بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

احکام و حقوق/شبهه67

آیا در مقوله امر به معروف و نهی از منکر، تذکر لسانی وظیفه‌ی هر مسلمانی هست؟ یعنی مثلاً من هر بد حجابی دیدم باید تذکر دهم؟ شاید از همان اندک دین خود نیز بیزار شود، شاید رویش بازتر شود و ...؟

«امر به معروف و نهی از منکر» یکی از اصول زندگی مدنی، رشد و تکامل جوامع بشری است که جهان غرب تازه به اهمیّت آن پی‌برده و متأسفانه در جهان اسلام (مانند سایر احکام اجتماعی)، نه تنها محجور واقع شده، بلکه مورد تحریف و یا ضد تبلیغ نیز قرار گرفته است.
دامنه‌ی «امر به معروف و نهی از منکر» آن قدر گسترده است که حتی اشاره به آن نه تنها در یک یا دو صفحه مطلب نمی‌گنجد، بلکه دو یا سه کتاب چند صد برگی نیز کفاف نمی‌دهد.
امر به معروف و نهی از منکر، کاری نیست که کسی از آن خوشش بیاید و انجام دهد، یا کسی خوشش نیاید و انجام ندهد، بلکه همه‌ی رفتارهای حکومت‌ها، دولت‌ها، دستگاه‌ها، رسانه‌ها کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی، اگر درست و در جهت رشد باشد، امر به معروف و نهی از منکر است و اگر غلط و در جهت انحطاط باشد، «امر به منکر و نهی از معروف» می‌باشد. لذا شاخصه تمیز انسان عاقل و مؤمن از جاهل و منافق این است که در کدام یک از این دو جبهه قرار گرفته است؟

الف – از ویژگی مردان و زنان مؤمنی که با خدا معامله می‌کنند و حق تعالی مشتری عملکرد آنان می‌باشد و کالایشان را به بهای کمال و قرب به خودش و خلود در جنت المأوا می‌خرد، این است که پس از خود سازی، با امر به معروف و نهی از منکر، حدود الهی را محافظت می‌کنند و سبب مساعد شدن زمینه‌ی رشد دیگران می‌گردند.
این عده، پس از آن که با توبه به سوی خدا بازگشتند، بنده‌ی او می‌گردند و پس از آن که با حمد، روزه‌داری و امساک، نماز و ... در مقابل عظمت او به خاک افتادند، بلند می‌شوند و برای محافظت از حدود الهی «امر به معروف و نهی از منکر» می‌کنند.

«التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (التوبه، 121)
ترجمه: [آن مؤمنان] همان توبه‏كنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، روزه‏داران، ركوع‏كنندگان، سجده‏كنندگان، وادارندگان به كارهاى پسنديده بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدايند و مؤمنان را بشارت ده.

ب- اما زنان و مردان منافق صفت، به رغم شبیه‌سازی ظاهر خود به یک انسان فهیم و مدنی، یک دیگر و مردم را «امر به منکر» و «نهی از معروف» می‌نمایند. لذا کافرند، دشمن‌اند، بدخواه هستند، اما به خاطر همین تفاوت ظاهر و باطن و دو رویی، منافق خوانده شدند.

«الْمُنَافِقُونَ و َالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ و َيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُواْ اللّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»   
ترجمه: مردان و زنان دو چهره [همانند] يكديگرند، (همدیگر و دیگران را) به كار ناپسند وا مى‏ دارند و از كار پسنديده باز مى‏ دارند و دست‌هاى خود را [از انفاق و کار خیر برای مردم] فرو مى‏ بندند، خدا را فراموش كردند پس [خدا هم] فراموش‌شان كرد در حقيقت اين منافقان‌اند كه فاسقانند.

ج- پس، احدی نیست که «امر و نهی» معبودش را نپذیرد و با اعمال خود به دیگران «امر و نهی» ننماید. منتهی هر کس در راه رضای معبود خویش گام بر می‌دارد. آنان که عبد و عاشق «الله جلّ و جلاله» هستند، دیگران را به حفظ و ردّ امانت به اهلش و نیز قضاوت عادلانه امر می‌کنند، چرا که معبودشان به آنها چنین امر و موعظه کرده است:

«إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا» (النساء، )
ترجمه: خدا به شما فرمان مى‏ دهد كه سپرده ‏ها را به صاحبان آنها رد كنيد و چون ميان مردم داورى مى ‏كنيد به عدالت داورى كنيد در حقيقت نيكو چيزى است كه خدا شما را به آن پند مى‏ دهد خدا شنواى بيناست.

اگر دقت کنیم، درک نموده و اذعان خواهیم داشت که همه ناهنجاری‌ها در زندگی فردی و اجتماعی، به خیانت در امانت و عدم واگذاری آن به اهلش و نیز قضاوت و حکومت (صدور و اِعمال حکم) ناعادلانه بر می‌گردد.
از ولایت که اعلی مرتبه است گرفته تا بدن که اسفل مراتب است، همه امانت است و صاحبی دارد که باید سالم به آن واگذار شده و برگردد تا رشد فردی و اجتماعی محقق شود؛ و هر تصرف نا به جایی هم که صورت می‌گیرد و هر اعوجاجی که در ذهن و موضع‌گیری‌ها پیش می‌آید، به خاطر قضاوت‌ها و صدور احکام ناصواب است.
و آنان که منافقانه خود را به شکل انسان و آن هم انسانی مدنی، فکور، خیرخواه و آگاه در می‌آورند و مردم را به بدی و فحشا امر می‌کنند نیز به این دلیل است که معبودشان «شیاطین درونی و برونی» آنان را چنین امر کرده است:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِي الأَرْضِ حَلاَلًا طَيِّبًا وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ * إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَاء وَ أَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» (البقره، 168)
ترجمه: اى مردم از آنچه در زمين است ‏حلال و پاكيزه را بخوريد و از گام‌هاى شيطان پيروى مكنيد كه او دشمن آشكار شماست * [او] شما را فقط به بدى و زشتى فرمان مى ‏دهد و [وامى‏دارد] تا بر خدا چيزى را كه نمى ‏دانيد بربنديد.

د – این که آیا «امر به معروف و نهی از منکر» لسانی باشد یا غیر لسانی، بحث از «شیوه»هاست که از یک سو به «آمر و ناهی» بر می‌گردد و از سوی دیگر به ضرورت‌های مکانی و زمانی.
باید دقت شود که «امر به معروف و نهی از منکر»، نصحیت، موعظه، گوشزد یا تذکر نیست، بلکه «امر و نهی» است. امر و نهی حتماً قوه‌ی قاهره می‌خواهد. حکومت‌ها و دولت‌ها با ابزاری چون قانون، پیگرد، محاکمه و مجازات آن را اِعمال می‌کنند و افراد باید با «لسان یا بیان» آن را اِعمال کنند، اما اینها شیوه است و نه شروط. و امر به معروف و نهی از منکر، شروطی هم دارد.
بدیهی است وقتی کسی به پسر یا دختر خاطی تذکری می‌دهد، اگر چه در نهایت امر به معروف و نهی از منکر هم محسوب می‌گردد، ولی واقعش همان «تذکر» است و نه امر یا نهی. و از شروط امر و نهی این است که اولاً امر و نهی کننده، خودش واقف و عامل باشد و ثانیاً قدرت این کار را داشته باشد و ثالثاً احتمال تأثیر نیز بدهد. بدیهی است اگر در جایی متوجه شد که نه تنها تأثیر ندارد، بلکه نتیجه سوء نیز به بار می‌آورد، از شیوه و روش دیگری استفاده می‌کند. به عنوان مثال در مقابل بدحجابی، توجه و نگاه گویای رضایت و لذت، خودش «امر به منکر» و تشویق کننده است، لذا در مقابل آن، بی‌توجهی، بی‌محلی و نشان دادن عدم پسند و رضایت، خودش بازدارنده است. 

منبع:x-Shobhe

بازگشت به صفحه ی شبهات احکامی و حقوقی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved