شبهات متفرقه
1،2،3,4،5،6،7،8،9،10،11،12 |
105- آیا بهاییها ازدواج با محارم
(مثل خواهر، برادر، خاله، عمو، دایی و ...)را جایز
میدانند؟ لطفاً پاسخ مستند بدهید. |
این که «بهایی»ها ازدواج با محارم خود را
جایز میشمارند یا خیر؟ بستگی به میزان غیرت، شرف، انسانیت، شعور و
فرهنگ احتمالی خودشان دارد، اما در پاسخ این که آیا «بهائیت» این عمل
قبیح را جایز میشمارد یا خیر؟ باید اظهار نمود که متأسفانه بر اساس نص
صریح کتاب «اقدس»، به جز «زن پدر» ازدواج با هر محرم دیگری جایز است!
البته بهاییها به جهت بیاطلاعی از یک سو و نیز حفظ آبرو (توسط
مطلعین) از سوی دیگر، گاه در محافل بحث منکر این حکم میگردند و مدعی
میشوند که چنین نیست. اما واقعیت دارد و مستند است.
قضیه از این قرار است که بهاءالله در کتاب اقدس، فقط ازدواج با «زن
پدر» را ممنوع میکند. سپس برای شخصی به نام «زین المقربین» سؤال ایجاد
میشود که یعنی چه؟ یعنی با بقیهی اقارب و از جمله محارم اشکال ندارد؟
لذا طی نامهای از او راجع به ازدواج اقارب (فامیلها) سؤال میکند و
او در پاسخ محارم فامیل را استثناء نمیکند و مینویسد: «به جز زن پدر،
مابقی به امنای بیتالعدل راجع است». یعنی هر کاری بیتالعدل گفت، همان
را انجام دهید، اگر چه ازدواج با محارم!...
ادامه مطلب... |
104- چرا در حالی که ما شیعیان
برای اثبات ولایت و امامت به کتب اهل سنت استناد
میکنیم (مثل کتاب الغدیر)، احکامشان را که در همان
کتابها مندرج است را قبول نمیکنیم؟ |
استناد به یک مطلب مندرج در یک کتاب و یا
یک سخن شخص، به مثابهی قبول داشتن تمامی آن کتاب یا تمامی سخنان آن
شخص نمیباشد. این یک اصل کلی و همگانی است و منحصر به مباحث اسلامی یا
تشیع و تسنن نیز نمیباشد. به عنوان مثال: اگر بیان و استناد شد که
وزیر امور خارجه آمریکا نیز خود اقرار نمود که دولتش در کودتای 28
مرداد و یا فتنههای دیگر در امور داخلی ایران دخالت نموده است، به
مثابهی آن نیست که پس دیگر هر چه وزیر امور خارجهی آمریکا گفت، صحت
داشته و مورد قبول است.
استناد به کتاب مقدس و یا مستندات مورد قبول یا رجال و شخصیتهای مورد
تأیید و احترام طرف مقابل در یک بحث، به لحاظ جایگاه والای آن کتاب،
سند یا شخص در دیدگاه طرف مقابل است و نه طرف استناد کننده. به عنوان
مثال اگر استناد شد که حدیث غدیر خم و یا احادیث و روایات مربوط به
توسل و شفاعت ... و بسیاری از موارد اختلاف در کتب مستند شما به نشانی
فلان کتاب و فلان صفحه درج شده است، یعنی اگر شما پیرو این کتاب هستید
و یا مندرجات آن را صد در صد قبول دارید و یا حرف فلان شخص را حجت
میدانید، پس باید این حدیث را هم قبول کنید، نه این که چون این حدیث
در فلان کتاب درج شده است و ما به آن استناد میکنیم، پس ما همهی
مندرجات آن کتاب را قبول داریم...
ادامه مطلب... |
103- تماشاگران که نقاد حرفهای
نیستند. شاخصههای تبلیغات و القائات ضد دینی در
فیلمها و سریالها چیست و چگونه صورت میپذیرد؟ |
تبلیغ [در هر زمینهای] ابلاغ پیام، یا
به تعبیر دیگر پیامرسانی است که گاهی به صورت مستقیم صورت و گاهی به
صورت غیر مستقیم انجام میپذیرد و البته اثر تبلیغ غیر مستقیم که به آن
تبلیغات «مستتر یا پنهان» نیز اطلاق میگردد، به مراتب بیشتر است. و
فیلم و سریال نیز بیشتر از آن جهت که اساس و شاکلهی آن پیامرسانی غیر
مستقیم است، از جاذبه و تأثیر بیشتری برخوردار میباشد.
القاء به معنای تلقین معانی، اصول، باورها و به طور کلی یک فرهنگ است،
که آن نیز به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم انجام میپذیرد، اما اهداف
اصلی در ظاهر آن کمتر نمود و بروز دارد و در واقع از طرق متفاوت به
مخاطب تزریق یا همان القاء میگردد.
لذا، شاخصههای تبلیغات و القائات مستقیم و غیر مستقیم ضد دینی در
فیلمها و سریالها میتواند به نسبت موضوع، متن، دیالوگ، جو، لباس،
موزیک و ...، بسیار متعدد و متفاوت باشد، که در ذیل به برخی از نمودهای
بارز آن اشاره میشود.
در فیلمها و سریالهایی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم تبلیغات و
القائات ضد دینی میکنند، به طور معمول:
- در کلیهی باورهای اصولی مثل خدا، عدل الهی، قیامت، نماز و ... ایجاد
تشکیک میکنند...
ادامه مطلب... |
102- وقتی امام زمان (عج) ظهور
نمایند، چطور میخواهند با شمشیر به جنگ سلاحهای
پیشرفته اتمی، کشتار جمعی و لیزری بروند؟ |
برای روشن شدن و آشنایی ذهن با مسئلهی
قیام و ظهور حضرت و نحوهی مجاهدات و غلبهی ایشان، لازم است به نکات
ذیل توجه شود:
الف – ائمهی اطهار علیهمالسلام (ع)، مخازن وحی، معادن علم و
سرچشمههای حکمت الهی هستند و این علوم منحصر به تفسیر، تأویل، احکام
... و آن چه به اصطلاح علوم قرآنی اطلاق میشود نمیباشد، بلکه همهی
علوم را شامل میگردد. چرا که در جهان هر چه هست تجلی علم خداوند متعال
است و ائمه (ع) معادن علم الهی هستند. لذا در احادیث و روایات مستند
بسیاری قید شده است که همهی علم بیست و هفت حرف است و آن چه از علم
(در هر زمینهای) تا زمان ظهور حضرتش (عج) ظاهر میشود، فقط دو حرف از
آنهاست و حال آن که همه علم نزد امام (ع) حاضر است.
پس، همانطور که امروزه با کشف علم و کاربردهای آن در عرصهی تسلیحات،
سلاحهای اتمی یا الکترونیک یا شیمایی اختراع یا ساخته میشود و به
وسیلهی همین علم، سلاحهای مهارکننده یا خنثی کنندهی دیگری تولید
میگردد، برای امامی که همهی علم در تمامی زمینهها نزد او حاضر است،
مهار یا خنثی ساختن تسلیحات موجود کار صعب و دشواری نخواهد بود. ضمن آن
که الزامی آورده نشده است که ایشان فقط با شمشیر میجنگند...
ادامه مطلب... |
101- خداوند متعال در قرآن فرموده
است که شهداء نزد من زنده هستند و نفرمود که در دنیا
زنده هستند. نظر شما چیست؟ |
خداوند متعال در قرآن کریم نفرمود که در
دنیا یا نزد من زنده هستند، بلکه فرمود: شهداء زنده هستند و نزد
پروردگارشان روزیخوار میباشند:
«وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتاً بَل
أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ» (آل عمران - 169)
ترجمه: البته نپنداريد كه شهيدان راه خدا مردهاند بلكه زنده به حيات
ابدى شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود.
مراد از «مردن» در این آیه، خارج شدن روح از بدن نیست که بگوییم لابد
روح شهداء از بدنشان خارج نمیشود و در دنیا میمانند، خیر. بلکه موت
به هر کس و به هر شکلی که روی آورد، ملک الموت میآید و جان را بدنش
خارج میکند و او را به عالم دیگر منتقل مینماید:
«قُل يَتَوَفَّاكُم مَلَكُ المَوتِ الَّذي وُكِّلَ بِكُم ثُمَّ إِلى
رَبِّكُم تُرجَعُونَ» (السجده -11)...
ادامه مطلب... |
100- آیا خیراتی که برای
اموات انجام میشود به آنان میرسد (توضیح دهید)، آیا
در این زمینهی روایات محکم و مستندی داریم؟ |
مرگ انتقال به عالم دیگری به نام برزخ
است که پس از این انتقال رابطهی متوفی با عالم ماده (دنیا) به طور
کلی منقطع نمیگردد، بلکه چون دیگر حضور، ارتباط، سخن و یا درخواستش
قالب مادی ندارد، ما [زندگان] که محصور در جسم هستیم، آن را درک
نمیکنیم.
کسی که از دنیا رفته است، تا مدتها حتی تعلقاتش باقی میماند و حتی
اگر این تعلقات بسیار شدید باشد، موجب اذیت او میشود، چرا که حتی تا
مدتها مرگ خود را باور نمیکند.
از جمله ارتباطاتی که قطع نمیشود، ارتباط با عمل و آثار عمل است. چه
عمل خوب و چه عمل بد و یا به تعبیر دینی، چه صواب و چه معصیت. چرا که
هر عملی، دارای خواص و آثاری است که نه تنها با مرگ عامل (صاحب عمل)
از بین نمیرود، بلکه تا مدتها و گاهی تا قیامت باقی میماند. پس همان
طور که خیر یا شر عملش در طول حیات به او میرسید و در ضمن ذخیرهی
آخرتش نیز میشد، خیر یا شر آثار عمل نیز به او میرسد و ذخیرهی آخرت
نیز میگردد. لذا همان طور که متوفی در برزخ با صورت اعمال خود زندگی
میکند...
ادامه مطلب... |
99- امام زمان عج الله تعالی فرجه،
در چند سالگی غایب شدند و آیا ایشان در دورهی غیبت
همسر و فرزند هم دارند؟ |
از آن جا که دشمنان خانگی اسلام
(حکومتهای جایر و حکومت وقت) بر اساس اخبار وارده و تحقق کلام به کلام
وعدههای پیامبر اکرم (ص) و سایر ائمهی اطهار (ع) میدانستند که فرزند
امام یازدهم، همان «مهدی منتظر» است، مانند ترفند فرعون برای جلوگیری
از تولد موسی (ع)، امام حسن علیهالسلام را در منطقهای نظامی اسکان
دادند تا مراقبت کنند او همسری نگیرد و از او فرزندی به دنیا نیاید و
به همین علت ایشان ملقب به «عسکر» میباشند. عسکر همان لشکر یا سپاه
است.
اما، از آن جا که ارادهی الهی بر میلاد حضرتش قرار گرفته بود و کسی
نمیتواند بر ارادهی حق تعالی کند، امام زمان، حضرت مهدی عج الله
تعالی فرجهالشریف، در سال 255 هجری قمری متولد شدند.
هر چند که پدر بزرگوارشان از همان ابتدا ایشان را از انظار عمومی پنهان
نگاه میداشت...
ادامه مطلب... |
98- جایگاه مستدرک حاکم، کنز العمال
و تخلیص ذهبی در میان اهل سنت (ترجیحا به تفکیک مذاهب
چهارگانه). |
ج1 الف: نزد اهل سنت احادیث کتب صحاح
اهمیت ویژه دارد که باقی کتب چنین نیست. عمل آنان بر احادیث حتی سخن
صحابه را نیز در بر می گیرد که از نظر شیعه محل تامل است.
حاکم نیشابوری.
«ابوعبدالله محمّد بن عبدالله بن محمّد بن حمدویه بن نعیم بن الحکم،
الضبّی، الطهمانی، النیسابوری، الحافظ، الحاکم، معروف به ابن البیع»،
فقیه، محدّث و تاریخ نگار معروف در ربیع الاوّل سال321ق در
نیشابور بهدنیا آمد.
او از سنّ 9سالگی [در سال 330ق] و تحت نظر پدر و داییاش شروع به
سماع حدیث کرد و از سنّ 16سالگی روی به تصنیف نگاری نمود [337ق]. در 20
سالگی در سفری حدیثپژوهانه به عراق رفت و پس از بجای آوردن حج، به
خراسان و ماوراءالنهر بازگشت و در نیشابور ساکن شد.
در زمان دولت سامانیان و در سال 359ق به قضاوت شهر نساء منسوب شد و نیز
پس از مدتی قضاوت جرجان را به او پیشنهاد کردند که وی این سمت را
نپذیرفت؛ در همان ایام به عنوان سفیر دولت سامانی به دربار آلبویه رفت
و آمد داشت و در کارهای سیاسی، قضایی و اجتماعی شرکتی فعّال مینمود.
حاکم نیشابوری سرانجام پس از 84سال زندگی پر برکتِ علمی که با تألیفاتی
بسیار نیز همراه بود در صفر سال 405ق بدرود حیات گفت و در نیشابور به
خاک سپرده شد...
ادامه مطلب... |
97- مگر سپاه و ارتش هر دو در جنگ
حضور نداشتند؟ پس چرا پس از خاتمهی جنگ فقط از سپاه
نام برده میشود، حتی تصاویر شهدای ارتش از دیوارها
پاک شده است؟ نظر شما چیست؟ (تلخیص) |
پیش از بیان نظر خود (سایت)، نظر
جنابعالی را به نکتهی مهمتری جلب میکنیم: هر گاه متوجه شدید که در
یک برههی زمانی معینی، یک دسته شبهات یا هجمههای تبلیغاتی بر علیه یک
دستگاه یا جریان یا موضوع صورت میپذیرد، بدانید که حتماً و بدون شک
هدف دیگری دنبال میشود که ربطی با سؤال و پاسخ آن ندارد. و جالب آن که
همیشه در قالب سؤال یا شبهه، حکم هم داده میشود! مثلاً نمیپرسند: آیا
با توجه به این شواهد، تبعیضی هست یا نه؟ بلکه میپرسند: چرا این تبعیض
هست؟! که این خود نوعی القا است که از تاکتیکهای «جنگ نرم» محسوب
میگردد.
اخیراً به دنبال موضعگیری صریح اوباما بر علیه سپاه پاسداران،
شکستهای اسرائیل در عملیاتهای متفاوت که عاملش را الگوپذیری حزبالله
از سپاه پاسداران میدانند، شکست فاحش در توطئه و فتنهی براندازی و
...، حملات ضد تبلیغی بر علیه سپاه نیز بسیار کثرت یافته است...
ادامه مطلب... |
96- آیا سرنوشتی هر انسانی قبلاً از جانب خداوند تعیین و قطعی شده است و اگر چنین است آیا
انسان میتواند آن را تغییر دهد؟ |
متأسفانه این شائبه در اذهان بسیاری از
مردم جای گرفته است که سرنوشت انسان از قبل تعیین شده است و هیچ مفری
برای تغییر آن وجود ندارد. ریشهی این اندیشهی خطا، بیشتر سیاسی است.
در طول تاریخ مستکبرین و زورمداران که همیشه اموال مردم در غارت
میکردند، سعی مینمودند چنین به دیگران القا کنند که هر چه ما میکنیم
و هر چه بر سر شما میآید، خواست خداوند متعال است و چارهای از آن
نیست. چنان چه حتی یزید به حضرت زینب علیهاالسلام گفت: دیدی خدا چه بر
سر برادرانت آورد؟!
مأسفانه این اندیشه غلط در میان برخی از فرق اسلامی نیز به عنوان یک
عقیدهی توحیدی مطرح شده است. آنها میگویند: همه چیز و همهی
سرنوشتها از طرف خداوند قطعی و محتوم شده است (جبریون). این اعتقاد
غلط سبب گردید تا در مقابل گروه دیگری نیز بر این باور شوند که هیچ چیز
از طرف خدا قطعی و محتوم نیست و همهی اختیارات به دست خود بشر سپرده
شده است (اختیاریون). اما اعتقاد راسخ، عقلی و منطبق با قرآن و احادیث
تشیع این است:
«لا جبر و لا تفویض، بل الامر بین امرین» - یعنی نه «جبر» کامل حکم
فرماست و نه اختیا رکامل...
ادامه مطلب... |
95- آیا 124 هزار پیامبر همگی در
منطقهی خاورمیانه مبعوث شدهاند؟ |
اگر چه پیامبران اولیالعزم (صاحب کتاب و
شریعت) همگی در این منطقه مبعوث شدهاند و همیشه بیتالمقدس و کعبه به
عنوان قبلهی اهل کتاب تعیین شده است، اما نه تنها معلوم نیست که آیا
رقم 124 هزار نبی که در احادیث وارد شده است، بیان قطعی تعداد باشد یا
استعارهی عددی و چه بسا تعداد بسیار بیش از آن بوده باشد، بلکه به حکم
عقل و تصریح کلام وحی در قرآن کریم، هیچ قومی بدون نبی یا جانشین او و
هدایتگر نبوده است. چنان میفرماید:
«وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُم قُضِيَ بَينَهُم
بِالقِسطِ وَ هُم لا يُظلَمُونَ» (یونس - 47)
ترجمه: براى هر امّتى، رسولى است هنگامى كه رسولشان به سوى آنان بيايد،
به عدالت در ميان آنها داورى مىشود و ستمى به آنها نخواهد شد!
بدیهی است که خالق کریم و حکیم، همهی بندگان خود را هدایت مینماید و
حجت را بر آنان تمام میکند، که اگر غیر از این باشد، مقولههایی چون
روز حساب و پاداش و عقاب معنا نخواهد داشت و آن گاه عدهای معترض
خواهند شد که برای ما حجتی نیامد و اگر میآمد، ما نیز از او تبعیت
میکردیم:
«وَ لَو أَنَّا أَهلَكنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبلِهِ لَقَالُواْ
رَبَّنَا لَوْ لَا أَرْسَلتَ إِلَينَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ ءَايَاتِكَ
مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَ نخَْزَى» (طه -134)
ترجمه: اگر ما آنان را پيش از آن (كه نبی و هدایت کنندهای ارسال شود)
با عذابى هلاك مىكرديم، (در قيامت) مىگفتند: «پروردگارا! چرا پيامبرى
براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و رسوا
شويم!»...
ادامه مطلب... |
94- آیا اول زمین آفریده شده سپس
آدم و حوا یا بر عکس؟ |
از صریح آیات قرآن کریم چنین بر میآید
که حضرات آدم و حوا علیهماالسلام اولین مخلوقات حق تعالی نمیباشند و
زمین نیز قبل از آنان خلق شده است. به آیات ذیل توجه فرمایید:
الف – خاک و آب قبل از خلقت ایشان خلق شده است، چون فرمود: آنان را از
«گل» آفریدم:
«الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ
مِنْ طينٍ» (السجده - 7)
ترجمه: او همان كسى است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد و آفرينش انسان
را از گِل آغاز كرد...
ادامه مطلب... |
93- تأثیر پذیری فلسفه ماسونی و حتی
ماتریالیستی، پوزیتیونیسم و داروینیسم که منکر
متافیزیک هستند، از اندیشههای مصر باستان که
شاخصههایی چون جادوگری – رب النوع – شیطانپرستی و
...، که همگی مستلزم باور متافزیک میباشند، چگونه
توجیه میگردد؟ |
اگر چه فلسفههای ماتریالیسمی (مادهگرا)
سعی دارند به هر شکل ممکن چنین نمایش دهند که ماوراءالطبیعه
(متافیزیک) را انکار میکنند، اما خود اذعان دارند که قابل انکار
نمیباشد. چرا که دست کم با مباحثی چون: عقل، ذهن، خیال، منطق، مفاهیم
و ... که هیچ کدام مادی نیستند مواجه میباشند.
بدیهی است هنگامی که وجود عناصر یا موجودات غیر طبیعی قابل انکار
نباشد، وجود خداوند متعال که خالق عالم هستی میباشد، به طریق اولی
قابل انکار نمیباشد، مضاف بر این که عقل، فطرت و علم کلی بر وجودش
گواهی میدهند. لذا خداوند متعال در قرآن کریم مکرر متذکر شده است که
حتی اگر از کفار بپرسید که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است،
خواهند گفت: الله:
«وَ لَئِن سَأَلتَهُم مَن خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ سَخَّرَ
الشَّمسَ وَ القَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤفَكُونَ»
(العنکبوت - 61)
ترجمه: و هر گاه از آنان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده، و
خورشيد و ماه را مسخّر كرده است؟» مىگويند: «اللَّه»! پس با اين حال
چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف مىسازند؟...
ادامه مطلب... |
92- با توجه به این که نژاد خالص
یهود باقی نمانده است و امروزه یهودیان از نژادهای
متفاوت هستند و نیز ادعای صهیونیستها مبنی بر عبرانی
بودن نژاد پشتو در افغانستان و ...، چگونه میتوان
مدعی شد که آنها نژادپرست هستند؟ |
ابتدا دقت داشته باشید که مقولهی «یهود»
متفاوت از مقولهی «صهیونیسم» میباشد و این سخن فقط به خاطر لحاظهای
سیاسی و ... بیان نمیشود، بلکه مستند به تاریخ و پیدایش آن دو است.
قوم یهود، قوم بنی اسرائیل، یعنی فرزندان اسرائیل فرزند یعقوب هستند،
در هر حالی که تشکیلات صهیونیسم ساخته و پرداختهی «فراماسون» میباشد
که البته امروزه قدرت بیشتری یافته و موجب نگرانی ارباب هم شدهاند...
ادامه مطلب... |
91- آیا جناب ابوبکر وعمر و عثمان
(رضی الله عنهما) کتابی هم دارند؟ اگر جواب منفی است
ما از چه چیزی باید دفاع کنیم؟ |
خیر. آن جنابان هیچ کتابی مرقوم
ننمودهاند و در میان خلفای راشدین فقط حضرت علی کرم الله وجه تألیفاتی
در معارف اسلامی، ادبیات عرب، ریاضیات و جفر ... و نامههایی با
مضمونهای متفاوت معرفتی، اخلاقی، سیاسی، نصایح و ... داشتهاند. البته
ضرورتی هم وجود ندارد که حتماً همگان دارای کتاب باشند...
ادامه مطلب... |
90- آیا در کتاب صحیح بخاری مطالب
غیر عقلی وجود دارد؟ چون رفقای شیعه من میگویند دارد
ولی نمیگویند چه چیزی نوشته است! |
قبل از آن بخواهیم مدعی شویم در صحیح
بخاری یا سایر صحاح سته یا هر منبع علمی و دینی دیگری مطالب غیر عقلانی
وجود دارد یا خیر؟ مطالب مهمتری است که باید به آن توجه نماییم. از
جمله:
الف – حجت دانستن عقل: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «اگر حدیثی از من برای
شما نقل شد که با قرآن و عقل انطباق نداشت، آن را به سینهی دیوار
بزنید». آری. عقل پیامبر درونی و حجت است. همین که میخواهیم بدانیم
آیا در کتابی مطلبی غیر عقلانی مطرح شده است، یا خیر؟ دلیلی است که عقل
را حجتی معتبر قرار دادهایم.
ب – حال که عقل حجت است، باید بدانیم که «تعصب»، عقل را حبس و عقلانیت
را تعطیل میکند. پس نباید اجازه دهیم که افراد به خاطر ناآگاهیها،
منافع و یا گرایشهای خود، تعصب را جایگزین عقل ما نمایند. بدیهی است
که انسان بیعقل و متعصب جاهل است و جاهل به بهشت وارد نمیشود...
ادامه مطلب... |
89- نظر قرآن راجع به شعر و شاعری
چیست؟ میگویند: آیا رفتار مهربانانهی پیامبر با آنها
به خاطر مصلحت بوده است؟ |
خالق عالم هستی، الله علیم و حکیم است.
لذا مخلوقات و کل جهان هستی را بر اساس حکمت و هدفدار آفریده است. لذا
ارزش هر چیزی به تناسب هدف، جهت و سپس محتوای آن تعیین میگردد و فرقی
نمیکند که «نماز» باشد و یا «شعر»، بیان حکمت فلسفی باشد یا شاعری.
لذا نمیتوان گفت: نماز کسی که برای ریا نماز میخواند ارزش دارد و شعر
شاعری که برای خدا [به هر زبانی] شعر میسراید ارزش ندارد.
خداوند متعال در کلام خود ارزش و جایگاه «شعر» و «شاعر» را به وضوح
بیان نموده است و ضمن تنقید «شعر» و «شاعر» به صورت کلی و بیان علت این
نقد، شعر ممتاز و شاعر هدفمند را مستثنی داشته و میفرماید:
«وَ الشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الغَاوُنَ * أَ لَم تَرَ أَنَّهُم فىِ
كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ* وَ أَنهَُّم يَقُولُونَ مَا لَا يَفعَلُونَ»
(الشعراء – 224 - 226)
ترجمه: (پيامبر اسلام شاعر نيست) شاعران كسانى هستند كه گمراهان از
آنان پيروى مىكنند...
ادامه مطلب... |
88- آیا رونق بازار موسیقیهای فاسد
و هرزهخوانیها در قبال محدودیت موسیقی فاخر و سنتی و
... از بیتوجهی و در مجموع شاهدی بر نیاز فطری به
مقولهی موسیقی، جشن و در کل شاد بودن نمیباشد؟ |
نویسندهی محترم این سؤال، ضمن اشاره به
موضوع، دربارهی بیتوجهی شنوندگان موسیقی به متن و فحوای آن، تا جایی
که در مجلس عروسی موزیک با شعری دربارهی زنای محصنه پخش میشود و
مدعوین بدون توجه به متن فقط با آهنگ آن شاد میگردند اشاره نموده و
افزوده که برخی هم میگویند: مخالفت برخی علمای دینی سبب عدم احیای
سنتهای قدیمی شادی و رواج هرزهخوانی و ... شده است؟
الف – جالب است که مخالفین اصول (اسلام و نظام اسلامی)، سعی دارند همه
چیز را به گردن علما بیاندازند! مثلاً اگر روضهخوانی زیاد شد، تقصیر
علما است و اگر هرزهخوانی هم زیاد شد، تقصیر علمای دینی است.
سنتگرایی از علما است و به اصطلاح مدرنیسم هم از علما است! از اینها
باید سؤال نمود که آیا تغییر دادن ذوق عمومی مردم آمریکا، اروپا و ...
[به ویژه نسل جوان] از موسیقی کلاسیک به موسیقی پاپ و جایگزین نمودن سر
و صداهای بیمعنی از الویسپرسلی تا مایکل جکسون و تینا ترنه و مادونا
و بسط دادن این تغییر ذوق به جهانیان [به وسیلهی تبلیغات و القای
روحیهی غربزدگی، وابستگی و تقلید کور به ویژه در میان ملل جهان سوم و
در حال توسعه] نیز تقصیر علما است؟! پس، از این قسمت سؤال که صرفاً
جوسازی و شانتاژ و سوء استفاده از موضوعی برای ضدیت با دین و علمای
دینی در جهت تضعیف نظام سیاسی دینی است، میگذریم...
ادامه مطلب... |
87- منطق حکم میکند که اگر قرآن
کلام خداست، پس جامعه باید به سوی تغییر زبان و
جایگزینی زبان عربی پیش رود...، پس آیا ادعای علاقه به
ادبیات فارسی یک دروغ مقدس نیست؟ |
متن کامل سؤال:
معتقدان به اسلام قرآن را کلام الهی میدانند. اگر واقعاً بر این باور
باشند بنابر این باید قرآن را فصیحترین کلام و دلنشینترین بیان عنوان
کنند و بنابر این نیاز به تغییر زبان در جامعه به عربی وجود دارد تا با
این کلام دل نشین رابطهای در خور شان برقرار شود . منطق حکم میکند
اگر قرآن از طرف خداست باید جامعه به سمت عربی گفتن و عربی حرف زدن
برود تا بتواند کلام خدا را جایگزین کلام انسان کند. چون کلام انسان
حتی اگر بر گرفته از قرآن باشد بر اساس منطق حاصل ذهن انسان هست. حال
میبینم بدون تکیه به منطق و دیدگاه منطقی هم از اسلام دم زده میشود و
هم از ادبیات پارسی و هنر شعر پارسی که اگر بشود با سفسطه گفتن که
تماماً حاصل ذهن بشری نیست نمیشود گفت که از طرف خدا هم هست. این
تناقض غیر منطقی چگونه با عقل جور در میآید . در واقع آیا درگیر یک
دروغ مقدس مصلحت آمیز به نام علاقه به ادبیات پارسی هستیم؟!
در این که قرآن کریم
«کلام الله» است و دلنشینترین و فصیحترین کلامها
میباشد، شکی نیست و این باور نه تنها اعتقاد مسلمانان
است، بلکه خود قرآن نیز بر آن تصریح دارد و دیگران را
نیز به تحدی میخواند که اگر میتوانید حتی یک سوره
مانند آن بیاورید و اغلب دانشمندان، حکما، فلاسفه و
ادیبان نیز به این واقعیت اذعان دارند...
ادامه مطلب... |
86- با توجه به گسترش استفادهی
مردم از ماهواره، واقعاً حکم استفاده از ماهواره چیست؟ |
ابتدا باید دقت شود که «کثرت» گرایش مردم یا کثرت
ارتکاب به یک فعل از ناحیهی مردم، به هیچ وجه دلیلی
بر درستی آن به لحاظ عقل و شرع نمیباشد. چه بسا در
جوامع بسیاری اکثریت مردم مبتلا به ناهنجاریهایی چون:
شرابخواری، قمار، زنا، آدمکشی، سقط چنین و ... (مثل
اروپا و آمریکا) میباشند، ولی قبح کار نفی نمیشود.
لذا چه همهی مردم مرتکب شوند و چه هیچ کس رغبتی نشان
ندهد، نفع یا ضرر عقلانی و نیز حلال و حرام خداوند که
منطبق با عقل و فطرت آدمی است، تغییر نمییابد. و در
نتیجه ملاک «حکم» همان حلال و حرام خداوند و خیر و شر
عقلانی است و نه کثرت یا قلت طرفداران یا مخالفان. این
یک قاعدهی کلی.
اما راجع به «ماهواره» یا هر ابزار و تکنولوژی دیگری و
قوانین چگونگی استفاده از آنها نیز باید به چند نکته
دقت شود: اول آن که معمولاً در ذات هیچ تکنولوژی یا
ابزاری حرمتی قرار ندارد، مگر آن که صرفاً برای حرام
ساخته شده باشد و هیچ استفادهی حلالی از آن معمول
نباشد (مثل ورق)...
ادامه مطلب... |
85- سطح زندگي انسان بايد طبق چه
معيارهايي باشد؟ آيا سطح تحصيلات و سطح درآمد نبايد
هیچ تاثيري در رفتار انسان داشته باشد؟ منظور از شأن
اجتماعي چيست؟ |
اگر چه مباحث مطروحه در سؤال نیاز به پاسخهای مبسوط
دارد، اما به عنوان برخی از «شاخص»ها نکات ذیل ایفاد
میگردد:
الف – برنامهها [در هر زمینهای] بر اساس اهداف تدوین
میگردد، لذا برنامهای صحیح است که آدمی را به هدف
برساند. از همین قاعدهی کلی این نتیجه به دست میآید
که اصل «هدف» است. پس، برای دستیابی به یک برنامهی
صحیح در عرصههای متفاوت زندگی [ازدواج، تحصیل، کسب،
اشتغال و ...]، باید هدف صحیحی که مستلزم رشد و کمال
است انتخاب و منظور شود. در جهانبینی الهی، هدف نهایی
«الله جل جلاله» میباشد که اعتقاد به «انا لله و انا
الیه راجعون» بیانگر آن است و اتخاذ هر هدفی به غیر
از به مثابهی کفر و شرک میباشد. با توجه به این اصل،
سطح زندگی باید به گونهای باشد که مزاحمتی برای رسیدن
به هدف ایجاد ننماید. هدف گرفتن «الله جل جلاله»، یعنی
هدف گرفتن رشد و کمال انسان، پس هر کاری که مانع از
رشد و موجب سقوط گردد، ناشایست است و علت همهی
حلالها و حرامها نیز فراهم نمودن زمینهها و عوامل
رشد انسان به سوی کمال میباشد...
ادامه مطلب... |