بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

قرآنی/شبهه29

یک یهودی پرسید: شما می‌گویید که تورات تحریف شده، اما عثمان نیز همه قرآن‌ها را آتش زد، به جز نسخه‌ی خودش ...؟ پاسخ قاطع چیست؟

اگر چه بعید است پاسخ قاطع را نیز بپذیرند، اما از باب وظیفه و اتمام حجت به ایشان بفرمایید:
الف – این که عثمان همه قرآن‌ها را آتش زده باشد یا نزده باشد، مشکلی از تحریف شدن تورات و نبودن نسخه اصلی حل نمی‌نماید.
بپرسید: آیا چون قرآن در یک یا حتی چندین دوره به آتش کشیده شد و امروزه نیز این کار توسط صهیونیست‌ها تکرار می شود یهودی شده و به تورات فعلی روی آورده‌اید؟ ولی ما به خاطر تحریف شدن تورات و انجیل به اسلام روی نیاوردیم. حقایق تحریف نشده‌ی آنها در قرآن هست. بلکه به حکم عقل به اسلام گرویدیم و در اسلام اصول عقاید تحقیقی است.
ب – عثمان نیز نمی‌توانسته همه قرآن‌ها را به آتش بکشد، چرا که سرزمین‌های اسلامی در دوره‌ی او بسیار گسترده بود و به همه دسترسی نداشت. مضافاً بر این که پیامبر اکرم (ص) در زمان خودشان، قبل از کتابت، امر به حفظ قرآن کرده بودند. لذا آیات قرآن در سینه‌ها محفوظ بود و مستمر با ایشان و یک دیگر تطابق داده می‌شد. و قرآن مکتوب حضرت علی (ع) نیز هیچ گاه سوزانده نشد.
د – پس از حضرت موسی (ع)، امامی نبود که صاحب عصمت، مخزن وحی و معدن علم باشد و در مقابل تحریفات اقرار شده به اسناد خودتان، بگوید: تورات اصلی این است که در دست من است. این تورات که به نقل خودتان چهارصد سال در صندوقی پنهان بود و ناگهان و اتفاقی به هنگام تعمیر معبد اورشلیم در سال هجدهم سلطنت یوشیا، حلقیا کاهن اعظم‌، آن را تصادفاً پیدا می‌کند. اما پس از رحلت رسول اکرم (ص)، یازده امام در بین مردم حاضر بودند و تأیید کردند که در آیات قرآن تحریفی صورت نپذیرفته است.
ﻫ – اما در عین حال هم تورات عهد عتیق و تورات عهد جدید و هم چهار انجیل یوحنا، مرقس، لوقا، متی و دو سه انجیل زیر خاکی دیگری که جدید پیدا شده به نام‌های انجیل مریم، انجیل یوسف و ...، و هم چنین  قرآن واحد در اختیار ما و شما و همگان قرار دارد و به راحتی می‌توان فهمید که کدام تحریف شده و کدام تحریف نشده است. تحریف هر چه که باشد، کار بشر است و حتماً در آن نقص، تضاد، تناقض و ... پیدا می‌شود.
و – همه می‌دانیم که تمامی انبیای الهی برای دعوت انسان به یکتاپرستی و برحذر داشتن او از بت‌پرستی یا طاغوت‌پرستی آمده‌اند و مابقی بیانات و دستورات در شئون متفاوت زندگی، همه برای تحقق این هدف است. حال با نگاهی کوتاه به باب توحید (خداشناسی) در هر کتابی می‌شود به راحتی فهمید که همان کلام خداست، یا آن که تحریف شده و کلام بشر منحرف می‌باشد.
در تورات می‌خوانیم:
*- (چون خدا مانند انسان است) تصمیم می‌گیرد از آسمان به زمین بیاید و قدمی بزند و مدّتی را در محلّی از زمین ساکن شود. (سفر پیدایش، فصل 18، آیه 1 تا 8)
*- چون با زمین آشنا نیست، گاهی در تشخیص خانه مومنان از کفار دچار اشتباه می‌شود. (سفر خروج، فصل 12، آیه 12، 13)
*- به خاطر ندانستن (جهل) دچار لغزش‌های زیادی می‌شود که از آن پشیمان شده و مدتی را در اندوه  بسر می‌برد (سموئیل اوّل، فصل 15، آیه 10 و 11. سفر پیدایش، فصل 6، آیه 6، 7 و 8)
*- گاهی از کرده‌اش پشیمان می‌شود: [و کلام خداوند بر سموئیل نازل شده، گفت: «پشیمان شدم که شاؤل را پادشاه ساختم زیرا از پیروی من برگشته، کلام مرا بجا نیاورده است.» و سموئیل خشمناک شده، تمامی شب نزد خداوند فریاد برآورد]. (سموئیل اوّل، فصل 15، آیه 10 و 11)
*- خدای تورات به خاطر کرده‌های بشر مخلوقش دپرس شده و کلاً از خلقت بشر و سایر موجودات نیز پشیمان شده است: (و خداوند دید که شرارت انسان در زمین بسیار است * و هر تصوّر از خیال‌های دل* وی دائماً محض شرارت است. * و خداوند پشیمان شد که انسان را بر زمیـن ساخته بود، و در دل خود محزون گشت.* و خداوند گفـت: «انسـان را که آفریـدهام، از روی زمین محو سازم* انسان و بهایم و حشرات و پرندگان هوا را، چون که متأسف شدم از ساختن ایشـان*.) (سموئیل اوّل، فصل 15، آیه 10 و 11. سفر پیدایش، فصل 6، آیه 6، 7 و 8)
و خلاصه آن که خدای تورات دروغ می‌گوید، وعده می‌شکند، بی خانمان است و حضرت داود برایش به دنبال مسکن می‌گردد و البته او خودش از منطقه صهیون خوشش آمده و می‌گوید تا ابد اینجا خواهم بود (مزامیر، فصل 132، آیه 1، 2، 3، 4، 5 و 13، 14)، لباس پشمینه و موی سر و ریش سفیدی چون برف دارد، حضرت ابراهیم پاهایش را می‌شوید و برایش غذا می‌آورد، با حضرت داود کشتی می‌گیرد، با زنان نامحرم رابطه دارد و ... .
در قرآن می‌خوانیم:
خداوند متعال زمین و آسمان و هر چه در آن است را خلق نموده است (هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ) – مخلوق و مصنوع نیست که ضعف و نقصی به او راه یابد و از این اتهامات نیز بری بوده و سبحان (منزه) است (سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ). او دارای نیکوترین اسما (نشانه‌هاست)، هر کمالی که عقل آدمی متصور گردد (حیات، علم، جمال، حکمت، قدرت، رأفت، غنا، رحمت ..)، اسم خداست و هر از کمالات در غیر می‌بینیم نشانه و تجلیی اوست و إلهی جز او نیست.
«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ * هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ * هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (الحشر، 22 تا 24)
ترجمه: اوست‏خدايى كه غير از او معبودى نيست، داننده‌ی غيب و آشكار است اوست رحمت‌گر مهربان * اوست ‏خدايى كه جز او معبودى نيست، همان فرمانرواى پاك سلامت [بخش و] مؤمن [به حقيقت‏حقه خود كه] نگهبان، عزيز، جبار [و] متكبر [است] پاك است‏ خدا از آنچه [با او] شريك مى‏گردانند.
ما در قرآن می‌خوانیم:
بگو خدا یگانه است (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) – بگو که قابل نفوذ و احاطه علمی، بصری، یدی و ... نیست (اللَّهُ الصَّمَدُ) – بگو از کسی زائیده نشده (معلول هم نیست) کسی هم از او زاییده نشده است، پدر نیست، پسر نیست، (لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ) – و بگو که همتایی هم ندارد (وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ).
و می‌خوانیم که چون هستی و کمال محض است، منزه از هر عیب و نقصی است و نیستی بر او راه ندارد، پس هیچ چیزی نمی‌تواند مثل و مانند او باشد. لذا دوئیت و کثرت نیز بر او راه ندارد (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ) و .. .
آن خدای تورات بود که خدای انجیل نیز تفاوت چندانی با آن ندارد، و این خدای قرآن کریم و کلام وحی است. بدیهی است که اگر در قرآن به دست بشر تحریفی صورت پذیرفته بود، همین تعابیر غلط و زشت نیز در اصل توحید که زیربنای اعتقادی است، در قرآن کریم نیز دیده می‌شد و این مفاهیم بلند که همه به حکم عقل قابل اثبات است و تشکیک پذیر هم نیست، نمی‌تواند گفته (تحریف) بشر باشد.
و – به آن یهودی بگویید: خداوند متعال در وحی به آخرین پیامبرش، فرمود که به پیروان سایر ادیان بگو، بیایید دست کم در مقوله «توحید» که اصل واحد و مشترک همه انبیا است، با یک دیگر وحدت کنیم. و اگر نپذیرفتند، بگو ما تسلیم خدا (مسلمان) هستیم و نه تسلیم شما.
«‌قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران، 64)
ترجمه: بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما].
حال انصافاً از این دو خدا، کدام را خدا می‌بینی و از این دو کتاب کدام را تحریف شده می‌یابی؟ پس چرا علیه خود و عقلت لجاجت می‌کنی؟ آیا در تورات شما مانند قرآن ما، امر به تعقل، تفکر، تدبر، تأمل و بصیرت نشده است؟!

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved