما در عین حال چون سؤالی طرح شده، نظر گرامیان به نکات ذیل جلب می‌گردد:
*- اطلاع و باور حوادث تاریخی که در گذشته و گذشته‌های دورتر و بدون حضور و شهود ما اتفاق افتاده، از دو راه بیشتر ممکن نیست: یا اقوال انسان‌ها که سینه به سینه نقل شده یا گاه نوشته شده است، که برخی با اعمال نظر، تحریف و ... همراه است و برخی دیگر عین واقع است و یا به قول «وحی» باید اعتماد نمود. که البته برای معتقدین به خداوند صدق می‌کند. وگرنه کسی که خودش را قبول ندارد، قولش را نیز قبول نخواهد داشت. در هر حال ما آنجا نبودیم که با چشم خود ببینیم چه شده است. چنان چه خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبرش می‌فرماید: «وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِي‏ ...» و یا «وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الطُّور ...»، پس از قبول یکی از این دو گفتار اجتناب ناپذیر است. مضافاً بر این که باید دقت شود که قرآن کریم با اثبات یک حادثه تاریخی در هزاران سال پیش به اثبات نمی‌رسد، بلکه از راه عقل به اثبات می‌رسد و چون حقانیتش معلوم شد، نقل قول‌های تاریخی و هر بیان دیگرش نیز قبول می‌شود.
*- فرق معجزه با غیر معجزه این است که انجام آن از راه عادی و برای همگان میسر نیست و با فرمول‌های مادی بشر جور در نمی‌آید، و عموم مردم از انجام آن «عاجزند». لذا می‌فهمند که معجزه است. اگر انجام آن کار برای دیگران میسر باشد و به راحتی بتواند در قالب چند فرمولی که یاد گرفته‌اند جای دهند و انجام دهند که دیگر معجزه نخواهد بود.
*- کشتی نوح (چنان چه در سؤال ذکر شده) از اقیانونس‌ها رد نشد. بلکه از کوفه حرکت کرد و ثابت شده که محل فرودش رشته کوه آرارات (احتمالاً ترکیه فعلی که بقایای آن یافت شده) بوده است و به هیچ وجهی مقرر نشده بود که حضرت نوح (ع) از هر موجود زنده‌‌ای در دنیا یک جفت بردارد و با خود به کشتی ببرد. مثلاً انواع تمساح‌ها، انواع کوسه‌ها، انواع‌ مارها یا خفاش‌ها، انواع حشرات و سایر حیوانات دریایی، زمینی و پرنده! بلکه از آن چه در محیط بود و مورد استفاده‌ی روزمره‌ی مردم بود (مثل اسب، گاو، گوسفند، مرغ، سگ و ...) جفتی برداشته شد تا حیات انسان ادامه یابد و کسی هم نگفته که در آن زمان بشر مانند امروز در همه‌جای کره‌ی زمین زندگی می‌کرده و بالتبع پیام نوح (ع) به آنها می‌رسیده و سیل عذاب همه‌ی کره‌ی زمین را فرا گرفته است.
*- و اما در مورد راحتی کشتن کفار (که البته همگی به همان راحتی و راحت‌تر از آن چه مفروض سؤال کننده است کشته شدند) و نیز کشته شدن میلیاردها حیوان یا حشره بی‌گناه نیز گمان نشود که دل معترضین برای آن حیواناتی که در ماجرای طوفان نوح کشته شدند سوخته است؟! چرا که دل کفار برای کشته شدن صدها میلیون انسان بی‌گناه نیز نسوخته و نمی‌سوزد، چه رسد به حیوانات و حشرات! منتهی از شدت بغض به توحید، اسلام و قرآن از یک سو و نیز نا امیدی از توان اقامه‌ی دلایل عقلی و علمی از سوی دیگر در رد و تکذیب، به شمارش حیوانات و حشرات تلف شده و ریختن اشک تمساح برای آنان متوسل شده‌اند.
چرخه حیات مبتنی بر علم، حکمت، مشیّت و اراده‌ی الهی و بر اساس نظم خود در حرکت است. هر بادی که بوزد، هر بارانی که ببارد، هر سیلی که به راه افتد، هر زلزله‌ای که رخ دهد، هر کوه یخی که آب شود، هر آتش‌فشانی که فعال شود و ...، سبب از بین رفتن میلیاردها موجود زنده و پیدایش میلیاردها موجود زنده‌ی دیگر و بر قراری نظم حیات و اکو سیستم می‌گردد. خواه این باران و سیل برای عذاب باشد و یا برای حاصلخیزی. و یا برای شخص یا گروهی نقمت باشد و برای گروه دیگری نعمت. و کسی هم تعداد آنها را نشمرده و برایشان مرثیه‌سرایی نمی‌نماید، اما وقتی سخن از خدا، پیامبر، وحی،کتاب و عذاب و ... به میان می‌آید، این محاسبات و مرثیه‌ها برای حشرات بی‌گناه آغاز می‌گردد؟!
نوع بشر برای مصرف ضروری و نیز لذت‌ها و تفریحات غیر ضروری خود روزانه میلیاردها جاندار، از انسان گرفته تا حیوان و حشره را هلاک می‌کند و بیش از این مقدار انواع گیاهان را مورد بهره‌برداری قرار می‌دهد. آیا بشر تا کنون محاسبه کرده است که برای غذای ضروری و غیر ضروری خود، روزانه چند میلیارد گاو، گوسفند، ماهی، خوک و حتی سگ، گربه، مار و غورباقه را می‌کشد؟! و یا برای تهیه لباس ضروری یا نمایشی خود چقدر حیوان را زنده زنده پوست می‌کند و یا چقدر گیاه را نابود می‌کند؟!
اما همین انسان در موضع کفر و ظلم که قرار می‌گیرد، می‌خواهد خدا را متهم، محکوم و اگر می‌توانست مجازات هم بکند؟! لذا با عقل معیوب، قلب محجوب، علم کم، دلایل سست، بیان تلخ و ... خود به جنگ خدا می‌رود! لذا فرمود:

«خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقّ‏ِ تَعَلىَ‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ * خَلَقَ الْانسَنَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ» (النحل، 3 و 4)
ترجمه: آسمان‌ها و زمين را به حق آفريده و از آن چه براى او شريك قائل مى‏شوند برتر است * انسان را از نطفه‏اى آفريده و اينك ستيزه‏گرى آشكار است.

زمین و آسمان‌ها و هر آن چه در آن است، برای رشد و تعالی انسان که مظهر اسمای الهی و خلیفة‌الله است خلق شده و مسخر آدمی گردیده است. حال چه کسی گفته که کشته شدن حیوانات و حشرات و دریایی‌ها به دست انسان برای پر کردن معده‌اش جایز و مفید است، اما کشته شدن آنها برای عقل و شعور و روح انسان جایز نیست. برای نجاتش از فرط گرسنگی جایز است، اما برای نجاتش از کفر و بت‌پرستی جایز نیست. به دست انسان برای معالجه‌ی یک زخم ساده یا زینت و تفریح کشته شوند جایز است، اما به اراده‌ی الهی و در چارچوب نظم آفرینش برای معالجه روح او فدا شوند، جایز نیست؟!
پس، مشهود است که این حرف‌ها فقط لفاظی و بهانه‌ای برای تکذیب اصل است

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved